نمونه واقعی علاقه دختر به پدر را باید در «حضرت رقیه(س)» یافت/ روایت جانسوز «حضرت زینب (س)» از شهادت حضرت رقیه(س)
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۲۳۳۴۷
خبرگزاری میزان- کارشناس علوم قرآنی گفت: زمانی که «حضرت زینب (س)» در مدینه از واقعه کربلا برای زنان صحبت میکردند هنگامی که به نام «حضرت رقیه (س)» رسیدند فرمودند شهادت «حضرت رقیه (س)» کمرم را شکست و مویم را سفید کرد. تاریخ انتشار: 16:45 - 10 مهر 1398 - کد خبر: ۵۵۴۷۴۹ حسن عالمی کارشناس علوم قرآنی در گفتوگو با گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون زندگی «حضرت رقیه (س)» گفت: از زندگی «حضرت رقیه (س)» اطلاعات چندانی وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی به علاقه «حضرت رقیه (س)» به پدر بزرگوارشان اشاره و ابراز کرد: «حضرت رقیه (س)» تنها سه سال داشتند که در واقعه کربلا حضور یافته و همراه کاروان کربلا به شام فرستاده شدند، از آنجا که دختران در این دوره سنی علاقه فراوانی به پدر خود دارند و همین وابستگی سبب میشود تا تلاش کنند همواره در کنار پدر خود باشند، «حضرت رقیه (س)» نیز علاقه بسیار زیادی به «امام حسین (ع)» داشتند به همین دلیل پس از دیدن سر پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند.
وی در همین راستا بیان کرد: زمانی که «حضرت زینب (س)» در مدینه از واقعه کربلا برای زنان صحبت میکردند هنگامی که به نام «حضرت رقیه (س)» رسیدند فرمودند شهادت «حضرت رقیه (س)» کمرم را شکست و مویم را سفید کرد.
این کارشناس علوم قرآنی پیرامون آنچه که در شب شهادت «حضرت رقیه (س)» رخ داد افزود: «حضرت رقیه (س)» در شب شهادتشان از خواب بیدار میشوند و گریه جانسوزی سر میدهند و چون خرابه شام در همسایگی کاخ یزید بود باعث بیدار شدن یزید میشود، یزید پس از اینکه مطلع میشود که صدا از ناحیه دختر «سید الشهدا (ع)» و برای دیدن پدر بزرگوارشان است، دستور میدهد که سر «امام حسین (ع)» را به نزد کودک سه ساله ببرند، «حضرت رقیه (س)» پس از مواجه شدن با سر بریده پدر بزرگوارشان آنقدر گریه کردند تا پس از مدت کوتاهی پیکر بی جان دختر سیداشهداء از غصه بر زمین افتاد.
وی در خصوص خرابه شام که کاروان کربلا را در آن جای داده شده بودند اظهار کرد: بر اساس برخی اسناد و مدارک خرابه در وضعیت خوبی نبوده و بیم فرو ریختن سقف برای اسرای کربلا وجود داشته است، یزید نیز کاروان کربلا را به داخل این خرابه فرستاد تا اگر زمانی سقف خراب شد و فرو ریخت شهادت اسرای کاروان کربلا بر گردن حکومت بنی امیه نباشد.
این کارشناس علوم قرآنی خاطرنشان کرد: تقدیر خداوند نیز بر این نبود که سقف خرابه بر سر اسرای کربلا خراب شود لذا آنان را از آسیبها ایمن نگه داشت و هیچگونه صدمه به این کاروان نرسید، هرچند گرسنگی و سرما و گرما آنان را بسیار آزار داده و «حضرت رقیه (س)» بارها بخاطر شرایط بد خرابه و گرسنگی به عمه خود «حضرت زینب(س)» شکایت کرده بودند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: حضرت رقیه امام حسین سید الشهدا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۲۳۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲ روایت عجیب از آدمربایی ۱۰ میلیاردی | دختر ۱۶ ساله می گوید ۳ روز در اتاقی زندانی بود و شکنجه می شد اما دوست اینستاگرامی او می گوید...
همشهری آنلاین - حوادث: چند روز قبل مردی قدم در کلانتری هفت چنار در پایتخت گذاشت و گفت دختر ۱۶ ساله اش را ربوده اند.
وی به ماموران: دخترم ندا آخرین بار برای رفتن به کلاس از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. درحالیکه نگران وضعیت او بودیم، فردی با موبایل دخترم به من زنگ زد و گفت او را گروگان گرفته است. او برای آزادی ندا درخواست ۱۰ میلیارد تومان پول کرد و گفت چنانچه این پول را ظرف ۴۸ ساعت تهیه نکنم، جان دخترم را میگیرد و جسدش را می سوزاند. فرد آدم ربا تهدیدم کرد که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، دیگر هرگز دخترم را نخواهم دید. من ابتدا ترسیدم پلیس را در جریان قرار بدهم و در تکاپوی تهیه پول بودم اما مبلغ درخواستی آدم ربا بالا بود. در تماس های بعدی به او التماس کردم تا تخفیف بدهد و مبلغ را کمتر کند. در نهایت به ۳ میلیارد تومان راضی شد و من باز ترسیدم مبادا پول را تهیه کنم و آدم ربا جان دخترم را بگیرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار بدهم.
روایت اولبا این شکایت، پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد و بازپرس محمد مهدی براعه دستورات لازم در پرونده را صادر کرد. ماموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی موفق شدند مخفیگاه آدم ربا را شناسایی کنند. با این سرنخ، ماموران راهی منطقه ای در جنوب تهران شدند و پس از دستگیری آدم ربا، دختر نوجوان را که در اتاقی زندانی بود نجات دادند. از سوی دیگر پسر جوان نیز به اتهام آدم ربایی دستگیر شد. در ادامه ماموران به تحقیق از دخترنوجوان پرداختند. او گفت: در اینستاگرام با جوانی به نام حامد آشنا شدم و با هم قرار گذاشتیم. در قرار اول، حامد مرا سوار ماشینش کرد و با تهدید به خانه اش برد. در این ۳ روز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و قصد اخاذی از خانواده ام را داشت اما موفق نشد.
روایت دومپسر جوان که به اتهام گروگانگیری دستگیر شده است، روایت دیگری را مطرح کرد و گفت: ۵ ماهی از آشنایی من با ندا می گذشت. او می گفت سن کمی دارد و به همین دلیل خانواده اش محال است با ازدواج ما موافقت کنند. او از من خواست تا سناریوی آدم ربایی طراحی کنیم و دست به اخاذی از خانواده اش بزنیم تا پولی برای شروع زندگی داشته باشیم. من هم او را در اتاقی زندانی کردم تا از خانواده اش اخاذی کنم اما پای پلیس به ماجرا باز شد و دستگیر شدم.
حالا به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در این پرونده برای مشخص شدن ابعاد بیشتر ادامه دارد.
کد خبر 846309 برچسبها آدمربايى گروگانگیری حوادث ایران