پشت پرده انتخاب زود هنگام مشاور جدید امنیت ملی آمریکا / رابرت اوبرایان کیست؟
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۷۱۶۲۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تنها در فاصله یک روز پس از اینکه دونالد ترامپ فهرست کوتاهی از نامزدهای پست مشاور امنیت ملی کاخ سفید را منتشر کرد، رابرت اوبرایان را برای این سمت انتخاب و به رسانهها معرفی کرد. به گفته رسانههای آمریکایی مهمترین ویژگی اوبرایان که تاکنون بهعنوان گفتگو کننده در خصوص مسائل مرتبط با گروگانگیری با کاخ سفید همکاری داشته است، وفاداری صد در صد او به ترامپ است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید: پولیتیکو: بولتون در یک ضیافت خصوصی از سیاستهای ترامپ انتقاد کرد
او که در واقع چهارمین مشاور امنیت ملی ترامپ در طول سه سال دوران ریاستجمهوریاش بهحساب میآید، به این دلیل انتخاب شده است که بنا به گفته یکی از مقامات امنیتی سابق دولت اوباما، قرار نیست در همه ارکان سیاست خارجی آمریکا دخالت کرده و تهدیدی برای تصمیمگیریهای شخصی دونالد ترامپ بهحساب بیاید. این انتخاب برای این شکلگرفته است که ترامپ از دخالتها و مخالفتهای بولتون در تصمیمگیریهایش در خصوص مسائل مرتبط با ونزوئلا، کره شمالی و ایران به تنگ آمده بود.
البته موضوع دیگری نیز در انتخاب مشاور امنیت ملی کاخ سفید باید مدنظر قرار میگرفت و آن همسو بودن فرد مورد نظر با وزیر امور خارجه آمریکا مایک پامپئو بود. یکی از موضوعاتی که کاخ سفید در چند هفته پایانی فعالیت بولتون با آن روبهرو بود، اختلافات شدید او با پامپئو بود. به قول نشریه نیویورک تایمز، تجربه کاری بولتون به اندازهای در سیاست خارجی زیاد بود که نمیتوانست کسی غیر از خودش را نیز در این عرصه بپذیرد و به همین دلیل نمیتوانست با ترامپ و یا پامپئو همکاری داشته باشد. با این حال، اوبرایان را نهتنها پامپئو تأیید کرده است بلکه جارد کوشنر داماد ترامپ نیز که به نظر میرسد بخش وسیعی از اقدامات و برنامهریزیهای سیاست خارجی کاخ سفید بر عهده اوست، نیز از اوبرایان اعلام حمایت کرده است. از سوی دیگر به نظر میرسد ترامپ این بار دیگر از نظر ظاهر و قیافه نیز از گزینه مدنظرش راضی است چراکه هنوز هم همچنان راجع به سبیل بولتون در کاخ سفید حرف میزند و در این باره بیان کرده است که این بار به نظر میرسد که اوبرایان به کاخ سفید میآید.
البته اوبرایان چندان هم از بولتون دور نبوده است. او در سال ۲۰۰۵ برای اینکه نماینده آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل باشد، از طرف دولت بوش به مجلس سنا معرفی شد و آنجا توانست رأی اعتماد بگیرد و در سازمان ملل با بولتون که سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، همکار شد. بنا به گزارش رویترز، در آن زمان، هر دوی آنها از ساختار سازمان ملل سرخورده و ناراضی بودند و تمایلی به همکاری با این سازمان ندارند. رویترز یکبار در این باره به نقل از اوبرایان نوشته است: «پسر ۱۳ ساله من که بیشتر به فوتبال علاقهمند است تا سیاست، یکبار نزد من آمد و گفت که من در اخبار سازمان ملل را دیدم و دیدم که دیکتاتورها به آمریکا میآمدند و در سخنرانیهایشان از اینکه ما چقدر بد هستیم میگفتند.» رویترز نوشته است: این بهترین تعریفی بود که اوبرایان از سازمان ملل و مجمع عمومی این سازمان داشت.
با این حال ترامپ بیشتر از اینکه به تجربههای کاری او با بولتون نیاز داشته باشد به نظر میرسد به تجربههای مذاکراتی اوبرایان نیاز دارد. او پیش از این در سال ۲۰۱۸ در مذاکره با دولت ترکیه و برای آزادسازی اندرو برانسون کشیشی که بازداشتش باعث ایجاد بحرانی شدید در روابط دو کشور شده بود، کمک کرد. او همچنین اخیراً در مذاکره با دولت سوئد توانست یک خواننده رپ آمریکایی را که در یک درگیری خیابانی در سوئد گناهکار شناخته شده بود از زندان آزاد کرده و مجازات او را به جریمه نقدی کاهش دهد. او همچنین باعث آزادی دنی بورک، یکی از آمریکاییهایی که در حوزه نفتی در یمن کار میکرد و در سال ۲۰۱۷ ربوده شده بود نیز شد.
برخی از تحلیلگران از جمله تحلیلگر الجزیره بر این عقیدهاند که دلیل انتخاب زودهنگام اوبرایان از میان نامزدهایی که تنها یک روز قبل توسط رئیسجمهور برای تصدی این پست معرفی شده بودند، این است که ترامپ به دنبال پاسخگویی سریع به مسئله هدف قرار دادن شرکت نفتی آرامکو در عربستان سعودی است. از نظر دولت او، ایران مسئول این حادثه است و اوبرایان نیز در دشمنی با ایران با او دقیقاً همجهت و همسو است.
این انتخاب در واقع یک پالس منفی به سمت ایران بعد از محرز شدن این مسئله بوده است که حسن روحانی قرار نیست با ترامپ قبل از انتخابات ۲۰۲۰ دیداری داشته باشد. به همین جهت ترامپ بهسرعت وارد عمل شد. مسئله حمله به آرامکو را به گردن ایران انداخت، بعد از آن بلافاصله اعلام کرد که تحریمهای سختتری را علیه ایران اعمال میکند و چند ساعت بعد نیز اوبرایان را بهعنوان مشاور امنیت ملیاش انتخاب کرد که نشان دهد هیچچیز در سیاست خارجی آمریکا با رفتن بولتون تغییر نمیکند. اوبرایان نیز مانند بولتون و شخص ترامپ از مخالفان سرسخت سیاست خارجی اوباما و بهویژه توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران بود. در مجموعه مقالاتی که در کتاب «زمانی که آمریکا خواب بود؛ بازگرداندن رهبری آمریکا به جهان در بحران» در سال ۲۰۱۶ به انتشار رسید، اوبرایان توافق با ایران را «فاجعه توافق» خوانده بود. اوبرایان در این مقالات نوشته بود: «علاوه بر اینکه این گفتگوها به برنامه هستهای احتمالاً «صلحآمیز» هستهای ایران مشروعیت میدهد، این توافق، در نهایت موجب مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه خاورمیانه میشود. سخت است که تصور کنیم، ترکیه، مصر و بهخصوص عربستان سعودی به سمت ساختن سلاح هستهای با کمک کشورهای دیگر مانند پاکستان و یا ایران نروند و یا اینکه خود را در آستانه هستهای شدن قرار ندهند.»
به نوشته وبسایت تحلیلی «مادرجونز»، بهعنوان مشاور دفاعی در کمپین انتخاباتی میت رامنی و اسکات واکر ایران را با آلمان نازی مقایسه کرده و بیان کرده بود که اوباما بهجای برچیدن کامل برنامه هستهای ایران فقط آن را محدود کرد و رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده مطمئناً باید با این مسئله مقابله کند.
او در مقالهای در نشریه نشنال اینترست در سال ۲۰۱۵ مشکل اصلی خود با ایران را «انقلابی» بودن ایران عنوان کرد و نوشت: هیچ مدرکی برای تأیید این نظر وجود ندارد که ما میتوانیم به ایران انقلابی اعتماد کنیم که به سمت ساخت بمب هستهای نرود. او همچنین مانند ترامپ از اینکه دهها میلیارد دلار از درآمدهای نفتی و داراییهای ایران به خاطر برجام آزاد شد اظهار عصبانیت کرده بود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
پالس ترامپ به ایران در خصوص ادامه کمپین فشار حداکثریمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دونالد ترامپ آمریکا حاشیه های سیاسی تحریم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۷۱۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده طولانی شدن نسلکشی در غزه
یکی از عوامل مهم طولانی شدن جنگ غزه و افزایش وحشتناک شمار قربانیان فلسطینی در این جنگ نابرابر ناهماهنگی شناختی در سیاست خارجی آمریکا است، نسل کشی که در آن بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی کشته، زخمی یا مفقود شده اند و قحطی آشکار جمعیت آوارگان را تهدید میکند.
رمزی بارود خبرنگار فلسطینی در روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل مینویسد: از آغاز جنگ در ۷ اکتبر، آمریکا وضعیت را به اشتباه مدیریت کرد، اگرچه گزارشهای اخیر نشان میدهد که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا، با وجود سن بالا، معنای کلی رویدادهای ۷ اکتبر را به درستی پیشبینی کرده بود. با توجه به گزارش وب سایت خبری اکسیوس، بایدن یک روز پس از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی در غزه (هشتم اکتبر) در جلسهای با رابرت هور مشاور ویژه، استدلال کرده بود که این جنگ همه چیز را تغییر خواهد داد و نتیجه آن سمت و سوی تحولات منطقه در ۶ تا ۷ دهه آینده را رقم خواهد زد.
بارود مینویسد: بایدن اشتباه نمیکند. در واقع، هر کاری که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دولت و کابینه جنگ او در غزه انجام داده اند، به تفسیر مشابه اسرائیل از اهمیت حوادث دنیای در حال تغییر اشاره دارد. نتانیاهو آمادگی خود را برای انجام نسل کشی و به قحطی کشیدن میلیونها فلسطینی ثابت کرده است، زیرا او هنوز احساس میکند که قدرت آتش برتر ارتش اسرائیل قادر است ساعت را به عقب برگرداند و موقعیت نظامی، نفوذ ژئوپلیتیک و موقعیت جهانی اسرائیل را بازگرداند. اما واقعیت این است که او اشتباه میکند، و بیش از پنج ماه جنگ و کشتار بی معنی این ادعا را نشان میدهد. اما قمار سیاسی آمریکا در خاورمیانه و پیامدهای جهانی سیاست خارجی واشنگتن که دستکمی از خودکشی دیپلماتیک ندارد اصلا منطقی به نظر نمیرسد.
آمریکا در روزهای اول جنگ به سرعت از کابینه جنگ نتانیاهو حمایت کرده و هواپیماهای کمکهای تسلیحاتی را به شرق مدیترانه فرستاد، که نشان میدهد واشنگتن برای یک درگیری بزرگ منطقهای آماده است. در همین زمان بود که رسانهها از دخالت نظامی آمریکا، به ویژه از طریق نیروی دلتا در جنگ غزه نوشتند اگرچه پنتاگون بعدها گزارشها مبنی بر اعزام ۲۰۰۰ سرباز آمریکایی برای جنگیدن در غزه را رد کرد.
اگرچه در آن زمان هنوز مشخص نبود که آمریکا شریک مستقیم در جنگ است، گزارشهای رسانههای اصلی این کشور به هر شک و تردیدی در این زمینه پایان دادند. ششم مارس بود که واشنگتن پست نوشت آمریکا از زمان شروع جنگ غزه بیش از ۱۰۰ قرارداد نظامی فروش تسلیحات را به تلآویو بهطور چراغ خاموش تائید کرده است. اما از سوی دیگر گزارشهای متعددی از تنشهای فزاینده میان تلآویو و واشنگتن منتشر شده است. از جمله گزارش پولیتیکو که ادعا میکند بایدن در محافل خصوصی نخست وزیر اسرائیل را یک مرد بد خوانده است؛ و اینکه کاخ سفید با موضع گیری نتانیاهو در جنگ غزه مشکل دارد.
رمزی بارود مینویسد: کاملاً واضح است که بدون ادامه حمایت نظامی و دیگر شکلهای حمایت آمریکا، اسرائیل نمیتوانست جنگ خود را علیه فلسطینیها بیش از چند هفته ادامه دهد و در نتیجه جان هزاران نفر را نجات دهد. علاوه بر این، آمریکا در برابر اکثریت قریب به اتفاق دولتهای جهان که روزانه خواستار آتش بس فوری و بی قید و شرط در نوار هستند در نقش بزرگترین حامی تلآویو ظاهر شده است. اگر آمریکا بارها و بارها در شورای امنیت سازمان ملل، حق وتوی خود را اعمال نکرده بود، قطعنامهای که خواستار آتش بس میشد، قطعاً تصویب میشد.
با وجود این حمایت بی قید و شرط، آمریکا تلاش میکند تا از یک درگیری منطقهای گستردهتر جلوگیری کند، که در حال حاضر موقعیت سیاسی خود او را در خاورمیانه تهدید میکند. اما نتانیاهو به این مسائل علاقهای ندارد، زیرا نتانیاهو میداند که پایان دادن به جنگ به معنای پایان کار دولت ائتلاف اوست که عمدتا توسط افراط گرایان راست افراطی تشکیل شده است. برای دستیابی به این اهداف خودخواهانه، رهبر اسرائیلی حاضر است جنگی را که به وضوح در حال شکست است را ادامه دهد.
با وجود اینکه بایدن به طور کامل ایمان خود را به نتانیاهو از دست داده است، طبق گزارش آسوشیتد پرس، او همچنان به حمایت از اسرائیل ادامه میدهد بدون اینکه علناً نتایج فاجعه بار جنگ را زیر سوال ببرد، نه فقط برای مردم فلسطین، بلکه برای منطقه و جهان، از جمله کشورش.
بارود مینویسد: آمریکایی ها، به ویژه کسانی که در حزب دموکرات هستند، باید فشار بر دولت آمریکا را بیشتر کنند تا به این سیاست ناهماهنگ خود در مساله فلسطین پایان دهد. باید جلوی تامین مالی ماشین کشتار اسرائیل گرفته شود. با اینکه اکثر آمریکاییها این درخواست را دارند، اما به نظر میرسد که بایدن و دولتش هنوز پیام مردم آمریکا و جهان را دریافت نکردهاند. چه تعداد فلسطینی دیگر باید بمیرند تا بایدن صدای مردم را بشنود.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی