Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- مبارزه با فساد دقیق‌ترین معنای حقوق شهروندی، ابوالفضل (ع) چرا آب ننوشید!، کالبد شکافی یک انتخابات! و ... گزیده‌ای از سرمقاله و یادداشت‌های امروز است. تاریخ انتشار: 09:54 - 31 شهريور 1398 - کد خبر: ۵۵۱۶۳۴

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، مبارزه با فساد دقیق‌ترین معنای حقوق شهروندی، ابوالفضل (ع) چرا آب ننوشید!، کالبد شکافی یک انتخابات!، تحریم‌های کودکانه، دفاع مقدس ادامه دارد، عبرت بزرگ برای متجاوز، فرهنگ عاشورا الهام بخش گفتمان مقاومت و کاستی‌های طرح جدید بانکداری گزیده‌ای از سرمقاله و یادداشت‌های امروز است که در ادامه می‌خوانید:


• روزنامه حمایت یادداشتی با عنوان «مبارزه با فساد دقیق‌ترین معنای حقوق شهروندی» منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید:
واقعیت تلخی وجود دارد که بعضا معنای واقعی و اصلی برخی مفاهیم به انحراف کشیده می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از آن مفاهیم، مظلومیت حقوق شهروندی است. مقوله حقوق شهروندی و روایت آن، تاکنون عمدتا از سوی سکولارها، روشنفکر نمایان، برخی مدعیان اصلاح طلبی و اصحاب فتنه و برخی مسئولان دولتی مصادره به مطلوب شده است و غالبا نیز متاسفانه در این زمینه درپازل دشمن حرکت کرده اند و حتی بخشی از افراد و چهره‌هایی که در داخل مدعی حقوق شهروندی می‌شوند و از به اصطلاح حقوق مردم دم می‌زنند؛ عمدتا سابقه حرکت در منافع حزبی و جناحی و قبیلگی سیاسی را در کارنامه خود دارند. از همین روی؛ روایت و قرائت صحیح، مردمی و صادقانه و مبتنی بر آموزه‌های اسلامی از مقوله حقوق شهروندی ضروری است و کمی پرده‌ها و نقاب‌ها را باید کنار زد. در این باره چند نکته قابل اعتناست:
۱. امروز مهم‌ترین و دقیق‌ترین مفهوم حقوق شهروندی، یعنی نگذاریم فساد در دستگاهی ایجاد شود، جلوی فساد‌ها را بگیریم، امنیت اقتصادی برای عموم مردم ایجاد نماییم. با مفسدین و یقه سفید‌ها قاطعانه و بدون تبعیض برخورد کنیم. بستر و ریشه‌های فساد را ازبین ببریم. هر چقدر در مبارزه با فساد محکم‌تر و قاطعانه‌تر و هوشمندانه‌تر عمل نماییم؛ بهتر و بهنگام‌تر و اساسی‌تر از حقوق شهروندی صیانت کرده ایم.
۲. هر چقدر فساد کمتر شود، معیشت مردم بهتر خواهد شد. حقوق شهروندی یعنی آن جوان جویای کار از رنج بیکاری خلاص شود، آن سرپرست خانواده استرس از دست دادن کار خودش را نداشته باشد، آن کار گر زحمتکش چشم به انتظار دریافت دستمزد حداقلی اش برای ماه‌های طولانی نماند، آن مصرف کننده بتواند حقوقش را از فلان خودروساز بگیرد و ... حقوق شهروندی یعنی شنیدن صدای محرومان، حاشیه نشینان، ساکنین مناطق دور از مرکز، مظلومین و کسانیکه نه خود بلندگویی دارند و نه سیاست پیشه گان به انعکاس آلام آن‌ها می‌پردازند و ... حقوق شهروندی یعنی صیانت از فرصت بروز استعداد‌های همه جوانان میهن اسلامی و پیشگیری از مصادره این فرصت‌ها توسط برخی از ما بهتران!
۳. برخی در موضوع مبارزه با فساد و صیانت از حقوق شهروندی، آدرس‌های غلط می‌دهند و مسایلی را مطرح می‌کنند که بیرون از حقوق مردم و معیشت آن‌ها است. حواشی بی حاصل ولو اینکه به مذاق جماعتی خوش بیاید، حقوق شهروندی نیست. برخی یقه سفید‌های سیاسی، حقوق شهروندی را صرفا حمایت از هتاکان به ارزش‌های دینی و انقلابی و فرهنگ اسلامی و مقدسات دین و مردم تعریف کرده و از این عبارت، تعریفی انحصاری در حمایت از ولنگاری و بی حجابی و عربده کشی‌های سیاسیِ مخالف مصالح کشور ارایه داده اند. در پشت بسیاری از آواز ه گری‌های مدعیان تقلبی حقوق شهروندی، یقه سفیدان و کاسبکاران سیاسی قابل ردیابی هستند که منافع خود و زندگی‌های لاکچری شان را دنبال می‌کنند و نسبتی باحقوق واقعی شهروندان ندارند؛ و بالاخره باید گفت؛ مردم از مبارزه با فساد بسیار خوشحالند، هرچند صدا‌هایی بلند شود و جماعتی جیغ بنفش بکشند، ولی باید مبارزه با فساد و صیانت از حقوق شهروندی واقعی را تا انتها طی کرد.

• روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «ابوالفضل (ع) چرا آب ننوشید!» را منتشر کرد که به این شرح است:
۱- از عصر عاشورا تا عصر حاضر و پس از آن نیز تا همیشه تاریخ، این پرسش در میان است که وقتی عباس بن علی (ع) در اوج تشنگی به فرات رسید، چرا مشت آبی را که برگرفته و به دهان نزدیک کرده بود، ننوشید؟ عباس (ع) تشنه بود و آب گوارای فرات در پیش. یک مشت آب در مقایسه با شط مواج و خروشان فرات مصداق «ز دریا قطره‌ای کمتر»! بود، یعنی هیچ نبود. ابو‌الفضل سپهسالار سپاه
امام حسین (ع) بود و سیراب شدنش بر قدرت و توان مقابله او با حرامیانی که در برابر سپاه کم‌شمار حسین‌بن‌علی (ع) به کینه‌توزی ایستاده بودند، می‌افزود. پس عباس را چه شده بود، عقل و شرع و منطق و... همه یکصدا حکم به نوشیدن می‌دادند، ولی او مشت آبی را که به دهان مبارک نزدیک کرده بود فرو ریخت و از نوشیدن چشم پوشید. چرا؟! مشکی که به دوش کشیده بود را از آب فرات پُر کرد و راهی اردوگاه حسین (ع) شد. بعدها، دیگرانی از پاکبازان همین قبیله به عباس بن علی علیهما‌السلام اقتداء کردند و...
از جمله؛
۲- زمستان سال ۱۳۵۷ و یکی دو ماه قبل از پیروزی انقلاب بود. کارکنان شرکت نفت به حمایت از انقلاب و با هدف پیشگیری از صدور نفت -بخوانید غارت آن- دست به اعتصاب زده بودند. نفت که در آن هنگام، اصلی‌ترین کالای مورد نیاز مردم، مخصوصاً در زمستان بود، نایاب شده و به سختی قابل دسترسی بود. آن روز‌ها حضرت امام (ره) در نوفل لوشاتوی پاریس اقامت داشتند. برخلاف ایران که آن سال، زمستانی آرام و تقریبا بهاری داشت و این شعار را بر لب‌ها نشانده بود که «به کوری چشم شاه، زمستونم بهاره»، اروپا و از جمله پاریس با زمستان سخت و سردی رو‌به‌رو بود. امام راحل -رضوان‌الله تعالی علیه- دستور دادند بخاری محل اقامت خود در نوفل لوشاتو را خاموش کنند. تعجب آور بود. وقتی از حضرتش علت را پرسیدند، در پاسخ فرمودند؛ در حالی که مردم ایران با کمبود نفت رو‌به‌رو هستند و این سختی را به خاطر اسلام و انقلاب تحمل می‌کنند، نمی‌توانم از محل گرم و دور از سرما برخوردار باشم. حضرت امام پیشوا و مقتدا و رهبر ملت بود، سلامت وجود نازنین حضرتش خواسته بی‌چون و چرای مردم بود. رابطه امام با امت، مصداق خالی از ابهام این شعار بود که «تیغ از تو، گردن از من، چون و چرا ندارد». آرزو‌ها همه این بود که «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد /وجود نازکت آزرده گزند مباد». پیشرفت و پویایی انقلاب و حضور پر شور امت در صحنه با آسایش و سلامت امام، رابطه مستقیم داشت، پس چرا حضرت امام آنهم در آن سن و سال و در سرمای طاقت‌فرسای نوفل لو‌شاتو، حاضر نشده بود از محل اقامتی گرم و سرما‌سوز استفاده
کند؟!
۳- حجت‌الاسلام سائلی به نقل از آیت‌الله شب‌زنده‌دار، عضو فق‌های شورای نگهبان، این خاطره را از یک شام خصوصی در محضر رهبر معظم انقلاب روایت می‎کند و می‌گوید: وقتی ظرف غذا را برای حضرت آقا آورده و پیش ایشان گذاردند، نگاهی به آن کرده و خطاب به میزبان فرمودند که آن ظرف را از جلوی ایشان بردارد. میزبان به تصور اینکه در ظرف غذا چیز نا‌مطلوبی مثلاً مو و... وجود دارد، با ابراز تعجب، علت را جویا شده بود و حضرت آقا فرموده بودند؛ در این غذا گوشت هست و توضیح داده بودند، این روز‌ها قیمت هر کیلو گوشت ۱۰۰ هزار تومان است و بسیاری از مردم توان خرید آن را ندارند و من نمی‌توانم از غذایی که حاوی گوشت کیلویی ۱۰۰ هزارتومانی است استفاده کنم. چرا؟! اندک گوشت درون آن غذا که در حال و روز مستمندان و مستضعفانی که توان و استطاعت خرید گوشت کیلویی ۱۰۰ هزار تومان را نداشتند تاثیری نمی‌گذاشت! پس چرا حضرت ایشان از خوردن آن اجتناب کردند؟!
۴- درباره یکی از علمای بزرگ و مراجع بلندمرتبه شیعه -ظاهراً مرحوم صاحب جواهر- نقل کرده‌اند که وقتی می‌خواست درخصوص طهارت یکی از احکام آب چاه فتوا بدهد، از آنجا که خود در خانه چاهی داشت و بیم آن می‌رفت که وجود این چاه در فتوای ایشان اثر بگذارد، ابتدا چاه خانه خود را پُر کرده و سپس به فتوا نشست. چرا؟! یعنی مرجع و فقیه وارسته و برجسته، چون ایشان نمی‌توانست از تاثیر چاه درون خانه خود در نتیجه فتوایی که صادر خواهد کرد پیشگیری کند؟ پس چرا چنین نکرد؟!... شرح این ماجرا و حتی فهرست پاکبازانی از این دست نیز به درازا می‌کشد، که می‌گذاریم و می‌گذریم
و اما؛
۵- اکنون نگاهی به توده‌های مستضعف و سختی معیشت آنان بیندازید و در سوی دیگر برخی از مدیران مرفه -تاکید می‌شود که فقط برخی از آنان- را به تماشا بنشینید! خانه‌های چند ده میلیارد تومانی را با آپارتمان‌های چند ده متری و اجاره‌ای مقایسه کنید. دغدغه یک سفر، نه به دیار سرسبز شمال و سواحل دریا و یا فلان گوشه فتنه‌خیز اروپا و آمریکا، بلکه برای زیارت امام رضا علیه‌السلام و یا آرزوی حضور در اربعین حسینی (ع) و... را کنار هم بگذارید. چه می‌بینید؟! برخی از مرفهینِ تکیه‌زده بر مدیریت ابرو در هم می‌کشند و باد به غبغب می‌اندازند که حاصل تلاش خودمان است! برفرض که چنین باشد و برفرض که کلام حکیمانه امیر مؤمنان (علیه‌السلام) را نادیده بگیریم که هرجا ثروت انبوهی هست در کنارش حق ضایع شده‌ای وجود دارد، ولی سخن این است که صاحبان ثروت‌های انبوه حتی اگر برفرض محال، ثروتشان به حلال باشد، حق حضور در مسئولیت را ندارند.
حالا این کلام نورانی امام راحل (ره) را مرور کنید: «آن‌هایی که در خانه‌های مجلل، راحت و بی‌درد آرمیده‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصیبت‌های جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده‌اند و حتی از دور هم دستی برآتش نگرفته‌اند نباید به مسئولیت کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت ایران را برباد دهند.» یاران این زمانی ابوالفضل‌العباس و پیروان پاکباخته خمینی و خامنه‌ای نه فقط اندک و کم‌شمار نیستند، بلکه سراسر ایران اسلامی را با رایحه روح‌بخش حضور خود معطر کرده‌اند. مشکل آن است که در برخی از مدیریت‌های حساس و گره‌گشا حضور ندارند، اگرچه هرجا به کار گرفته شده‌اند به وضوح نشان داده‌اند که مدیران لایقی هستند.

•روزنامه اطلاعات مطلبی با تیتر «کالبد شکافی یک انتخابات!» درج کرده که به این شرح است:
از پی انحلال «کنست» مجلس اسرائیل از سوی نتانیاهو، برای دومین بار انتخابات برای تشکیل مجلس جدید و انتخاب نخست‌وزیر و دولت جدید انجام گرفت. در بیست و دومین انتخابات پارلمانی در سرزمین‌های اشغالی هیچ حزب و نامزد آن رأی لازم برای کسب حداقل ۶۱ کرسی از مجلس (کنست) برای تشکیل دولت حزبی خاص را به دست نیاوردند. در این انتخابات دو حزب اصلی و عمده، یکی حزب «لیکود» به رهبری (نتانیاهو) و دیگری، حزب «ائتلاف آبی سفید» به رهبری (بنی گانیتز) با اختلاف سه رأی بالاترین آراء را کسب کردند، اما نتوانستند حداقل ۶۱ کرسی را برای تشکیل دولت بدست آورند. این دو حزب از جناح راست افراطی صهیونیستی در اسرائیل‌اند. آشکارترین نشانه از نتیجه نهایی این انتخابات، بن‌بست سیاسی، اجتماعی در اسرائیل است. اغلب تحلیلگران سیاسی در داخل و خارج، اسرائیل را در بحران سیاسی می‌بینند که انتخابات اخیر سرپوش آن را برداشته است. آن‌ها برای برون رفت از این بحران سیاسی سه پیش‌بینی ارائه داده‌اند. اول، در حالی که هیچ‌کدام از این دو نفر براساس آرایی که به دست آورده‌اند، قادر به تشکیل دولت حداکثری نیستند، هر دو نیازمند تشکیل دولت ائتلافی‌اند که همچنان دولتی شکننده خواهد بود. نتانیاهو در آستانه شمارش آراء گفته بود، دیگر دولت ائتلافی تشکیل نخواهد داد. او گمان می‌برد حد نصاب آراء (۶۱ کرسی کنست) را به دست خواهد آورد و با پیروزی در این انتخابات دولت لیکود را تشکیل خواهد داد. نتانیاهو گفته بود اگر شکست بخورد، کناره‌گیری خواهد کرد. اما او می‌داند در صورت کناره‌گیری همچون یک شهروند عادی دیگر از مصونیت سیاسی برخوردار نخواهد بود و به خاطر پرونده فساد و حکم قضایی باید راهی زندان شود. در ایام انتخابات، ترامپ آشکارا همه گونه حمایت از او را انجام داد. تا آنجا که گفت «هر شهروند اسرائیلی که به نتانیاهو رأی ندهد، خائن است!» این گفته رئیس‌جمهور آمریکا را احزاب مخالف نتانیاهو، دخالت آشکار در امور داخلی اسرائیل نامیدند و در عمل، موجب اعتراض شدید رأی‌دهندگان قرار گرفت. نتانیاهو برای ایجاد موج سیاسی در سخنرانی خود برای پوشانیدن گفته ترامپ یکباره اظهار کرد که در صورت انتخاب، بخش عمده کرانه باختری تا رود اردن را به سرزمین اسرائیل متصل خواهد کرد و در تمامی این منطقه شهرک‌های جدید یهودی نشین خواهد ساخت! این گفته او نیز جنجالی در اسرائیل، بخصوص در بخش‌های اعراب ساکن ایجاد کرد. اکنون بعد از معلوم شدن نتایج انتخابات، نتانیاهو جمله گذشته خود را که گفته بود در صورت شکست کناره‌گیری خواهد کرد، پس گرفته و خواهان تشکیل دولت ائتلافی برای برون رفت از بن بست سیاسی شده است. در حالی‌که رقبای او خواهان کناره‌گیری وی هستند. دیروز شبکه تلویزیون (۱۳) اسرائیل خبرداد که نتانیاهو درصدد است به شرط تبرئه شدن از اتهامات فساد از صحنه سیاسی اسرائیل کناره‌گیری کند. علاوه بر حزب «آبی سفید» به رهبری (بنی‌گانیتز) که با اختلاف سه رأی از نتانیاهو برتری پیدا کرده است. حزب «لیبرمن» «اسرائیل خانه ما» با کسب ۹ کرسی نقش تعیین‌کننده‌ای در صورت تشکیل دولت ائتلافی آینده خواهد داشت. در حالی‌که فهرست مشترک عربی نیز ۱۲ کرسی را به دست آورده است. پیشنهاد‌های تشکیل دولت ائتلافی همچنان در دستور کار قرار دارد، اما رقبای نتانیاهو خواهان کناره‌گیری وی بعد از ۱۳ سال نخست‌وزیری اسرائیل‌اند. پیشنهاد دوم، انجام انتخابات برای بار سوم است که هزینه آن موضوع نقد این پیشنهاد شده است و از سوی احزاب و مردم رد شده است. پیشنهاد دیگر، ائتلاف با احزاب عربی ـ اسرائیلی است که ۱۲ کرسی را به دست آورده‌اند که احزاب راست صهیونیستی با این پیشنهاد مخالفت شدید دارند. پیشنهاد سوم، ائتلاف به شرط تقسیم زمان نخست‌وزیری به دو دوره که بین «نتانیاهو» و «گانتز» نمایندگان حزب لیکود و حزب آبی سفید تقسیم شود. در حالی که مردم اسرائیل به طور عمومی از نتانیاهو که ۱۳ سال نخست‌وزیر بوده است، خسته شده‌اند. شکاف در میان احزاب از طیف‌های گوناگون، لائیک و راست افراطی تا احزاب مذهبی افراطی و تاچپ بسیار گسترده و آشکار شده است. نتانیاهو که حمایت مطلق و آشکار ترامپ را دارد به آسانی کنار نمی‌رود و هنوز پروژه نابودی کامل فلسطین و فلسطینیان را ناتمام می‌داند. از سوی دیگر جامعه هشت میلیونی اسرائیل که بخش عمده آن را نسل جدید و جوانان تشکیل می‌دهند، از جنگ و از روال سیاستمداران افراطی جنگ‌طلب خسته است و ادامه سنت گذشته و تعریف پادگانی سنتی از اسرائیل و مدیریت «نظم آهنی» را دیگر بر نمی‌تابد. بخصوص که احزاب افراطی مذهبی ـ صهیونیست قدرت‌نمایی تعیین‌کننده در اسرائیل دارند. اسرائیل چه به لحاظ سیاسی و یا اجتماعی از بیرون و به خاطر برنامه‌ریزی و قدرت رسانه‌ای، کشوری آرام و با کمترین مشکلات معرفی می‌شود. این انتخابات نشان داد که تضاد سیاسی، اجتماعی ـ فرهنگی و البته فساد اقتصادی در داخل اسرائیل به حد بحران رسیده است.



• روزنامه خراسان مطلبی با مضمون «ژست ترامپ با بازی تحریم» منتشر کرده که به این شرح است:
آمریکا دو روز پیش تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کرد که به گفته صاحب نظران اقتصادی و حتی تحلیل گران غربی گرچه دهان پرکن است، اما تقریبا اثر اجرایی بیش از آن چه تاکنون رخ داده ندارد، چه این که آمریکا سال گذشته در بهار و تابستان، هر بخشی از ایران را که به زعم مقامات کاخ سفید قابل تحریم بود، تحریم کرد. در این تحریم ها، بانک مرکزی ایران، صندوق توسعه ملی و شرکت اعتماد تجارت پارس تحریم شده اند. این درحالی است که بانک مرکزی از اردیبهشت ۹۷ (یعنی از ۱۸ ماه پیش) تحریم شده و در ۱۲ ماه اخیر بانک مرکزی توانسته تاحدودی بر این تحریم فائق آید و به بازار ارزی ایران ثبات نسبی بسیار خوبی بدهد و حتی در چهار ماه اخیر ارزش پول ملی ایران به اعتراف تحلیل گران اقتصادی غربی، حدود ۳۰ درصد رشد هم کرده است. صندوق توسعه ملی نیز تقریبا همه مبادلاتش را از طریق بانک مرکزی انجام می‌دهد که قبلا تحریم شده است! این البته به معنای این نیست که هیچ مشکلی وجود ندارد، بلکه به این معناست که اتفاقی که دو روز پیش رخ داد، اثری جدیدتر نسبت به آن چه سال گذشته رخ داده، ندارد. خب سوال این است که پس این تحریم‌ها برای چه وضع شده است؟ اول این که پس از ادعای آمریکا و عربستان مبنی بر دست داشتن ایران در انهدام بخشی از تاسیسات استراتژیک آرامکو، این تحریم‌ها را باید شدیدترین پاسخی دانست که واشنگتن به ایران داده است. آن هم پس از تهدید‌های مستقیم و غیر مستقیم متعدد علیه کشورمان. چه این که کاخ سفید پس از بزرگ نمایی ادعای واهی خود درباره دست داشتن ایران، نیاز داشت تا یک واکنش جدی نشان دهد و ظاهرا تا این جای کار، آن واکنش را در همین تحریم‌ها خلاصه کرده است. دولت آمریکا در مقابل ایران در یک مخمصه پیچیده گرفتارشده و به نظر می‌رسد دستش هم برای ما روشده است؛ بنابراین اکنون احساس می‌کند به هر نحو ممکن باید ژست یک اقدام مهم را به خود بگیرد تا از زیر بار سنگین این که واکنش نشان ندهد بیرون بیاید. دوم این که آمریکا با این تحریم و بزرگ نمایی رسانه‌ای آن، تلاش می‌کند تا این تحریم‌ها را به قدرت منطقه‌ای ایران و متحدان کشورمان در منطقه که بخشی مهم از توان دفاعی ما محسوب می‌شوند، نسبت دهد و از مجرای این مقصرسازی، به دوقطبی سازی جامعه ایران بر سر این موضوع برسد. به همین دلیل در سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایی که آمریکا و عربستان درباره این اتفاق منتشر می‌کنند، بار‌ها بدون هیچ سندی، نام سپاه برده می‌شود. سوم این که سعی می‌کند با بزرگ نمایی رسانه‌ای این تحریم ها، برای جامعه ایران تصویری تیره و شرایطی سخت از آینده اقتصادی کشورمان ترسیم کند و این طور القا کند که مذاکره تنها راه حل مسائل اقتصادی ایران است. غافل از این که آمریکا بیشتر فشار‌ها و تحریم‌ها را از سال گذشته علیه ما وضع کرده و نام آن را هم «کارزار فشار حداکثری» گذاشته بود. کارزاری که اکنون دیگر اکثر تحلیل گران اقتصادی معتقدند، اثراتش بر اقتصاد ایران کاهش یافته و بنا بر گزارشی که صندوق بین‌المللی پول از «چشم‌انداز اقتصادی جهان» در مردادماه منتشر کرد «اثر تحریم‌ها تا سال آینده میلادی از اقتصاد ایران تخلیه می‌شود و رشد اقتصادی ایران در سال آینده میلادی مثبت شده و تا سال ۲۰۲۴ این روند ادامه خواهد یافت.» این گزارش یک سند مهم در شکست راهبرد آمریکا مقابل ایران است. شکستی که پایه و اساس آن مقاومت و ایستادگی مردم بوده است. مردمی که در این ۱۸ ماه بسیار سختی کشیده اند، اما ذره‌ای مقابل دشمنی که حتی دارو و تجهیزات پزشکی و کمک به سیل زدگان را هم تحریم کرده، کوتاه نیامده اند و معنای این ژست تحریمی آمریکا و «بازی تحریمی» کاخ سفید را به خوبی می‌دانند.

• روزنامه صبح نو سرمقاله‌ای با تیتر «تحریم‌های کودکانه» درج کرده که به این شرح است:
ترامپ جمعه شب که ایران را تحریم کرد، نمی‌دانست دقیقا خزانهداریاش چه کرده است؛ بانک ملی را تحریم کرده یا بانک مرکزی را یا کلا یکی از بانک‌های ایرانی را. جالبتر اینکه هم بانک مرکزی و هم بانک ملی، قبلا تحریم شدهاند و اتفاق تاز‌های نیست. اینکه موج جدید تحریمهاکودکانه خوانده شده، ازهمینروست و نشان میدهد آمریکاییهادیگرتیری در ترکش ندارند و در دشمنی، آخرین نفس‌ها را میکشند. آن‌ها فشار حدا کثری را به بالاترین حد خود رسانده و حالاواکنش‌های منطق‌های وسیعی دریافت کردهاند. این بهمعنای آناست که در حال فهم تغییرات منطق‌های و جهانیاند. اصرار و التماسبرای عکس یادگاری با رییسجمهوری ایران نیز ازهمینروست تاشکست هژمونیجبهه انقلاب را بهشکلی نمایشی عرضه کنند وزهیخیال باطل. برابر با این خواسته‌ها و درخواستها، استقامتداخلی است که تقریبا همه تحلیلگران را به تعجب واداشته و آن رامحصول تدابیر عالی رهبری جمهوری اسلامی میدانند. اینبدانمعناست که اگر کوچکترین خلل یا تزلزلی از جانب کارگزارانکشور در این مقطع حساس و پرتنش به خارج نشان داده شود، آنهامطمئن خواهند شد که میتوانند به اهداف شومشان در فشارحداکثری برسند؛ هرچند بازهم کودکانه فکر میکنند و انشاءالله چنین نخواهد شد.

• روزنامه سیاست روز سرمقاله‌ای با عنوان «دفاع مقدس ادامه دارد» درج کرده که به این شرح است:

جمهوری اسلامی هیچگاه خواهان جنگ و درگیری نبوده و نخواهد بود، جنگ افروز و جنگ طلب نیست، اما اگر هجمه‌ای علیه خود ببیند، قطعاً بسیار مستحکم تر، قاطع تر، توانمندتر و تاثیرگذارتر از دوران دفاع مقدس عمل خواهد کرد به گونه‌ای که دشمن پشیمان خواهد شد. امروز اگر می‌بینیم دشمنان با سرکردگی رژیم آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را تهدید نظامی می‌کنند و سعی دارند اتفاقاتی که در یمن یا سوریه و عراق می‌افتد، مستقیم به ایران ارتباط دهند، اما دست به کاری نمی‌زنند، به خاطر آگاهی از توانمندی‌هایی است که در زمینه نظامی، تسلیحاتی و ادواتی است که در نیرو‌های مسلح ایران اسلامی ظهور و بروز یافته و در مقاطعی، بخشی از این توانمندی‌ها برای دشمنان قابل لمس و درک شده است. اگر تا پیش از این در دوران جنگ تحمیلی، ایران به خاطر محدودیت در سلاح، توان پاسخ به حملات موشکی و هوایی دشمن را نداشت، اما اکنون پیشرفت‌های موشکی جمهوری اسلامی ایران عاملی بازدارنده مقابل همه تهدیداتی است که دشمنان علیه کشورمان تدارک دیده اند. دوران دفاع مقدس که ۸ سال سخت و دشوار را برای ایران رقم زد، نمونه و شاهدی برای اثبات این حقیقت و واقعیت است که باید به قدرت افزایی و گسترش توان دفاعی و تهاجمی خود بیفزاییم و در کنار و همراه و همطراز آن، توانایی‌های اقتصادی خود را نیز تقویت کنیم تا از سوی دشمنان بار دیگر گزندی به سرزمین مقدس ایران اسلامی وارد نشود. نیرو‌های مسلح تحت فرماندهی کل قوا توانسته‌اند از بسیاری مرز‌هایی که آمریکا برای ایران کشیده بود، عبور کنند و اکنون در جایگاه یک نیروی مسلح تأثیرگذار در منطقه نقش آفرینی می‌کنند و حتی با حضور و نفوذ خود معادلات منطقه را به زیان دشمنان تغییر می‌دهند. قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران حتی فراتر از دیپلماسی عمل کرده است. جمهوری اسلامی ایران تاثیر و نفوذ معنوی در منطقه دارد، اگر می‌بینیم در یمن مردم مظلوم این کشور مقابل حملات وحشیانه آل سعود و رژیم‌های همراه او مقاومت می‌کنند، به خاطر تبعیت و اعتقاد قلبی و مذهبی به آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران است، در عراق و سوریه نیز چنین است، مردم عراق اکنون یکی از محور‌های جبهه مقاومت هستند و سوریه نیز در این مسیر قرار دارد. ایران در بحران‌های منطقه نقش متجاوز نداشته است در حالی که آمریکا و دیگر همپیمانان منطقه‌ای او، از یمن تا سوریه، عراق و افغانستان نقش متجاوز را بازی می‌کنند، قیام ملت‌های مسلمان علیه رژیم‌های سرسپرده منطقه، واکنشی به حق در مقابل ظلم‌هایی است که طی سالیان طولانی بر آن‌ها رفته و اکنون انقلاب اسلامی ایران الگویی برای راهی است که مردم مسلمان کشور‌های اسلامی و حتی آزادیخواهان جهان را هدایت می‌کند. وظیفه جمهوری اسلامی حمایت از مسلمانان جهان اسلام است و در این مسیر نیز تاکنون توانسته است به درستی حرکت کند و به راه خود ادامه دهد، عصبانیت دشمنان به ویژه رژیم آمریکا و صهیونیست‌ها به خاطر بیداری جهان اسلام است، مردم مسلمان کشور‌های اسلامی آیا تاکنون علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامی کرده اند؟ رفتار مسلمانان جهان با جمهوری اسلامی نشان از حقانیتی است که ایران با انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و راهبرد مقاومت توانسته است هیمنه آمریکا و همه دشمنان جهان اسلام و مسلمانان را به لرزه درآورد. راهی که باید ادامه پیدا کند تا به اهداف والای خود دست یابد، به همین خاطر دفاع مقدس ادامه دارد و در مقابل تهاجم دشمنان، به تهاجم مقدس تبدیل شده است.

• روزنامه ایران مطلبی با مضمون «عبرت بزرگ برای متجاوز» را منتشر کرد که در ادامه می‌خوانید:

آخرین روز شهریور هر سال فرصت مناسبی است تا به مهم‌ترین رویداد رخ داده علیه ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شود. این رویداد، جنگ ویرانگری است که صدام -رئیس‌جمهوری عراق- در روز ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ علیه ایران آغاز کرد. او بر این باور بود که خیلی زود در تهاجم به خاک ایران به پیروزی می‌رسد و خوزستان را در اختیار می‌گیرد و اسم خود را در تاریخ ظالمان جهان جاودانه می‌کند. اما اینگونه نشد و این جنگ ۸ ساله تبدیل به یک «عبرت بزرگ» برای حاکمانی که معتقد به استفاده از «زور عریان» در حل مسائل خود با دیگرانند شد. در روزی که صدام جنگ تمام عیار هوایی، زمینی و دریایی را شروع کرد هیچگونه اختلاف مرزی بین ایران و عراق وجود نداشت. اختلافات تاریخی و مرزی دو کشور با دیدار در الجزایر و توافق روی معاهده ۱۹۷۵ در اسفند ماه ۱۳۵۳ بین شاه ایران و صدام حسین حل و فصل شده بود. بر اساس این معاهده تمام میله‌های مرزی نصب شده و کشتیرانی در اروندرود بر مبنای خط تالوگ در جریان بود. بر مبنای همین معاهده بود که وقتی نهضت اسلامی در ایران آغاز شد، حکومت عراق امام خمینی را برای چند روز در حصر خانگی قرار داد و سپس عذر ایشان را از حضور در نجف اشرف خواست و ایشان را مجبور کرد تا از عراق خارج شود و به فرانسه عزیمت کند؛ بنابراین دولت عراق همه گونه همکاری را با شاه جهت اجرای این معاهده انجام داد. اما وقتی شاه در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ از ایران فرار کرد و مردم ایران خواستند بر سرنوشت خود حاکم شوند، دولت عراق فکر کرد که ایران «قدرت نظامی» و «پشتیبانی امریکا» را از دست داده است و وقت آن فرارسیده تا این معاهده را بهم بزند و به‌دنبال توافق جدیدی باشد تا بتواند امتیازات بیشتری را از ایران بگیرد. با همین تحلیل بود که رئیس جمهوری عراق درست چهار روز قبل از شروع جنگ، به‌صورت یکطرفه معاهده ۱۹۷۵ را در مجلس این کشور پاره و آن را ملغی اعلام کرد. درست مثل کاری که ترامپ در خروج از برجام انجام داد و «جنگ اقتصادی» علیه ایران را شروع کرد. صدام بر این باور بود، حال که:
۱- توان نظامی ایران از هم پاشیده است
۲- امریکا و شوروی و عربستان موافق تهاجم به ایران جهت مهار اندیشه انقلاب اسلامی هستند
۳- ایران درگیر مسائل داخلی و دوران‌گذار از نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی است و امکان اندیشیدن به جنگ را ندارد
۴- برخی گروه‌های مسلح ایرانی مثل حزب دموکرات کردستان و کمونیست‌ها و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از درون، نظام جدید را با چالش مواجه کرده‌اند
۵- اقتصاد ایران که وابسته به صادرات نفت است با قطع صادرات نفت در اثر جنگ، توانایی تأمین منابع و تحمل این جنگ گسترده را نداردبنابراین پیروزی نه تنها قطعی است بلکه حتی ممکن است بر اثر این جنگ، جمهوری اسلامی ایران از چنگ حاکمیت ملی هم خارج شود و دوباره ایران به دست وابستگان به بیگانه بیفتد. اما در این طرف، با شروع جنگ، مردم توانستند با دعوت امام خمینی (ره) به کمک نیرو‌های مسلح بشتابند و امام خمینی (ره) دوباره توانست با تکیه بر تفکر اسلامی، «قدرت جدیدی» را از درون ظرفیت‌های ملت ایران به وجود آورد.
درنتیجه نه تنها پیشروی‌های ارتش صدام متوقف شد، بلکه امام خمینی (ره) هرگونه پذیرش آتش بس را منوط به «اخراج نظامیان دشمن» از خاک ایران و «حفظ تمامیت ارضی» کشور دانستند. جنگ ۸ سال ادامه یافت. ایران عمده سرزمین‌های اشغالی را با طرح‌ریزی‌های ابتکاری رزمندگان شجاع، آزاد کرد و جنگ را به خاک دشمن کشاند. نتیجه این جنگ تحمیلی صرف نظر از خسارات وارده به کشور، برای ایران عبارت بود از:
۱- حفظ تمامیت ارضی کشور با فداکاری مردم و دولت
۲- تکیه بر توان داخلی و ظرفیت علمی ایرانیان برای توسعه توان نظامی و ظهور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان یک قدرت نظامی ملی توانمند در کنار ارتش جمهوری اسلامی ایران
۳- ایجاد تأسیسات موشکی و تولید انواع موشک‌های دفاعی و تبدیل شدن به کشور مطرح جهانی در صنایع موشکی
۴- کسب قدرت بازدارندگی برای جلوگیری از تهدیدات آینده
۵- یافتن ظرفیت نفوذ منطقه‌ای و کمک به ملت‌های منطقه برای افزایش قدرت مقاومت در برابر اسرائیل
۶- افزایش روحیه اعتماد به نفس ایرانیان در برابر تهاجم خارجی.
اما حکومت بعث عراق از این جنگ جز خسارت، دستاوردی نداشت، زیرا:
۱- صدام مجبور شد به معاهده ۱۹۷۵ بازگردد و در نامه به رئیس جمهوری ایران آقای هاشمی رفسنجانی آن را معتبر اعلام کند.
۲- صدام به دام جنگ‌های کویت و امریکا افتاد.
۳- حزب بعث برای همیشه حکومت خود را در عراق از دست داد.
۴- در نهایت صدام حسین و پسرانش جان خود را بر سر تداوم جنگ‌های بی‌حاصل گذاشتند و با خفت و خواری کشته شدند.
۵- حکومت در عراق تا حد زیادی به دست مردم آن کشور افتاد.
۶- ایران و عراق تبدیل به دو کشور دوست شدند و صمیمانه‌ترین روابط بین آن‌ها برقرار گردید.
۷- هر دو کشور از توسعه اقتصادی و فناوری بازماندند.
۸- منابع دو کشور به جای مقابله با ظالمان جهانی مثل امریکا و اسرائیل و کمک به رفاه مردم، علیه یکدیگر مصرف شد. البته ایران چاره‌ای جز دفاع نداشت.
ولی در مجموع جنگ «تجربه بزرگی» بود، زیرا خیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید برای «اجتناب از جنگ» و رفتن به سوی «صلح و آرامش» و ایجاد محیطی مناسب برای «پیشرفت» تلاش کرد. در پایان به روان پاک امام امت و شهدای عزیز و جانبازان گرانقدر و آزادگان سرافراز و رزمندگان دلاور که مردانه در مقابل خصم عنود ایستادند تا ایران کهن سربلند و پایدار باشد درود می‌فرستیم و همیشه قدردان آنان هستیم.
فاعتبروا یا اولی الابصار

• روزنامه جوان یادداشتی با مضمون «فرهنگ عاشورا الهام بخش گفتمان مقاومت» منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید:

گفتمان مقاومت در جهان امروز میوه و ثمره فرهنگ عاشورا است و رابطه بین فرهنگ عاشورا و گفتمان مقاومت یک رابطه دوسویه و متقابل است: فرهنگ عاشورا سبب شکل‌گیری گفتمان مقاومت شده و گفتمان مقاومت با تکیه بر ارزش‌های الهی و اسلامی با ایثار و از خودگذشتی مدافعان حرم و فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... توانسته ضمن خنثی کردن توطئه ها، نظر جهانیان را به فرهنگ عاشورا جذب و جلب کرده و در قالب بیداری ملت‌ها و تشکیل هسته‌های مقاومت در سرتاسر جهان به گفتمان مقاومت تبدیل کند. حرکت و قیام امام حسین علیه السلام به برکت خون‌های شهدای کربلا به فرهنگ مبارزه با ظلم و ظالم تبدیل شده است. امروز عاشورا الگوی مبارزان و محور مقاومت در سطح جهان است: «شکستن ابهت پوشالی ابرقدرت‌ها»، «انتقال کانون وحشت از دل مظلومان جهان به دنیای ظالمان و مستکبران»، «جرئت مبارزه و ایستادگی در برابر ظالمین و نظام سلطه»، «اتحاد جهان اسلام»، «تشکیل محور مقاومت»، «بیداری جهان اسلام»، «زنده شدن اسلام انقلابی»، «برهم خوردن نظم فرعونی غرب بر جهان»، «تشکیل و تجهیز انتفاضه فلسطین»، «تشکیل محور مقاومت در نیجریه»، «جهانی شدن آرمان دفاع از فلسطین»، «رشد معنویت و اخلاق در جهان»، «ایجاد مشی جهادی و شهادت طلبی در بین مبارزین جهان»، «تجدید حیات اسلام ناب محمدی»، «رنگ باختن منازعات انگلیسی ساخته‌ی شیعه و سنی»، «پرده برداشتن از چهره تزویر و نفاق جهان خواران و مستکبران»، «گسترش اسلام به قلب آفریقا و خاصه نیجریه»، «ترویج و نهادینه سازی آزادی‌خواهی در جهان» در کنار «گریه و اشک، گریستن و گریانیدن، مرثیه سرایی، اقامه عزا، زیارت»، «جهانی شدن مراسم شیرخوارگان حسینی»، «برپایی راهپیمایی اربعین به‌عنوان بزرگ‌ترین و حماسی‌ترین اجتماع عظیم بشری در جهان» و... همه و همه از برکات عاشورا، کربلا و خون حضرت ثارالله است. پروفسور «جوآنا گوستاوسون» نایب رئیس دپارتمان مطالعات ادیان و استاد کرسی اسلام‌شناسی دانشگاه لاند سوئد می‌گوید: «پس از گذشت حدود هزار و چهارصد سال از واقعه عاشورا، هنوز چندصد میلیون نفر از مردم جهان سالروز واقعه عاشورا را گرامی می‌دارند و به عزاداری برای این مصیبت می‌پردازند. علت اهمیت دادن به این موضوع به عنوان یک ابرتراژدی تاریخی، فقط به جهت نیاز به تکیه‌گاه غم‌انگیز تاریخی است یا واجد اهمیت گفتمانی برای این جمعیت گسترده در سرتاسر جهان است؟ واقعه عاشورا به کلان‌روایتی فرامذهبی بدل شده است که ابرگفتمانی برای آزادی‌خواهی و ایستادگی در برابر جباریت را برای تاریخ بشر ترسیم کرده است». گفتمان بزرگ مقاومت (متأثر از فرهنگ حماسی عاشورا) رفته رفته همه نهضت‌های آزادیبخش در سرتاسر جهان را به هم پیوند می‌زند. نقطه مشترک همه نهضت‌های آزادی‌بخش در کل جهان، پیروی از فرهنگ حماسی عاشورا است فرهنگی که برای همه آزادی‌خواهان جهان الهام بخش، الگو و وحدت آفرین است. گفتمان مقاومت ملهم از فرهنگ عاشورا در سایه راهپیمایی بزرگ اربعین روز به روز وسیع‌تر و جهانی خواهد شد و انسان‌های تشنه معنویت، آزادی، عدالت و حق‌طلبی را گرد شمع وجود حضرت حسین شهید علیه‌السلام جمع خواهد کرد. امام خامنه‌ای در این‌خصوص می‌فرمایند: «امام حسین علیه‌السلام فقط مختص شیعیان نیست بلکه متعلق به همه مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی و متعلق به انسانیت است و به همین علت ما شاهد حضور غیرمسلمانان نیز در راه‌پیمایی اربعین هستیم». (۲۷ شهریورماه ۹۸). امروز پیش‌بینی و آرزوی خمینی کبیر به واقعیت پیوسته و هسته‌های مقاومت حزب‌الله فراتر از جهان اسلام متأثر از کوثر عاشورا شکل گرفته است: «فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنه‌هایی است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللی به یغما برده‌اند.»، «هیهات که امت محمد - صلی الله علیه و آله وسلم - و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند.»، «به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد - صلی الله علیه و آله وسلم - و امکانات کشور‌های اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌های مقاومت حزب‌الله در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین‌های غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد.» (پیام حضرت امام خمینی به حجاج موسوم به فریاد برائت از مشرکان ۶ مردادماه ۱۳۶۶)

• روزنامه دنیای اقتصاد سرمقاله‌ای با عنوان «کاستی‌های طرح جدید بانکداری» منتشر کرده که به این شرح است:
بخش مهمی از عملیات بانکداری مدرن در دل سامانه‌های نرم‌افزاری و رایانه‌ها رخ می‌دهد. یکی از معاونت‌های بانک مرکزی هم متولی فناوری‌های نو است و نظارت شدیدی بر بانک‌ها در حوزه عملیات بانکداری دیجیتال و پرداخت الکترونیکی دارد. اما در هیچ جای این طرح در این‌باره سخنی گفته نشده است؛ مثلا معلوم نیست مسوولیت بانک‌ها در قبال داده‌های مشتریان چیست، بانک مرکزی تا کجا اجازه دخالت در عملیات الکترونیکی موسسات تحت نظارت را دارد، ضوابط قانونی بانکداری باز را چه کسی تدوین کرده و چه کسی نظارت می‌کند، دو کمیته «سیاست‌گذاری پولی و ارزی» و «مقررات‌گذاری و نظارت بانکی» با چه صلاحیت فنی و تخصصی در حوزه فناوری مالی و بانکداری دیجیتال، تدوین ضوابط خواهند کرد و تقسیم کار میان آن‌ها چگونه است و ده‌ها مورد دیگر. موارد فوق و بسیاری مصادیق دیگر نشان‌دهنده یک اشکال بنیادین این طرح است؛ آن هم تلاش برای منحصر کردن گزینه‌ها و یکسان کردن انتخاب‌ها در صنعتی است که هر روز در آن نوآوری و تغییر رخ می‌دهد. اگر رویکرد این طرح تعیین چارچوب‌های حداقلی و در مقابل، سنگین کردن بار مسوولیت در قبال تخلفات و ریسک‌ها بود خود‌به‌خود بانک‌ها و دیگر نهاد‌های تحت نظارت محتاط می‌شدند. اما این طرح برعکس عمل کرده و ترجیح داده هر چه را مجاز است احصا کند؛ بنابراین خارج این طرح هر چه باشد غیرمجاز خواهد بود. چنین رویکردی، چون نافی نوآوری است محکوم به شکست است.
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: مقاله سرمقاله روزنامه مطبوعات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۲۸۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مبارزه با فساد شعار اساسی دولت

احمد وحیدی وزیر کشور امروز سه شنبه ۴ اردیبهشت در مراسم تودیع و معارفه استاندار مازندران از مازندران به عنوان در گرانبها یاد کرد و گفت: ظرفیت‌های انسانی ارزشمند و بزرگ و مردمان صمیمی و بزرگوار و جریان دانشی قوی دارد.

او با اظهار اینکه جریان معنوی قوی در مازندران وجود دارد، به سابقه ورزشی و علمی استان اشاره کرد و افزود: مازندران استان برجسته و مهم در کشور و پیشران در حوزه اقتصاد کشور است.

وحیدی سفر ۲۰ میلیون گردشگر را از دیگر ظرفیت‌های مازندران برشمرد و گفت: انتخاب استاندار برای این استان کار بسیار مشکلی است تا بتوانیم فردی جامع الاطرافی را انتخاب کنیم.

وزیر کشور عملکرد استاندار سابق مازندران را مطلوب ارزیابی کرد و افزود: استاندار سابق فداکارانه و ایثارگرانه در مازندران خدمت کرده است و خدا را شاکر هستیم که مدیران صبورانه و ایثارگرانه ایستادگی می‌کنند.

وحیدی با عنوان اینکه دشمنان نمی‌خواهند رشد و شکوفایی کشور راببینند، گفت: برخلاف تبلیغات سو معاندان، مدیران باپشتکار، خدوم و ایثارگر در حال خدمت به مردم هستند.

وزیر کشور با اشاره به توفیقات دولت در حوزه‌های مختلف نظیر دیپلماسی اقتصادی، افزود: مبارزه با فساد جزو شعار‌های مهم و اساسی دولت کنونی به شمار می‌رود.

او گفت: مازندران استان بسیار مهمی است و باید فردی را انتخاب می‌کردیم که کار‌های بزرگ شروع شده را در استان دنبال کند از این آقای یوسف نوری را که ظرفیت بزرگی هستند، را انتخاب کردیم.

 

منبع:مهر

باشگاه خبرنگاران جوان مازندران ساری

دیگر خبرها

  • ضرورت شناسایی و تشکیل بانک نخبگان جهت استفاده در پست‌های مدیریتی کشور
  • پزشکیان به اسرائیل: شما که هر روز صدها و هزاران نفر را می‌کشید پس چرا ککتان نمی‌گزد؟ اگر مرد هستید با آنها که مبارزه می‌کنند، بجنگید
  • کتابخانه محل مناسبی برای آموزش حقوق شهروندی به کودکان و نوجوانان است
  • مبارزه با فساد شعار اساسی دولت سیزدهم است
  • مبارزه با فساد شعار اساسی دولت
  • امام گفتند امروز، موضوع‌شناسی هم کار فقیه است!
  • نسخه جدید گروهک نهضت آزادی برای اصلاح طلبان
  • هیچ خط قرمزی در مبارزه با فساد وجود ندارد
  • قاچاق هروئین و شیشه در پوشش باند خانوادگی
  • ناکامی رئیسی در مبارزه با فساد و عمل به وعده‌های انتخاباتی‌اش به روایت میرلوحی /اسم ۲ کارشناس اقتصادی دولت را نام ببرید؟