حمله به آرامکو و مرزهای قدرت آمریکا
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۲۳۶۸۹
با گذشت 3 روز از حادثه حمله به بزرگترین تاسیسات نفتی عربستان سعودی، همچنان رسانههای منطقهای و جهانی در حالتی از بهت و حیرت به سر میبرند؛ حادثهای که حتی بسیاری از مردم تا پیش از انتشار تصاویر آتش سوزی پالایشگاهها آن را باور نمیکردند! در خلیج فارس چه میگذرد؟ چرا حجم تحولات شگفت انگیز در این نقطه حساس از جهان تا این اندازه افزایش یافته است؟ متغیر اصلی و احتمالا دور از چشم رسانهها و افکار عمومی در این زمینه چیست؟ برای پاسخ به این پرسشها از قضا بهتر است مروری داشته باشیم بر واکنشهای اولیه رسانههای پر مخاطب جهان نسبت به آنچه طی 72 ساعت اخیر در جریان جنگ یمن رخ داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خط حاکم بر رسانههای مطرح آمریکا و همچنین جهان عرب در این بازه زمانی محدود عبارت بوده است از چند پرسش: آیا روایت جنبش انصارالله مبنی بر استفاده از پهپاد برای حمله به آرامکو صحیح است یا ابزار این حمله سلاح دیگری (موشک) بوده است؟ آیا مبدا حملات واقعا یمن بوده یا پهپادها از خاک عراق برخواستهاند؟ با توجه به اشاره جنبش انصارلله مبنی بر «همکاری نیروهای شریف از داخل عربستان برای اجرای عملیات»، آیا ممکن است پهپادها از داخل این کشور به پرواز درآمده باشند؟ و در نهایت، آیا از حریم دریایی و یا حتی خاک ایران برای حمله به تاسیسات نفتی آرامکو استفاده شده است؟!
نکته قابل توجه این است که در تمام مسائل یاد شده (که البته در جای خود قابل بحث و تامل هستند)، دو واقعیت روشن به شکل هدفمندی نادیده گرفته میشود؛
1- چرا سامانههای پدافند آمریکایی مستقر در عربستان از مهار این حملات ناتوان است؟
2- چرا آمریکا نسبت به نقض امنیت یکی از مهمترین متحدین خود در غرب آسیا واکنش جدی و عملی نشان نمیدهد؟
روشن است که رسانهها به شکل روشمند تلاش میکنند افکار عمومی را از حرکت به سوی پرسشها و چالشهای حقیقی مرتبط با حادثه آرامکو منحرف کنند؛ چالشهایی که البته به این سادگی از بین رفتنی نیستند! جالب آنکه مواضع رسمی دولت آمریکا نیز عملا با خط رسانهای یاد شده همسو بوده است؛ به گونهای که مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور به جای ارائه توضیح درباره عملکرد تسلیحات این کشور یا اعلام موضعی صریح درباره پاسخ آمریکا به عوامل مسئول این حمله، به بیان چند جمله تکراری علیه ایران در توییتر خود بسنده کرده؛ در حالی که دانلد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا حتی حاضر به بیان همین جملات تکراری هم نشده است!
موقعیت یاد شده در حقیقت همان متغیر اساسی است که میتوان آن را منشاء بسیاری از تحولات تکان دهنده اخیر در منطقه غرب آسیا و مخصوصا خلیج فارس دانست؛ آمریکایی که سیطره مطلقش بر مهمترین گذرگاه انرژی جهان خاتمه یافته و دیگر قادر به حمایت همه جانبه از متحدان خود در برابر رقبایش نیست.
جالب آنکه این تحولات همزمانی تقریبی پیدا کرده با اظهارات اخیر ژنرال دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا که ضمن اعتراف به توسعه چشمگیر تواناییهای نظامی ایران گفته بود: آمریکا قادر پیشگیری از تمامی حملات علیه متحدان خود در خلیج فارس نیست. رفتارهای کنونی آمریکا اگرچه از منظر افکار عمومی تازگی دارد اما برای رصدگران تحولات غرب آسیا یادآور اوج بحران سوریه در سال 2013 است؛ زمانی که معارضین سوری با حمایت سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورهای منطقه، صحنه سازی پیچیدهای مبنی بر استفاده دولت سوریه از سلاحهای شیمیایی در غوطه شرقی به راه انداخته بودند و بر این اساس انتظار میرفت آمریکا همچون سناریوی لیبی اقدام به مداخله نظامی در این کشور کند، اما در کمال ناباوری افکار عمومی و مخصوصا حامیان براندازی در سوریه، آمریکا هرگز دست به چنین اقدامی نزد.
در آن زمان جهانیان به تازگی با مفهومی تحت عنوان «مرزهای قدرت قویترین کشور جهان» آشنا شده بودند؛ مفهومی که طی سالهای گذشته به تدریج روشنتر از قبل شده و مصادیق آن نیز روز به روز بیشتر میشود؛ به عبارت دیگر خطوط قرمزی که عبور از آنها تا پیش از این واکنش سخت آمریکا را به همراه داشت طی این سالها، ماهها و حتی روزها یکی بعد از دیگری زیر پا گذاشته میشوند بی آنکه واکنشی جدی از سوی آمریکا ملاحظه شود؛ از نقض آشکار امنیت مهمترین متحدان این کشور در منطقه تا وقوع چالشهای اساسی در مسیر انتقال انرژی در خلیج فارس و شاید از همه گویاتر؛ سقوط پهپاد آمریکایی توسط پدافند هوایی ایران! همه این تحولات تکان دهنده و خبرساز در حقیقت چیزی نیست جز نشانههای ظهور نظمی جدید در مناسبات قدرت در سطح منطقه غرب آسیا و البته سرتاسر جهان؛ مناسباتی که در آن دیگر خبری از جهانی تک قطبی با محوریت آمریکا نیست.
انعکاس این واقعیت در سطح غرب آسیا، دوگانهای قابل توجه در بازیگران این منطقه ایجاد کرده است؛ یک سوی این دوگانه کشورهایی قرار دارند که تلاش میکنند متناسب با واقعیتهای نوظهور، سیاستهای جدیدی را در جهت منافع خود پیگیری کرده و در سوی دیگر نیز کشورهای هستند که همچنان در چارچوب فهم ستنی خود از مناسبات قدرت در سطح جهان باقی ماندهاند. وضعیت کنونی ترکیه و عربستان سعودی در قالب این دوگانه به خوبی قابل فهم است.
حملات مستقیم به آرامکو به عنوان قلب تپنده اقتصاد عربستان سعودی و ستون فقرات چشم انداز 2030 ولیعهد جوان، بن بستی استراتژیک به شمار میرود که تنها راه خروج از آن، مذاکره مستقیم با مقاومت یمن و به رسمیت شناختن آن است؛ امری که در حقیقت معنایی ندارد جز فروپاشی پدیدهای به نام طوفان قاطعیت (عملیات نظامی عربستان سعودی علیه جنبش انصارالله که قرار بود ظرف چند ماه تمام اهداف خود را محقق کند). به یاد داشته باشیم این عملیات نظامی در کنار چشم انداز توسعه 2030 و مبارزه با فساد، یکی از 3 ضلع مثلثی به حساب میآید که تصویر امیر محمد بنسلمان برای جامعه سعودی و جهان را ساخته بود؛ مثلثی که بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر نابودی قرار گرفته است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۳۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازدارندگی ایران، استیصال غرب
ازبین رفتن سیستم بازدارندگی رژیم صهیونیستی و در نتیجه از دست دادن توان تصمیمگیری در مقابل ایران و محور مقاومت و همچنین ضربه جدیدی به حساسترین پایگاه نظامی این رژیم تنها نمونه کوچکی از آثار پاسخ هوشمند به اسرائیل است. آلفردو خلیفه رحمه (تحلیلگر مکزیکی برجسته سیاست بینالملل و استاد علوم اجتماعی و سیاسی در دانشگاه ملی اونام مکزیک) در مطلبی تحت عنوان «بازدارندگی متعارف ایران»، آثار پاسخ ایران به اسرائیل را تحلیل کرده است.دراین مطلب آمده است:«باوجود کارزار تبلیغاتی اسرائیل برای متقاعدکردن رسانههای غربی مبنی بر اینکه پاسخ ایران هیچ آسیبی نداشته، حقیقت درحال آشکارشدن است. انتقام پیشبینیشده ایران یکهفته قبل بهطور گسترده اعلام و به گفته فایننشالتایمز، از ترس افزایش شدید قیمت نفت، واسنجی شده بود.ایران برای نخستینبارازموشکهای مافوق صوت استفاده کردکه نه متحدان اسرائیل و نه ارتش تلآویو قادر به رهگیری آنها نبودند. تهران بهدنبال حمله به جمعیت غیرنظامی اسرائیل نبود و میخواست یک آزمایش دفاعی از اسرائیل بهعمل آورد. لری جانسون، مامورسابق سیا معتقد است بهرغم بوق وکرنای غرب درباره شکست ایران ــ آهنگی که نوکران غربی سر میدهند که رسانههایشان عمدتا تحت کنترل لابی اسرائیلی هستند ــ ایران دقیقا همان کاری را انجام داد که قصدانجام آن درفلسطین اشغالی راداشت ونشان داد قابلیت فوقالعاده پیچیدهای بااستفاده از کلاهکهای قابل مانور دارد.
روایتگری رسانههای صهیونیست
روزنامه عبری معاریو دراین باره نوشت:حمله ایران به اسرائیل، فارغ از خسارتبار بودن یانبودن نشان دادکه این کشور قابلمهار نیست.سایت بلومبرگ هم به نقل از یکی از مسئولان ارشد دستگاه جاسوسی خارجی رژیم صهیونیستی (موساد) اعلام کرد پاسخ ایران به اسرائیل، ممکن است باعث ایجاد تغییر استراتژیک در جنگ غزه و حتی پایان یافتن آن شود. پایگاه صهیونیستی «والا» نیز در مقالهای به قلم بن کاسپیت نوشت: اسرائیل در معرض اهانت و تحقیر علنی سنگین و بیسابقه قرار گرفت. وی افزود: بازدارندگی اسرائیل که مانع ایران برای حمله مستقیم میشد فروپاشیده؛ همچنانکه تلاشهای بازدارندگی بینالمللی در روزهای اخیر فروپاشیده است. این نویسنده صهیونیست همچنین نوشت: بازدارندگی اسرائیل آنگونه که در غزه و لبنان شکسته شد، در تهران نیز شکسته شد. همچنین امیر بوهبوت، دیگر روزنامهنگار صهیونیست در والا نوشت: از امروز به بعد باید در هر درگیری با ایران، منتظر انبوهی از پهپادها و موشکهای بالستیک باشیم، آنگونه که در حمله اخیر مشاهده کردیم.
سرزنش دولت بایدن
درحالی که مشهورترین روزنامه عبری، یدیعوت آحارانوت، شکست استراتژیک رژیم را بهشدت محکوم کرده، واشنگتنتایمز نیز، شکست بازدارندگی دولت بایدن در جلوگیری از درگیری بین ایران و اسرائیل را سرزنش کرده است. هیمن تامیر، مدیر اندیشکده صهیونیستی مطالعات امنیت اسرائیل INSS گفت ایران میتوانست به رژیم آسیب وارد کند بیاینکه طبق خواسته نتانیاهو، آمریکا حاضر باشد در یک ضدحمله شرکت کند. ایلیا تسوکانف از اسپوتنیک گزارش میدهد شبکههای چندرسانهای ایرانی استفاده از موشکهای مافوقصوت غیرقابل کشف را تایید کردهاند. این اعتراف یک رسانه روسی است، یکی از دو ابرقدرت در زمینه موشکهای مافوقصوت در کنار چین.
گزارش رسانههای ایرانی
همانطور که شبکه ایرانی پرستیوی در یک ویدئوی حمایتی نشان داد، تمام موشکهای مافوقصوت شلیکشده با موفقیت به اهداف خود یعنی پایگاه هوایی بسیار راهبردی نواتیم که میزبان جنگندههای اف۳۵ است و رامون که بسیار نزدیک به نیروگاه هستهای مخفی دیموناست، اصابت کردهاند. علاوه بر این، پرستیوی تاکید میکند ایران در میان معدود کشورهایی قرار دارد که دارای فناوری تولید موشکهای مافوقصوت با قابلیت حرکت با سرعت خیرهکننده و اصابت به اهداف خود با دقت بالاست.بهگفته دیگر منابع ایرانی، موشکهای مافوقصوت ایران (فتاح ۲) به پایگاه نظامی مخفی موساد در بلندیهای جولان سوریه ــ که تحت اشغال اسرائیل است ــ اصابت کرده و جان ۴۴ جاسوس را گرفته و حتی ساختمان موساد در تلآویو را هدف قرار دادهاند.
جنگ تبلیغاتی زیر نظر لابی اسرائیل
ورای جنگ تبلیغاتی زیر نظر لابی اسرائیلی در غرب که مدعی قدرت نمایی اسرائیل ــ اما در واقع با حمایت آمریکا، انگلیس، فرانسه و حتی اردن ــ با نابودی ۹۹ درصد پرتابههای ایران شامل پهپاد، موشکهای کروز و بالستیک است اما اسکات ریت، افسر سابق اطلاعات تفنگداران دریایی آمریکا نظر دیگری دارد. او که به خاطر رد کردن سخنان «بچه بوش» ــ جورج بوش پسر ــ درباره سلاحهای کشتار جمعی ناموجود صدام شهرت دارد، حال مدعی است ایران دوباره بازدارندگی را برقرار کرده است. واژه Deterrence (بازدارندگی) که ریتر به کار برده، از ریشه لاتین Deterrence به معنای منصرف کردن دیگران از طریق وحشتآفرینی است. پس ایران از حالا بهبعد اسرائیل و آمریکا را تحت کنترل خود نگه میدارد، در حالی که اسرائیل فکر میکرد میتواند بدون متحملشدن عواقب آن به ایران حمله کند، حتی اگر ایران عمدا تصمیم گرفت اقدامی بیش از حد مرگبار علیه اسرائیل انجام ندهد اما این امر اکنون محقق شده است. شش پیام ایران بازدارندگی بود، نه حمله! آندری مارتیانف، تحلیلگر نظامی مشهور روس، توضیح داد اسرائیل در برابر پیروزی راهبردی عظیمی که ایران بهدست آورد و اکنون آن را رهبر اصلی ۱.۸میلیارد مسلمان جهان ساخته است، یک ببر کاغذی بیش نبود. من صلاحیت آن را دارم که این حرف را تایید کنم، حتی با در نظر گرفتن اینکه ایران بمب اتم ندارد. سلاحی که اختراعش بیوقفه توسط اسرائیلیها تکرار میشود تا بیش از۰۰۳ بمب اتم مخفی در دیمونا ذخیره شود (به نقل از رئیسجمهور سابق آمریکا، جیمی کارتر).صبح روز ۱۴ آوریل/ ۲۶ فروردین، خاورمیانه با یک معادله ژئوپلیتیک جدید بیدار شد که ایران به لطف پرتاب ۹ موشک مافوقصوت در خفا نگاه داشته شده برقرار ساخت، در حالی که هنوز هم زرادخانه فناوری پیشرفته خود را بهکار نگرفته است. در حالی که اسرائیل سرگرم شعار «چشم در برابر چشم و دندان در مقابل دندان» است، ایران هنوز سلاح اقتصادی واقعی خود را رو نکرده است: بستن تنگه هرمز که میتواند یک بحران جهانی ایجاد کند و باعث افزایش غیرقابل مهار قیمت نفت شود.