دو اشتباه بزرگ آقای ناطق نوری در انتخابات سال 1376
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۵۵۴۸۴
به گزارش الف به نقل از روابط عمومی مرکز رشد دانشگاه امام صادق ششمین نشست از سلسله جلسات هسته عدالتپژوهی این مرکز با دکتر احمد توکلی، یکشنبه 24 شهریورماه در سالن شهید طهرانیمقدم مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام برگزار شد. در این نشست و در ادامه تاریخ شفاهی تجربههای دکتر توکلی، وی به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران در دوران دولت اصلاحات (1376 تا 1384) پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میخواستم یک «برنده خوب» باشم
دکتر توکلی در ابتدای این نشست، به موضوع انتخابات سال 1376 و پیروزی آقای خاتمی در آن انتخابات پرداخت. وی با اشاره به اهمیت این حادثه گفت: «آذر 1375، بعد از طی شدن دوران تحصیل در انگلستان، به ایران بازگشتم و سراغ تأسیس روزنامه فردا رفتم. ضمناً با حدود 15 نفر از افراد نزدیک در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال 76 مشورت کردم. ازجمله سراغ آقای جواد لاریجانی رفتم. انتخابات هم شکل و قوام گرفته بود و همگان در جناح اصولگرایی، آقای ناطق نوری را پیروز انتخابات میدانستند. از او پرسیدم که اگر من نامزد انتخابات شوم، چه اتفاقی میافتد که جواد لاریجانی پاسخ داد: همهچیز به هم میخورد. توکلی با اشاره به جمعبندی خود در اینکه اگر در آن انتخابات نامزد میشدم، برنده انتخابات بودم، افزود: «با حضور من در انتخابات 1376، امکان ایجاد دوقطبی که درنهایت منجر به پیروزی آقای خاتمی شد، رقم نمیخورد. بااینحال به دو دلیل در عرصه انتخابات وارد نشدم: اول نبود افرادی که به من در اداره کشور کمک کنند؛ میخواستم که یک «برنده خوب» باشم و افرادی که در این زمینه بتوانند به من کمک کنند، وجود نداشت. از سوی دیگر، نمیخواستم بازی جریان اصولگرایی را به هم بزنم؛ چراکه نتیجه به هم خوردن بازی طراحیشده، اصلاً معلوم نبود و امکان داشت در صورت شکست اصولگرایان، همه علت شکست به حضور من در انتخابات مرتبط شود. آقای ناطق نوری آن موقع از خیلیها بهتر بود».
دو اشتباه بزرگ آقای ناطق نوری در انتخابات سال 1376
وی با اشاره به تصمیم خود در حمایت از آقای ناطق نوری بیان کرد: «در آن انتخابات، از آقای ناطق نوری حمایت کردم. پیش ایشان رفتم و گفتم حاضرم برای شما کار کنم. ولی از شما میخواهم برخی کارها را بکنید و برخی کارها را نکنید تا برنده شوید (که در نهایت این توصیهها را جدی نگرفت و دو اشتباه بزرگ او شد): اول اینکه آشکار کنید که با آقای هاشمی متفاوت هستید؛ چون شما فرق دارید، لذا این را صراحتاً اعلام کنید؛ ولی این کار را نکرد و خود را دنبالهرو آقای هاشمی معرفی کرد. تأکید کردم به حرف اطرافیان و برخی افراد جبهه اصولگرایی توجه نکنید و سیاستهای آقای هاشمی را موردانتقاد قرار دهید و در مرحله بعد، کارهایی را که میخواهید، انجام دهید، اعلام کنید. اگر اینگونه وارد صحنه شوید، زمین بازی عوض میشود. دوم اینکه علیه فساد و تبعیض حرف بزنید و به عدالت اجتماعی بپردازید؛ چون اعتقاد شما است؛ لذا این را بگویید ولی خوب این کار را نکرد و در مقابل، جبهه مقابل و آقای خاتمی، این کار را کرد و بهسختی هم انجام داد و پیروز انتخابات شد».
بدون حمایت رای آوردم
وی با اشاره به انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی در اسفند سال 1362 گفت: «در آن زمان جو سنگینی علیه من بود. تازه از وزارت کار استعفا داده بودم و از تهران نامزد شدم. در همان انتخابات، 20 نفر از رفقای خود را دعوت کردم و همه جز یک نفر با شرکت من در انتخابات مخالفت کردند. به آنها گفتم: من که نامزد هستم و حداقل خودم و همسرم که به من رأی میدهند؛ لذا دو تا رأی را حداقل دارم!... درنهایت هم در آن انتخابات به دور دوم راه پیدا کردم. هیچکس در آن انتخابات از من حمایت نکرد و بدون حضور در لیستی، در تهران 300 هزار رأی آوردم».
تیم اقتصادی دولت اصلاحات همگن نبود
رئیس موسسه دیدهبان شفافیت و عدالت، با اشاره به اندیشههای سیاسی و اقتصادی دولت اول اصلاحات افزود: «نوعی ناهمگنی در تیم اقتصادی ایشان وجود داشت. از سویی برخی از آنها طرفدار نظام لیبرال و بازار آزاد بودند و از سوی دیگر، برخی افراد مانند آقای نمازی طرح دیگری را دنبال میکردند؛ نتیجه این شد که دو جهتگیری در طرح موسوم به «ساماندهی اقتصاد کشور» در سال 1377 وجود داشت. من از طرح آقای نمازی دفاع میکردم؛ چون فرد متدینی بود که در آلمان و در کنار شهید بهشتی، اقتصاد آموخته بود. وی ضمن اینکه متشرع بود، یک عدالتخواه هم بود و به موضوع عدالت اجتماعی در طرح ساماندهی پرداخت».
نقد لیبرال سرمایهداری
دکتر توکلی با اشاره به فعالیتهای خود در اواخر دهه هفتاد و در دوران دولت اول اصلاحات، گفت: «در سال 76 تا 80، همت و کار من بهنقد نظام لیبرال سرمایهداری معطوف شد. عمده کارهای من در این دوره صبغه پژوهشی و علمی داشت. هم لیبرالیسم فرهنگی و هم لیبرالیسم اقتصادی دولت آقای خاتمی را نقد میکردم. کتابی در حوزه اقتصاد بخش عمومی نوشتم که کتاب سال اقتصادی هم شد (کتاب «بازار، دولت، کامیابیها و ناکامیها») و کتابی هم به زبان ساده در حوزه «مالیه عمومی» برای افراد غیر اقتصادخوان نوشتم».
راهبرد «تکثیر نامزدها» در انتخابات سال 80 اشتباه بود
وی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال 1380 و علل حضور خود در این انتخابات بیان کرد: «در نزدیکی آن انتخابات، مجدد افراد مختلفی در میان جناح اصولگرایی جمع شدند تا در مورد انتخابات بحث و تصمیمگیری شود. در آنجا تلاش کردم این موضوع را طرح و اثبات کنم که من بهترین رقیب برای خاتمی هستم و تأکید کردم که کثرت نامزدها باعث کاهش رأی ما و افزایش رأی آقای خاتمی میشود. در این انتخابات، نیروهای اصولگرا راهبرد «تکثیر نامزدها» را انتخاب کردند؛ ولی من در آن جمع تأکید کردم که این راهبرد، حتی از منظر ساده رفتار یک مصرفکننده هم معقول نیست.
بنده میگفتم که وقتیکه در اقتصاد رقابت شدید میشود و تنوع کالا در یک محصول پیدا شود، بهطوریکه انتخاب گزینه مطلوب دشوار باشد، مصرفکننده به برند معروف رجوع میکند و شرایط در آن زمان به نفع برند معروف میشود و اوضاع آن موقع را اینطور تشبیه کردم و با همین استدلال گفتم که رأی آقای خاتمی بالا میرود که البته دوستان گوش نکردند. مثال خمیردندان را زدم که اگر تنوع محصول زیاد شود، افراد سراغ برند و چهره معروف میروند، چون هزینه انتخاب خود را میخواهند کاهش دهند.
در مرحله انتخاب، اگر زیاد جدید باشد، سراغ قدیمی میروی، ولی اگر جدید یکدانه باشد، روی همین متمرکز میشوید. این کثرت باعث آن نتیجه در انتخابات شد و من 4 و نیم میلیون رأی آوردم و باقی آرا در جناح اصولگرایی بسیار کم بود».
پیش به سوی جمهوری دوم: «عقلانیت و عدالت»
دکتر توکلی با اشاره به شعار انتخاباتی خود ذیل معنای «جمهوری دوم» و «عقلانیت و عدالت» گفت: «در زمان آقای هاشمی تأکید میکردم، که مسئولین باید متخصص و متعهد و عاقل باشند؛ میخواستم تأکید کنم واقعاً عقلانیت مهم است. آقای خاتمی در حوزه اقتصادی، ادامهدهنده مسیر آقای هاشمی بود و هیچ کار جدیدی در حوزه اقتصاد نکرد؛ الا اینکه تلاش کرد لیبرال سرمایهداری را ایرانیزه کند که ایکاش حداقل ایرانیزه میکرد.
کارهای آقای هاشمی را اینها توجیه منطقی کرد و طبیعی است من با این دیدگاه از زاویه عدالت اجتماعی، مخالفت کردم. اشکال آنها این نبود که چرا به توسعه و رشد اقتصادی اهمیت میدهند، اشکال آنها به بیاعتنایی یا توجه کم به مقوله عدالت اجتماعی و تأکید تنها بر رشد اقتصادی بازمیگشت.
ما هم با رشد اقتصادی موافق هستیم و نمیخواهیم توزیع فقر کنیم؛ ولی من توزیع فقر را بهتر از اینطور تولید ثروتی میدانم که نابرابریهای افسارگسیخته ایجاد میکند. چون علاوه بر فقر نسبی و فقر مطلق، فقر احساسی هم هست؛ فقر احساسی برای حکومتها خطرناکتر هم هست؛ چراکه فرد خود را با الگوهای رسمی مقایسه میکند و با این که زندگی معمولی خوبی دارد بازهم در مقایسه با الگوهای رسمی اشرافیت و تجمل احساس نارضایتی میکند.
انتقاد من به آقای هاشمی نیز به این موضوع برمیگشت. ایشان خیلی کار کرد؛ ولی در نمازهای جمعه و تربیونهای اجتماعی، انتظارات مردم را بالا میبرد و بعد هرچقدر تلاش میکرد، به آن انتظارات نمیرسید. شکاف و فاصله بین انتظارات و امکانات منجر به افزایش میزان نارضایتی میشد». وی با اشاره به برخی آثار مثبت برنامه سوم توسعه، آن را درنهایت در چارچوب همین اقتصاد نئوکلاسیک دانست و افزود: «برخی مهندسهای اقتصادخوانده، این مسیر را طراحی و عملیاتی کردند».
جنبش عدالتخواهی، دیر شکل گرفت
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در دوره اول و دوره هفتم تا نهم، با اشاره به شکلگیری دیرهنگام جنبش عدالتخواه در ابتدای دهه هشتاد شمسی و زمینههای آن افزود: «از اوایل دهه 80، موضوع مقابله با فساد و تبعیض بهصورت جدی در فضای اجتماعی طرح شد که البته کمی دیرهنگام هم بود. این شکلگیری نیز بهتبع و پیگیری گفتمانی عدالت از سوی رهبر معظم انقلاب شکل گرفت؛ ولی ایکاش زودتر از اینها رقم میخورد. اشکال ما در بدنه حزباللهی این است که کمتر فکر میکنیم و منتظر هستیم تا حتماً رهبری موضع علنی بگیرد تا بعد راه بیفتیم. برخی مباحث، اهمیتش واضح و بدیهی است و احتیاجی به گفتن ندارد. یکی از اختلافات من با برخی دوستان در موضوع ولایتفقیه همین بحث است».
ولایت فقیه، ولایت عقل و عدل است
دکتر توکلی با اشاره به دیدگاه خود در مورد ولایت فقیه ادامه داد: «به این دوستان حزباللهی میگویم بابا! خودت کمی فکر و تأملکن؛ برخی کارها نیاز به دستور صریح رهبری ندارد. تبعیت از امرونهی رهبری و عدم تخریب برنامه رهبری، وظیفه ما نسبت به ولیفقیه است. ما باید در معرض خط او قرار بگیریم و تلاش کنیم به فکر او نزدیک شویم. به تعبیر آیتالله جوادی آملی، ولایتفقیه، ولایت عقل و عدل است. باید با عقل خودمان اطراف را ببینیم؛ ولی تلاش کنیم به دید و منظر او نزدیک شویم. از این حالت انفعال که منتظر دستور رهبری باشیم، درمیآییم. یکی از دیگر اشکالات دوستان جنبش عدالتخواهی این بود که سراغ آدمهای مؤثر در گفتمان عدالت نرفتند و تکروی کردند. سطح لازم بهرهگیری از عقلانیت نیز در این جنبش وجود نداشت و برخی بیتدبیریها در کارهای آنها دیده میشد».
لازم به ذکر است، گزارش جلسات پیشین هسته عدالتپژوهی با دکتر احمد توکلی از طریق سایت هسته عدالتپژوهی مرکز رشد (Qevam.ir) در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۵۵۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تا حاکمیت تغییر معناداری در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی ندهد مشکلات همچنان باقی است؛ بدترهم خواهد شد
آفتابنیوز :
حسین علایی مهمترین وظیفه حاکمیت در بحث مشارکت مردم را ایجاد تغییرات اساسی در قوانین و مقررات انتخاب می داند و می گوید حاکمیت می تواند با حذف نظارت استصوابی و قرار دادن شورای نگهبان به عنوان مراقب و ناظر بی طرف انتخابات به برگزاری بانشاط و پرشور کمک کند.
از علایی درباره پیام آراء باطله در انتخابات می پرسیم، او با بیان اینکه ۳ نوع آراء باطله در این انتخابات وجود داشت، می گوید؛«آرایی که بر آنها اسامی مختلفی از خدا و پیامبر و ائمه معصومین گرفته تا اسامی زندانیان سیاسی و محصورین و افراد مورد علاقه رأی دهندگان و نیز قیمت کالاها نوشته شده است که آنهم می تواند اعتراض به وضع موجود کشور باشد.»
بخش هایی از گفت و گوی علایی را در ادامه می خوانید:
از آنجا که در ایران احزاب قوی و ریشه دار و پاسخگو وجود ندارند، لذا در ایام انتخابات، گروه های یک بار مصرف و جریاناتی بوجود می آیند تا بتوانند نامزدهای خود را به مجلس بفرستند. این گروه ها معمولاً پس از اعلام نتایج انتخابات، ناپدید می شوند تا پاسخگوی عملکرد خود نباشند.
از طرفی تلاش حاکمیت برای کنار زدن احزاب، گروه ها و جریانات مستقل، موجب شده که تا حدودی رقابت بین جریانات خودی بوجود آید و تعداد زیاد نامزدهای همسو، باعث شده تا فهرست های مختلفی برای انتخابات منتشر شود.
بنابراین می توان گفت که عملاً اجازه رقابت بین گروه های موجود در طیفی که خودی پنداشته می شوند، داده شده است و آنها برای کسب کرسی های مجلس در تلاش بوده اند.
فعلاً که انتخابات تمام شده است، ولی چند گروه شدن یک اردوگاه سیاسی، تصور رقابت را در افکار عمومی بوجود می آورد و این امر برای برگزارکنندگان انتخابات که می خواهند از نتایج آن مطمئن باشند، چیز مطلوبی است.
رهبران جریانات سیاسی تا حدودی مشخص هستند، ولی عدم امکان فعالیت احزاب قوی در کشور، موجب شده تا تصور شود که برخی گروه ها و جریانات نوظهور فاقد رهبری هستند.
برای به صحنه آمدن جدی اکثریت مردم در انتخابات، باید شرایطی بوجود آید که هر فردی احساس کند که اگر در انتخابات شرکت نکند، به شدت ضرر خواهد کرد و زیان خواهد دید و ممکن است کسانی را که نمی پسندد در مصدر قدرت قرار گیرند.
بنابراین مهم ترین کاری که حاکمیت باید انجام دهد این است که در قوانین و مقررات انتخاب، تغییراتی اساسی بوجود آورد به گونه ای که مردم واقعاً احساس کنند که یک انتخابات آزاد، سالم و رقابتی برگزار خواهد شد.
با چنین تغییراتی مردم احساس خواهند کرد که سرنوشت آینده کشور به دست خود آنهاست. آنها هستند که می توانند با شرکت در انتخابات، دولت و مجلس و خبرگان و رهبری مورد نظر خود را تعیین کنند و ایران را به سمت توسعه همه جانبه جلو ببرند و جایگاه برجسته ایران را در آینده جهان تعیین کنند. آنگاه اگر انتخاب های خوبی انجام ندهند، مسئول عقب ماندگی کشور نیز خودشان هستند.
لذا حاکمیت می تواند با حذف نظارت استصوابی و قرار دادن شورای نگهبان به عنوان مراقب و ناظر بیطرف انتخابات به منظور جلوگیری از مداخله احتمالی دولت در گزینش مردم، کمک بزرگی به برگزاری بانشاط و پر شور انتخابات های آینده کند.
معمولاً در هر انتخاباتی در هر کشوری تعدادی آرای باطله وجود دارد. اما برداشت عمومی این است در انتخابات اسفند ماه ۱۴۰۲، تعداد آرای باطله نسبت به انتخابات های قبلی بیشتر شده است.
اما آنچه تا کنون از محتوای آراء باطله منتشر شده این است که تقریباً سه نوع آراء باطله در این انتخابات وجود داشته است.
۱- آراء سفید که به مفهوم آنست که رأی دهنده گان هیچ یک از نامزدهای موجود را دارای صلاحیت مورد نظر خود برای انتخاب کردن نمی دانسته اند.
۲- نوشتن اسم نامزدهای رد صلاحیت شده بر روی برگه های رأی، که به مفهوم اعتراض به رد صلاحیت های گسترده نامزدها توسط وزارت کشور و شورای نگهبان است.
۳- آرایی که بر آنها اسامی مختلفی از خدا و پیامبر و ائمه معصومین گرفته تا اسامی زندانیان سیاسی و محصورین و افراد مورد علاقه رأی دهندگان و نیز قیمت کالاها نوشته شده است که آنهم می تواند اعتراض به وضع موجود کشور باشد.
سالهاست که ایران با سه چالش بسیار اساسی و مهم مواجه است:
۱- مشکلات مربوط به سیاست خارجی و روابط بین المللی
۲- مشکلات ناشی از سیاست های نادرست و غلط اقتصادی
۳- مشکل ناشی از وجود بعضی از وزرا، مسئولین و مدیران کارنابلد، سیاسی و کم تجربه و غیرحرفه ای
تجربه ده ها سال گذشته نشان داده است که سیاست خارجی ایران نتوانسته است مشکلات روابط بین المللی ایران را حل کند. به طوری که بسیاری از قدرت های غربی، دشمن ایران هستند و روابط ایران با بسیاری از کشورهای دنیا دچار تنش و نارسایی است.
از طرفی ایران رابطه مناسبی هم با سازمان های بین المللی و موسسات جهانی ندارد و در مجامع بین المللی هم حضور چندانی ندارد.
همین امر باعث شده تا ایران نتواند از فرصت های بین المللی و از فناوری های پیشرفته و از بازارهای مالی و سرمایه گذاری های بین المللی برای توسعه کشور استفاده کند.
از طرفی تداوم تورم های دو رقمی و گران شدن دائمی اقلام مصرفی مردم، بیانگر آنست که سیاست های اقتصادی اتخاذ شده، ناکارآمد بوده اند. سیاست های اقتصادی چند دهه اخیر نه تنها باعث عقب افتادن ایران از توسعه کشور شده است، بلکه مردم همواره با مشکلات معیشتی مواجهند.
مردم هر روز نگران افزایش قیمت مرغ، گوشت و سایر ارزاق خود هستند و دولت به جای اتخاذ سیاست های منطقی برای افزایش تولید مولد در کشور، تنها چاره کار را در زمان های بحرانی به واردات کالاهای مختلف از کشورهای خارجی می داند.
بنابراین تا حاکمیت یک تغییر معنادار در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و سیاست داخلی و نحوه انتخاب مدیران خود ندهد و شیوه حکمرانی خود را در حوزه های مختلف عوض نکند، مشکلات همچنان باقی خواهند ماند و هر روز بدتر از دیروز خواهد شد.
منبع: خبرآنلاین