Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-25@13:06:47 GMT

راز آرامش این روزهای اقتصاد ایران چیست؟

تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۰۶۱۳۴

راز آرامش این روزهای اقتصاد ایران چیست؟

به گفته جلال‌پور، فعال اقتصادی تجربه جهش ارزی سال گذشته به ما یاد داد که اگر بازار ارز ناآرام شود، ناآرامی به اقتصاد منتقل می‌شود. حال سؤال این است که اگر بازار ارز آرام باشد، می‌تواند به اقتصاد سیگنال آرامش بدهد؟ هرچند زود است در این زمینه قضاوت کنیم اما ظاهراً پاسخ مثبت است.

فرض کنید در ابتدای امسال «ماشین زمان» در اختیار داشتیم که به‌وسیله آن می‌توانستیم وقایع سیاسی و دیپلماسی شش ماه آینده را پیش‌بینی کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مثلاً می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که ایران یک کشتی انگلیسی را توقیف می‌کند، پهپاد آمریکایی را می‌زند، کشتی‌های تجاری در فجیره منفجر می‌شوند، پالایشگاه نفت آرامکو در عربستان با حمله موشکی حوثی‌ها از کار می‌افتد و ...آن‌وقت از هرکس سؤال می‌کردیم؛ باوجوداین همه تنش فکر می‌کنید وضعیت اقتصادی چگونه خواهد بود و مثلاً نرخ ارز چه تغییری خواهد کرد؟ احتمالاً نظرش این بود که چون فضای بین‌المللی بسیار ملتهب است، قطعاً نرخ ارز با جهش مواجه خواهد شد. حالا در عالم واقعیت می‌بینیم همه این اتفاقات رخ‌داده اما اوضاع آرام به نظر می‌رسد و نرخ ارز به‌عنوان حساس‌ترین متغیر اقتصادی به تحولات سیاسی نه‌تنها جهش نکرده که به‌نوعی با کاهش مواجه شده است. راز آرامش این روزهای اقتصاد ایران چیست؟

برخی معتقدند اقتصاد ایران در یکی دو ماه گذشته به «آرامش» رسیده است. در ادبیات اقتصادی آرامش تعریفی ندارد اما «ثبات اقتصادی» دارای تعریف مشخص است و به وضعیتی گفته می‌شود که در آن متغیرهای اقتصادی نظیر نقدینگی، تورم، نرخ ارز و... دچار نوسان‌های شدید نشوند و قابل پیش‌بینی باشند. همین‌طور سیاست‌های پولی و مالی دولت هم منجر به اتفاقات نگران‌کننده در آینده نشود؛ مثل «پولی کردن کسری بودجه» که معنی‌اش بروز تورم در آینده است.

پس آنچه این روزها مشاهده می‌کنیم، ثبات اقتصادی به ماهو ثبات نیست. چون یک بررسی ساده نشان می‌دهد جز نرخ ارز که در یکی دو ماه گذشته، نوسان‌های شدید را تجربه نکرده، بقیه متغیرها وضعیتی نگران‌کننده داشته‌اند. مثلاً در همین مدت نرخ رشد نقدینگی بیش از 25 درصد بوده و پایه پولی همچنان در حال افزایش است و این مقادیر هنوز به تورم تبدیل نشده است. هرچند مقامات دولتی بارها گفته‌اند کسری بودجه را با برداشت از منابع بانکی جبران نمی‌کنند اما محتمل است که دولت در ماه‌های آینده کسری 100 هزار میلیارد تومانی‌اش را از محلی جبران کند که تورم بیشتری به اقتصاد تحمیل خواهد کرد. پس واضح است که اقتصاد ایران به ثبات نرسیده اما قدری از التهاباتش کم شده است.

از آن طرف تجربه جهش ارزی سال گذشته به ما یاد داد که اگر بازار ارز ناآرام شود، ناآرامی به اقتصاد منتقل می‌شود. حال سؤال این است که اگر بازار ارز آرام باشد، می‌تواند به اقتصاد سیگنال آرامش بدهد؟ هرچند زود است در این زمینه قضاوت کنیم اما ظاهراً پاسخ مثبت است. به این دلیل که با عدم نوسان نرخ ارز در چند ماه گذشته، دیگر متغیرهای اقتصادی که معمولاً اثرپذیری بالایی از آن دارند فعلاً آرام‌گرفته‌اند.

 اکنون می‌شود این سؤال را مطرح کرد که باوجوداین همه اتفاقات دلهره‌آور ازجمله تحریم بانک مرکزی، چرا نرخ ارز دچار نوسان شدید نشده است؟

به نظر می‌رسد با وجود تشدید اختلافات ظاهری، رفتار آمریکا در برابر ایران تغییر کرده و از شدت خصومت میان دو کشور کاسته شده است. دکتر بهکیش معتقد است: بهبود نسبی در این وضعیت، هیجان را تا حدودی از بازار ارز گرفته و به عرضه و تقاضا و عوامل طبیعی بازار اجازه داده تا کار خود را دنبال کنند.

عده دیگری از اقتصاددانان معتقدند بازار ارز در ماه‌های گذشته به‌شدت کوچک و کم‌عمق شده و احتمال شکل‌گیری موج‌های بزرگ از بازار گرفته‌شده است. به قول دکتر غنی نژاد؛ محدودیت‌هایی که از جهات مختلف بر بازار ارز تحمیل‌شده، سیاست‌گذاری ارزی یا پولی نیست، بلکه سیاست پلیسی است و سیاست پلیسی فقط در کوتاه‌مدت جواب می‌دهد و آرامش ایجاد می‌کند.

برخی دیگر از اقتصاددانان ازجمله دکتر نیلی معتقدند: سقف نرخ ارز در سال 97 نسبت به نرخی که قبل از این بحران وجود داشت، بیش از چهار برابر شده است. این اتفاق برای اولین بار در اقتصاد ایران رخ‌داده که نرخ ارز نسبت به مقدار متناظر با PPP یا «برابری قدرت خرید» overshoot کرده و به نزدیک دو برابر آن رسیده و در این فاصله زیاد، نسبتاً ماندگار شده است.

بعضی دیگر هم معتقدند که کیفیت سیاست‌گذاری در برخی حوزه‌ها به‌خصوص حوزه ارزی، به‌تدریج بهتر شده؛ چون سرکوب‌های بازار و جلوگیری از بازگشت ارز صادراتی با قیمتی که در بازار شکل‌گرفته بود، موانعی ایجاد می‌کرد که به‌تدریج این سیاست‌ها کنار گذاشته شد. البته اوایل امسال بازار ثانویه هم در بازار ارز شکل گرفت که این هم یکی از دلایل مهم آرام شدن بازار ارز در نیمه اول امسال است و اینجا سؤال مهم دیگری پیش می‌آید؛ این وضع تا کی ادامه خواهد یافت؟

منبع: اتاق ایران

منبع: تابناک

کلیدواژه: چنار محمودی ایدز کامبوج مجید تخت روانچی عباس ایروانی سحر تبر محسن جلال پور اقتصاد ایران بازار ارز جهش ارزی ثبات اقتصادی چنار محمودی ایدز کامبوج مجید تخت روانچی عباس ایروانی سحر تبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۰۶۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت

به گزارش خبرآنلاین اگرچه کاهش رشد نقدینگی می‌تواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاه‌مدت نمی‌توان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت.

ذنیای اقتصاد نوشت:بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یک‌ساله عوامل مهم‌تری وجود دارد که در ارائه چشم‌انداز واقع‌بینانه از تورم باید درنظر گرفت.

با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتاب‌دهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعال‌اند و تجربه دهه‌های گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد. بنابراین تا اطلاع ثانوی نه‌تنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر می‌رسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان می‌دهد. یکی از عواملی که تقریبا در همه جهش‌های تورمی کوتاه‌مدت در اقتصاد ایران حضور پررنگی داشته، جهش نرخ ارز بوده است. به‌ویژه با توجه به ریسک‌های سیاسی که در سال‌جاری اقتصاد ایران در پیش‌رو دارد، نشانه‌ای از توقف روند رشد نرخ ارز دیده نمی‌شود. نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که در آبان‌ماه برگزار می‌شود و سطح تنش‌های منطقه‌ای، دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و متغیرهای دیگر اثرگذار بر تورم در سال‌جاری است. پیروزی کاندیدای حزب دموکرات می‌تواند فشار بر نرخ ارز را کاهش و درنتیجه پیامدهای تورمی جهش ارزی را تخفیف دهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریم‌ها و افزایش سطح درگیری‌ها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سال‌های پیش‌رو خواهد بود که به جهش ارزی و به تبع آن تورم دامن می‌زند.

رشد اقتصادی یک متغیر مهم اثرگذار بر تورم به شمار می‌آید. در سال گذشته اقتصاد ایران رشد نسبتا قابل قبولی را تجربه کرد که عمدتا متاثر از رشد درآمدهای نفتی بوده است. در سال‌جاری رشد اقتصادی متاثر از رشد درآمدهای نفتی را نمی‌توان انتظار داشت. بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگران‌کننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابل‌توجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر می‌رسد اقتصاد ایران در سال‌جاری نمی‌تواند رشد مطلوبی را تجربه کند.

با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و درنتیجه کاهش فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، ممکن است افزایش درآمدهای مالیاتی به‌عنوان یک نیروی کاهنده تورم قلمداد شود، اما اثر افزایش شتابان مالیات ورای ظرفیت اقتصاد قطعا بر رشد اقتصادی و به تبع آن تورم اثر منفی خواهد داشت. به‌علاوه، سخت‌گیری‌های مالیاتی به خروج موقت و دائمی سرمایه از چرخه اقتصاد منجر می‌شود که از این طریق نیز بر تورم اثر منفی خواهد داشت.

هدر دادن منابع ارزی با توزیع ارز به نرخ‌های دستوری همواره یکی از عوامل ایجاد تورم در بلندمدت بوده است. بنا به گفته رئیس بانک‌مرکزی، دولت در سال گذشته ۷۰میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸‌هزار تومان و ۴۰‌هزار تومان توزیع کرده است. در سال گذشته بالغ بر ۳۵۰۰‌هزار میلیارد تومان رانت ارزی فقط از جانب اختلاف نرخ آزاد و سامانه نیما «تخصیص» یافته است.

در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما حدود ۶۰‌درصد است که به معنای سود بادآورده ۶۰درصدی برای دریافت‌کنندگان ارز با نرخ نیمایی است. این فقط یک نمونه از رانت‌های عظیم موجود در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آنها به تورم ختم می‌شود.

معمولا به موازات جهش‌های ارزی، این‌گونه «تدابیر» خسارت‌بار با فضاسازی رسانه‌ای رانت‌جویان شدت می‌گیرد. بنابراین با وجود اینکه درآمد نفتی سال گذشته افزایش قابل‌توجهی داشته و در سال‌جاری نیز حداقل فروش بالای یک‌میلیون بشکه در روز قابل انتظار است، احتمال تشدید تحریم‌ها و جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد و هدر دادن منابع ارزی اثر کاهشی درآمدهای ارزی بر نرخ تورم را با ابهام مواجه می‌سازد. آنچه در سال‌های پیش‌رو بیش از گذشته موجب نگرانی بوده، این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاستگذاران، آنها را به اتخاذ تصمیمات دیگری از قبیل کنترل قیمت، دخالت‌های مخرب در بازار، هدر دادن منابع و تعمیق رانت سوق می‌دهد که بیش از پیش به تورم و خروج سرمایه دامن می‌زند. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک قرار دارد و شوک‌های بیرونی ازقبیل جهش ارزی یا درگیری منطقه‌ای می‌تواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. باید توجه داشت که تورم مزمن در دهه‌های گذشته، زیرساخت‌های ذهنی و عینی خروج بخش قابل‌توجهی از اقتصاد کشور از چرخه ریال را ایجاد کرده است که تحقق آن به معنای از دست رفتن امکان ابتکار عمل سیاستگذار و هموار شدن مسیر ابرتورم است. 21302 برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899332

دیگر خبرها

  • پیش‌بینی قیمت ارز و نرخ تورم در سال ۱۴۰۳ | وضعیت رشد اقتصادی به کدام سو؟
  • در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت
  • ورود دلار آزاد به کانال ۶۳ هزارتومانی/ خریدار نیست
  • سنگدوینی: جنگ‌هراسی بر اقتصاد ایران بی‌تاثیر است
  • مدیریت صحیح بانک مرکزی در شرایط فعلی
  • نمایشگاه دستاوردهای وقف؛ روایتی از نشانه های رشد اقتصاد دانش بنیان در ایران
  • آماده همکاری با دولت برای بازگشت آرامش به بازار برنج هستیم
  • بازگشت بازار خودرو به ساحل آرامش
  • تداوم آرامش و ثبات بازار برنج کشور با حمایت دولت
  • ردپای آرامش در بازار‌ها