قواعد فقهی وحدت، نیازمند تطبیقهای متناسب با شرایط ویژه هر کشور است
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۹۰۴۸
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، آیتالله احمد مبلغی رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس در نشست علمی «مبانی فقه وحدت اسلامی» در جمع طلاب پاکستانی مقیم قم با اشاره به تفاوت ۲ رشته «کلام وحدت» و «فقه وحدت» گفت: کلام وحدت به اعتقادهای پایهای که به وضعیتهای جعل شده از سوی خداوند برای امت نظر دارد، می پردازد؛ مانند جعل وسطیت که از قرآن «جعلناکم امه وسطا» که در آن، صریحاً سخن از جعل به میان آمده، استفاده می شود و جعل «واحده بودن» برای امت که از آیه شریفه «ان هذه امتکم امة واحدة» استفاده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این در حالی است که فقه وحدت ناظر به رفتارها، فعالیتها و وظایفی است که افراد، مجموعهها و اتباع مذاهب باید در قبال وحدت در پیش بگیرند.
آیتالله مبلغی بیان داشت: نصوصی همچون «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» یا روایاتی که سخن از حرمت خون، آبرو و مال مسلمان به میان آورده است و یا آیه نهی کننده از سوء ظن یا غیبت، در ذیل عنوان منبع برای فقه وحدت جای میگیرند.
وی با اشاره به آیه «انما المؤمنون اخوة» ادامه داد: به نظر میآید این آیه شریفه در زمره کلام وحدت جای میگیرد و ناظر به جعل اخوت از سوی خداوند بین افراد و اعضای امت است.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس در اثبات مدعای خود مبنی بر جعل شدن اخوت خاطرنشان کرد: به این دلیل که آیه شریفه بعد از طرح اخوت بلافاصله سخن از اصلاح بین برادران در صورت اختلاف به میان آورده است و روشن است که بقاء اخوت حتی در شرایط اختلاف حاکی از این است که اخوت یک امر مجعول است که در هر دو حال اختلاف و عدم اختلاف به حال خود باقی می ماند.
وی افزود: این در حالی است که اگر اخوت یک وظیفه فقهی میبود، معنا نداشت در صورت اختلاف، از وجود و تحقق خارجی آن سخن به میان آورده شود.
آیتالله مبلغی با اشاره به اینکه کلامیات وحدت به مثابه زیرساختهایی برای فقه وحدت است تا بر روی آن بنا شود، گفت: اگر بگوییم که اخوت برای اعضای امت از سوی خداوند جعل شده است، باید بپذیریم. وظیفه فقهی مبتنی بر این عقیده، لزوم داشتن عمل برادرانه با یکدیگر (یعنی: تآخی) است.
وی با بیان اینکه وحدت اسلامی یکی از پروژههای بزرگ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است، ادامه داد: ما باید بدانیم که وحدت و قواعد فقهی آن در کشورهای مختلف مثل پاکستان، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و ... به دلیل وجود شرایط بومی هر کشور و منطقه، نیازمند به تطبیقهای متناسب با شرایط ویژه آن کشور است.
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس ابراز داشت: فضلا و فرهیختگان هر کشور باید شرایط ویژه آن کشور را از حیث مناسبات و روابط بررسی و بعد از آن با رجوع به اصول وحدت، نسخههای متناسب را برای کشور خود شناسایی و طراحی کنند.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۹۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار روزنامه جمهوری اسلامی درباره اختلاف میان ایران و کشورهای عربی
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به تحلیل سیاست های خارجی ایران پرداخت.
این روزنامه نوشت: نمیخواهیم بگوئیم وضعیت به وجود آمده فقط نتیجه اشتباهات جمهوری اسلامی ایران است. در طرف مقابل، توطئههای زیادی وجود داشت که تحمیل جنگ بر ایران توسط صدام با دستور آمریکا و حمایت سران چند کشور عربی یکی از آنها بود. با اینحال، مسئولان نظام جمهوری اسلامی اگر با درایت بیشتر عمل میکردند میتوانستند توطئهها را خنثی کنند و روابط ایران با دولتهای عربی را به نقطهای از همزیستی دوستانه برسانند که معادلات سیاسی منطقه بطور کلی به گونهای دیگر و کاملاً به نفع ملتهای مسلمان باشد و آمریکا و صهیونیستها امکان تحقق اهدافشان را نداشته باشند.
ایران، به تنهائی به اندازه اکثر کشورهای عربی امکانات مادی، ثروتهای زیرزمینی، سرزمین متنوع، جمعیت مستعد و جاذبههای منحصر به فرد دارد. انقلاب اسلامی با آرمانهای اعلام شدهاش میتوانست این جاذبهها را چند برابر کند و راه را برای وحدت توصیه شده در قرآن میان مسلمین هموار نماید. این همبستگی با توجه به نگاه باز و عمیقی که اسلام دارد میتوانست فراتر از مسلمین باشد و پیروان تمام ادیان را در منطقه و سپس در سایر نقاط شامل شود و اهداف بسیار بلندی را محقق سازد.
در اواخر دهه ۷۰ و اوائل دهه ۸۰ حرکت موفق و تاثیرگذاری در این زمینه توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت. او با اینکه در آن زمان رئیس جمهور نبود، با نفوذی که به خاطر شخصیت بینالمللی و دوراندیشی ستودنی داشت توانست بسیاری از زنگارهای به وجود آمده تا آن زمان را بزداید و گامهای بلندی برای نزدیک ساختن دولتهای منطقه با ایران بردارد که در راس آنها عربستان سعودی بود.
این حرکت بلافاصله به افزایش قیمت نفت که با توطئه غرب به زیر ۵ دلار رسیده بود منجر شد. عربستان که قرار بود میزبانی سران سازمان کنفرانس اسلامی را عهدهدار باشد به نفع ایران کنار رفت، پادشاه این کشور و بسیاری از روسای جمهور و سران کشورهای عربی و اسلامی برای شرکت در این کنفرانس به تهران آمدند و فصل جدیدی در روابط جمهوری اسلامی با این کشورها آغاز شد.
همین سیاست اگر ادامه پیدا میکرد، امروز رژیم صهیونیستی اینهمه نفوذ در کشورهای عربی نداشت، دولتهای عربی در برابر جنایات بیسابقه این رژیم در غزه منفعل و تماشاچی نبودند و ایران میتوانست به عنوان محور تصمیمساز در منطقه اقدام به جریان سازیهای سرنوشتساز کند.
متاسفانه افراطیون داخلی که همواره مصالح مردم و منافع ملی کشور را قربانی قدرتطلبیهای خود میکنند، با توسل به انواع ترفندها ازجمله به آتش کشیدن سفارت عربستان و جریانسازیهای تبلیغاتی و سیاسی مانع استمرار سیاست تحکیم روابط میان ایران و دولتهای عربی شدند و زمینه را برای گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه فراهم ساختند.
این وضعیت نزدیک به یک دهه ادامه پیدا کرد و در این مدت طولانی آمریکا و صهیونیستها به هرچه خواستند دست یافتند و ضررهای هنگفتی متوجه ایران و جریانهای همسو با ایران شد. قطعاً اگر سیاست ابتکاری آیتالله هاشمی رفسنجانی ادامه مییافت، امروز رژیم صهیونیستی جرات ارتکاب اینهمه جنایت در غزه را نداشت.
صهیونیستها در ۶ ماه و نیم اخیر با جنایاتی که در غزه مرتکب شدند نشان دادند که شایستگی حاکمیت در هیچ قالب و قوارهای را ندارند و چیزی بیش از یک مشت جنایتکار دورهگرد نیستند. این غده سرطانی که خاورمیانه را به جنگ و ناآرامی مبتلا کرده نمیتواند سرنوشتی غیر از زوال داشته باشد. زوال رژیم صهیونیستی به دو طریق میتواند اتفاق بیفتد، نظامی و دیپلماسی. تردیدی نیست که طریق دیپلماسی، هم امکانپذیر است و هم کمهزینه. برای نجات یافتن منطقه از شر صهیونیستها عاقلانهترین راه اینست که دولتهای عربی و اسلامی در یک جبهه متحد و مستحکم به صورت جدی فعال شوند و با تلاشهای مضاعف و برنامهریزی دقیق و متکی به تفکر جمعی به سوی این هدف مقدس به پیش بروند.
برای رسیدن به این مقصود قطعاً به قدرت دفاعی و پشتوانه مردمی نیاز است. خوشبختانه ملتهای مسلمان همگی در نهایت آمادگی برای حمایت از چنین طرحی هستند و قدرت دفاعی نیز در عین حال که تقویت میشود باید تحت امر دیپلماسی باشد و در این عرصه، دیپلماسی باید حرف اول را بزند.
شکلگیری چنین جبهه متحدی با دشواریها و کارشکنیهای زیادی مواجه خواهد شد، ولی قطعاً امکانپذیر است. جمهوری اسلامی ایران میتواند با تکیه بر دیپلماسی فعال در این زمینه پیشقدم شود. پیشتازی در این عرصه یک جهاد بزرگ است که، چون ملتها را به همراه دارد میتواند به نتیجه برسد.