رفتم که با هم آشتی کنیم، اما وقتی چاقو را در دستش دیدم آن را گرفتم و مثل کلنگ بر بدنش فرود آوردم
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۲۳۳۶۹
ساعت 24-با ورود خودروهای پلیس به روستای «درآبد» در حاشیه شهر مشهد، خبر بازسازی صحنه قتل «سلمان» در میان اهالی روستا پیچید. دقایقی بعد تعدادی از اهالی در اطراف میدان روستا (محل وقوع جنایت) تجمع کردند تا شاهد اظهارات و اعترافات قاتلی باشند که هشتم شهریور مراسم آشتی کنان را به خون کشید و جوان ۲۷ سالهای به نام سلمان معروف به حمید را با ضربات چاقو به قتل رساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابتدا کارآگاه نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و با اشاره به بخشی از اعترافات صریح متهم در مراحل بازجویی، چگونگی دستگیری وی را نیز شرح داد. در ادامه بازسازی صحنه قتل، با تفهیم مواد قانونی به متهم که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، این جوان ۲۱ ساله با بغضی در گلو به شرح ماجرای وحشتناک قتل پرداخت وگفت: صبح روز پنج شنبه بود که سلمان و چند نفر از دوستانش به محل کارم آمدند و با این بهانه که چرا این گونه خیره نگاه میکنی! مرا به باد کتک گرفتند البته کینه آنها به حدود دو سال قبل باز میگشت که در یک مراسم ختم در روستا و به خاطر برداشتن مقداری آب از شیر لوله کشی، مشاجره و نزاعی بین ما در گرفت و آنها کینه آن روز را به دل گرفته بودند!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن روز صبح آنها مرا کتک زدند و فرار کردند، اما وقتی من به روستا بازگشتم و موضوع را برای علی (یکی از دوستان متهم) تعریف کردم او تصمیم گرفت تا به خاطر رفاقتی که با سلمان داشت ما را با هم آشتی بدهد.
اگرچه بعد از این حادثه، بزرگ ترها نیز قصد داشتند ما را با یکدیگر آشتی بدهند، اما شب هنگام من و علی سوار بر موتورسیکلت به روستای «درآبد» رفتیم که با سلمان آشتی کنیم. سلمان و چند تن از دوستانش اطراف میدان روستا ایستاده بودند که «علی» از موتورسیکلت پیاده شد و با او روبوسی کرد. در این هنگام من فریاد زدم که «امیرعباس» کجاست؟! منظورم فرد دیگری بود که در دعوای صبح مشارکت داشت! وقتی این جمله را گفتم سلمان طوری حرف زد که انگار میگفت: صدایت را پایین بیاور؟! من هم با دیدن چاقویی که دست سلمان بود، عصبانی شدم و به سمت او حمله کردم. در این لحظه چاقو را به شکل کلنگی بالا بردم و بر شانه او فرود آوردم و ضربات دیگری نیز در حین نزاع به او زدم وقتی سلمان روی زمین افتاد در حال فرار از روستا دیدم اهالی در تعقیب من هستند به جاده خروجی روستا رسیده بودم که یکی از دوستانم مرا با موتورسیکلت به روستای فرخد در آن سوی جاده کلات برد و پیاده کرد. آن لحظه به خانه رفتم، ولی میدانستم که پلیس به سراغم میآید به همین دلیل خانهای خالی از سکنه را که در قسمتی از روستا قرار داشت به عنوان مخفیگاه انتخاب کردم و در آن جا پنهان شدم، ولی هنوز هوا روشن نشده بود که سروصدایی شنیدم و چشمانم را باز کردم. وقتی قاضی و کارآگاهان اداره جنایی را بالای سرم دیدم تازه فهمیدم که دیگر هیچ راه گریزی ندارم! ولی الان به شدت پشیمانم که چرا بچگی کردم و به خاطر هیچ، آدم کشتم!
گزارش ها حاکی است: با اعترافات صریح متهم، قاضی کاظم میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و این گونه متهم این پرونده جنایی نیز با قرار بازداشت موقت راهی زندان شد تا سالهای جوانی اش را با کابوس قصاص نفس پشت میلههای زندان بگذراند.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۳۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده مرگ خانم بازیگر بسته شد
به گزارش خبرنگار جامجم، پیکر زهره فکورصبور، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان، شامگاه دهم اسفند سال ۱۴۰۰ در اتاقخواب خانه ۶۵متریاش در طبقه چهارم ساختمانی در محله دولت تهران کشف شد. همچنین ۱۵ خشاب خالی انواع قرص در خانهاش پیدا شد. جسد او را شوهرش که یکی از تهیهکنندگان معروف تلویزیون است، پیدا کرده بود و در تحقیقات پلیسی گفته بود: «این زن همسر دوم من بوده و یک سال و نیم پیش با هم ازدواج کردیم.» آنها با هم اختلاف و درگیری نداشتند، چند روز پیش همدیگر را دیده و حتی تلفنی حرف زده بودند. بعدازظهر آن روز نیز با تماس مادر همسر دومش، متوجه شده او به تلفنها پاسخ نمیدهد. سریع خود را به خانه زهره رسانده و آنجا با جسد وی روبهرو شده، بعد هم به پلیس اطلاع داده است. پروندهای دراین رابطه درشعبه ششم دادسرای جنایی تهران تشکیل شد.تحقیقات ادامه داشت وبعد ازتحقیقات تکمیلی ونظریه پزشکیقانونی معلوم شد که او براثر مسمومیت با قرص فوت کرده و مرگ او خودکشی است. همین باعث شد که پرونده بستهشود.مادر این بازیگر چندی قبل از مردی شکایت کرد و گفت اختلاف دخترش با این مرد، میتواند انگیزه خودکشی دخترش باشد. بعد از شکایت دوباره خانواده این بازیگر، رسیدگی به پرونده مرگ او دوباره به جریان افتاد. مرد جوان شناسایی و برای ادامه تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران احضار شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: سالهاست در کارهای هنری فعالیت دارم. بازیگر، هنرمند، تهیهکننده، کارگردان و عوامل مختلفی که در سینما و تلویزیون فعالیت دارند، مرا میشناسند. خانم زهره فکورصبور را مدتها بود میشناختم و برای چند پروژه کاری، ایشان رابه چند کارگردان هم معرفی کردم. مدتی بود از او خبری نداشتم تا اینکه فهمیدم خودکشی کرده است.من گفتههای خانوادهاش راقبول ندارم، با او اختلافی نداشتم که باعث شوم او تصمیم بگیرد به زندگیاش پایان دهد.
ماموران گفتههای این مرد را بررسی کردند که معلوم شد حرفهایش مورد تایید است و در ماجرای مرگ این خانم بازیگر
نقشی ندارد. حسین گودرزی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: باتوجه به اینکه معلوم شد این مرد در ماجرای مرگ خانم بازیگر نقشی ندارد، برای او منع تعقیب صادر شد. این در حالی بود که همه شواهد پرونده نشان داد که خانم بازیگر براثر مسمومیت با قرص به زندگیاش پایان داده و کسی در مرگ او نقشی نداشته است. بنابراین پرونده او در دادسرای جنایی تهران مختومه شد.