دلیل لحن ترامپ درباره ایران؟
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۰۹۴۸۵
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «صادق زیبا کلام» می نویسد: گرایشهای دیگر البته چندان مطمئن نیستند که آمریکاییها به معنای واقعی کلمه، فقط به دلیل قدرت نظامی ایران، خویشتنداری را در دستور کار قرار دادهاند. صرفنظر از صحت هریک از دو دیدگاه، واقعیت آن است که به نظر میرسد واشنگتن چندان اصراری ندارد که سطح درگیری را افزایش دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از زمانی که سلسله «سوانح» خلیج فارس در بندر فجیره آغاز شد تا امروز، واکنش آمریکاییها کوتاهآمدن و مماشات بوده تا موضعگیری تند و خصمانه. حتی زمانی که ایران پهپاد پیشرفته آنان را سرنگون کرد، بازهم آمریکاییها واکنش تندی نشان ندادند. آخرین فقره هم که حوثیهای یمن مسئولیت حمله به تأسیسات نفتی سعودیها را پذیرفت، بازهم اتهامزنی آمریکا و سعودیها به ایران نتوانست منجر به بروز واکنش جدی از سوی ایالات متحده شود.
کم نبودند کسانی که تصور میکردند این بار ترامپ واکنشی جدیتری نشان خواهد داد اما او همچنان همان سیاست کوتاهآمدن را ادامه داد. البته واشنگتن هربار سروصداهای زیادی به راه انداخته و انگشت تهدید و اتهام را به سمت ایران نشانه رفته اما در نهایت از حرف و تهدید فراتر نرفته است. این دیدگاه در رسانههای رسمی اعلام شده که واشنگتن متوجه شده هر حرکت نظامی علیه ایران صرفا محدود به درگیری میان دو کشور نخواهد شد بلکه از دریای مدیترانه یعنی سوریه و لبنان تا یمن و عربستان، خلیج فارس تا افغانستان را هم درگیر خواهد کرد. قطعا دغدغههای نظامی برای ترامپ مطرح است. درعینحال نگارنده معتقد است پای ملاحظات دیگر هم در میان است.
نخست آنکه دو جنگ قبلی آمریکا در افغانستان و عراق خاطرات بدی در ذهن بسیاری از آمریکاییها برجای گذاشته است. یقینا اگر همین امروز نظرسنجی شود، کسر قابلتوجهی از مردم آمریکا با آغاز جنگ سومی در منطقه از سوی آمریکا با ایران مخالفت خواهند کرد. نکتهای که نانسی پلوسی، رئیس دموکرات کنگره هم به آن اشاره کرده است. ترامپ نیک میداند اگر درگیری نظامی طولانی و تلفات انسانی و ضایعات جنگ گسترده شود، نارضایتی آمریکاییها به طریق اولی افزایش خواهد یافت.
ثانیا کم نیستند آمریکاییها و اروپاییهایی که بحران فعلی را ناشی از خروج ترامپ از برجام میدانند. در نتیجه مسئولیت جنگ را هم بیشتر به پای واشنگتن خواهند گذاشت تا ایران. بنابراین درگیری نظامی میتواند شانس موفقیت ترامپ را در انتخابات آبان سال آینده به خطر بیندازد. دلیل بعدی که باعث میشود ترامپ اصراری برای درگیری نظامی با ایران نداشته باشد، فشار تحریمها بر اقتصاد ایران است.
بهعنوان یک تاجر موفق، ترامپ به دنبال یک گزینه کمهزینهتر برای رویارویی با ایران است. گزینه نظامی یقینا کمهزینه نخواهد بود. درحالیکه تحریمها اگرچه به زمان بیشتری نیاز دارند، اما از نظر هزینه بسیار ارزانتر از گزینه نظامی برای آمریکا تمام خواهد شد؛ ملاحظهای که برای متحدان آمریکا در خلیجفارس اهمیت خیلی بیشتری هم پیدا میکند. برخلاف گزینه نظامی که هزینه آن هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی بالاست، به علاوه ممکن است شانس موفقیت انتخاب مجدد ترامپ را به خطر بیندازد، گزینه تحریمها و متوقفکردن رشد اقتصاد ایران عملا هزینهای برای آمریکا ندارد و لطمهای هم از منظر سیاسی به ترامپ وارد نمیکند.
ترامپ امیدوار است نیازی به جنگ نداشته باشد و با صرف فشارهای اقتصادی از طریق تحریمها، ایران را به پای میز مصالحه بکشاند. آنچه مشخص است تحریمها تاکنون نتوانستهاند ما را پای میز مذاکره بکشانند؛ بنابراین به جای رفتن به سمتوسوی گزینه نظامی، ترامپ ترجیح میدهد بر فشار تحریمها بیفزاید. در اوج بحران حمله به آرامکو که همگان منتظر واکنش ترامپ بودند، او در حقیقت به جای رفتن به سمتوسوی واکنش نظامی که بسیاری منتظر بودند، مجددا از فشار اقتصادی و تحریم تکراری بانک مرکزی، بهعلاوه صندوق توسعه ملی سخن گفت. هر یک از «سوانحی» که در چند ماه گذشته اتفاق افتادند میتوانستند آتش جنگ و درگیری نظامی میان ایران و آمریکا را برافروزند، اما ترامپ مماشات کرده و آرام از کنار برخورد و درگیری نظامی گذشته است.
با این حال، معلوم نیست چنین وضعیتی تا کجا تداوم داشته باشد. اگر اتفاقات بزرگتری در منطقه بیفتد یا ترامپ از بابت انتخابات سال آینده اطمینان بیشتری پیدا کند یا اساسا احساس کند تحریمها و فشار اقتصادی چندان ایران را به پای میز مذاکره نمیکشاند، در آن صورت ممکن است شرایط فعلی میان دو کشور تغییر کند و وارد فضاهای جدیدتری شود.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: دونالد ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۰۹۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریم جدید برای ایران؛ فیک یا واقعی؟
پس از پاسخ پهپادی و موشکی ایران به جنایات رژیم صهیونیستی، تلاشهایی از سوی برخی کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و انگلیس برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران آغاز و ادعاهایی در این باره اعلام شد.
به گزارش تسنیم ، منابع آگاه اعلام کردند که در پی حملات پهپادی و موشکی ایران به رژیم صهیونیستی در پاسخ به جنایات این رژیم، مقامات اتحادیه اروپا در حال مذاکره برای اعمال تحریمهای اقتصادی جدید علیه ایران هستند و در عین حال تلاش میکنند برای جلوگیری از رویارویی مستقیم بین جمهوری اسلامی و اسرائیل، از تمام کانالهای دیپلماتیکی که با تهران دارند، استفاده کنند.
همچنین «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا گفت که واشنگتن طی روزهای آتی تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال خواهد کرد. او گفت که این تحریمها برنامه موشکی و پهپادی و سازمانها و نهادهایی را که از سپاه پاسداران و وزارت دفاع ایران پشتیبانی میکنند، در بر خواهد گرفت و واشنگتن انتظار دارد متحدانش نیز از این اقدام آمریکا پیروی کنند.
البته برآوردها نشان میدهد دست آمریکاییها و اروپاییها برای تحریم اقتصادی ایران چندان باز نخواهد بود، به بیانی دقیقتر شدت تحریمهای وضعشده در طول این سالها خصوصاً از دهه ۹۰ به بعد در بالاترین سطح خود بوده است و اقتصاد ایران تابآوری و روشهای دورزدن این تحریمها را بهخوبی آموخته است. از طرفی با توجه به رشد قیمت نفت بعد از بحران کرونا و همچنین نیاز کشوری بزرگ و صنعتی همچون چین به نفت ایران، یکی از موانعی است که دست آمریکاییها را برای کاهش فروش نفت ایران بیشتر از گذشته میبندد.
رویترز در این باره مینویسد: پاسخ موشکی و پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی احتمالاً باعث نمیشود دولت بایدن تحریمهای شدیدتری علیه صادرات نفت این کشور وضع کند و دلیل آن نگرانی نسبت به بالا رفتن قیمت نفت و عصبانی کردن چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران است.
درباره اینکه تهدیدهای اخیر مبنی بر اعمال تحریمهای جدید علیه ایران بهویژه در حوزه اقتصاد چقدر واقعی یا فیک است، با برخی کارشناسان حوزه مالی و اقتصاددانان گفتگو کردیم.
آلاسحاق: جنبۀ روانی تحریم بیشتر از جنبۀ عملیاتی آن استیحیی آلاسحاق رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق با اشاره به تابآوری بالای اقتصاد ایران در مقابله با تحریمها گفت: موضوع تحریم برای اقتصادی ایران پدیدهای جدید نیست و حدود ۴۰ سال است که بهاشکال مختلف اقتصاد ایران با تحریمها دست و پنجه نرم میکند.
وی ادامه داد: در شرایطی تحریمها اثرگذاری خواهند داشت که تحریمکننده و تحریمشونده اقتضائاتی داشته باشند. در شرایط فعلی نه ایالات متحده در شرایطی است که بتواند تحریمهای مؤثری علیه ایران وضع کند و نه کشور ما برای دور زدن تحریمها دست و پا بسته باشد، البته طبیعی است که تحریمها هزینۀ ما را بالا میبرد، اما اینکه اقتصاد کشور را فلج کند، هرگز اتفاق نمیافتد.
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق گفت: یک زمان یک کار پژوهشی در یکی از ارگانها انجام شد، که ضریب اثر تحریم در اقتصاد ایران را ۳۰ درصد محاسبه کرد، یعنی با وضع تحریمها ما ۳۰ درصد گرانتر زندگی میکنیم، اما به این نکته نیز باید توجه داشته باشیم که در چنین شرایطی که قیمت نفت بالاست و نیازها به نفت ما در جهان افزایش یافته است، حتی در حوزه تحریم نفتی هم آمریکاییها چندان قدرت عمل نخواهند داشت.
وی افزود: بهنظر میرسد صحبت از افزایش تحریمها، بیشتر بازی روانی است و چندان جنبۀ عملیاتی نخواهد داشت.
شاکری: احتمال کاهش واردات نفت ایران توسط چین بعید استمجید شاکری، کارشناس اقتصادی نیز در اظهارنظری، با اشاره به نیاز چین به نفت ایران گفت: بعید است آمریکاییها بتوانند چینیها را تحت فشار قرار دهند تا واردات نفت از ایران را کاهش دهند و نفت کمتری از ایران بخرند.
وی اضافه کرد: نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که چینیها اگر وابستگی خود به نفت ایران را کاهش دهند، مجبور میشوند از دیگر صادرکنندگان نفت که در رأس آنها روسها قرار دارند، نفت بخرند، این در حالی است که وابستگی نفت چینیها به روسها، آن هم در شرایطی که ممکن است در انتخابات ریاستجمهوری پیشِروی آمریکاییها، موازنه قدرت در آمریکا تغییر کند و بهدنبال آن مراودات آمریکاییها با روسها تغییر کند، ریسک بزرگی برای طرف چینی محسوب میشود.
شاکری افزود: البته بهلحاظ فنی هم ممکن است آمریکایی بتوانند با فشاری که بر کانالهای درهمی در امارات وارد میکنند، در مبادلات ارزی ما اخلال ایجاد کنند، اما بههرحال در فروش نفت بعید است اتفاق خاصی رخ دهد.
براتی: ظرفیتی برای فشار مجدد از مسیر تحریم برای آمریکاییها وجود نداردمسعود براتی دیگر کارشناس اقتصادی با اشاره به اشباع ظرفیت تحریمها برای ایجاد چالش برای اقتصاد ایران گفت: آمریکا و متحدین، ظرفیتی برای اعمال تحریم بیشتر نخواهند داشت، از سال ۲۰۱۹ به این سمت، سقف اعمال تحریم برای ایران پر شده است.
وی یادآور شد: استیون ترنر منوچین وزیر خزانهداری آمریکا در اظهارنظری در همان سالها، بر این ادعا صحه گذاشت که اعمال تحریمها برای ایران به سقف رسیده است و تحریم جدید که بعد نوینی برای ایران داشته باشد وجود ندارد، بهطورکلی بهنظر میرسد تمام دغدغۀ یک سال آخر ترامپ و ۴ سال بایدن، پیدا کردن راهی برای محدود کردن فروش نفت ایران است، که البته چندان موفق نبودند.
براتی گفت: ۲ دلیل عمده برای عدم موفقیت آمریکاییها در اعمال محدودیت برای فروش نفت ایران وجود دارد؛ دلیل اول این است که تغییرات ژئوپولیتیک در دنیا و رفتارهای بازیگران بزرگی، چون چین بر عدم همراهی حداکثری با آمریکاییها است و تعاملات سیاسی سطحبالا میان ایران و چین در سالهای اخیر. دلیل دیگر نیز تابآوری بالای سازوکارهای ایران برای فروش نفت نسبت به ابزارهای تحریمی آمریکاییها است.
وی ادامه داد: سازوکارهای فروش نفت ایران به چین (نوع فروش، نحوه جابهجایی، نحوه تسویه و...)، نسبت به سالهای ۹۶ـ۹۷ که ذیل توافق بود، بهگونهای است که عملاً آمریکاییها خیلی نمیتوانند برای آن محدودیت قائل شوند.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: جدا از این موارد، یک راه دیگری برای اعمال فشار بهجهت کاهش فروش نفت ایران میماند که آن هم توقیف نفتکشها است که این روش نیز با توجه به حتمی بودن اقدام متقابل ایران در توقیف کشتیهای طرف مقابل، روشی نیست که آمریکاییها و متحدانش در دستور کار قرار دهند.
حسنخانی: بررسی لیست تحریمها از ۲۰۰۵ به این سمت نشان از عدم ظرفیت جدید برای اعمال تحریمها داردحسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی با اشاره به بررسی لیست تحریمها از سال ۲۰۰۵ به این سمت و همچنین تحریمهایی که در دوران ریاستجمهوری ترامپ وضع شد، گفت: آمریکاییها دیگر ابزاری برای نگهداشتن تحریمها ندارند، بهعنوان مثال آنها پتروشیمیهای ما را تحریم کنند و تحریمهای ثانویه هم برقرار باشد. در شرایطی که واسطهها یا همان تراستی که وجود دارند این تحریمها نمیتوانند مانع از صادرات ما شوند و صرفاً هزینهها را کمی بالا خواهند برد. وی ادامه داد: ساختار تحریمی آمریکاییها ظرفیت جدید ندارد که آنها بخواهند بر آن بیفزایند، اما نکتهای که هست این است که آنها با لابیگری توسط برخی از انجمنهایی که دارند به تجار و شرکتهایی که با ما کار میکنند پالسهای تهدیدآمیز میدهند.
این کارشناس اقتصادی گفت: علاوهبر این انجمنها، دیپلماتهای آمریکایی نیز در ملاقات با برخی مقامات کشورها، پالسهایی به آنها میدهند که؛ «با ایرانیها همکاری نکنید.»، بهعنوان مثال یک توافقنامه مالیاتی میان ما و کشور عراق حدود ۲۰ سال بود که بهواسطه همین لابیگریهای آمریکاییها به تعویق افتاده بود تا بالاخره در سال گذشته به امضای طرفین رسید. حسنخانی اضافه کرد: بنابراین میتوان گفت ما از تحریمهای جدید آسیبی نخواهیم دید بلکه این لابیگریها ممکن است برای ما چالش ایجاد کند که مشخصاً با یک دیپلماسی فعال قابل مدیریت است، بهعنوان مثال فروش نفت ما هماکنون به ۱.۸ میلیون بشکه میرسد و وضعیت وصول این درآمدها نیز در شرایط مطلوبی است که مشخصاً از ناکارآیی تحریمها در محدود کردن فروش نفت ما حکایت دارد.
طاهر رحیمی: تحولات نشان میدهد نقش ایران در تأمین نفت چین کمرنگشدنی نیستطاهر رحیمی، دیگر کارشناس اقتصادی گفت: سه دلیل وجود دارد که بهنظر میرسد با توجه به این سه دلیل چین مشتری نفت ایران باقی خواهد ماند؛ دلیل اول این است که روسیه بهعنوان یکی از رقبای ایران در صادرات نفت، بیش از این نمیتواند به امنیت مسیر انتقال نفت خود به چین اتکا کند، چرا که این مسیر از کانال سوئز و تنگه بابالمندب میگذرد که با توجه به درگیری انصارالله یمن با کشتیهای اسرائیلی از امنیت بالایی برخوردار نیست.
وی ادامه داد: دلیل دیگر این است که چینیها برای مازاد حساب جاری خود، بهدنبال سرمایهگذاری در سایر کشورها هستند، اینکه چینیها مشتری نفت ایران بمانند در واقع ریسک نکول را برای آنها بهشدت کاهش خواهد داد که این امر نیز به این موضوع کمک خواهد کرد که آنها همواره علاقه به خرید نفت از ایران داشته باشند، بنابراین بهعنوان مثال با چنین شرایطی ریسک سرمایهگذاری در ایران برای کشوری همچون چین نسبت به سرمایهگذاری در پاکستان یقیناً کمتر است. به گزارش تسنیم، این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: نکتۀ دیگر هم این است که بهنظر میرسد ظرفیت صادرات نفت روسیه به شرق آسیا تا سال ۲۰۲۲ عملاً اشباع شده است و بعید است آنها ظرفیتی برای صادرات بیشتر داشته باشند.