Web Analytics Made Easy - Statcounter

170 روز بعد از آن روزهایی که سیل آمد، حالا در شهر شادگان اهوازم.همان شهری که شعرای عربش شهره خوزستانند، شهری که آوازه ایستادگی مردمانش دربرابر هجوم سیل زبانزد خیلی‌ها شد، اینجا هستم کنار کرخه و کارون. روبه‌رویم تالاب شادگان است و پشت سرم خانه‌های ویران شده مردم. در شادگانم، در کنار مردمانی همچون اهالی حمیدیه، دشت آزادگان و سوسنگرد که با نخوابیدن‌ها و ماندن‌هایشان از خانه و کاشانه‌ شان دفاع کردند، همان‌هایی که تا دیروز دست در دست هم سیل بند می‌ساختند حالا دست‌ به‌ دست هم داده‌اند تا دانش‌آموزان شان از مهر جا نمانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیل که آمد برخی از مدارس خوزستان آسیب جدی دید، دانش‌آموزان سرگردان و مدارس ویران شدند اما مردم دست به‌کار شده و درخانه‌هایشان را به‌روی دانش‌آموزان باز کردند، تا مبادا دانش‌آموزی به کلاس درس نرسد.

 به گزارش اقتصادآنلاین، ایران نوشت: هوا داغ است و آفتاب سخت می‌سوزاند و زیر آسمان گرم جنوب به سمت روستای صراخیه راه می‌افتیم. راه طولانی است.«صراخیه» به ونیز ایران شهرت دارد، روستایی در دل تالاب که مردمانش با قایق یا بلم راه به جاده پیدا می‌کنند. وارد «صراخیه» می شویم با خانه‌های ساده. در اینجا هر کس به شیوه خودش خانه‌اش را می‌سازد. برخی با آجر و بلوک سیمانی و برخی دیگر با گل، برخی خانه‌ها نیز در حصاری از نی قرار دارند. در میان روستا اما جمعی از مردان جنوبی با چهره‌های آفتاب سوخته سخت مشغول کارند، آنها مدرسه می‌سازند. مردان سختکوش روستا تلاش می‌کنند که مدرسه را به مهر برسانند، اما هوای داغ اجازه کار نمی‌دهد گرمای تابستان خوزستان مانند ماندن کنار یک تنور داغ است و همین هوا نمی‌گذارد که ساخت و ساز به آسانی انجام شود. برای همین شیفت کاری آنها برعکس است به جای صبح، شب‌ها کار می‌کنند برخی هایشان هم صبح و هم شب در دو شیفت کار می‌کنند. آنها سعی‌شان را کرده‌اند اما مدرسه به مهر نمی‌رسد و همین شد که مردم این روستا می‌خواهند خانه هایشان را در اختیار دانش‌آموزان بگذارند. این را بزرگ روستای «صراخیه» می‌گوید؛ شیخ احمد مرد سن و سال دار سیه چهره که دشداشه‌ای سیاه بر تن دارد و چفیه‌ای سفید و مشکی بر گردن انداخته، هوا آنقدر گرم است که هر از گاهی عرق روی پیشانی را با چفیه‌اش پاک می‌کند. شیخ احمد بزرگ طایفه این روستا است و خیلی‌ها حرفش را قبول دارند، می‌گوید: سیل که تموم شد تلاشمون رو کردیم تا آب به روستا نیاید، حجم آب زیاد بود و مجبور شدیم از روستا بریم. وقتی برگشتیم روستا ویران شده بود و تنها مدرسه شهر هم زیر آب رفت. اواسط تابستون پیمانکار آموزش و پرورش اومد و گفت «می‌خواهیم مدرسه رو بسازیم تعدادی از جوانان روستاجمع شدند ودر این مدرسه کار می‌کنن اما هوا خیلی گرمه. اینجا اهوازه کار توی تابستون سخته.کارگرا شب‌ها کار می‌کنن. پیمانکارهم گفته آبان ماه مدرسه آماده میشه. برای همین خونه هامون رو به بچه‌ها میدیم تا مدرسه آماده شه.»

از «صراخیه» به‌سمت «گرمه» می‌رویم. ماشین در پیچ و خم جاده می‌رود و کنار این جاده‌های خاکی بجز تالاب، بوته‌های خشک، نخل‌های مرده و لوله‌های نفت هم به موازات هم خودنمایی می‌کند. در «گرمه» هم مثل «صراخیه» بومی‌های محل مشغول کارند. چند جوان 20 تا 25 ساله آستین بالا زده‌اند و می‌خواهند تنها مدرسه روستا را بسازند. حسین یکی از همین مردان است، با لهجه شیرین جنوبی اش از روستا و مدرسه می‌گوید، خودش تا کلاس پنجم درس خوانده، دلش می‌خواست دانشگاه برود اما شرایط خانواده به‌گونه‌ای بود که باید از همان کودکی سر زمین کار می‌کرد، او حالا می‌خواهد کودکان روستایش درس بخوانند و دانشگاه بروند: «آب تنها مدرسه روستا رو برد. اگر مدرسه نباشه بچه‌ها چکار بکنن. بی‌سواد میشن. گفتن کارگر نیست ما خودمون شروع به کار کردیم. هم مدرسه می‌سازیم هم خرج زن و بچه رو در میاریم. چون هوا گرمه غروب‌ها تا دم صبح کار می‌کنیم.ما کاره‌ای نشدیم، حداقل بچه هامون کاره‌ای بشن. بچه‌ها باید مدرسه بیان و فارسی حرف زدن رو یاد بگیرن. درس بخونن تا بتونن برن شهر کار پیدا کنن.» آن‌طور که حسین می‌گوید، این مدرسه هم اواسط مهرماه آماده می‌شود برای همین روستاییان می‌خواهند چند اتاق را در اختیار دانش‌آموزان بگذارند تا آنها از مهر جا نمانند. در کنار مدرسه اما کودکان در دنیای خودشانند، برخی با پای برهنه، برخی سوار بر دوچرخه‌ای کهنه و چند تایی هم به گوشه دیوار مدرسه تکیه زدند و ما را نگاه می‌کنند. جلوتر که می‌روم و از مدرسه‌شان می‌پرسم فقط نگاهم می‌کنند، مردمان این منطقه همه عرب‌زبانند. آنان در این دیار به سختی فارسی حرف می‌زنند. برای همین این بچه‌ها به عربی بین خودشان حرف‌هایی رد و بدل می‌کنند.

می‌گویم خبرنگارم، می‌خواهم درباره شما بنویسم. می‌خندند، همدیگر را نگاه می‌کنند، آنهایی که دوچرخه دارند راه شان را می‌گیرند و می‌روند وبقیه هم فقط نگاهم می‌کنند. نگاهم به روستای «گرمه» است، در شهر چاه‌های نفت ایران، خانه‌‌هایی از آجرهای سفالی و خشتی کنار هم قرار دارد. از همان خانه‌هایی که یک شبه در محله‌های محروم ساخته می‌شود، درهای آهنی بدون رنگ در ورودی همه خانه‌ها است، درز کناری چارچوب در تمامی خانه‌ها به قدری باز است که حتی اگر نخواهی می‌توانی تا انتهای خانه‌ها را ببینی، لباس‌هایی که روی بند است و زنانی که در حیاط خانه زیر نخل‌ها چمباتمه زدند. خانه‌ها زنگ ندارد، درون یکی از همین خانه‌ها دختران کم سن و سالی در کنار تنور نان می‌پزند. دختران روستا مثل پسران نیستند، دختران روستا سربه زیرترو خجالتی ترند. مثل ثریا که کنار مادرش نشسته، مادر عبای مشکی به تن دارد و دخترش هم سر تا پایش مشکی است روسری عربی تیره رنگی به سر کرده، سرش پایین است و با ریشه‌های روسری اش بازی می‌کند تا مرا می‌بیند بلند می‌شود، ثریا اگر درس می‌خواند امسال کلاس هشتم بود، او به سختی کلمات را کنار هم می‌چیند: «راه طولانیه. مدرسه بازار بود؛ نمی‌شد رفت. بابا پسرها را می‌بره. مدرسه برای ما نیست اینجا.»

در همه روستاهای این منطقه دختران فقط ابتدایی را تمام می‌کنند به نیمه متوسطه اول که می‌رسند درس و مشق را کنار می‌گذارند. مثل نرگس، رعنا و اسما که مدرسه‌ متوسطه اول در روستایشان نبود برای همین آنها فقط تا هشتم خواندند. نرگس و رعنا نامزد کردند و سال دیگر به خانه بخت می‌روند اسما هم منتظر است تا کسی بیایید در خانه‌شان را بزند تا زندگی جدیدش را آغاز کند. اسما فقط تا کلاس ششم درس خوانده و حالا کمک مادرش می‌کند، نان می‌پزد، غذا درست می‌کند، کارهای خانه را می‌کند واز برادرانش مراقبت می‌کند: «اینجا دبیرستان نیست. مدرسه دورتر بود نرفتم. اینجا نمی‌شود دورتر رفت. اگر مدرسه بود می‌رفتم «کلمات فارسی را سخت کنار هم می‌گذارد می‌خواهد بگوید که پدرشان اجازه نمی‌دهد که به روستاهای دیگر بروند. مادرش هم به عربی می‌گوید: «درس خوندن پول می‌خواد.»

زمین بدهند ما مدرسه می‌سازیم

از «گرمه» به‌سمت «بامدژ» رفتیم و از آنجا هم به‌سمت «مسجد سلیمان». سیل که آمد سدهای دز و کرخه چند برابر شد و 13 روستای بامدژ درگیر سیل شدند. مردان این شهر هم سیل بندهایی زدند اما شهر زیر آب رفت و مدارس هم تخریب شدند. پروژه‌های مدرسه‌سازی در این مناطق هم در حال اجرا است؛ برخی از مدارس منطقه برای اول مهر آماده است و برخی‌های دیگر نه. رئیس اداره کل نوسازی مدارس خوزستان درباره روند مدرسه‌سازی در این مناطق می‌گوید: «تمام سعی ما این است که مدرسه‌های تخریب شده را بسازیم. این مدارس برخی‌هایش تا آخر مهر ماه و برخی تا آبان ماه تحویل داده می‌شود. در برخی از روستاها مردم خانه هایشان را در اختیار ما می‌گذارند در برخی مناطق هم کانکس می‌گذاریم.20 کانکس خریده‌ایم. این مدارس هم که ساخته شود کانکس‌ها را برای دانش‌آموزان عشایر می‌فرستیم. البته در برخی از مناطق هم مشکل معلم وجود دارد ما مدرسه هم بسازیم یک کلاس یا دو کلاس داشته باشد آموزش و پرورش باید تأمین نیرو کند. البته اینجا خانواده‌ها مشکل فرهنگی هم دارند. ما تلاشمان را کردیم که حداقل در مقطع ابتدایی و متوسطه اول مدرسه‌سازی کنیم با تمام کمبودهایی که داشتیم این کار در حال اجراست.اگر در روستایی مدرسه نباشد 5 کیلومتر آن‌طرف‌تر مدرسه است اما اینجا مشکل فرهنگی دارند. خانواده‌ها اجازه نمی‌دهند دختران شان به روستای دیگری بروند ما سعی خودمان را کردیم که یک کلاس هم شده بسازیم تا دختران ترک تحصیل نکنند. مسأله دیگر اینجا زمین نیست اگر زمین وجود داشت ما از خیرین کمک می‌گیریم و می‌سازیم.»

قصه محرومیت و تبعیض‌ها در خوزستان قصه پر غصه‌ای است، این‌ها را مادر یوسف می‌گوید پشت سر هم عربی حرف می‌زند و آقای مدیر مدرسه برایم ترجمه می‌کند: «حالمون خوب نیست و پولی در بساط نداریم.. پول اگر بود بچه‌ها دانشگاه هم می‌رفتن. رفت و آمدش پول می‌خواد. پسرها را می‌فرستیم دخترها خوندن و نوشتن رو یاد بگیرن بسه.» اینجا زنانی را که سن و سالی دارند با اسم پسر بزرگ شان صدا می‌زنند این را مدیر مدرسه می‌گوید که 7سالی است در روستای گرمه کار می‌کند. آقای مدیر مردی آرام و با حوصله است و برایم از دختران و پسران روستا می‌گوید: «اینجا دختران را 14 یا 15 ساله شوهر می‌دهند حتی دانش‌آموز 9 ساله داشتم که ازدواج کرده بود.ما در متوسطه دوم ریزش دانش‌آموزان دختر داریم. خانواده‌ها شرایط مالی خوبی ندارند. برخی از خانواده‌ها دانش‌آموزان شان را به‌خاطر نداشتن لباس فرم یا کفش به مدرسه نمی‌فرستند. دو سالی می‌شود که بودجه‌ای از استانداری می‌گیریم تا دختران دانش‌آموز را تحت پوشش قرار دهیم. سال گذشته به 50 دختر لباس فرم دادیم و شهریه 80 دختر را دادیم. اما این بودجه خیلی کم است باید چندین برابر بودجه برای این دانش‌آموزان داشته باشیم. یک لباس فرم 150 هزار تومان است و ثبت‌نام هم 50 هزار تومان می‌شود پدر هم بیکار یا کارگر است چطور می‌تواند هزینه بچه‌اش را بدهد. البته درباره پسرها وضعیت کمی فرق می‌کند کودکان کار ما هر روز بیشتر از روز قبل می‌شود. دانش‌آموزانی دارم وقتی به مدرسه می‌آیند خواب شان می‌آید می‌پرسم کجا بودید می‌گویند در میوه و تره بار کار می‌کنیم یا در نانوایی.»

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: سیل آبگرفتگی مدرسه سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۷۷۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تجهیز ۱۰۵ میلیارد ریالی حوزه‌های برگزاری آزمون‌ها در کردستان

به گزارش خبرنگار مهر، هاشم ناظمی‌جلال شامگاه چهارشنبه در جلسه شورای آموزش و پرورش کردستان با تشکر و قدردانی از رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش به جهت حمایت‌های همیشگی از مجموعه آموزش و پرورش کردستان، حضور چند باره ایشان در این استان را نشان از توجه ویژه وزارت آموزش و پرورش به کردستان دانست‌.

ناظمی‌جلال در ادامه سخنان خود با اشاره به برگزاری نشست‌های مختلف شورای آموزش و پرورش در استان، تعداد جلسات این شورا در سال ۱۴۰۲ را ۱۱ مورد عنوان کرد و با بیان اینکه در این جلسات ۶۱ مصوبه گذرانده شد، اجرای این مصوبات را در استان مطلوب ارزیابی کرد.

وی این شورا را نهادی ارزشمند در حل مسائل تعلیم و تربیت عنوان کرد و گفت: به دنبال آن هستیم تا با کیفیت‌بخشی به جلسات شورای آموزش و پرورش، زمینه بهره‌برداری حداکثری از مصوبات آن را فراهم آوریم.

دبیر شورای آموزش و پرورش کردستان در بخش دیگر سخنان خود با گریز به یکی از دستورکارهای این نشست، انجام فعالیت‌های باکیفیت استان در زمینه تمهید مقدمات و فراهم آوردن امکانات برای برگزاری سالم و ایمن آزمون‌ها را یادآور شد و گفت: در سال گذشته بالغ بر ۱۰۵ میلیارد ریال جهت تجهیز حوزه‌های آزمون در کردستان از جمله راکت‌های موبایل‌یاب، سیگنال‌یاب، رایانه و … هزینه شده است.

مدیرکل آموزش و پرورش استان افزود: عزم عمومی و پای‌کار آمدن دستگاه‌های دیگر می‌تواند روند ارتقا سلامت برگزاری آزمون‌ها را تقویت نماید.

ناظمی‌جلال ورود فرمانداران شهرستان‌ها برای تأمین نیازهای حوزه‌های امتحانی را یکی از نقاط عطف برگزاری آزمون‌ها در سال گذشته دانست و با بیان اینکه تأمین کاغذ در سال جدید یکی از چالش‌های پیش‌روی آزمون‌هاست، گفت: ادامه کمک فرمانداران می‌تواند دغدغه‌های مسئولان و دانش‌آموزان را حل نماید.

وی در پایان سخنان خود ابراز امیدواری کرد با همراهی همیشگی استاندار کردستان و انسجام و برنامه‌ریزی در حوزه برگزاری آزمون‌های نهایی، سلامت و امنیت این فرایند همچنان حفظ شود.

کمک ۱۰۰۰ میلیارد ریالی خیرین به مدرسه‌سازی در کردستان

مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان کردستان نیز در این نشست با ارائه گزارش این اداره کل در سال ۱۴۰۲ اظهار کرد: خیرین مدرسه ساز سال گذشته یک هزار میلیارد ریال به امر مدرسه سازی کمک کردند.

ابراهیم مرادی گفت: در سال گذشته از میان ۲۶۶ مدرسه در حال ساخت، ۱۰۴ مدرسه با ۴۰۶ کلاس درس و ۳۶ هزار و ۵۰۰ مترمربع با اعتبار ۶۰۰ میلیارد تومان به بهره‌برداری رسیده است.

وی افزود: ۴۰ درصد پروژه‌های نیمه‌تمام آموزشی در این سال تکمیل شد.

مدیرکل نوسازی مدارس همچنین با اشاره به سهم کمتر از ۲ درصدی کردستان از اعتبارات ملی و جمعیت دانش‌آموزی در حوزه مدرسه‌سازی کشور، سهم این استان از مدرسه‌سازی را بیش از ۳ درصد عنوان کرد و گفت: عملکرد استان در زمینه مدرسه‌سازی مطلوب بوده است.

ابراهیم مرادی افتتاح ۱۶ پروژه آموزشی در هفته دولت و همچنین بهره‌برداری از ۸۶ پروژه در ابتدایی سال تحصیلی را از دیگر اقدامات این اداره کل بیان کرد و اظهار داشت: در دهه مبارک فجر، ۴۶ مدرسه با زیربنای بالغ بر ۱۴ هزار مترمربع تحویل آموزش و پرورش شده است.

مرادی در خصوص افزایش سرانه دانش‌آموزی، با اشاره به افزایش بالغ بر ۶ هزار نفری دانش آموزان استان در سال گذشته، گفت: سرانه دانش‌آموزی ۲ سانتی‌متر مربع ارتقا یافته است.

وی کمک خیرین به حوزه مدرسه‌سازی در سال گذشته را بسیار مطلوب ارزیابی کرد و گفت: خیرین در سال ۱۴۰۲ بالغ بر ۱,۰۰۰ میلیارد ریال به مدرسه سازی در کردستان کمک کرده‌اند.

مرادی افزود: این میزان، ۱۵ درصد اعتبارات مدرسه‌سازی در کردستان را شامل می‌شود.

ابراهیم مرادی، تحویل ۳۵ میلیارد تومانی تجهیزات هنرستانی در سال گذشته را یادآور شد و ابراز امیدواری کرد با تخصیص‌های صورت گرفته این میزان در سال جاری به ۷۰ میلیارد تومان برسد.

مدیرکل نوسازی مدارس استان در بخش دیگر سخنان خود، هزینه ۱۷ میلیاردتومانی طرح شهید عجمیان، تجهیز گرمایشی ۴۱۷ کلاس درس، ایجاد ۳۶۰ چشمه سرویس بهداشتی، آسفالت ۵۰ هزار مترمربع و عایق ۴۰ هزار مترمربعی فضاهای آموزشی و ساماندهی ۵۰ درصد از مدارس سنگی را از دیگر اقدامات این اداره عنوان کرد.

ابراهیم مرادی در پایان سخنان خود ضمن تحلیل وضعیت شهرستان‌ها و مناطق از حیث سرانه آموزشی و اشاره به کمبود جدی فضای آموزشی در برخی از شهرستان‌ها و مناطق از جمله مریوان، از استاندار و رئیس سازمان برنامه‌ریزی درخواست کرد از محل اعتبارات استانی و همچنین موارد مربوط به کمیته‌های برنامه‌ریزی در شهرستان‌ها و مناطق کمک‌های بیشتری صورت گیرد.

کد خبر 6081681

دیگر خبرها

  • حمله سگ‌های ولگرد به یک دختر دانش‌آموز+ عکس
  • ۱۰ هزار بی خانمان در پی تخریب دو هزار خانه در مرکز غزه 
  • تجهیز ۱۰۵ میلیارد ریالی حوزه‌های برگزاری آزمون‌ها در کردستان
  • حق نداریم مدارس خیرساز را تغییر نام دهیم
  • کمک ۱۰۰۰ میلیارد ریالی خیران برای مدرسه‌سازی در کردستان
  • وزیر کشور: مشکلات سیل‌زدگان براساس اولویت پیگیری و رفع خواهد شد
  • برپایی جشنواره کارآفرینان کوچک با شعار «مدرسه کارآفرین»
  • اجرای طرح "ایما" در مدرسه راهیان کوثر شهرستان رزن
  • ضرورت رسیدگی سریع‌تر به سیل‌زدگان مناطق جنوبی کشور
  • مردمی سازی کارها در همه عرصه ها توفیق آمیز است