درخواست ترامپ از مکرون در «بیاریتز» چه بود؟
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۵۳۳۰
روزنامه ایران نوشت: رابطه ایران و امریکا طی یک سال گذشته در سایه امتداد ناخرسندی این کشور از ناکام ماندن در دستیابی به هدفش یعنی ناگزیر کردن تهران به مذاکره مستقیم و در عین حال خودداری از بازگشت به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام به نحوی کجدار و مریز پیش رفته است. واقعیت آن است که دونالد ترامپ پس از شکستن پیمان صلحی که به دشواری به دست آمد، اینک میکوشد بار دیگر تهران را به انجام مذاکره ای دیگر ناگزیر کند اما حالا سطح تنش میان دو کشور تحت تأثیر تحریمهای اعمالی از سوی این کشور تا حدی بالا رفته که هر احتمالی برای مذاکره مستقیم دو کشور تنها از یک طریق ممکن میشود؛ لغو همه تحریمهای امریکا علیه ایران و بازگشت به برجام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این پیش شرطی است که مقامهای بلندپایه ایران برای صدور مجوز گفت وگو پیش پای دولتمردان امریکایی گذاشته و بازی را به زمین صبر خود کشاندهاند. هیچ کاری مهمتر از صبر کردن نیست وقتی بدانید طرف مقابل هیچ استراتژی دیگری برای پایان دادن به بازی جز جنگ یا عقبنشینی از تصمیم اشتباه خود ندارد. ترامپ درک کرده که امریکا در حال از دست دادن زمان است و این اطمینان برای او حاصل شده که دیگر بازیهایی مانند افزایش تحریم یا جنگ روانی نمیتواند هموارکننده دستیابی به هدفی باشد که او اینک برای دستیابی به آن حاضر شده حتی به اقداماتی نامتعارف روی بیاورد.
چه ماجرای سفر ناگهانی چندی پیش وزیر خارجه ایران به «بیاریتز» فرانسه که همزمان با حضور رئیس جمهور امریکا در نشست گروه «هفت» انجام شد، از آن دست رویدادهایی بود که از اشتیاق وصف ناشدنی ترامپ برای دیدار مستقیم با مقامهای ایرانی پرده برداشت. ماجرا از این قرار است که ظریف به اصرار رئیس جمهور فرانسه و همزمان با برگزاری نشست گروه «هفت» راهی «بیاریتز» فرانسه میشود تا از نزدیک در جریان رایزنیهای پاریس با سایر کشورهای حاضر پیرامون عملیات نجات برجام قرار گیرد و در عین حال طرفهای توافق را از آخرین مواضع ایران درباره برجام مطلع سازد. هنگامی که مکرون، رئیس جمهور امریکا را از حضور ناگهانی ظریف در محل برگزاری نشست خبردار میکند و به او اطلاع میدهد که در حال رفتن به ملاقات وزیر خارجه ایران است، ترامپ با پافشاری از مکرون میخواهد که او را همراهی کند. درخواستی که با پاسخ منفی مکرون مواجه میشود. چه او بخوبی میدانست که تهران برای انجام چنین دیداری پیش شرط لغو همه تحریمها را تعیین کرده است و دیدار بدون برنامه و ناگهانی ترامپ با ظریف میتوانست همه محاسبات فرانسه را هم در مسیر مذاکره با ایران بر هم بزند.
حقیقت عریان این است که اشتیاق ترامپ برای ملاقات با یک مقام ایرانی (حتی در سطحی پایینتر) آن هم در زمانی که خواستههای ایالات متحده از سوی ایرانیها برآورده نشده نشان میدهد که ترامپ میخواهد دولتش را از آستانه یک فاجعه دور کند. اینکه او کوشید در «بیاریتز» فرانسه تابوی گفت وگوی مستقیم با مقامهای ایرانی را که پیشتر در ماجرای تماس چند دقیقهای باراک اوباما با حسن روحانی به یک قدمی شکسته شدن رسیده بود، بشکند، ثابت میکند وضعیت بحرانی در پشت پرده چقدر برای او جدی است. اهرم فشار او یعنی تحریمها و سیاست قلدرمآبانهاش به پاسخی مثبت برای دیدار با روحانی نینجامیده و او نتوانسته است موضوع رابطه بحرانی تهران و واشنگتن را با استانداردهای ذهنی خود حل و فصل کند و آن را به برگ برندهای برای دور نخست ریاست جمهوریاش تبدیل کند.
چرا تحریم دوباره؟
اما چرا ترامپ با وجود آشکار شدن همه این ناکامیها همچنان ایران را تحریم میکند؟ او دو روز پیش چند نهاد بانکی ایران، از جمله بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. کاری که بی تردید سایه آن بر دیدارهای دیپلماتیک مجمع عمومی سازمان ملل و برگزاری نشست 1+4 سنگینی خواهد کرد و چه بسا شکاف میان تهران و واشنگتن را عمیقتر سازد. اغلب ناظران بینالملل پاسخ مشترکی به این سؤال میدهند و آن اینکه ترامپ دیدگاه منسجم و تعریف شدهای در سیاست خارجی خود ندارد. هر چند بسیاری از امریکاییها معتقدند سیاستهای کجدار و مریز و پیشبینی ناپذیر ترامپ پایبندی به قواعد گزارهای است که پیشتر توانست پیروزی او را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 امریکا رقم بزند و آن اینکه او بهخلاف کارکشتههای سیاست، «هنر معاملهگری» میداند و این هنر بر اساس یک الگوی ذهنی موسوم به«تئوری مرد دیوانه» برای برهم زدن محاسبات طرف مقابل و وادار کردن او به تسلیم و گرفتن امتیاز استوار است، اما به نظر نمیرسد که سیاست متناقض و سیال این روزهای دولت امریکا در قالب این تئوری جای گیرد. چراغ سبز به معاف شدن شماری از مشتریان نفتی ایران از تحریمهای فرامرزی، کنار گذاشتن جان بولتون، چهره تندروی دولتش، درخواست مذاکره بدون پیش شرط با ایران و در عین حال تحریم دوباره آن در مواجهه با پیش شرط ثابت ایران یعنی لغو همه تحریمها تنها وجوهی از سیاست آشفته و ناکام کاخ سفید را نشان میدهد. سیاستی که وزیر خارجه ایران در پیامی توئیتری با اشاره به تحریمهای جدید علیه ایران، آن را نشانه «استیصال» این کشور خوانده است.
پمپئو دور میز وزرای خارجه مینشیند؟
همه شواهد و قرائن نشان میدهند که امریکا اساساً قصد و توانی برای راهاندازی جنگی دیگر را ندارد و وقتی از تهدید به تقابل نظامی با ایران دم میزند و نشانهای از عقبنشینی ایران مشاهده نمی کند به درخواست مذاکره روی میآورد و پس از مواجهه با مقاومت تهران باز هم تحریم میکند. احتمالاً ترامپ قبلاً فکر میکرده است که تحریم راهی برای واداشتن ایران برای مذاکره مستقیم و برگ برندهای برای انتخاب دوباره او در دور دوم ریاست جمهوری است اما سؤالی که اکنون مطرح است این است: آیا او هنوز هم بر این باور است؟
ایران البته راه مذاکره با نمایندگان امریکایی در هر سطحی را نبسته و اعلام کرده در صورت بازگشت کاخ سفید به توافق هستهای، این امکان برای امریکا وجود دارد که در قالب نشستهای 1+5 با نمایندگان ایران دیدار و گفت و گو کند. حالا بعد از اوج گرفتن تنشهای اخیر بین ایران و امریکا، اولین نشست اعضای برجام در سطح عالی وزرای خارجه به گفته محمدجواد ظریف چهارشنبه پیش رو در نیویورک برگزار میشود. پمپئو در صورتی میتواند دور این میز بنشیند که تصمیم جدید و جدی بگیرد و آب رفته را به جوی برگرداند.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۵۳۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تله تلآویو برای واشنگتن/ آیا اسرائیل، آمریکا را وارد تنش با ایران میکند؟
وزیر خارجه آمریکا گفته واشنگتن به دنبال افزایش تنش با تهران نیست؛ اما از اسرائیل دفاع خواهد کرد. بریتانیا نیز هدف قراردادن پهپادهای ایرانی را توسط نیروهای این کشور تایید کرده؛ اما خواستار خویشتنداری طرفین شده است. در همین حال، کابینه جنگ اسرائیل برای دومین روز متوالی تشکیل جلسه داد. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، این کشور به دنبال آسیبزدن به ایران بدون به راهانداختن یک جنگ تمامعیار است. این شبکه خبری در گزارش خود بعد از جلسه کابینه جنگ، گفت اسرائیل به دنبال هماهنگی واکنش خود با آمریکا است که پیشازاین گفته بود در حمله مستقیم به ایران مشارکت نخواهد کرد.
پیشتر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفته بود که هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا اسرائیل را «متقاعد کند با پاسخ به حمله ایران، تنش را تشدید نکند.» کامرون در گفتگو با شبکه اسکای نیوز گفت: «اگر صبح امروز در اسرائیل نشسته باشید، بهدرستی فکر میکنید که ما محقیم پاسخ دهیم و این کار را هم میکنند. اما ما اصرار داریم که نباید تنش تشدید شود.» بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در کنار فرانسه تلاش کردند تا حمله ایران به اسرائیل را که شب شنبه آغاز شده بود خنثی کنند.
اما افزایش خشونت اسرائیل در جنگ غزه، دولت بایدن را با یکی از بزرگترین چالشهای خود در دورنگه داشتن ایالات متحده از جنگ جدید خاورمیانه مواجه میکند.
بمباران ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق توسط اسرائیل و شهادت یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران و چندین مقام دیگر ایرانی تشدید تنشی بود که اسرائیل آن را آغاز کرد. از نظر برخی دیگر از کارشناسان، علاوه بر تجاوز اسرائیل به سوریه در این عملیات، هدف قراردادن سفارت، حمله مستقیم به ایران بود. در شرایط مشابه اگر ایران سفارت اسرائیل یا امریکا را بمباران کرده بود، پاسخ خشونتآمیز و مرگبار نه تنها انتظار میرفت، بلکه سیاستمداران و مردم دو کشور نیز به طور یکسان خواستار آن بودند.
در ایران نیز احساسات عمومی نقش مشابهی در چنین رویداد ایفا کرد و افکار عمومی خواهان پاسخ مناسب به اسرائیل بودند. شرایطی مشابه فوران احساسات عمومی هنگام حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به سردار سلیمانی که چهار سال قبل انجام شد و حمله ایران بهعین الاسد را به دنبال داشت. این به آن معنا بود که ایران نیاز دارد تا خطوط بازدارندگی خود را برای تقویت اعتبار بینالمللی و همچنین اعتبارافزایی قدرت نظامی در داخل کشور تغییر دهد. در چنین شرایطی اگرچه مقامات عالی کشورمان در استراتژی کلان به دنبال گسترش جنگ نبودند؛ اما ضرورتهای گفته شده، اجرای عملیات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را اجتنابناپذیر کرد.
از این زاویه، تشدید تنش بهعنوان یک راه در نظر گرفته شده برای اسرائیل برای خروج از بنبست جنگ غزه دارای دو نکته مهم است. نکته اصلی تحریک ایران برای ضربهزدن است که میتواند اسرائیل را قادر سازد تا خود را در مقام دفاع نشان دهد و افکار عمومی جهانی را از غزه دور نگه دارد. چنانچه نشانههای این تاکتیک را میتوان در توقف عملیات اسرائیل در شهر رفح مشاهده کرد. عنصر دیگر افزایش احتمال دخالت مستقیم امریکا در درگیری با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، جنگ در خاورمیانه نه تنها بهعنوان موضوعی برای حمله اسرائیل به فلسطینیها دیده میشود، بلکه شامل سایر کشورهای حامی فلسطین نیز خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده میتواند به هر دو روش به درگیری اسرائیل و ایران کشیده شود. یکی از آنها از طریق خواستههای سیاسی در داخل ایالات متحده برای واشنگتن است تا اقدامی مستقیمتر برای دفاع از " اسرائیل" بعد از حمله ایران ترتیب دهد. این گزینه فعلاً با مقاومت بایدن مواجه شده و دولت امریکا اگرچه به حمایت از اسرائیل اذعان کرده؛ اما بهشدت از گسترش درگیریها یا هرگونه پاسخ اسرائیل به عملیات نظامی ایران که شدت آن، ایران را تحریک به پاسخ کند اجتناب میکند.
این در حالی است که به طور همزمان بخشی از افکار عمومی در ایالات متحده که غالباً نزدیک به جمهوریخواهان هستند، ایران را بهخاطر عملیات نظامی در اسرائیل سرزنش میکنند و در صورت گسترش درگیریها بین دو کشور، این احتمال وجود دارد که همچون وضعیت بعد از حمله حماس به اسرائیل، شاهد افزایش انتظارات و توقعات ولو ساختگی و مهندسی شده در افکار عمومی امریکاییها برای حمایت نظامی بایدن از اسرائیل با وجود بیمیلی او در سال انتخابات امریکا باشیم. آنچنان که این واقعیت، اساس بیانیه نماینده ایران در شورای امنیت است که "ایالات متحده مسئول تمام جنایات اسرائیل است. " و این واقعیت که حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق، مانند مسطح کردن محلههای غزه توسط اسرائیل، با هواپیماهای نظامی پیشرفته امریکا انجام شد، تجدید خطوط بازدارندگی از سوی ایران را اجتنابناپذیر کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند جنگ با ایران به دلایل بسیاری به منافع ایالات متحده آسیب میرساند، از جمله هزینههای مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیتهای اقتصادی که بر امریکاییها تأثیر میگذارد، خشم خارجی که منجر به انتقام خشونتآمیز بیشتر میشود. همه اینها تأثیر دیپلماسی را برای جلوگیری از هر گونه تنش معنادار میکند.
اجتناب از چنین جنگی نه تنها مستلزم سیاستگذاری ماهرانه در برخورد تاکتیکی با بحرانها است، بلکه روابط عجیبوغریب با اسرائیل است که ایالات متحده را به وضعیت دشوار و خطرناک فعلی خود کشانده است. ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده باید از تصورات قدیمی در مورد اینکه چه کسی متحد است و چه کسی دشمن است، دور شود و توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. موضوعی که بخش غالب توجهی از کارشناسان امریکایی به دولت بایدن گوشزد میکنند تا از هرگونه قرارگرفتن در تله اسرائیل برای مشارکت این کشور در جنگ تمام با ایران اجتناب کند.
منبع: خبرآنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی