Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا با انتشار یک توئیت غیر منتظره اعلام کرد که «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید را برکنار کرده است. ترامپ علت اصلی برکناری بولتون را اختلاف نظرهای شدید با وی بر سر مسائل مختلف سیاست خارجی عنوان کرده است. با توجه به اینکه خمیرمایه فکری بولتون خشونت‌طلبی و افراط‌گرایی بوده و همواره بر طبل جنگ می کوبید بسیاری از تحلیلگران برکناری وی را به منزله انتقال کاخ سفید از مرحله سیاست های جنگ طلبانه به مرحله دیپلماسی ارزیابی کرده اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این تحلیلگران معتقدند که برکناری بولتون می تواند در راستای کاهش تنش ایران و آمریکا تاثیر بسزایی داشته باشد.

 برکناری یکی از موانع گفت و گوی ایران و آمریکا

روزنامه «القبس» کویت در گزارشی به قلم «محمد امین» نوشت برکناری بولتون بر سیاست خارجی آمریکا تاثیر گذار خواهد بود. مسوولان کنونی و سابق آمریکا گفته اند برکناری بولتون می تواند موانع امکان گفت و گوی هسته ای میان آمریکا و ایران را بردارد. اما احتمال اینکه این گفت و گو نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد، اندک است. ترامپ از دیدار با روحانی استقبال می کند اما این دیدار رخ نخواهد داد مگر اینکه برکناری بولتون با تمایل آمریکا برای برداشتن تحریم ها از صادرات نفت ایران همراه باشد. در این زمینه «فیل جوردون» مسوول سابق وزارت امور خارجه آمریکا گفت مشکل در تصور برقراری مذاکره میان دو طرف نیست. بلکه مشکل در تصور انعقاد قراردادی است که دو طرف به طور عملی با آن موافقت کنند. خیلی سخت می توان تصور کرد که ایرانی ها زیر بار شرط های کنونی آمریکا که خواهان پایان دادن به غنی سازی اورانیوم و بازرسی دقیق تاسیسات هسته ای و وضع قید و بندهایی بر فعالیت های موشکی و تغییر فراگیر در سیاست منطقه ای ایران است، بروند. از این رو، ترامپ برای رسیدن به توافق باید شرایط خود را بسیار کاهش دهد.

تارنمای شبکه اطلاعاتی «الانباء» عراق در گزارشی به قلم «عبدالامیر رویح» نوشت با خروج بولتون از کاخ سفید گروه هماهنگ تری  مدیریت پرونده های منطقه خاورمیانه را بر عهده خواهد گرفت و زمینه برای دیدار احتمالی روحانی و ترامپ و تحرک تلاش های فرانسه در این زمینه فراهم تر خواهد شد.

 شبکه اطلاعاتی الانباء در گزارشی از قول «کلیف کاپچان» مقام سابق وزارت خارجه آمریکا نوشت: فشارها برای برقراری گفت و گو میان ایران و آمریکا رو به افزایش است و اگر گفت و گویی صورت گیرد شاهد کاهش بیشتر بهای نفت خواهیم بود. با خروج بولتون از کاخ سفید بهای نفت خام آمریکا کاهش یافت و سرمایه گذاران بر روی احتمال کاهش تحریم های آمریکا علیه ایران و کاهش تنش ها حساب باز کرده اند.

به نوشته روزنامه «الشروق» الجزایر، با وجود اینکه هنوز زود است بگوییم کنار گذاشتن بولتون نقطه عطفی در سیاست خارجی ترامپ ایجاد می کند، اما می توان گفت که کنار رفتن بولتون که دارای روحیه جنگ طلبانه بود بدون تردید در روند تصمیم گیری های کاخ سفید تاثیر خواهد گذاشت. در این زمینه «رابرت میلی» رئیس گروه بحران های بین المللی گفت از آغاز کار ترامپ دو صدا در گوش ترامپ پچ پچ می کردند؛ یکی با هشدار نسبت به عواقب جنگ، خواهان به کار بستن گزینه دیپلماسی بود و صدای دیگر خواهان درگیری نظامی بود. با رفتن بولتون بدون تردید یکی از بزرگ ترین مدافعان گزینه نظامی کنار رفته است و این موضوع می تواند فرصت دیپلماسی تازه ای را درباره ایران، افغانستان، کره شمالی و ونزوئلا ایجاد کند و امید آن می رود که ترامپ از این فرصت استفاده کند.

به نوشته روزنامه «القدس العربی» چاپ لندن، برکناری بولتون نشان داده است که دیگر کالایی به نام بولتون نزد دولت آمریکا مرغوب نیست. دولت آمریکا با برکناری ترامپ نشان داد که به ماجراجویی نظامی که به آرمان های انتخاباتی وی ضربه می زند، تمایلی ندارد. در چنین شرایطی به نظر می رسد ایران در بهترین جایگاه راهبردی به سر می برد. تحریم های پیوسته به آخر خط رسیده اند و شکست این تحریم ها نشان داده اند که کشوری مانند ایران می تواند در همه زمینه ها به خود کفایی برسد.

روزنامه «العربی الجدید» چاپ لندن نوشت: برکناری بولتون، سیلی محکمی به صورت جنگ طلبان در آمریکا، اسراییل و برخی کشورهای عربی بود که روی جنگ آمریکا علیه ایران حساب باز کرده بودند. برکناری بولتون نشان داد که آمریکا در حل مسائل اساسی ناتوان است. برکناری وی بیانگر مانور و سرپوش نهادن بر شکست های مداوم آمریکا است. آمریکا و همپیمانان آن با ارسال کشتی ها، ناوشکن ها و جنگنده ها به منطقه خلیج فارس و درخواست از دیگر کشورها برای حضور در منطقه خلیج فارس متحمل هزینه ها بسیاری شدند و این هزینه ها شکست آنان را به اوج رساند. جمهوری اسلامی ایران در نتیجه این ماجراجویی ها به مذاکره تن نداد و هنوز هم مقاومت می کند. آمریکا از ورود به جنگ می ترسد و نگران این است که جنگ علیه آن تحمیل شود. از این رو، این کشور اکنون برکناری اشخاصی را که جنگ را تنها ابزار برای هیمنه آمریکا در جهان می دانستند، برگزیده است.

روزنامه العربی الجدید در گزارشی دیگر نوشت در حالی که خروج بولتون از کاخ سفید  سبب کاهش لحن تند مقام های آمریکا و ایران شد و تنش نظامی را کاهش داد در این میان شانس فرانسه برای مهار تنش میان ایران و آمریکا در آستانه نشست مجمع عمومی سازمان ملل افزایش یافت.

به نوشته نشریه «الجریده» کویت، «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان ابراز امیدواری کرد که برکناری بولتون در موفقیت تلاش ها برای حل موضوع ایران نقش داشته باشد.

برکناری بولتون و شکست راهبردهای ضد ایرانیِ تل آویو

 روزنامه «الاخبار» لبنان در گزارشی به قلم «یحیی دبوق» نوشت: رژیم اسرائیل نگرانی خود را از برکناری بولتون پنهان نکرد. بلکه این رژیم نگران آن است که برکناری بولتون مقدمه ای برای تحول در سیاست خارجی آمریکا درباره ایران باشد. آشکار است برکناری بولتون فقط به خاطر مواضع جنگ طلبانه او علیه ایران و تلاش های مداوم وی برای درگیری نظامی با ایران رخ نداده است. بلکه برکناری بولتون نتیجه بسیاری از سیاست های شکست خورده بولتون و دولت آمریکا درباره ونزوئلا، چین، افغانستان، سوریه، عراق، یمن و ایران است. از این رو، کنار رفتن بولتون شکستی برای اسرائیل و نتانیاهو است. همچنین برکناری بولتون عاملی است که زمینه مذاکره بدون شرط ترامپ با ایرانی ها را فراهم می کند. این موضوع با راهبرد تل آویو برای مقابله با ایران که خواهان تنگ کردن حلقه تحریم اقتصادی و تسلیم سازی ایران بود مخالف است. این تصمیم ترامپ نشان داد که آمریکا تنها در شرایطی با اسرائیل همسو است که منافع آمریکا در آن تضمین شود. پس از انکه نتانیاهو به تازگی ادعا کرد که ایران بار دیگر توافق هسته ای را نادیده گرفته است و خواهان افزایش فشار علیه ایران شد بازهم ترامپ آمادگی خود را برای دیدار با روحانی اعلام کرد. بی توجهی ترامپ به نتانیاهو در این زمینه و برکناری بولتون و آمادگی پمپئو برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران شاخص های کابوس واری برای نتانیاهو است. موضوع قابل توجه این است نرمش ترامپ به دنبال شکست بولتون رخ نداده است. بلکه پایداری های ایران طرح های بولتون را با شکست روبرو کرده است و این زیان راهبردی برای راهبرد اسرائیل علیه ایران است. در نتیجه این شکست اعتماد به نفس ایرانی ها برای مقابله با فشارها افزایش یافت و این موضوع آنان در هر گونه مذاکره ای درباره توافق هسته ای در آینده قاطع تر خواهد کرد. طبقه حاکم آمریکا هم به این نتیجه رسیده است که فشارها ایران را تسلیم نخواهد کرد و این موضوع در هرگونه مذاکره ای در نظر گرفته خواهد شد.

منبع: ایرنا

کلیدواژه: جان بولتون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۲۴۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات ایران نبوغ‌آمیز بود/ ایران مانند شیر است و اسرائیل مثل یک «سگ چلاق» / نتانیاهو معادل هیتلر است/ آمریکا در آستانه جنگ داخلی قرار دارد

«اسکات بنت» می‌گوید: حمله تلافی‌جویانه ایران علیه اسرائیل کرامت ملت ایران را اعاده کرد و در عین حال ترحم‌آمیز بود، چون می‌توانست هزار بار شدیدتر باشد.

سرویس جهان مشرق - عملیات نظامی «وعده‌ی صادق» و حمله‌ی مستقیم ایران علیه اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی بسیاری از معادلات قدرت در منطقه و حتی جامعه‌ی بین‌الملل را دست‌خوش تغییر کرد و واکنش‌های بسیاری را در سراسر جهان به همراه داشت. مشرق در همین‌باره با «اسکات بنت» افسر سابق اطلاعات نظامی و عملیات‌های ویژه‌ی ارتش آمریکا گفت‌وگو کرده است. ویدیوی کامل این مصاحبه‌ی مفصل و گزیده‌ای از محتوای آن در ادامه آمده است. (این مصاحبه، پیش از تحولات بامداد امروز، جمعه، ۳۱ فروردین، در اصفهان، ضبط شده است.)

مصاحبه‌ی مشرق با «اسکات بنت» افسر سابق اطلاعات و عملیات‌های ویژه‌ی ارتش آمریکا [دانلود با حجم ~ ۱۳۲ مگابایت]

می‌دانیم که انتقام‌جویی ایران در عین این‌که عبور از یک خط قرمز و فاصله گرفتن از به‌اصطلاح «صبر راهبردی» سال‌های قبل بود. اما حساب‌شده هم بود و مصداق «زدن به سیم آخر» نبود. با این وجود، اهمیت واکنش نظامی ایران در چه بود؟

پاسخ ایران یک اقدام حقیقتاً نبوغ‌آمیز و نمایشی از هوشمندی تاکتیکی و راهبردی بود. ایران اجازه داد زمان کافی بگذرد تا دولت، ارتش، رسانه‌ها، و مردم، جمعیت غیرنظامی اسرائیل، یک هفته جوش بزنند و قُل بزنند و فکر کنند که ایران در پاسخ به قتل مقامات دیپلماتیک و نظامی‌اش در کنسولگری در سوریه چه کار خواهد کرد. اقدام اسرائیل نقض تمام اصول دیپلماتیکی بود که جهان متمدن بنیان گذاشته است. اسرائیلی‌ها با هدف قرار دادن و تخریب کنسولگری ایران در سوریه، یک‌تنه اقدام به هتک، نقض، و خیانت (چنان‌که ذات آن‌هاست) به تمام قواعد و سنت‌های حسنه‌ی مشترکی کرد که ملت‌ها و کشورهای متمدن جهان برای آن‌ها احترام قائلند.

در عین حال، ایران اجازه داد زمان بگذرد تا نشان بدهد عجله‌ای ندارد؛ تحریک نشده؛ به هیچ وجه وحشت‌زده نشده؛ بلکه بدون عجله دارد تمام سناریوهای ممکن را می‌سنجد و ارزیابی می‌کند تا ببیند کدام اهداف برای تحقق عدالت مناسب هستند. ایران به دنبال اقدامی برای برقراری عدالت بود. عدم اعتراض بین‌المللی، بزدلی و ضعف جامعه‌ی بین‌الملل را نشان داد و بنابراین ایران را متقاعد کرد که هیچ‌کس غیر از خود آن‌ها اقدامی انجام نخواهد داد. ایرانی‌ها بردباری نشان دادند، اما در نتیجه‌ی سکوت دنیا، خودشان دست‌به‌کار شدند و تأسیسات نظامی اسرائیل را با جنگ‌افزارهای متعدد هدف قرار دادند. این سلاح‌ها کاملاً هماهنگ به سمت هدف خود هدایت شدند: پهپادها در سطح پایین پرواز می‌کردند؛ سپس برخی موشک‌ها در سطح بالاتر از پهپادها؛ و سپس موشک‌های مافوق‌صوت که واقعاً برای اصابت به اهداف [و نه مشغول کردن پدافند] در نظر گرفته شده بودند، در بالاترین سطح با بیش‌ترین سرعت به پرواز درآمدند و به اهداف خود اصابت کردند.

واکنش ایران نمایش فوق‌العاده‌ای از نحوه‌ی استفاده از فناوری‌های مختلف با هزینه‌ها و قدمت‌ها [قدیمی یا جدید بودن سلاح‌ها] و عملکردهای متفاوت برای ترکیب و تکمیل یک‌دیگر بود. پهپاد، موشک، موشک مافوق‌صوت، تعامل دیپلماتیک، و همچنین ورود طرف‌های دیگر. البته ایران در اجرای این مانور، اساساً هیچ‌کس را نکشت، بلکه تأسیسات نظامی را تخریب کرد و همچنین اعلام کرد که این، می‌تواند پایان خصومت باشد. در مانور نظامی‌اش موفق بود؛ توانست نظر مردمش را که خواهان تثبیت کرامت خود بودند، تأمین کند و در عین حال، هیچ غیرنظامی بی‌گناهی را نکشت، چراکه ایران جان غیرنظامیان را بسیار مقدس می‌داند. موشک‌های ایران دقیقاً به خاطر همین هدف جلوگیری از ریخته شدن خون‌های بی‌گناه است که دقت بسیار بالایی دارند. بنابراین، مانور ایران بسیار خوب سازماندهی شده بود و یک مانور اخلاق‌مدارانه بود. در همین حال، ایرانی‌ها همچنین بسیار واضح اعلام کردند که اگر دوباره به آن‌ها حمله شود، به شیوه‌ای بسیار تنبیه‌کننده‌تر و بسیار مخرب‌تر پاسخ خواهند داد که به احتمال زیاد منجر به مرگ اسرائیلی‌ها و ویرانی بسیار بیش‌تری خواهد شد.

بنابراین مانور ایران به مذاق‌ها خوش آمد و اعتبار ایرانی‌ها را به عنوان ملتی صاحب صبر، ملاحظه، تفکر راهبردی، و ترحم، نزد ملت‌های دیگر جهان تقویت کرد. به نظر من این اقدام ایران در قبال اسرائیل بسیار ترحم‌آمیز بود، چون اگر ایران می‌خواست، می‌توانست اقدامی هزار برابر ویران‌کننده‌تر انجام بدهد؛ اما این کار را نکرد. و این نشان‌دهنده‌ی بزرگواری و برتری فوق‌العاده‌ی سرشت ایران و پیشوایان دینی و نظامی و دولت این کشور بود.

نتانیاهو تلاش کرده تا ایران و آمریکا را به گرداب جنگ غزه بکشاند تا خودش در قدرت باقی بماند. ممکن است یکی از انگیزه‌های حمله‌ی اسرائیل به سفارت ایران در سوریه هم همین بوده باشد. آیا نتانیاهو با تبادل آتش اخیر میان ایران و اسرائیل یک گام به این هدف نزدیک‌تر شد؟

نخست‌وزیر اسرائیل قربانی تبلیغات و دروغ‌ها و خودبه‌خواب‌زدن‌های خودش است. نتانیاهو به غرور مستانه و کورکورانه‌اش و این تصور شهرت دارد که می‌تواند آمریکا را فریب دهد و به جنگِ دشمنان اسرائیل ببرد. اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ همین کار را کرد. یهودیان، صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌های طرفدار نتانیاهو از طریق سازمان‌های لابیگر مانند «پروژه‌ی قرن آمریکایی جدید[۱]» که پر از یهودی و صهیونیست بود، نفوذ زیادی بر دولت آمریکا داشتند. «داو زاخیم[۲]»، که من شخصاً او را می‌شناختم و زمانی که در «بوز آلن همیلتون[۳]» و ارتش بودم، برای او کار می‌کردم، «داگلاس فایث[۴]»، «ریچارد پرل[۵]»، و بسیاری دیگر از صهیونیست‌های یهودی در دهه‌ی ۱۹۹۰ سازمانی را ایجاد کردند که اساساً نظریه‌ی اجرای حملات ۱۱ سپتامبر به سبک «پرل هاربر» را به عنوان دستاویزی برای جنگ و فتح نظامیِ افغانستان، عراق، ایران، لیبی، سوریه، عربستان و جاهای دیگر پرورش داد. این نقشه‌ی بزرگ آن‌ها برای سرنگونی «دشمنان» و همسایگان اسرائیل و گسترش اسرائیل با تسخیر غزه، بخش‌هایی از سوریه، و حتی عربستان بود.

صهیونیست‌ها سپس حملات ۱۱ سپتامبر را اجرا کردند. برج‌های دوقلو تحت مالکیت و کنترل یک صهیونیست یهودی به نام «لری سیلورستین[۶]» بودند که میلیاردها دلار از محل غرامت بیمه‌ی ساختمان‌ها پول به جیب زد. اعضای یک شرکت دانشجویی اسرائیلی در حالی دستگیر شدند که داشتند مواد منفجره در کناره‌های ساختمان‌ها کار می‌گذاشتند تا به نظر بیاید انفجارها نتیجه‌ی برخورد هواپیماها بوده. همچنین خود ساختمان‌ها هم به لحاظ فیزیکی و علمی غیرممکن است دقیقاً در جای خودشان فرو ریخته و با خاک یکسان شده باشند؛ مگر با استفاده از هارپ[۷] و فناوری‌های پیشرفته‌ی تسلیحاتی و انفجارهای هسته‌ای در داخل ساختمان، که همه‌ی این موارد از نظر علمی اثبات شده‌اند. مردم آمریکا تقریباً هیچ چیزی در این‌باره نمی‌دانند، اما این‌ها بخشی از نقشه‌های صهیونیست‌ها بوده‌اند. نتانیاهو یکی از چهره‌های کلیدی‌ای بود که به کنگره آمد و در این‌باره حرف زد و آمریکایی‌ها را به جنگ تحریک کرد تا این‌که آمریکا، در زمان جورج بوش، دیک چنی، و دیگر صهیونیست‌ها، از سال ۲۰۰۳ وارد جنگی شدند که شاید بتوان گفت اخیراً با خروج آمریکا از افغانستان تمام شد. بنابراین اثر انگشت صهیونیست‌ها و نتانیاهو را روی همه‌ی این اتفاقات می‌بینیم، و اکنون نتانیاهو دوباره دارد تلاش می‌کند تا آمریکا را فریب دهد و وارد جنگ با ایران کند.

بخشی از سخنرانی بایدن و اعلام تصمیم دولتش برای خروج از افغانستان [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› خروج «ترامپیِ» بایدن از پایگاه بگرام و فرار آمریکا از بازی تاج‌وتخت افغانستان

›› «محمد اشرف غنی»؛ فراز و فرود یک رئیس‌جمهور متواری

›› سرنوشت تلخ افغان‌هایی که به آمریکا کمک کردند

من فکر می‌کنم صهیونیست‌های اسرائیلی عضو موساد حملاتی را داخل آمریکا ترتیب خواهند داد و وانمود خواهند کرد که این حملات توسط ایران انجام شده‌اند، تقصیر را به گردن ایران خواهند انداخت، و سپس سعی خواهند کرد از این حملات برای ایجاد خشم در آمریکا و آغاز جنگ استفاده کنند. اما این یک اشتباه محاسباتی است، چون الآن رسانه‌های جایگزین و نظریه‌پردازان دیگری مانند «الکس جونز[۸]»، و شبکه‌هایی مانند شبکه‌ی خود من و دیگران وجود دارند و همه‌ی ما درباره‌ی دشمن صهیونیستی اسرائیل صحبت می‌کنیم. توهم «صهیونیسمِ مسیحی» [و عقیده‌ی برخی مسیحیان، مانند «مایک پمپئو» وزیر خارجه‌ی دونالد ترامپ به ارتباط نزدیک میان مسیحیت با یهودیت و صهیونیسم] مبنی بر این‌که اسرائیلِ سیاسی با مسیحیت، متحد شده و کاملاً واهی است. اسرائیل و اسرائیلِ سیاسی و حزب لیکود هیچ ارتباطی با مسیحیت ندارند. و مسیحیان واقعی، مانند خود من، این را درک می‌کنند. و ما هر اقدامی را که اسرائیل انجام می‌دهد یا نتانیاهو پیشنهاد می‌دهد، افشا می‌کنیم، چون این‌ها اقدامات شیطان‌صفتانه‌ای هستند که نتیجه‌ای جز ویرانی و خون‌ریزی ندارند.

به نظر شما اسرائیل دست به تلافی‌جویی علیه تلافی‌جویی ایران خواهد زد؟ و اگر چنین کاری کند، به چه شکل خواهد بود؟

فکر نمی‌کنم اسرائیلی‌ها متقابلاً حمله‌ی بزرگی انجام دهند، چون آمریکا از چنین حمله‌ای حمایت نخواهد کرد. آمریکایی‌ها پیشاپیش این را اعلام کرده‌اند. آمریکا شریکِ انتقام‌جویی خون‌خوارانه و خشونت‌آمیز اسرائیل نخواهد شد. جو بایدن می‌داند متعهد کردن آمریکا به جنگی هیچ ارزش یا منفعتی برای آمریکایی‌ها ندارد و اتفاقاً اسرائیلی‌ها در وهله‌ی اول با نسل‌کشی فلسطینیان آن را شروع کرده‌اند (که هیچ ارتباطی با عملیات ۷ اکتبر فلسطینی‌ها نداشت) به معنای پایان حزب دموکرات و تعیین‌کننده‌ی نتیجه‌ی انتخابات در آمریکا خواهد بود. اسرائیل منزوی شده و در مقابل ایران، یمن، عراق، سوریه، و میلیون‌ها نفر در اردن و ترکیه قرار گرفته. اسرائیلی‌ها مهار شده‌اند و بعید می‌دانم آن‌قدر احمق و بی‌پروا باشند که بخواهند جنگی راه بیندازند، چون مجبور خواهند بود به‌تنهایی در آن بجنگند. مردم آمریکا حاضر نمی‌شوند به چنین جنگی بپیوندند. اگر شده دولت‌شان را سرنگون می‌کنند، اما یونیفرم به تن نمی‌کنند و جانشان را پای جنگ خون‌خوارانه و شرارت‌باری نمی‌گذارند که اسرائیل در قبال مردم غزه و همسایگانش به راه انداخته.

اسرائیلی‌ها هم اگر بخواهند علیه ایران تلافی کنند، در سطح بسیار کوچک و محدودی خواهد بود. البته دروغ خواهند گفت. به مردم خودشان و رسانه‌های جریان اصلی در غرب خواهند گفت که به اهداف نظامی ایران حمله کرده‌اند. فکر نمی‌کنم هیچ حمله‌ای علیه بخش‌های غیرنظامی ایران انجام دهند، اما فکر می‌کنم، اگر اصلاً اقدام بکنند، احتمالاً علیه اهدافی در عراق، در بیابان‌ها، و مکان‌هایی که هیچ‌کس دوربینی آن‌جا ندارد، حمله خواهند کرد. ممکن است چند پهپاد به تپه‌های شنی بزنند و ادعا کنند اهداف نظامی را زده‌اند. اما قطعاً دروغ خواهند گفت؛ و این تنها کاری است که بلد هستند؛ و خواهند گفت که به پیروزی دست یافته‌اند. ایران هم به‌راحتی می‌تواند این اقدامات را نادیده بگیرد. ایرانی‌ها باید بدانند که اسرائیل فقط حرف می‌زند و مثل یک کودک خشمگین است. بنابراین، به یک معنا، باید با اسرائیلی‌ها مثل بیماران روانی و افراد عقب‌مانده رفتار کرد.

واکنش «سید حسن نصرالله» دبیرکل «حزب‌الله» لبنان به تهدیدها مبنی بر حمله‌ی اسرائیل به حزب‌الله و لبنان [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› ‌ «دیوانه‌ نسل‌کش»؛ آیا نتانیاهو به آرزوی «جنگ ایران و آمریکا» می‌رسد؟

›› رژیم صهیونیستی کدام اخبار را درباره جنگ غزه سانسور می‌کند؟

›› گزارش اطلاعاتی آمریکا: اسرائیل در جنگ با حزب‌الله پیروز نخواهد شد

بعید است اقدام مهمی علیه ایران انجام دهند. اگر هم حمله‌ای بکنند، تأسیسات نظامی یا قایق یا تجهیزات دیگری را در آبراه‌ها یا صحراهای عراق یا سوریه هدف قرار می‌دهند. و بهترین کار برای ایران این است که صرفاً این اقدام را نادیده بگیرد، چون ناچیز و بی‌معنی است؛ این‌ها چیزهایی هستند که کشورهای بزرگ باید آن‌ها را تحمل کنند؛ مثل نیش دندان‌های یک سگ کوچک «چیواوا[۹]» [کوچک‌ترین نژاد سگ]. اسرائیل مثل یک سگ کوچک بغلی است که یک چشم و یک پایش را از دست داده و روی یکی از این ویلچرهایی می‌نشیند که آمریکایی‌ها برای سگ‌هایشان درست می‌کنند؛ در حالی که ایران یک شیر بسیار قوی و توانا در حدواندازه‌های یک جنگجوست. بنابراین ایران چیزی برای نگرانی ندارد. این بیش‌تر یک جنگ روابط عمومی است که در آن همه‌چیز به سمت نبرد اطلاعاتی می‌رود.

نکته‌ی دیگری که باید مدنظر داشت این است که نتانیاهو با چنگ و دندان به دنبال حفظ قدرت است؛ و این یعنی به دنبال ادامه‌ی این درگیری است. بنابراین ممکن است به روش‌های کوچکی به ایران ضربه بزند تا این درگیری را ادامه‌دار کند. با این حال، نتانیاهو در آخر راه است. این هم مسئله‌ی دیگری است که باید در نظر گرفت: بخش بسیار بزرگی از مردم اسرائیل علیه نتانیاهو به پا خاسته‌اند. و این افراد اگر کشورشان را در خطر نابودی ببینند؛ اگر ببینند همه‌ی کشورهای مسلمان از سراسر جهان، شامل یمن، ترکیه، عراق، افغانستان، پاکستان و مالزی، به خاطر قتل و جنایت و نسل‌کشی علیه فلسطینی‌ها، مقابل اسرائیل ایستاده‌اند؛ اگر احساس کنند چند روز یا چند هفته با تسخیر کامل و فروپاشی کشورشان فاصله دارند، آن‌وقت به دنبال صلح خواهند بود و نتانیاهو را قربانی می‌کنند. او را اعدام یا زندانی می‌کنند تا به کشورهای مسلمان بگویند: جنگ‌تان علیه ما را متوقف کنید، چون ما نتانیاهوی جنگ‌طلب را، که معادل هیتلر در جنگ جهانی دوم است، اعدام یا زندانی کرده‌ایم.

آیا عملیات مستقیم ایران، محاسبات اسرائیل را درباره‌ی نحوه‌ی عملکردش در سراسر منطقه تغییر خواهد داد؟

آن‌چه قوی‌ترین تأثیر را بر ارتش و بخش‌های اطلاعاتی اسرائیل می‌گذارد، تصاویری است که از ده‌ها هزار غیرنظامی در میادین عمومی لندن، آمستردام، بارسلونا و در مالزی و پاکستان و همه‌ی کشورهای دیگر پخش می‌شود که برای اعتراض به نسل‌کشی اسرائیل دور هم جمع شده‌اند؛ زمانی که موساد به دولت اسرائیل گزارش می‌دهد که ده‌ها هزار نفر خشمگین شده‌اند و به خاطر قتل فلسطینیان فریاد انتقام‌جویی و خون‌خواهی و مجازات علیه اسرائیلی‌ها سر می‌دهند. این قطعاً برای آن‌ها بسیار بسیار نگران‌کننده است، چون نشان می‌دهد که اسرائیلی‌ها وضعیت شکننده‌ای در افکار عمومی ملت‌های این کشورها دارند. احتمال زیادی دارد که این ملت‌ها دست به یک جنگ چریکی علیه اسرائیل بزنند. کافی است مقامات مذهبی این کشورهای مسلمان حکم جهاد به مردم بدهند و بگویند تحقق عدالت یا رستگاری معنوی را می‌توان از طریق مبارزه با اسرائیلی‌های ظالم و قاتلان زنان و کودکان به دست آورد.

اگر این اتفاق بیفتد و مردم غیرنظامی کم‌کم برای جنگ به سوی اسرائیل بروند، آن‌وقت نهادهای نظامی اسرائیل بسیار بسیار نگران خواهند شد، چون نمی‌توانند با چنین چیزی مبارزه کنند. ناگفته پیداست که حزب‌الله و گروه‌های دیگر هم با شلیک موشک در این جنگ شرکت خواهند کرد. حوثی‌ها [انصارالله] در یمن نمونه‌ی بسیار خوبی از این سناریو هستند. بنابراین کشتی‌های اسرائیلی روزبه‌روز بیش‌تر متوقف می‌شوند و آزادی اقتصادی‌شان در کانال سوئز و خلیج فارس و هر جای دیگری سلب خواهد شد. اسرائیل باید تحت محاصره‌ی کامل اقتصادی و اجتماعی قرار بگیرد. قطر، عربستان، ترکیه و همه‌ی کشورهای مسلمان باید گذرنامه‌های اسرائیلی را رد کنند و اجازه‌ی عبور یا ورود اسرائیلی‌ها به خاکشان را ندهند. سفارت‌خانه‌ها، کنسولگری‌ها و پاسپورت‌های متعلق به اسرائیل نباید به رسمیت شناخته شوند. به جای احترام و به‌رسمیت‌شناختن، باید آن‌ها را طرد کرد، چون اسرائیل با فلسطینی‌ها همین کار را می‌کند. پادشاه اردن و اردوغان در ترکیه، باید بدانند که آینده‌ی سیاسی آن‌ها به دست مردمشان رقم خواهد خورد. اگر این مردم از آن‌ها ناامید شوند، رقبایی برخواهند خاست که مثلاً در ترکیه می‌گویند: اردوغان کوتاهی کرده؛ ما به مرد جنگی‌ای نیاز داریم که مردم ترکیه را برای نجات غزه بفرستد و یک بار برای همیشه این نسل‌کشی اسرائیل را متوقف کند.

گزارش «رویترز» درباره‌ی توقیف کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» توسط «انصارالله» یمن [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› خنجر یمنی زیر گلوی اسرائیل در دریای سرخ

›› روایت خواندنی خبرنگار فلسطینی-آمریکایی از معنای «تونل» و «گروگان» در نوار غزه

›› «طوفان» در دولت بایدن/ «شورش» مقامات آمریکا در دفاع از فلسطین

و سؤال آخر من که پیشاپیش اشاره‌ای هم به آن اشاره کردید: انتخابات آمریکا. بایدن در وضعیت بسیار پیچیده‌ای قرار گرفته که مشخصاً خودش آن را ایجاد کرده؛ چون می‌توانست زودتر فشار بیش‌تری به اسرائیل وارد کند تا دست از اقداماتش در غزه بردارد. اکنون جنگ غزه و جنایات اسرائیل چه تأثیری بر انتخابات ریاست‌جمهوری آینده‌ی آمریکا خواهد گذاشت؟

این صرفاً یکی از عوامل متعددی است که جو بایدن را محکوم به شکست در انتخابات می‌کند. بعید می‌دانم بایدن امیدی به پیروزی در انتخابات بعدی داشته باشد. من مدت‌هاست می‌گویم که حتی ممکن است حزب دموکرات دست به ترور کاملا هریس، معاون اول بایدن، یا خود بایدن، یا حتی هر دو بزند و تقصیر را به گردن یک ایرانی یا روس یا طرفدار ترامپ بیندازد، برای این‌که نامزدشان را تغییر بدهند. تشکیلات دموکرات از دونالد ترامپ وحشت دارد، چون نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم آمریکا به ترامپ است.

البته دونالد ترامپ در سال‌های قبل در قبال ایران اشتباهاتی داشت که من بسیار با آن‌ها مخالف بودم، اما این اشتباهات به خاطر دروغ‌هایی بود که اطرافیانش مانند مایک پمپئو، نیکی هیلی و جان بولتون به او گفتند. این جنگ‌طلب‌های بدنام صهیونیست، او را فریب دادند و او هم خودش را در معرض فریب قرار داد. اما این سیاست‌ها در ذات او نیستند. او برای جنگ با کشورهای دیگر انتخاب نشده بود. انتخاب شده بود تا آمریکا را از جنگ‌های مختلف بیرون بیاورد. البته الآن به دنبال جلب نظرات سیاسی مختلف است و برای همین مجبور است برخی اظهارات خصمانه را علیه روسیه، ایران و برخی کشورهای دیگر بگوید، چون اکثریت رأی‌دهندگان محافظه‌کار و جمهوری‌خواه آمریکا دوست دارند این حرف‌ها را بشنوند. اما این‌ها شخصیت ترامپ نیست. ترامپ تاجر است و به دنبال سود متقابل است؛ مثل رفتاری که با کره‌ی شمالی داشت؛ و رابطه‌ی خوبی که با رئیس‌جمهورْ پوتین و روسیه داشت.

بعید می‌دانم رئیس‌جمهورْ ترامپ، به هیچ وجه، دنبال زمینه‌سازی برای جنگ علیه روسیه یا ایران یا هر کشور دیگری برود، چون چنین کاری او را محکوم به شکست می‌کند. رأی‌دهندگان آمریکایی آن‌قدر از جنگ و فریب خسته شده‌اند که تک‌تک آرایشان را بر این اساس می‌دهند که کدام نامزد قول می‌دهد به همه‌ی این جنگ‌ها پایان دهد و بر مرزهای خود آمریکا تمرکز می‌کند. بنابراین به عقیده‌ی من فقط دونالد ترامپ است که می‌تواند باعث باخت خودش در انتخابات شود و این اتفاق تنها در صورتی می‌افتد که متعهد به جنگی شود که یهودیان و صهیونیست‌ها تلاش کرده‌اند آن را به آمریکا تحمیل کنند. و من فکر نمی‌کنم ترامپ چنین کاری را انجام دهد.

نتانیاهو دوست دونالد ترامپ نیست و با عدم تصدیق [تقلب و] کودتای بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ علیه دونالد ترامپ، این را نشان داده. بنابراین، ترامپ در این مدت چیزهای زیادی یاد گرفته و فهمیده که اسرائیل و نتانیاهو دوست او و ملت آمریکا نیستند و اگر جنگی را شروع کنند، مردم آمریکا در آن شرکت نخواهند کرد و آن را به پایان نخواهند رساند؛ و اگر ترامپ در مسیر خواسته‌های اسرائیل باشد، به او رأی نخواهند داد. جنگ اکنون به یک عامل تعیین‌کننده در انتخابات تبدیل شده. به همین دلیل است که اسرائیلی‌ها ممکن است تلاش کنند تا چندین عملیات پرچم دروغین در آمریکا انجام دهند تا کاری را که سال ۲۰۰۱ انجام دادند، دوباره تکرار کنند. حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، برای حمله‌ی آمریکا علیه دشمنان اسرائیل طراحی شده بود. اما اینترنت آن زمان به اندازه‌ی الآن، رواج نداشت. به اندازه‌ی الآن رسانه‌ی جایگزین نداشتیم. شفافیت ذهنی [و بصیری] را نداشتیم که الآن داریم. سال ۲۰۰۱، مردم آمریکا بسیار ساده‌لوح بودند و به‌راحتی فریب خوردند؛ الآن دیگر این‌گونه نیستند.

آمریکایی‌ها اکنون بسیار شکاک‌تر هستند؛ بسیار بیش‌تر تحقیق می‌کنند و این هم دلیل دیگری است که این اندازه با جو بایدن، آنتونی بلینکن، جیک سالیوان و همه‌ی این افرادی خصومت دارند که در حقیقت عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی اوباما هستند، اما وانمود می‌کنند دارند به جو بایدن خدمت می‌کنند. جو بایدن عروسک بادی‌ای است که مغز ندارد. یک مشت آماتور در واشینگتن دارند این دولت را اداره و کنترل می‌کنند. مردم آمریکا این را می‌دانند. دونالد ترامپ هم این را می‌داند. به همین دلیل است که با انواع ابزارهای قانونی و دادگاهی به او حمله می‌کنند؛ که به همه‌ی کشورهای جهان نشان می‌دهد آمریکا یک نظام دموکراتیک نیست؛ احترامی برای قانون قائل نیست؛ یک حکومت استبدادی است؛ امپراتوری‌ای است که دارد آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. بنابراین آمریکا خودش در آستانه‌ی یک انقلاب و جنگ داخلی است. دموکرات‌ها اجازه‌ی برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه در آمریکا را نمی‌دهند. پس اگر دموکرات‌ها در قدرت ماندند یا تلاش کردند در قدرت بمانند، باید آماده‌ی وقوع یک انقلاب و جنگ داخلی در آمریکا باشید. امسال احتمالاً شاهد خشونت‌آمیزترین سال در تاریخ آمریکا خواهیم بود.

یکی از معترضان آمریکایی با پرچم جنگی «ایالات مؤتلفه‌ی آمریکا» با عبور از موانع امنیتی خود را به طبقه‌ی دوم کاخ کنگره، کنار ورودی مجلس سنا، رسانده است. این پرچم در حقیقت پرچم ارتش ایالات مؤتلفه در جنگ داخلی آمریکا بوده است. (+)

سخنرانی ترامپ ساعاتی قبل از حمله معترضان به ساختمان کنگره آمریکا [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› افول آمریکا و بلایی که بر سر «قرن آمریکایی» آمد

›› چرا هژمونی توخالی آمریکا رو به افول گذاشت؟

›› دموکراسی آمریکایی کِی و کجا مُرد

[۱] پروژه‌ای برای قرن آمریکایی جدید لینک

[۲] Dov S. Zakheim Link

[۳] بوز آلن همیلتون لینک

[۴] داگلاس جی فیث لینک

[۵] ریچارد پرل لینک

[۶] لری سیلورستین لینک

[۷] هارپ لینک

[۸] الکس جونز لینک

[۹] چی‌واوا (سگ) لینک

دیگر خبرها

  • عضو «پنهان» النقب؛ واکاوی همکاری نظامی- امنیتی اردن و صهیونیسم
  • پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
  • تظاهرات‌ها در آمریکا در حمایت از ایران نگران‌کننده است
  • هشدار روزنامه جمهوری اسلامی درباره اختلاف میان ایران و کشور‌های عربی
  • ظریف: ترامپ از من چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما اجازه نداشتیم/ آمریکایی‌ها هم در برجام علاقمند به سرمایه‌گذاری در ایران بودند
  • جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف
  • جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف: ترامپ برای مذاکره از من دعوت کرد
  • افشاگری ظریف از دعوت ترامپ برای مذاکره + جزئیات
  • عملیات ایران نبوغ‌آمیز بود/ ایران مانند شیر است و اسرائیل مثل یک «سگ چلاق» / نتانیاهو معادل هیتلر است/ آمریکا در آستانه جنگ داخلی قرار دارد
  • یواس‌ای تودی: محبوبیت بایدن در میان رای‌دهندگان جوان در حال کاهش است