قامت رشید مقاومت و بازدارندگی فراملی
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۷۷۰۲۶
وقتی امریکا از برجام خارج شد علت آن را ارسال پول به ایران از سوی دولت قبلی امریکا برای تقویت تروریسم! (مقاومت) در منطقه اعلام کرد
به گزارش مشرق، عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت:
یکم: وقتی امریکا از برجام خارج شد علت آن را ارسال پول به ایران از سوی دولت قبلی امریکا برای تقویت تروریسم! (مقاومت) در منطقه اعلام کرد و هدف بازگشت تحریمها را قطع منابع مقاومت دانست و بارها نیز اعلام کردند این امر محقق شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوم: برخی از روشنفکران همچون زیباکلام حضور ایران در منطقه را بیربط با منافع ملی میدانند و برخی عوام نیز فکر میکنند اگر ایران در منطقه نباشد زندگی آنان رنگین میشود و سؤال میکنند ما در سوریه، لبنان و عراق چه میکنیم؟ با این دو مقدمه الان میتوانیم وضعیت امریکا در هدفگذاری و رسیدن به اهداف و آوردههای منطقهای ایران را بررسی نماییم. به صورت طبیعی شاخص اصلی برای فهم رسیدن امریکا به اهداف خود، ایستادن یا نایستادن ملت ایران در مقابل ظلم و فشار از یک سو و وضعیت حال جبهه مقاومت از سوی دیگر است. ایستادن ملت ایران در مقابل ظلم و فشار را وامیگذاریم و توصیف آن را برای آنان که خود ایستادهاند زیره به کرمان بردن میدانیم، اما وضعیت مقاومت قبل و بعد از خروج امریکا از برجام قابل بررسی است.
۱- در دوران بعد از خروج امریکا از برجام حزبالله لبنان سریعاً به شهادت دو تن از نیروهایش در سوریه توسط صهیونیستها واکنش نشان داد. وعده انتقام داد و این کار را در روز روشن در درون سرزمینهای اشغالی انجام داد و تهدید کرد هرگونه واکنش دوباره بیپاسخ نخواهد ماند و اولینبار در طول حیات خود جنگ را به درون سرزمینهای اشغالی برد و سیدحسن نصرالله علناً رهبر انقلاب اسلامی را حسین زمان خواند که حاضرند به فرمان او فدا شوند و یکی بودن مطلق حزبالله و ایران را فریاد زد.
۲- رهبران حماس پس از چند سال دوباره و پس از شلیک ۶۰۰ موشک به سرزمینهای اشغالی و نابودی ۳۵۰ ساختمان صهیونیستها، رسماً و علناً به تهران آمدند و با رهبر انقلاب دیدار علنی برگزار کردند و قول پشتیبانی رهبری را همه شنیدند.
۳- انصارالله یمن از اول اردیبهشت که امریکا مدعی صفر کردن صادرات نفت ایران شد، مدیریت قیمت نفت را از اوپک و کارتلهای جهانی گرفت. اوست که با هر عملیات خود بازار نفت را بالا و پایین میکند و خواب سعودیها مبنی بر فروپاشی ایران در غیاب فروش نفت را آشفته و به کابوس وارونهای تبدیل کرده است که فقط در یک عملیات غافلگیرانه ۷/ ۵ میلیون بشکه نفت سعودیها را از بازار حذف میکند و روز به روز قدرت و تکنولوژی نظامی برتر خود را به رخ میکشد.
۴- رهبران انصارالله در چنین فضایی به تهران میآیند و با خنجر نمادین خود با رهبری ملاقات میکنند و آمادگی خود برای ادامه مسیر مقاومت را با مثالآوری علویگونه از رهبر انقلاب اسلامی اعلام میدارند.
۵- طالبان پس از ۹ دور مذاکره با امریکا که منجر به شکست شد راه چاره را آمدن به تهران میدانند و کلید حل مشکل را اینجا جست وجو میکنند و از گذشته ناملایم خود علیه ایران عملاً فاصله میگیرند و این کار در مقابل چشمان امریکا به صورت علنی انجام میشود.
۶- مقتدی صدر که تصویری ضدایرانی از او به دنیا مخابره میکنند، ناگهان در کنار رهبری دیده میشود و پیام انسجام حداکثری جریان مردمی - اسلامی عراق را منتقل میکند.
در این میان یخ اماراتیها باز میشود که نمیتوانند به امریکایی تکیه کنند که در مقابل سرنگونی پهپاد خویش نیز واکنشی ندارد و اروپاییها به میدان میآیند که پول میدهیم، اما در برجام بمانید.
از سوی دیگر کشاندن جنگ از سوی صهیونیستها به عراق، جریان ضدصهیونیستی و ضدامریکایی را در عراق شعلهورتر مینماید و دولت عراق نیز مجبور است بهرغم میل امریکا برای مقابله با شرارتهای صهیونیستها چارهاندیشی کند و شاید بعید نباشد که عراق نیز درصدد حمله به صهیونیستها از مرزهای سوریه برآید که باید منتظر آن روز بود. در سوریه اضمحلال تروریسم در مقابل چشم جهانیان نمایان است و ادلب به عنوان آخرین سنگر در حال سقوط است.
در این میان ترامپ به مردم امریکا قول داده است که پول مالیات آنان را صرف جنگ نکند و در آستانه انتخابات امریکا عمل به این شعار برایش حیاتی است؛ بنابراین امریکا پس از خروج از برجام مقاومت را منسجمتر و ارزش کانونی نظام جمهوری اسلامی ایران برای آزادگان و مسلمانان جهان را دوچندان کرد و شدت تحریمها باعث نشد ملت ایران ذرهای سر خم کنند. تلخی خفت و خواری انگلیس در ماجرای ربودن کشتی نفتکش ایران و سرنوشت آن همچنان در ذائقه آنان باقی است و اینچنین جهان به تحسین «جمهوری مؤمنان» و «وارثان عاشورا» مشغول است که در محاصره هم دشمن را به اضمحلال و ناامیدی کشانده است و ذرهای از سیاست تنبیه قدرت اول اقتصادی و نظامی جهان عدول نکرده است که باید توبه کند و به برجام برگردد. الان مقاومت در سراسر منطقه آماده است به عنوان خط مقدم پاسخ به جنگ احتمالی علیه ایران عمل کند و در عراق، لبنان، سوریه و. امریکا را ذلیل نماید. ایران امروز خط دوم جبهه است نه خط اول آن؛ بنابراین امروز میتوان فهمید منافع ملی ما از طریق حضور در منطقه چطور تأمین شده و بازدارندگی فراملی چگونه شکل گرفته است؛ اگر گوش شنوا و روح آزادهای وجود داشته باشد منتقدان نیز زبان به تحسین خواهند گشود.
منبع: روزنامه جوان
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار سکه و ارز اخبار خودرو حزب الله لبنان تحولات یمن عبدالله گنجی انصارالله یمن انقلاب اسلامی نفت ایران سید حسن نصرالله جبهه مقاومت ترامپ عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۷۷۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گاردین: ایران و اسرائیل جعبه پاندورا را باز کردند / بدون حل مناقشه ایران و اسرائیل، منطقه روی آرامش نمی بیند/ بازدارندگی اسرائیل آسیب جدی دید/ اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل در هم شکسته است
به گزارش جماران، گاردین در تازه ترین نوشتار به بررسی موج جدید تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل پرداخته است. نویسنده این مطلب برای گاردین آخرین حلقه از زنجیره تنش میان دو طرف را روایت برخی رسانه ها و مقام های آگاه غربی درباره حمله روز جمعه رژیم اسرائیل به پایگاهی نظامی در نزدیکی اصفهان قرار داده و می نویسد:
انتقامجویی اسرائیل به طرز شگفتانگیزی محدود بود. ایران نیز اهمیت حملات هوایی روز جمعه به یک پایگاه نظامی در نزدیکی اصفهان و سایر اهداف را به حداقل رساند و تایید نکرد که این حملات از خارج از مرزهایش انجام شده است. همزمان مقام های اسرائیلی به طرز عجیبی سکوت کرده اند. وضعیت فوق این برداشت را به ذهن متبادر می کند که گویا تفاهم ضمنی و دو جانبه ای صورت گرفته تا در سایه آن این آخرین حلقه از زنجیره تنش کم اهمیت جلوه داده شده و تنش زدایی بی سر و صدایی صورت بگیرد. ظاهرا هر دو تصمیم گرفتند که از درگیری پرسروصداتر جلوگیری کنند. هر کدام مستقیماً به طرف دیگری شلیک کرده که باعث آسیب نمادین شده است.
حالا به نظر می رسد که همه چیز میان دو طرف تمام شده است. اگر درست باشد این یک درمان البته موقت است که نشان می دهد که فشار شدید ایالات متحده بر اسرائیل برای اعمال خویشتنداری با حمایت بریتانیا و دیگران نتیجه داد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا پس از دفع موفقیتآمیز حمله هوایی بیسابقه و گسترده ایران به اسرائیل، از نخست وزیر این رژیم خواسته بود که غائله را تمام شده فرض کند. اما به نظر می رسد که در دی ان ای نتانیاهو چنین برخورد نهفته نیست و او به طور غریزی به زور متوسل می شود. در حالی که تندروهای اسرائیلی از نتانیاهو خواسته بودند که واکنش جدی نشان دهد، اما شاید بتوان گفت که پاسخ روز جمعه او نشان داد که حرف ایالات متحده اجرایی شده است. البته کمک های حیاتی ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در آخر هفته گذشته را نمی توان نادیده گرفت.
احمقانه است اگر فرض کنیم این پایان کار است. خصومت درونی، سیاسی و ایدئولوژیک، هنوز دو دشمن را مقابل هم قرار داده است. هر دو دولت درگیر اختلافات داخلی هستند که به غیرقابل پیش بینی بودن رفتارهای آنها کمک می کند. می توان گفت که دو طرف جعبه پاندورا رویارویی را باز کرده اند. ( کنایه از انجام یا شروع کاری که باعث مشکلات پیشبینی نشده زیادی میشود.)
اکنون ایران می تواند در هر زمان، مستقیم یا غیرمستقیم دوباره به اسرائیل حمله کند. اسرائیل که روز جمعه نشان داد در صورت تمایل میتواند به تأسیسات هستهای ایران ضربه بزند، هم می تواند دفعه بعد اقدامی به مراتب بدتر انجام دهد.
این بن بست اسرائیل و ایران به طور تفکیک ناپذیری با مناقشه فلسطین در هم تنیده است و البته به نفع هیچ کدام نیست. اکنون غرب پیش از پیش بر سر دو راهی سختی قرار گرفته است. دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا، عملا یک رویکرد یک طرفه، اما با دو نمای بیرونی متفاوت را اتخاذ کرده است. او با تأخیر اما به هرحال برای برقراری آتش بس در غزه تلاش می کند که البته تاکنون ره به جایی نبرده است. یکی از دلایل این شکست ممکن است عدم تمایل دولت ریشی سوناک از استفاده از اهرم فروش تسلیحات بریتانیا به اسرائیل باشد. دلیل دیگر، امتناع کامرون از محکوم کردن حمله هوایی اول آوریل اسرائیل به مقر دیپلماتیک ایران در دمشق است که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد ایرانی شد.
کارشناسان سازمان ملل می گویند این حمله ناقض قوانین بین المللی است. کامرون هفته گذشته اعتراف کرد که اگر کنسولگری بریتانیا به طور مشابه مورد حمله قرار گیرد، بریتانیا «پاسخ قاطعانه» نشان خواهد داد. اما او نمیتوانست خود را متقاعد به اعتراف به اشتباه اسرائیل هم در این حمله بکند. این موضع پیش فرض طرفدار اسرائیل، نگرش بسیاری از دولت های غربی را مشخص می کند.
وقتی به طور گستردهتری تحولات را از لنز برنده و بازنده ارزیابی می کنیم تشخیص جایی که اوکراین ایستاده، سخت نیست. آنها باز هم با ریاکاری و استاندارد دوگانه غرب روبه رو شده اند. آنها برای بیش از دو سال خواهان دریافت پوشش هوایی ناتو و دفاع موشکی مکفی در برابر حملات روسیه بودند، اما این اسرائیل بود که بلافاصله از چنین موهبتی موقع بارانی از موشک و پهپادهای ایرانی برخوردار شد.
به همین ترتیب، فلسطینیهای محاصرهشده با ناامیدی تماشا کردهاند که مجموع اتفاق های رخ داده همبستگی نسبی جهانی برای کمک به آنها را متزلزل کرده است. آژانس های امدادی همچنان درباره قحطی قریب الوقوع در غزه هشدار می دهند. حدود 34000 فلسطینی در شش ماه گذشته به دست اسرائیل کشته شده اند. حمله به تأخیر افتاده اسرائیل به رفح نزدیک است.
نویسنده این مطلب برای گاردین در ادامه ادعا کرده که فضای فعلی هیچ برنده ای ندارد. با وجود آنکه تهران می گوید عامدانه به منظور صرفا هشدار دادن به اسرائیل حمله موشکی و پهپادی را برنامه ریزی کرده اما نویسنده ادعا می کند که این حمله هم محدودیت های نظامی ایران را آشکار کرد و هم با وضع تحریم برای ایران گران تمام شد.
او در ادامه می نویسد: اسرائیلیها هم دلیل کمی برای جشن گرفتن دارند. اسرائیل حملات ایران را دفع کرد، اما سیاست بازدارندگی معروف آن تکه تکه شده و اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل در هم شکسته است. در همین حال، بیش از 130 گروگان در غزه باقی مانده اند، حماس شکست ناپذیر به نظر می رسد و نارضایتی ها از نتانیاهو در اسرائیل هم افزایش یافته است.
در مورد بایدن، او سرانجام پس از مدیریت نادرست بحران از پس هفت اکتبر حالا در حال به دست آوردن چیزهایی است اما تا پایان فاصله زیادی دارد. ایران معمای کلی بایدن در خاورمیانه را پیچیده تر می کند. بایدن از نظر سیاسی نمی تواند از اسرائیل فاصله بگیرد. اما رهبری نتانیاهو خطرناک و سمی است و می تواند کمپین انتخاباتی بایدن را به هم بزند.
در هفته گذشته خاورمیانه از تنش وسیع و گسترده قسر در رفت. تا کنون، آتش سوزی پیش بینی شده در سطح منطقه شعله ور نشده است.
از سوی دیگر، در سایر نقاط جهان از سودان جنگ زده تا هائیتی، سومالی و میانمار هم بحران ها ادامه دارند. به نظر می رسد که یک استدلال قوی ظهور پیدا کرده که می گوید حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کلید حل سایر مسائل در منطقه خاورمیانه است. این پرونده زمان، انرژی و منابع دیپلماتیک زیادی را جذب می کند؛ نظام بین الملل را مسموم می کند و توازن سیاست غرب را به هم می زند.
این وضعیت به نفع بازیگرانی مانند ایران است. در جهان به هم پیوسته امروز، مخالفت کوته بینانه اکثر اسرائیلیها با یک کشور مستقل فلسطینی به مشکلی برای همه تبدیل شده است.