شهدای جنگ تحمیلی؛ پیام آوران پیروزی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۱۱۵۰۷
به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده یی پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند. روزنامه های مختلف در هفته گذشته با انتشار گزارش ها و مطالبی حماسه های این دوران را بررسی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیره شهیدان و روایت تفکر پایداری
تجلیل از شهیدان، الگویی کارآمد از ایثار را برای نسل جوان ترسیم می کند تا آنها با تاسی از سیره این افراد، حافظ و پاسدار حریم وطن و آرمان های اسلامی در برابر توطئه های دشمنان باشند.
روزنامه جوان با درج مطلبی با عنوان تشنگان شهادت ۷ ماه بیشتر دوری هم را تاب نیاوردند در گفت و گو با سیداحمد میرطاهری مسوول اسبق یگان تفحص لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) همرزم شهیدان مجید پازوکی و علی محمودوند از شهدای تفحص آورد: ببینید هر دوی اینها از قدیم در تخریب بودند و همان طور که در خصوص شهید پازوکی عرض کردم، مجموعهای از مجروحیتها را داشتند. محمودوند بدتر از پازوکی بود. ۷۰ درصد جانبازی داشت. یک پایش قطع بود. کلیههایش داشت از کار میافتاد و... خلاصه انواع مجروحیتها را داشت. این دو نفر خیلی راحت میتوانستند طبق قانون، حالت اشتغال بگیرند. در خانه بنشینند تا اینکه وقت بازنشستگیشان برسد، اما آدمهایی نبودند که دنبال راحتی باشند. خالص و مخلص شوق خدمت داشتند و داوطلبانه به یگان تفحص آمدند.
ادامه جنگ بود. هیچ فرقی با دوران دفاع مقدس نداشت. منطقه آلوده به مین بود. خطر نفوذ ضدانقلاب وجود داشت. نه آبادانی، نه حتی برق و نه آب درستدرمان و اصلاً چیزی نبود که بگوییم امکانات رفاهی داشتیم. الان در منطقه آبادانی شده و یادمانی ساخته شده و میادین مین خنثی شدهاند. آن موقع درست عین دوران جنگ بود. حتی بعضی از مناطق پیکر شهدا با چشم دیده میشد. نیازی به کندن و تفحص آنچنانی نداشت. وقتی شهید محمودوند و شهید مجید پازوکی به منطقه آمدند، سیدمجید هاشمیفر که الان مسئول پاکسازی استان کرمانشاه است هم به آنها ملحق شد. سیدمجید رفاقت زیادی با این دو شهید داشت. البته دیگر بچههای تخریبچی هم میآمدند و میرفتند، ولی این سه نفر ستون کار بودند و بیشترین زمان را میگذاشتند و زحمت زیادی کشیدند. حتی درخواست دادند خانوادهشان به منطقه بیایند که آمدند و در اندیمشک مستقر شدند.
این روزنامه با انتشار عنوان نزد حضرت زینب(س) روسفید شدم، می نویسد: حاج حسین در روز عاشورای سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد و شهادت ایشان هم در ۱۲ محرم ۱۳۹۷ بود. یعنی در ایام امام حسین(ع) به دنیا آمد و در ایام امام حسین(ع) به شهادت رسید. حقیقتاً حاج حسین از یک طرف برای ما هم برادر بود، هم پدر و هم بزرگ طایفهمان و هم رفیق. خصوصاً برای من که بلافاصله بعد از او به دنیا آمده بودم. خیلی با هم صمیمیبودیم. روزانه حداقل دو تا سه بار با هم در تماس بودیم. یا همدیگر را میدیدیم. خاطرات زیادی از دوران کودکی و مدرسه، از ایشان دارم. دوران مدرسه، خصوصاً دبیرستان، شاگرد ممتاز بود. ایشان تا قبل از اینکه وارد سپاه شوند و جنگ شروع بشود تا اول دبیرستان را خوانده بودند. از نظر درس ریاضی هم در منطقه ممتاز بود.
از حاج حسن در مورد رضایت خانواده، از رفتن حاج حسین به جبهه میپرسم. که او با لحنی محکم در جواب میگوید: خود من که ۷۲ ماه سابقه جبهه دارم یکبار نشد که پدر یا مادرم مخالفت کنند. اتفاقا همین چند روز پیش با مادرمان شوخی میکردیم و میگفتیم:که الان از این پنج برادر، دو برادر بیشتر باقی نمانده است. اگر دوباره جنگ شروع شود آیا حاضر هستید ما دو برادر هم به جبهه برویم. ایشان در جواب گفتند: حتی دوست دارم، بروید و شهید بشوید. این یعنی اینکه مادرمان هم، عشق به آرمان شهادت و ولایتپذیری دارند.
در حال مصاحبه با حاج حسن هستیم. که مادر و همسر شهید، وارد اتاق میشوند. مادرشهید با چهرهای مهربان و دلنشین و لبخندی گرم و صمیمیاز ما استقبال میکند. و پشتسرش همسر شهید است که نگاه و کلام مهماننوازش را به ما هدیه میدهد. از حاج حسن بابت گفتههایش تشکر میکنم و از او میخواهم، همچنان حضور داشته باشد. مقابل مادر شهید مینشینم. چهرهاش پر است از رنگ مادرانگی. غمیبشاش در سیمایش پیداست. با لباسهایی مشکی، دستاری بر پیشانی، برگرفته از فرهنگ اصیل بختیاری. دستگاه ضبط صوتم را که نزدیکش میبرم در همان بدو شروع میگوید؛ چند روز است حال خوشی ندارد و برای گفتوگو آماده نیست. نگاهم را که به چشمان مهربانش میدوزم دلم نمیخواهد فرصت هم صحبتی با او را از دست بدهم. به مسافت چند ساعتهای که برای رسیدن به این روستا پیموده ام، فکر میکنم و سعی میکنم با همان گویش زیبای محلی، که خودِ او صحبت میکند گفتوگو را ادامه دهم تا شاید راضی شود. چند لحظهای با هم صحبت کنیم و او که اثر کسالت در رنگ و رویش معلوم است به احترام حضور ما کلامش را با توصیف اخلاق پسر شهیدش آغاز میکند.
روزنامه کیهان با انعکاس گزارشی با عنوان شهیدی که با رمز یا زهرا (س) و با زخم پهلو به دیدار حق شتافت نوشت: از همسر و فرزند گذشتند تا ما در کنار همسر و فرزندانمان با خیالی آسوده و با آرامش و در بهترین شرایط زندگی کنیم، آنها از طعم شیرین در آغوش گرفتن فرزند نورسیده خود گذشتند و لحظهای تردید به خود راه ندادند و دل به دریا زدند تا اروند هم چنان خروشان باقی بماند، رفتند تا خاک ایران لاله گون شود و پرچم ایرانِ عزیز، باشکوه و عظمت بر فراز بماند.
حکایت شهید والامقام محمود عزیزی است، مردی از خطه دامغان که نامش در صفحه دلیرمردان این سرزمین ثبت شده، شهید عزیزی در تاریخ هشتم مرداد سال ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد، شش ساله بود که با خانوادهاش برای زندگی به دامغان بازگشت، پدرش علی اکبر؛ انسانی زحمتکش و شریف بود و از راه خیاطی امرار معاش میکرد، محمود دوران کودکی را در دامغان پشتسر گذاشت و در همان جا وارد دبستان شد او پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به دبیرستان رفته و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته اتومکانیک شد.
او در فعالیتهای قبل از انقلاب حضوری فعال داشت و پس از شروع جنگ تحمیلی درقالب بسیجی وارد جبهههای جنگ شد. از بیستم مهرماه سال ۱۳۶۲ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامیدرآمد و در آنجا مشغول شد و در همین ایام ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد و حاصل این پیوند پسری به نام علی بود؛ اما تنها هشت روز پس از تولد فرزند خود و بدون اینکه او را دیده باشد در ۲۱ بهمن سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی والفجر ۸ در اثر اصابت ترکش به پهلو به مقام والای شهادت نایل گشت.
آثار دفاع مقدس؛ میراثی برای امروز جامعه
بدون تردید رسانهها در طول دفاع مقدس در راستای خلق و حفظ میراث به یادگار مانده از این دوران، نقش موثری داشته اند و با ثبت، ضبط و انعکاس این حماسهها تلاش کرده اند تا آنها را از خطر تحریف و فراموشی محفوظ دارند.
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان نباید اجازه داد حقیقت دفاع مقدس کهنه، فراموش و یا انکار شود، به بیانات آیت الله خامنه ای پرداخت و آورد: بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگره ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی که در تاریخ ۸ مهر ۹۸ برگزار شده بود، صبح امروز در محل این همایش در اراک منتشر شد. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، با تاکید بر لزوم جمعآوری خاطرات گرانبهای پدران، مادران و همسران شهدا افزودند: شهادت، موهبت و امتیازی است که خداوند متعال نصیب این برجستگان کرده است و شرح حال و زندگانی شهیدان، جانبازان و رزمندگانی که در این مسیر درخشان قرار دارند، سراسر درس، و نشاندهنده مراتب بالای معنوی آنان است.
رهبر انقلاب اسلامی برجستهتر و درخشندهتر شدن یاد شهیدان را روحیهبخش، امیدبخش و جهتبخش خواندند و خاطرنشان کردند: از جمله مواردی که باید در ثبت خاطرات خانوادههای شهدا موضوع سوال و بررسی قرار بگیرد، انگیزههای آنان از موافقت با حضور فرزندان و همسرانشان در میدان جهاد در راه خدا است.
ایشان انگیزه شهیدان از جهاد را کسب رضای الهی و ذکر و نام حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برشمردند و گفتند: نباید اجازه داد این حقایقِ برجسته، کهنه و فراموش شود، و یا مجالی برای انکار آنها بهوجود آید، همچنانکه امروز برخی افراد، پارهای از بینات انقلاب را صراحتاً انکار میکنند.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی در اراک، نوشت: اجلاسیه پایانی کنگره ملی نقش امام خمینی(ره) در دفاع مقدس و ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی روز پنجشنبه با حضور اقشار مختلف مردم، مسئولین و فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مصلی بیتالمقدس اراک برگزار شد. در این اجلاس ابتدا بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران این کنگره که در تاریخ ۸ مهر ۹۸ برگزار شده بود، منتشر شد. که در این دیدارحضرت آیتالله خامنهای بر لزوم جمعآوری خاطرات گرانبهای پدران، مادران و همسران شهدا تاکید کرده وفرمودند: نباید اجازه داد حقایق دفاع مقدس کهنه، فراموش و یا انکار شود.
براساس این گزارش فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در این کنگره طی سخنانی با بیان اینکه امروز گرد هم آمدهایم که از عظمتها، جاودانگیها، فضایل و شکوه یک ملت و یک خورشید عظمت تجلیل کنیم، تصریح کرد: شخصیتهای بزرگ، سرمایههای اصلی هر جامعه به شمار میروند. هر کشوری و هر ملتی به برکت انسانهای بزرگ خود بزرگ میشود، شکوه مییابد، عزیز میشود، منزلت و رفعت و سربلندی مییابد و افتخار خلق میکند و در واقع هیچ عنصری غیر از وجود انسانهای بزرگ برای یک جامعه بزرگی به همراه نمیآورد.
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان وصیتنامه شهید عبدالرحیم کرم الهی می آورد: شهید عبدالرحیم کرمالهی، یکم مرداد ۱۳۳۷، در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر به دنیا آمد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم مرداد ۱۳۶۴ با سمت آرپیجیزن در چنگوله توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و بیست و هشتم شهریور ۱۳۶۹، پس از تفحص در روستای سیاهپوش از توابع شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد. فرازی از وصیتنامه شهید: مادر رنج کشیدهام، برادران عزیزم و همسر گرامیام، غم مدارید که این راه سعادت است نه مصیبت، مصیبت آن است که زنده باشیم و بر عقیدهمان حمله کنند.
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان هنوز فریاد «امدادگر کجایی» در گوشم طنینانداز است در گفت وگو با علی عچرش نیروهای امدادی دفاع مقدس می نویسد: صحنههای زیادی هست که در ذهنم مانده. عملیات والفجر ۸ در آبادان مستقر بودیم. عراق هر روز منطقه را بمباران میکرد. صدای امدادگرکجایی رزمندگان هنوز در ذهنم مانده است. پای یکی از رزمندگان قطع شده بود. من سریع او را در آمبولانس گذاشتم و فراموش کردم پایش را بردارم. وقتی به بیمارستان رسیدم تمام کرده بود. ما میخواستیم هر طور شده جان رزمندگان را نجات دهیم. من برای خودم تعریفی داشتم که هر کس در آمبولانس من شهید شود من مقصر هستم. هر موقع مجروحی را سوار آمبولانس میکردم با تمام وجود گاز میدادم تا به بیمارستان برسم. خیلی روی مسئله رساندن جانبازان حساس بودیم. وقتی میدیدم جانبازی شهید شده تا چند روز روحیهام خراب بود.
روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان روایت جلادان و شهیدان سال ۶۷ آورده است: قسمت دوم «ماجرای نیمروز» به دل جوخههای ترور رفته است و جنایات سازمان منافقین خلق در سال ۶۷ را بیپرده نمایش میدهد. این بار داستان فیلم در واپسین روزهای جنگ تحمیلی آغاز میشود. گروه ضدترور که در قسمت قبلی دیده بودیم، همچنان با منافقین درگیر و پیگیر طرحهای خونبار آنها هستند. هر چند که برخی از اعضای گروه شهید و یکی از آنها که در قسمت قبل نفوذی بود، به منافقین پیوسته است. در کنار کمال، صادق، مسعود و عباس، دو نیروی جدید با نامهای ابراهیم و افشین نیز حضور دارند و این تیم دچار تغییراتی شده است. همچنانکه میدان و کار آنها نیز نسبت به سال ۶۰ گسترده و سختتر شده است. چون در این زمان، منافقین به جای چند خانه تیمی در تهران، یک پادگان در عراق راه انداختهاند و قصد دارند در عملیاتی موسوم به فروغ جاویدان با پشتیبانی صدام، به ایران حمله کنند. عباس زریباف هم که در قسمت قبل، عامل منافقین شناخته شد، در این قسمت یکی از فرماندههای پادگاناشرف است.
فیلم «ماجرای نیمروز:رد خون» صریحترین فیلم در نمایش رذالت و خباثت منافقین است. تلفیق حرفها و دیدگاههای ایدئولوژیک سران این سازمان مخوف با جنایات آنها، نوعی همپوشانی نظر و عمل را در فیلم پدید آورده است. در فیلم، هم صحنههایی از اردوگاه اشرف میبینیم و اینکه دستگاه مغزشویی آنجا چگونه کار میکند و هم بازتاب افکار منافقانه را در ترور و جنایت. صحنههای تکاندهنده قتلعام مردم و به دار آویختن پاسداران و به آتش کشیدن اجساد، این اثر را به فیلمهای ژانر وحشت نزدیک کرده است.
مدافعان حرم و ترسیم الگویی کارآمد از ایثار
سالهاست که نام آشنای شهدای مدافع حرم بر برگ برگ تاریخ این دیار و حتی جهان نقش بسته و ملکه ذهن تمام ایرانیان و به خصوص جوانان شده است؛ آنهایی که عاشقانه جان خود را نثارمام وطن کردند تا تهدید و آسیبی به ایران و ارزش های اسلامی وارد نشود.
روزنامه جوان با درج مطلبی با عنوان آقا اجازه! دوست دارم شهید شوم* آورد: میان همکلاسیهای عبدالله، او تنها کسی بود که در پاسخ سؤال معلم که از بچهها پرسیده بود دوست دارید در آینده چه کاره شوید!؟ گفته بود: «دوست دارم شهید شوم». شاید آن روز معلم عبدالله تصورش را هم نمیکرد که در میان همه آرزوهای کودکانه بچهها برای خلبان، دکتر، مهندس و معلم شدن کسی هم باشد که آرزوی شهادت داشته باشد. کاش معلم عبدالله بداند که دانشآموز او توانست صراط منیری را که به شهادت ختم میشد طی کند و به آرزویش یعنی شهادت برسد. شهید عبدالله رشیدی بلمیری در اولین روز از تیرماه ۱۳۹۵ حین تعقیب و گریز قاچاقچیها در فهرج کرمان به شهادت رسید. آری! آن دانشآموزی که در زنگ انشا میخواست در آینده شهید شود، عاقبت به آرزویش رسید و آسمانی شد. عبدالله در اولین روز از تیر ۱۳۹۵ در روستای یوسفآباد بخش فهرج کرمان حین تعقیب و گریز خودروی حامل بار قاچاق سوخت دچار حادثه شد و به شهادت رسید.
این روزنامه در مطلبی با عنوان نبودنهای حاجحسین را هم عاشقانه تحمل کردم، به گفت وگو با پروانه چراغنوروزی همسر شهید حاج حسین همدانی پرداخت و می نویسد: حاجحسین همیشه در مأموریت بود حتی زمان تولد بچهها هم در کنار من نبود و این مورد برای من سختتر بود، اما وقتی خانه بود در امور خانه کمک میکرد. هر کاری که میتوانست انجام میداد تا نبودنش را جبران کند. بعضی اوقات البته خیلی کم پیش میآمد که من خرده میگرفتم ولی ایشان کار خودش را میکرد، چون هدفش مشخص بود. البته طوری با من برخورد میکرد که نقش تربیتی داشت در کمال احترام و حفظ شأن و آرامش. من میدانستم که هدفش الهی بود و فقط به آرمانش که آرمانهای انقلاب بود فکر میکرد.
میخواهم توصیهای به خوانندگانتان بکنم؛ بیشتر به خانمها، اولاً زندگی را سخت نگیرید، زندگی پستی و بلندی دارد. خود من در مدت همراهی ۳۸ ساله ام با حاجحسین، سختیهایی در زندگی داشتم، اما این سختیها را به جان دل خریدم و اجازه ندادم به زندگی عاشقانهام با حاجحسین خللی وارد شود. سردار همدانی در این مدت حتی از من طلب یک لیوان آب هم نکردند، امیدوارم جوانان سعه صدر خود را بالا ببرند. من همراه ایشان و پا به پای ایشان از این شهر به آن شهر میرفتم. در کنار همسرم بودم و در واقع باید گفت اجر همراهی همسران شهدا کمتر از مجاهدت مردان خانهشان نیست. سردار همدانی همیشه به من میگفت اجر شما در صبوری است.
روزنامه جوان با انتشار یادداشتی با عنوان راوی پرحوصله دفاع مقدس آورده است: حاجحسین همدانی چهره ماندگاری بود که ارزش حفظ و نقل خاطرات و داشتههای دفاع مقدس و دفاع از حرم را به خوبی درک کرده بود. او با درک توجه به رسانه و انتقال ارزشهای انقلابی به نسلهای آتی، به جبهه جنگ نرم ورود یافت و راه را برای دیگر رزمندگان و فرماندهان و راویان باز کرد.
شهید همدانی نه تنها به عرضه خاطرات جنگ که به تفهیم ارزشهای نهفته در آن نیز توجه داشت. به عنوان نمونه او تأکید ویژهای روی ذکر کامل نام عملیات فتح خرمشهر داشت و همواره تأکید میکرد که نام عملیات «الی بیتالمقدس» را باید کامل ادا کرد چراکه معتقد بود حذف واژه الی از ابتدای این عملیات، از سوی آن دسته از جریانهایی صورت گرفته که سعی میکنند انقلاب و جنگ تحمیلی را محدود به مرزهای ملی کنند و از اشاعه فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس به آن سوی مرزها و کشورهای اسلامی منطقه بیم دارند. همدانی از نسل همان رزمندگانی بود که میگفتند تا بانک لاالله الا الله در تمام جهان طنین نینداخته، مبارزه ادامه دارد.
روزنامه کیهان در یادداشتی با عنوان پایان زیبای زندگی مجاهدانه یک سردار نوشت: این روزها با چهارمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم، سردار حاج حسین همدانی همزمان است. سردار حسین همدانی تا قبل از شهادت، یکی از قهرمانان گمنام سرزمین ما بود که پس از رحلت از جهان بر همه شناخته شد. وی به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) نقش بسزایی داشت. همدانی نیز ازجمله فاتحان خرمشهر بود. سوابق و خدمات او در دفاع مقدس به قدری زیاد است که در این مجمل نمیگنجد. سردار شهید سرلشکر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.
سردار حسین همدانی آخرین مأموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سن ۶۱ سالگی پس از سالها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ به فیض شهادت نائل گردید.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: جنگ تحمیلی اراک خرمشهر دفاع مقدس روزنامه جمهوری اسلامی تهران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روزنامه جوان داعش مقام معظم رهبری ماجرای نیمروز فیلم روزنامه کیهان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۱۱۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت تسریع در پروژه احداث موزه دفاع مقدس در خراسانرضوی
نماینده ولیفقیه در خراسانرضوی گفت: موضوع ترویج معارف جنگ تحمیلی را نباید دستکم گرفت، این مأموریتی است که روحیه شهادتطلبی و ازخودگذشتگی را در بین گروههای مختلف مردم و به خصوص جوانان تقویت میکند و ثمره آن، ترویج روحیه جهادی و اعتلای کشور است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسانرضوی و به نقل از پایگاه اطلاعرسانی نماینده ولیفقیه، آیتالله سیداحمد علمالهدی در دیدار با سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، که به میزبانی دفتر نماینده ولیفقیه در استان برگزار شد، اظهار کرد: موضوع ترویج معارف جنگ تحمیلی را نباید دستکم گرفت، این مأموریتی است که روحیه شهادتطلبی و ازخودگذشتگی را در بین گروههای مختلف مردم و به خصوص جوانان تقویت میکند و ثمره آن، ترویج روحیه جهادی و اعتلای کشور است.
وی افزود: نهاد مقدس حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، حلقه واصل و خطمقدم انتقال سیره شهدا به نسلهای بعدی است تا این فرزندان عزیز ما که عهدهدار آینده کشور و انقلاب هستند، پیرو همان طریقتی باشند که شهدای ایران اسلامی با توسل به آن، کشور را از گزند هجمه همهجانبه دشمن حفظ کردند.
نماینده ولیفقیه در استان خراسانرضوی با بیان اینکه انقلابیبودن و انقلابیماندن جامعه در گرو تداوم فرهنگ دفاع مقدس است، خاطرنشان کرد: بعد از پایان جنگ تحمیلی، بهتدریج این فکر در ذهن برخی افراد ایجاد شد که اگر دوباره هجمهای به تمامیت ارضی ایران اسلامی صورت بگیرد، شاید نسل دهه ۶۰ و ۷۰ نتواند به اندازه نسل طلایی جنگ از امانت انقلاب صیانت کند، بااینحال، موضوع دفاع از حرم و پس از آن دفاع از امنیت و سلامت به همه ثابت کرد که نسل آینده کشور نهتنها کم از شهدای دفاع مقدس ندارد؛ بلکه در برخی عرصهها، از نظر ایمان و باور بر آنها پیشی گرفته است.
وی ادامه داد: شخصیتهایی مانند شهید محسن حججی، طلایهدار نسلی بودند که نشان اقتدار آنها را امروزه نهفقط در عرصه دفاعی و نظامی بلکه در ساحتهای مختلف علمی، فرهنگی و حتی اقتصادی و جهادی شاهد هستیم.
موزه دفاع مقدس، سنگر ترویج فرهنگ ایثار و شهادتآیتالله علمالهدی موزههای دفاع مقدس را «سنگرهای ماندگار ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در هر استان» خواند و بیان کرد: این خیلی مهم است که شما متمرکز بر کار فرهنگی باشید، اما تحقق چشماندازهای فرهنگی منوط به فراهمکردن برخی زیرساختهاست، موزههای دفاع مقدس و یادمانهای شهدا، دو زیرساخت اصلی در عرصه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت هستند و به موازات استمرار این پروژههای عمرانی در اقصی نقاط کشور، مطالبه برحق مردم در خراسانرضوی این است که موزه دفاع مقدس در این استان به قید فوریت تکمیل شود.
وی گفت: اهمیت موزه دفاع مقدس در خراسانرضوی بهخاطر پذیرش میلیونها زائری است که همهساله به قصد زیارت بارگاه منور رضوی راهی مشهدالرضا (ع) میشوند، بخش قابلتوجهی از این شمار را زائران خارجی تشکیل میدهند که اگر موزه دفاع مقدس استان به بهرهبرداری برسد، میتواند توفیق این زیارت را با پیوست فرهنگی مرتبط مضاعف کند.
زائران سالانه «راهیاننور»، افزون بر ۴ میلیون نفررئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیز ضمن ارائه گزارشی از اقدامات این بنیاد در توجه به مسائل فرهنگی و زیرساختی با محوریت ترویج معارف دفاع مقدس گفت: در موضوع تکمیل پروژه موزه دفاع مقدس در خراسانرضوی، تکالیف دستگاهها مشخص است و همه مسئولیت دارند، در این شرایط، خوشبختانه با پیگیریهایی که اخیراً در دستورکار قرار گرفته است، مدیریت شهری در مشهد با جدیتی بیشتر از قبل برای تکمیل پروژه وارد میدان شده است و امیدواریم در آینده نزدیک، بخشهای نمایشگاهی موزه پذیرای علاقهمندان باشد.
وی با تأکید بر ضرورت توجه به کاروانهای اعزام زائر راهیاننور و بازسازی زیرساختهای زیارت اعم از جادهها و مراکز اسکان گفت: اگر چه تا پیش از کرونا، جمعیت زائران راهیاننور در کشور بیش از هفت میلیون نفر در سال بود، اما شیوع ویروس کرونا باعث شد تا برای حفظ سلامتی مردم، کاروانهای اعزام حدود دو سال فعالیت نداشته باشند، هماکنون فرایند زیارت مناطق عملیاتی جنوب دوباره در حال رونق است و با افزایش ۲۰ درصدی در سالجاری به بیش از چهار میلیون نفر رسیده است.
کد خبر 746870