روایت رسانههای عربی از برکناری بولتون
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۸۵۳۰۲
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا سه شنبه نوزدهم شهریورماه با انتشار پیامی در توییتر اعلام کرد «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید را از کار برکنار کرده است. ترامپ در این پیام گفت من شب گذشته به جان بولتون اطلاع دادم که دیگر نیازی به خدمات او در کاخ سفید نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بولتون از زمان آغاز به کار ترامپ پس از «مایکل فلین» و «هربرت مکمستر» سومین مشاور امنیت ملی ترامپ محسوب میشود. پیشتر شماری از رسانهها از وجود اختلاف میان برخی دیدگاههای بولتون با ترامپ و «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا خبر داده بودند.
دلایل برکناری بولتون
روزنامه «القدس العربی» چاپ لندن، نوشت ترامپ به دلیل اختلاف با بولتون درباره بسیاری از مسائل او را برکنار کرد. اختلاف ترامپ و بولتون از آغاز سال جاری میلادی به دلیل مخالفت ترامپ با بسیاری از دیدگاه های بولتون درباره مسائل امنیت ملی آغاز شد. ترامپ بارها در اظهارات خود تلاش کرد با دعوت بولتون به آرامش، اختلاف خود با وی را پنهان کند اما تلاش ها وی با شکست روبرو شد و سرانجام او با یک پیام توییتری بولتون را از سمت خود برکنار کرد. اختلاف ترامپ با بولتون درباره مذاکره صلح در افغانستان در راس اختلاف های این دو قرار می گیرد و مواضع تند بولتون بزرگترین مانع پیشرفت مذاکرات صلح آمریکا با طالبان بود. ترامپ و بولتون درباره ایران، ونزوئلا، کره شمالی هم اختلاف نظر داشتند و بولتون به دلیل امتیاز خواهی بسیار از «کیم جون اونگ» درباره سلاح های کشتار جمعی عامل شکست توافق ترامپ و کیم جون اونگ بود.
روزنامه «العرب الجدید» چاپ لندن در گزارشی به قلم «ویکتور شلهوب» آورده است: پس از عقب نشینی ترامپ از حمله به ایران به دنبال سرنگونی پهپاد آمریکایی به دست نیروهای ایرانی در نزدیکی تنگه هرمز، تنش در روابط ترامپ و بولتون آشکار شد. پس از این تنش ها و رد و بدل اظهاراتی مبنی بر احتمال دیدار روحانی و ترامپ، کاخ سفید بولتون را به حاشیه راند. در واشنگتن از کنارگذاشتن بولتون استقبال شد. او شخص خطرناکی محسوب می شد که خواستار مقابله با طرف مقابل از طریق زور و گزینه نظامی بود. او یکی از جنگ سالاران بود که هیچ اعتقادی به گزینه دیپلماسی و به کار بستن راه حل سیاسی برای حل مسائل نداشت. او فقط به دنبال تسلیم سازی طرف مقابل بود.
به نوشته تارنمای «البوابه» مصر، سیاست آمریکا درباره سه پرونده حساس کره شمالی، ایران و افغانستان در شرایط آشفته ای به سر می برد و این موضوع یکی از دلایل منطقی کنار گذاشتن بولتون است. مخالفت بولتون با سیاست تنش زدایی واشنگتن با کره شمالی و ایران و در پیش گرفتن راهبرد افراط گرایان از سوی بولتون سبب شد که دولت آمریکا اعتماد خود به وی را از دست بدهد. گزارش شورای آتلانیک نشان می دهد که سیاست بولتون که یکی از جنگ طلبان کاخ سفید بود به طور کلی با سیاست ترامپ که به دنبال دور کردن آمریکا از جنگ های خارجی است وضعیتی متعارض داشت. برپایه این گزارش، مشاوران امنیت ملی موفق می توانند با به کار بستن سیاست منسجم و هماهنگ، اعتماد رئیس جمهوری را به دست آوردن آورند. اما بولتون راهبرد افراط گریانه ای را در پیش گرفت و سیاست هایی را به کار بست که نتیجه ای به دنبال نداشت. این موضوع سبب شد ترامپ اعتماد خود به وی را از دست داد. از این رو، برکناری وی لازم بود و تصمیم شگفت آوری نیست. اقدام ترامپ در چارچوب برنامه ریزی راهبردی کمیته ملی حزب جمهوری خواه قرار می گیرد که بولتون را مانعی در مسیر پیروزی ترامپ یا دیگر نامزدهای این حزب در انتخابات ریاست جمهوری آینده می دیدند. بولتون به دلیل سیاست های خود نگرانی آمریکایی ها را برانگیخته است و آنان نگران بودند که بولتون با سیاست های جنگ افروزانه خود به جنگی دامن زند که آنان مجبور به اعزام فرزندان خود به میدان های جنگ شوند.
برکناری بولتون و تضعیف اردوگاه جنگ سالاران
به گزارش شبکه خبری «الجزیره» قطر، خبر برکناری بولتون با واکنش های بسیاری در داخل و خارج آمریکا روبرو شد. ایران برکناری بولتون را دلیل شکست تحریم های آمریکا علیه خود به شمار آورد. «حسام الدین» آشنا مشاور رئیس جمهوری ایران در صفحه توییتر خود نوشت به حاشیه رفتن و سپس حذف بولتون نشانه قاطع شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران است. در داخل آمریکا هم از موضوع برکناری بولتون استقبال شد. «راند بول» سناتور جمهوری خواه آمریکا پس از این خبر گفت با این برکناری احتمال آغاز یک جنگ جهانی کاهش یافته است.
روزنامه «رای الیوم» در گزارشی به قلم «عبدالباری عطوان» نوشت: بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از منصب خود برکنار شد بدون اینکه به آرزوهای خود از جمله تغییر نظام در تهران دست یابد. این در حالی است که او سال گذشته در کنفرانس سالانه مخالفان نظام ایران در پاریس وعده تغییر نظام و جشن و پایکوبی در تهران را به آنها داده بود. او همچنین نتوانست «خوان گوایدو» را به جای «نیکولاس مادورو» در ونزوئلا به قدرت برساند یا پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی را هدف حمله قرار دهد. بسیاری از افراد از جمله نتانیاهو و برخی از رهبران حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات که روی او برای هدف قرار دادن ایران حساب باز کردند با شنیدن خبر برکناری بولتون ناامید می شوند.
به نوشته روزنامه رای الیوم، ترامپ ادعا کرده است که به دلیل اختلاف با بولتون درباره برخی مسائل او را برکنار کرده است. این ادعا تمسخر آمیز و خنده آور است. زیرا ترامپ به دلیل موضع گیری های تند بولتون درباره بسیاری از پرونده از جمله ایران، کره شمالی و ونزوئلا او را به عنوان مشاور خود انتخاب کرده بود. رئیس جمهوری آمریکا از بولتون به عنوان عامل ایجاد وحشت استفاده کرده و هنگامی این نیرنگ جواب نداد و ایران و ونزوئلا و کره شمالی تسلیم نشدند اکنون پرچم سفید بالا برده است. به هر حال اکنون نقش بولتون پایان رسیده است و او را با خواری کنار گذاشته اند. ترامپ به جنگ تهدید کرد اما ترسوتر از ورود به جنگ بود. او گمان می کرد می تواند با کشاندن طرف مقابل به میز مذاکره هرچه می خواهد از او بگیرد. او بر این تصور بود که مسایل بین المللی فرقی با معاملات ملکی ندارد. از این رو، همواره خواستار دیدار با رهبر کره شمالی و مسئولان ایرانی بود. در دو دیداری که با رهبر کره شمالی داشت شکست خورد و درباره ایران نیز موفقیتی برای انجام دیدار به دست نیاورد و دور از ذهن نیست که بولتون گوسفند قربانی برای مقدمه سازی برای انجام دیدار با ایران در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد باشد. احتمال درگیری با ایران با کنار رفتن بولتون از کاخ سفید بسیار کاهش یافته است. دور از ذهن نیست که حامیان بولتون و مشوقان وی اکنون به ویژه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مراسم عزاداری برپا کرده باشند.
نشریه «الرای» کویت نوشت با خروج بولتون از دولت ترامپ پیش بینی می شود که قدرت جنگ سالاران و در راس آنان مایک پمپئو که مخالف توافق آمریکا با طالبان است رو به ضعف رود. پس از این پمپئو درباره بسیاری از مسائل جهان از جمله افغانستان و صلح با طالبان و ایران نرمش نشان خواهد داد.
به نوشته روزنامه «الشروق» الجزایر، با وجود اینکه هنوز زود است بگوییم کنار گذاشتن بولتون نقطه عطفی در سیاست خارجی ترامپ ایجاد می کند اما می توان گفت که کنار رفتن بولتون که دارای روحیه جنگ طلبانه بود بدون تردید در روند تصمیم گیری های کاخ سفید تاثیر خواهد گذاشت. در این زمینه «رابرت میلی» رئیس گروه بحران های بین المللی گفت از آغاز کار ترامپ دو صدا در گوش ترامپ پچ پچ می کردند؛ یکی با هشدار نسبت به عواقب جنگ، خواهان به کار بستن گزینه دیپلماسی بود و صدای دیگر خواهان درگیری نظامی بود. با رفتن بولتون بدون تردید یکی از بزرگ ترین مدافعان گزینه نظامی کنار رفته است و این موضوع می تواند فرصت دیپلماسی تازه ای را درباره ایران، افغانستان، کره شمالی و ونزوئلا ایجاد کند و امید آن می رود که ترامپ از این فرصت استفاده کند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کره شمالی دونالد ترامپ جان بولتون کاخ سفید ایالات متحده آمریکا آمریکا ونزوئلا خلیج فارس ایران مایک پمپئو تنگه هرمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۸۵۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پوشش رسانهای که قدرت «وعده صادق» را به رخ جهانیان کشید
قدرت رسانه در دنیای امروز، قدرتی است که با هیچچیز قابل مقایسه نیست؛ در واقع میتوان گفت اگر رسانهای نبود، ابعاد موفقیتهای گسترده «وعده صادق»، آنطور که باید، بروز و ظهور پیدا نمیکرد و بر همین اساس است که یک پوشش رسانهای قوی میتواند تکمیلکننده نقشآفرینی موشکهای مقتدر باشد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، این روزها جنگ رسانهای بهعنوان یکی از اصلیترین راهبردهای دشمن در دنیای فعلی بهکار میرود چراکه این نوع از جنگ مهمترین ابزار جنگ نرم در جهانی که بهعنوان عصر اطلاعات، عصر ارتباطات و عصر حاکمیت جریان آزاد اطلاعات، نامگذاری شده به شمار میآید.
این امر تا جایی قابل اهمیت است که رهبر معظم انقلاب بهعنوان بالاترین مقام کشور در شهریور ماه سال ۱۳۹۷ در خصوص جنگ رسانهای دشمن هشدار داده و اعلام نمودند: «براساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی با حمایت مالی قارونهای منطقه اطراف کشور ما، تشکیلاتی را برای این جنگ رسانهای راهاندازی کردهاند و بهطور جدی در حال برنامهریزی و تلاش برای آلوده کردن فضای تبلیغاتی و فکری جامعه هستند.» و با این هشدار فرمانده کل قوا، تردیدی باقی نمیماند که بدانیم در حال حاضر در شرایط جنگ رسانهای قرار گرفتهایم و باید بیش از هر زمانی این موضوع را مدنظر قرار دهیم.
با این تعریف، باید به این نکته نیز توجه داشت که در دنیای امروز جنگ رسانهای حتی در میان جنگ و قدرتنمایی نظامی نیز قابل توجه است و اهمیت امر تا جایی قابل بحث است که بنا به فرمایش رهبر انقلاب، میتواند جای «شهید و جلاد» را عوض کند و اینجاست که موضوع «روایت اول» بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا میکند و یکی از مصادیق این موضوع، عملیات «وعده صادق» بود؛ عملیاتی که در عرض چند ساعت هیمنه پوشالی رژیم کودککش را در هم شکست و نیرویی تازه به جهادگران عرصه مقاومت داد و بر همین اساس منصور براتی کارشناس مسائل رسانه و اسرائیل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: از ابتدای طوفان الاقصی و بعد از آن، رژیم غاصب صهیونیستی مطابق حمله به غزه یک کمپین ترور، خرابکاری و عملیات روانی علیه ایران، افراد، گروهها و دولتهایی که در آن سهیم بودند ایجاد کرد.
وی ادامه میدهد: در این حمله به نحوههای مختلف، با اینکه گفته میشد ایران از این حمله اطلاعی نداشته (اما در عین حال به کمک به گروه مقاومت تردید نداریم)، اسرائیلیها یک کمپین انتقامگیری را شروع کرده و حمله به ایرانیها در خارج از کشور، حمله به منافع ایران، برخی ترورها در داخل، یا کمک به بعضی از حملات در داخل کشور از جمله انفجار در کرمان نقشآفرینی داشتند.
این کارشناس بینالملل با بیان اینکه رژیم غاصب صهیونیستی نهایتاً بزرگترین اقدام خود یعنی حمله به کنسولگری ایران را در اولین روز از آوریل ۲۰۲۴ انجام داد، تصریح میکند: این مسئله باعث شد سطح تقابل به سمتی برود که دیگر ایران امکان تداوم دادن به سیاست صبر استراتژیک خود را نداشته باشد، چراکه جایگاه کنسولگری برای هر دولت و بهخصوص به شهادت رساندن افراد مهم نظامی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ در همین راستا نیاز بود که اگر ما قدرت نظامی قابل توجهی داریم از آن استفاده کنیم.
اگر واکنش مستقیمی به رژیم غاصب نشان نمیدادیم بازدارندگی ایران تضعیف میشدبراتی عنوان میکند: اسرائیلیها، ایران را در شرایطی قرار داده بودند که اگر ما واکنش مستقیمی نشان نمیدادیم بازدارندگی ایران تضعیف میشد و این موجب میشد که اسرائیلیها جلوتر بیایند و شاید پاسخ ندادن به این حمله منتهی به جنگ میشد، یعنی بیشتر از اینکه پاسخ داده شود احتمال جنگ مستقیم زیاد میشد، چراکه طرف مقابل جلوتر میآمد و احتمالاً دفعه بعد کاری میکرد که مجبور به جنگ با آنها میشدیدم، در همین راستا باید جلوی آن را پیش از آنکه به آستانه جنگ برسیم میگرفتیم.
وی با بیان به اینکه حمله موشکی ۱۴ آوریل ایران از نظر گستردگی و از نظر اینکه یک دولت مستقل اسرائیل را هدف قرار داده در نوع خودش بینظیر بود، میگوید: آخرین بار در سال ۱۹۷۳ جنگ یومکی پور بود که چنین اتفاقی افتاده و ۲ دولت به اسرائیل حمله کرده بودند، همچنین در سال ۱۹۹۱ یعنی ۳۳ سال پیش، زمانی که احتمال حمله آمریکا به عراق وجود داشت دولت صدام حسین یک حمله مصنوعی را انجام داد و یک سری موشک به اسرائیل زد که در آن حمله نیز اتفاق خاصی نیفتاد چراکه او میخواست یک ائتلافی را در بین کشورهای اسلامی به نفع خود ایجاد کند و هزینه حمله آمریکا به عراق را افزایش دهد یعنی میتوان گفت قصد آن دشمنی با اسرائیل هم نبوده است، در همین راستا بعد از آن در ۳۳ سال اخیر هیچ دولتی این جرئت را به خود نداده است که به قلمرو اسرائیل حمله کند، از اینرو این اتفاق نشان داد که ایران چنین قدرتی را دارد.
این کارشناس بینالملل با اشاره به به برنامهریزی که برای حمله انجام شده بود، اظهار میکند: کاملاً مشخص است که در این حمله هدف ما نشان دادن قدرت بود چراکه سر جنگی روی موشکها نصب نشد و میخواستیم نشان دهیم که ما میتوانیم سامانه دفاعی اسرائیل را دچار اختلال و موشکهای خود را از آن رد کنیم؛ همچنین این حمله نشان داد که سامانه دفاعی گنبد آهنین آنقدر که ادعا میشود دقیق نیست و نمیتواند همه موشکها را رهگیری کند.
براتی با بیان اینکه در رابطه با تعداد موشکهای ایران دو روایت وجود دارد که موضوع مهمی است، ادامه میدهد: یک روایت میگوید که کمتر از ۱۰۰ موشک پرتاب شده و روایتی دیگر میگوید که تعداد موشکها حدود ۳۵۰ مورد بوده است.
وی تصریح میکند: باید توجه داشت که از روزهای اول جنگ غزه، گروههای مقاومت به سمت اسرائیل در یک روز ۱۰۰۰ موشک ارسال کردند که این موشک باران انبوه باعث شد گنبد آهنین و سامانه دفاعی اسرائیل نتواند آنها را بگیرد؛ همچنین ما الان با تعداد بسیار اندکی این حمله را انجام دادیم و طبیعتاً زرادخانه موشکی ایران چندین برابر قدرتمندتر از زرادخانه موشکی حماس است، بنابراین ایران میتواند در یک روز چند ۱۰۰۰ موشک را اگر بخواهد روانه کند و در آن شرایط باید ببینیم که امکان گنبد آهنین چه هست.
این کارشناس بینالملل میافزاید: همین الان اعتراف آمریکاییها این است که ۹ موشک با اسرائیل برخورد داشته و در ویدئوهای مختلف نیز شاهد بودیم که چند موشک برخورد داشته است، به طوری که در یکی از آن ویدئوها فقط هفت تا از موشکها با پایگاه نواتیم برخورد میکرد؛ بنابراین هدف اصلی در این حمله نشان دادن قدرت و امکان ایران بود نه تلفات گرفتن.
براتی با بیان اینکه در حال حاضر ما دست برتر را داریم و باید ببینیم که اسرائیل چه واکنشی نشان میدهد، میگوید: هرچه زمان میگذرد به نظر میرسد که احتمال حمله هم سطح اسرائیل با هم سطح ایران کمتر میشود چراکه اکنون فشارهای بینالمللی روی اسرائیل مبنی بر این است که پاسخ نظامی به اقدام ایران و حمله انتقامی ندهد، از این رو احتمال دارد با شکلگیری یک ائتلاف و اجماعی برای تحریم ایران و گسترش آن به خصوص تحریم علیه سپاه همراه شود.
پوشش رسانهای که قدرت را به رخ میکشدوی با بیان اینکه در این حمله هدف سیاستگذاران ایرانی برخورد موشکها به قلمرو اسرائیل بوده و تا حد زیادی این اتفاق محقق شد، ادامه میدهد: در طوفانالاقصی چنین اطلاعی رخ نداد و به صورت غافلگیرانه انجام شد که بر موفقیت آنها تأثیرگذار بود، اما در این حمله اولاً از قبل اطلاعرسانی انجام شد بنابراین در درجه اول نمیتوان انتظار داشت که تعداد زیادی از موشکها برخورد کنند چراکه طرف مقابل در آمادهترین حالت و در صد درصد آمادگی به سر میبرد، از طرفی دیگر روایتهای مختلفی مبنی بر اینکه بین ۲۰ درصد از موشکها برخورد کرده، یا بعضی از رسانههای خود اسرائیل حدود ۳۰ درصد را مطرح کردند و روزنامهای معاریو نیز اعلام کرد ۸۴ درصد رهگیری موفقیتآمیز انجام شد یعنی در واقع ۱۶ درصد از موشکها برخورد داشته وجود دارد؛ در همین راستا روایتها متفاوت است و باید زمان بیشتری بگذرد تا این موارد بررسی شود و نهایتاً آمار دقیقتر برای اینکه چه میزانی برخورد انجام شده و… را اعلام کنند.
این کارشناس بینالملل با اشاره به پوشش رسانهای «وعده صادق» تصریح میکند: پوشش رسانهای این اتفاق نسبت به سایر پدیدهها و تحولات چه درمورد رسانه ملی و چه در مورد رسانههای مکتوب خیلی بهتر بوده و سطح بالاتری داشت و ما شاهد تلاش برای آمادهسازی اذهان بودیم که نمیشود گفت ایدهآل بوده اما نسبتاً در سطح خوبی نسبت به سایر پدیدهها و اتفاقات قبلی بود؛ در همین راستا امیدواریم این سطح پوشش رسانهای و جدی گرفتن رسانه در میان سیاستگذاران و مقامات ایرانی افزایش پیدا کند.
براتی ادامه میدهد: ارائه روایت اول در چنین مواقعی خیلی مهم است، چون زمانی که ما روایت اول را خودمان ارائه دهیم بعداً این امکان را داریم که روایت را اصلاح کنیم اما اگر روایت اول را ما ارائه نکردیم و جامعه و افکار عمومی چه در خارج چه در داخل آن را باور کرد خیلی فرصت نداریم که اصلاحی در آن انجام دهیم.
به گزارش ایمنا، قدرت رسانه در دنیای امروز، قدرتی است که با هیچچیز قابل مقایسه نیست در واقع میتوان گفت اگر رسانهای نبود، ابعاد موفقیتهای گسترده «وعده صادق»، آنطور که باید، بروز و ظهور پیدا نمیکرد و بر همین اساس است که یک پوشش رسانهای قوی میتواند تکمیلکننده نقشآفرینی موشکهای مقتدر باشد.
کد خبر 746903