Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرناپلاس، سالمندی، ترکیب جمعیتی جامعه را تغییر می‌دهد و بر اقتصاد اثر می‌گذارد. این اثرگذاری بسیار گسترده است؛ از پایداری نظام بازنشستگی گرفته تا بازار مسکن. این تغییرات جمعیتی، بر جنبه‌های مختلفی از فعالیت‌های اقتصادی اثر می‌گذارد. افزایش نسبت جمعیت سالمندان، بر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه، تأثیر منفی دارد، پایداری نظام بازنشستگی را متأثر می‌کند و سهم مخارج بهداشت و درمان و بخش‌های مربوط به آن را در تولید ناخالص داخلی افزایش می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سالمندان در مقابل جمعیت جوان

مهم‌ترین مسیر تأثیرگذاری این تغییرات جمعیتی بر اقتصاد، از بازار و نیروی کار می‌‎گذرد. نیروی کار، بیشتر عمر می‌کند، افق برنامه‌ریزی‌هایش طولانی‌تر می‌شود و وضعیت پس‌اندازش تغییر می‌کند: تمایل جوانان به دریافت وام بیشتر می‌شود؛ در حالی که بازنشستگان، پس‌اندازشان را افزایش می‌دهند تا بتوانند سطح مصرف خود را برای افق زمان طولانی‌تری تضمین کنند.

این دو گروه، تصمیمات متفاوتی نیز در رفتار مصرفی و پس‌انداز خود دارند. به دلیل ویژگی‌های خاصی که به عامل سن، بین دو گروه جوان و سالمند به‌وجود می‌آید، حساسیت آنها نسبت به شرایط پولی نیز متفاوت است. مطالعه جدیدی که توسط صندوق بین‌المللی پول منتشر شده، نشان می‌دهد سالمندی، کارایی سیاست‌های پولی را کاهش می‌دهد.

آثار اقتصادی جمعیت

در ادبیات اقتصادی، دو دیدگاه کلی درباره تأثیر جمعیت بر اقتصاد وجود دارد. در برخی نظریات، افزایش نرخ رشد جمعیت، تولید سرانه و به‌نوعی رفاه اقتصادی را کاهش می‌دهد. این در حالی است که نظریات دیگری رشد اقتصادی را تابع مستقیمی از رشد جمعیت می‌دانند. اما نظریه رشد درون‌زا، جمعیت را به‌عنوان یک متغیر از پیش تعیین‌شده در نظر نمی‌گیرد، بلکه اثبات می‌کند تغییر جمعیت، با تحولات اقتصادی همراه می‌شود.

کیفیت جمعیت و ساختار آن نیز اقتصاد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مواردی مانند سلامت، آموزش و مهارت از جمله ویژگی‌های کیفی جمعیت هستند و شواهد نشان می‌دهد عملکرد بهتر در این شاخص‌ها، عملکرد اقتصادی کشور را نیز بهبود می‌دهد.

سالمندی چگونه با سیاست‌های پولی مرتبط می‌شود؟

موضوعی که درباره آثار سالمندی کمتر به آن پرداخته شده، تأثیری است که بر بانک‌های مرکزی می‌گذارد. شاید در نگاه اول نتوان ارتباط مشخصی بین سالمندی و سیاست‌های پولی پیدا کرد، ولی مطالعات نشان می‌دهند بانک‌های مرکزی دنیا، نباید از روندهای جمعیتی غافل شوند و اینجاست که رابطه بین جمعیت و سیاست‌های بانک مرکزی مورد توجه قرار می‌گیرد.

با کاهش نرخ باروری و کاهش عرضه نیروی کار، بنگاه‌های اقتصادی در موقعیت جدیدی قرار می‌گیرند؛ آنها با کاهش تقاضا مواجه می‌شوند، بنابراین به‌تدریج سرمایه‌گذاری و همین‌طور، قیمت تولیدات خود را کاهش می‌دهند و در میان‌مدت، به‌جای جذب سرمایه‌ فیزیکی، نیروی کار بیشتری استخدام می‌کنند. افزایش ظرفیت آزاد نیروی کار، نوسانات دستمزدهای واقعی و واکنش آن به شوک‌های کوتاه‌مدت را افزایش می‌دهد. همزمان با کمبود نیروی کار، دستمزدهای واقعی افزایش می‌یابند و تورم به سطح پایدار خود بازمی‌گردد.

اینجاست که بانک مرکزی وارد عمل می‌شود. در حالت عادی و زمانی که نسبت جمعیت جوان در جامعه بیشتر است، سیاست‌گذار تلاش می‌کند آثار مخرب افزایش تورم را به حداقل برساند، ولی این بار، کاهش تورم است که برای اقتصاد، مسئله‌ساز شده است. شاید درک این موضوع در ایران که نرخ تورم آن در دوره‌های مختلف یا صعودی بوده یا در سطوح بالاتری نسبت به سایر کشورها قرار داشته، چندان آسان نباشد، اما در آینده، روندهای جمعیتی، ایران را شبیه به ژاپن امروز خواهند کرد.

بانک مرکزی با آثار سالمندی مقابله می‌کند

در شرایط فوق، بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می‌دهد تا آثار ناشی از کاهش تورم را جبران کند و به قول معروف، کمک کند تا چرخ اقتصاد، بچرخد. اما این تصمیم، چگونه سایر بخش‌های اقتصاد را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ با افزایش نرخ بهره، بنگاه‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری را به تأخیر می‌اندازند. از طرف دیگر، خانوارها نیز به افزایش پس‌انداز روی می‌آورند. اما چرا در چنین جامعه‌ای سیاست‌های پولی، کارایی کمتری نسبت به یک جامعه جوان دارند؟

 تصمیم بانک مرکزی، تأثیر متفاوتی بر گروه‌های جمعیتی می‌گذارد؛ جمعیت در سن کار با هزینه بیشتری مواجه می‌شود و جمعیت بازنشسته، درآمد بیشتری کسب می‌کند. از این رو، تغییر نرخ بهره پیامدهای متفاوتی برای این دو گروه جمعیتی خواهد داشت: نرخ بهره بالاتر، هزینه بیشتری به جوانانی که زیر بار قرض و وام هستند، وارد می‌کند و در عین حال، درآمد بالاتری برای بازنشستگان ایجاد می‌کند. چرخ اقتصاد که قرار بود با افزایش نرخ به حرکت درآید، حرکت خود را به‌کندی ادامه می‌دهد و با اینکه در بلندمدت، اقتصاد را به مسیر پایدار خود هدایت می‌کند، اما در کوتاه‌مدت، کارا نیست.

سالمندی چقدر به اقتصاد ایران نزدیک است؟

در حال حاضر جمعیت زیر ۱۵ سال ایران در حال کاهش و جمعیت نیروی کار در حال افزایش است. اگر شاخص‌های جمعیتی ایران، روند فعلی خود را ادامه دهند، پیش‌بینی می‌شود مرحله بعدی برای اقتصاد ایران، پنجره جمعیتی باشد و پس از گذشتن این مرحله، سهم جمعیت سالخورده، افزایش یابد.

نسبت وابستگی جمعیت کشور در سرشماری سال ۱۳۹۵، افزایش یافته است. این شاخص با استفاده از نسبت جمعیت خارج از سن فعالیت، به جمعیت فعال، اندازه‌گیری می‌شود. مرکز آمار ایران، این شاخص را با استفاده از آمارهای سرشماری نفوس و مسکن، محاسبه می‌کند.

شاخص دیگری که می‌توان با آن وضعیت جمعیتی کشور را بررسی کرد، نسبت سالخوردگی است که از تقسیم جمعیت بالای ۶۰ سال به جمعیت کمتر از ۱۵ سال به دست می‌آید. نسبت سالخوردگی، از سرشماری سال ۱۳۷۰ در حال افزایش بوده که ادامه این روند به‌معنای تعداد بازنشستگان بیشتر و احتمالاً، بار تکفل بالاتر برای نسل‌های بعدی است.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: جامعه اقتصاد بازنشستگی رشد بهداشت و درمان نیروی کار پول ادبیات رشد اقتصادی بانک مرکزی تورم ایران ژاپن درآمد بازنشستگان اقتصاد ایران شاخص اقتصاد ایران بانک مرکزی سالمندی سیاست پولی و مالی ترکیب جمعیتی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۱۴۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک پیش‌بینی تکان‌دهنده از وضعیت تورم در ایران

به گزارش صدای ایران،احمد حاتمی یزد، کارشناس اقتصادی با تاکید بر این نکته که اقتصاد ایران درگیر بحران جدی ریزش ارزش پول ملی است، گفت: متاسفانه در چهار دهه اخیر ارزش پول ملی در ایران ۱۰ هزار برابر کاهش یافته است. معنای این اتفاق در حقیقت ریزش قدرت خرید مردم است.

وی گفت: اتفاقاتی زنجیروار زمینه را برای بروز این بحران مهیا کرده است. عامل مهم این اتفاق یعنی ریزش ارزش پول ملی، افزایش شدید نرخ تورم است و رشد تورم نیز ریشه در افزایش نقدینگی دارد. به عبارت دیگر دولت‌ها در ایران سیاست پرداخت درستی ندارند و با پیش‌بینی هزینه‌های غیرضروری در بودجه، موجب بروز ناترازی و ایجاد کسری در بودجه می‌شوند. این اتفاقات نیز دست به دست هم می‌دهد و چنین شرایط نامساعدی را ایجاد می‎کند

بانک مرکزی باید مستقل باشد
حاتمی یزد تاکید کرد: وقتی درآمد و هزینه تطابقی با هم ندارند، دولت بانک مرکزی را مجبور به چاپ پول می‎کند و در نتیجه پول بدون پشتوانه را راهی اقتصاد می‌کند. اگر کالا‌ها و خدمات همپای تورم در اقتصاد رشد می‌کرد چنین بحرانی به وقوع نمی‌پیوست، اما متاسفانه شرایط تولید در بخش کالا و خدمات در ایران شرایط بسیار ناگواری است.

بیشتر بخوانید:پیش‌بینی‌ها از بدتر شدن وضعیت اقتصاد ایران حکایت دارد/ ریال همچنان زیر تیغ

او تورم را گرفتن مالیات از فقرا و دادن پول و امکان به ثروتمندان دانست و گفت: در این فضا طبقه متوسط در حال از بین رفتن است. متاسفانه شکاف طبقاتی در حال عمیق شدن است. افراد به صرف نداشتن خانه، هر روز بیشتر از روز گذشته در فشار و تنگنا قرار می‌گیرند.

ام‌الفساد اقتصاد چیست؟
حاتمی یزد با تاکید بر اینکه تورم بی هیچ اغراقی ام‌الفساد جامعه است، گفت: بالا رفتن تورم و کاهش قدرت خرید افراد را ناگزیر به داشتن شغل دوم و سوم می‌کند در نتیجه کار‌ها درست پیش نمی‌رود و بحران پدیدار می‌شود. حتی من معتقدم پایین بودن بهره‌وری و فساد اداری و قاچاق و .. تا حدی به معضل تورم در کشور مرتبط است. در شرایط فعلی همه چیز در خدمت طبقه بسیار ثروتمندی است که جمعیت اندکی دارند، اما از همه‌ی مواهب برخوردارند. واقعا شرایط امروز ایران مصداق ضرب‌المثل قدیمی شده که از نخورده می‌گیرند و به خورده می‌دهند، چون همان طور که گفتم تورم مالیاتی است که به فقرا فشار می‌آورد.

او مسئولیت اصلی بانک مرکزی را پیشگیری از تورم دانست و گفت: وقتی بانک مرکزی مستقل نیست، وضعیتی مثل وضعیت ایران پدیدار می‌شود چرا که دولت بانک مرکزی را مجبور با چاپ پول می‌کند و در نهایت تورم به مردم تحمیل می‌شود. آن وقتی ما می‌شنویم که رییس کل بانک مرکزی نسبت به تضعیف حکمرانی ریال در اقتصاد اعتراض دارند.

او در جواب این پرسش که نرخ تورم در سال جاری به نظر شما به هدف دولت یعنی بازگشت به کانال بیست تا سی درصد نزدیک خواهد شد یا خیر؟ گفت: نه تنها امسال بلکه در سال آینده نیز به نظر من نرخ تورم بالاتر از چهل درصد باقی خواهد ماند.

این مدیر اسبق بانکی گفت: جامعه در حال تغییر وضعیت است. طبقه متوسط تحت تاثیر سیاست‌های اشتباه اقتصادی در حال از بین رفتن است و در نتیجه این اتفاق جامعه به دو طبقه فقیر و بسیار ثروتمند تقسیم می‌شود. در این جامعه طبیعتا توسعه‎ای رخ نمی‌دهد و فشار موجود بر بخش مولد نیز موید همین مدعاست.

دیگر خبرها

  • برگزاری دومین کنگره بین‌المللی سالمندی سالم در تبریز
  • برگزاری رویداد جوانی جمعیت یک اتفاق بزرگ است
  • برگزاری دومین رویداد جوانی در استان همدان
  • فرهاد قائمیان: تبعات منفی فرسودگی جمعیت برای جامعه مخرب است
  • آثار غیرشعاری می تواند ذهنیت جوانان را به فرزندآوری مثبت کند
  • انتقاد روزنامه دولتی ایران از تصمیم ایران خودرو/ بانک مرکزی: ۳۰۲ میلیون دلار نیمایی بدون مشتری ماند/ پیمان پاک: گوشت نه تنها افزایش قیمت نداشت، بلکه ارزان هم شد
  • مدیریت صحیح بانک مرکزی در شرایط فعلی
  • یک پیش‌بینی تکان‌دهنده از وضعیت تورم در ایران
  • رشد ۲۶ درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱/ تامین ارز کالا‌های اساسی و دارو در ۳۴ روز گذشته از مرز ۶۳۶ میلیون دلار گذشت
  • اقتصاد جهانی در نقطه عطف قرار دارد