تحقق آرزوی مریم بعد از نیم قرن؛ از من گذشت، برای جوانها خوشحالم
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۲۰۷۶۷
زنان روز گذشته به استادیوم آزادی سلام دادند. تقریبا از ساعت ۲ ظهر تا نزدیک ۸ شب ایستاده تیم ملی را تشویق کردند. درباره آن چه در آزادی بر زنان گذشت زیاد شنیدیم، اما مریم ۵۴ ساله قصهاش کمی متفاوت بود. نه از این جهت که اطرافمان خیلی زنان میانسال طرفدار چند آتشه فوتبال را ندیدهایم، به این دلیل که مریم بدون اینکه بلیط داشته باشد، از شرق تهران به تنهایی راه افتاد به سمت آزادی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شب گذشته اتوبوسها جمعیتی را از ورزشگاه به سمت درهای ورودی میآوردند که یک لبخند بزرگ روی لب تکتکشان چسبانده شده بود. اغلب گوشی به دست آخرین تصاویر تارشان را در تاریکی مطلق اتوبوس ثبت میکردند.
در میان تمام اینها زنی میانسال، ریز ریز با دخترش تلفنی صحبت میکند و از دیدن ورزشگاه آزادی بعد از نیم قرن میگوید: «مامان جان، بلیت نداشتم بابات گفت این همه راه را نرو، راهت نمیدهند. اما اومدم. بالاخره هم رفتم تو»
عاقله زنی است شبیه مادرهای کلاسیک ایرانی اما ذوق یک دختر ۱۴ ساله را در حرفهایش دارد. تمام جزییات را تند تند تعریف میکند، از وقتی که روی صندلی نشسته تا وقتی که بازیکنان به سمت جایگاه زنان آمدند تا از حضورشان تشکر کنند. میگوید: «اینا مثل بچههام بودن، من چرا تا حالا نباید میاومدم ورزشگاه؟» مدل مطالبه او فرق دارد. نه هیجان نوجوانی دارد، نه اصلا دنبال هیجان است. دیدن «ورزشگاه آزادی» برای او آرزویی بوده که محقق شده است.
او دلش خوش شده با ۹۰ دقیقه نشستن روی صندلی ورزشگاه.
از اتوبوس که پیاده میشود میگویم خبرنگارم. پشت سرم ایستاده بودید و حرفهایتان را شنیدم. قصهتان را برایم میگویید؟!
مریم خانم ۵۴ ساله میگوید از جام جهانی ۱۹۷۸ فوتبالی شده است.
«فکر کنم ۱۰ سالم بود که فوتبال رو درک کردم. برادرم خیلی فوتبالی بود اما جوون مرد. من بعد از اون بیشتر فوتبالی شدم. هیچ بازی رو از دست نمیدادم. زمان ما پروین روی بورس بود و حجازی و غفوری راد. من هم پرسپولیسی تیر بودم و طرفدار اسپانیا. برادرم که زنده بود با هم کلکل داشتیم اما عمرش قد نداد امروز با من اینجا باشه»
فوتبالی شدن مرهمی شد برای تسکین غم از دست دادن برادر جوانش، انگار در هیبت برادر فوتبالیاش رفتن از غمش کم میکرد.
«وقتی بچه بودیم بابام نمیذاشت من برم استادیوم. داداشم میرفت اما به من اجازه نمیدادن. بزرگتر که شدم رفتن به استادیوم ممنوع شد. حالا بعد از سالها به آرزوم رسیدم. تلفنی داشتم برای دخترم تعریف میکردم که چطور اومدم ورزشگاه.»
مریم خانم جزو هزاران زنی است که نتوانستهاند بلیت بگیرند: «دخترم شهرستان درس پزشکی میخونه. وقتی شنیده بود زنها برای تماشای بازی ایران و کامبوج میتونن برن استادیوم، به دوستش گفته بود برای من بلیت بگیره. اما نشد.»
مریم خانم تاکید میکند، ناراحت شدم اما ناامید اصلا. برخلاف خیلی از دخترها که موفق به خرید بلیت و ورود به ورزشگاه نشدند، مریم خانم عزمش را جزم کرد و با طی مسیر رسالت - آزادی، خودش را پشت درهای استادیوم رساند.
مریم خانم زن جا افتادهای است از اینها که به قسمت اعتقاد دارد و میگوید هرچه قسمت باشد همان میشود: «صبح شال و کلاه کردم و گفتم میرم استادیوم. شوهرم گفتم نرو. اعلام کردن کسی رو بدون بلیت راه نمیدن. این حرفها نا امیدم نکرد. من خیلی امید داشتم. پشت در ورزشگاه همینطور از پشت میلهها به جایی که همیشه دلم میخواست ببینم توش چه خبره نگاه میکردم. دخترم، دلم داشت پر میکشید یه لحظه برم اونور. یه خانمی برگشت گفت چرا نمیری تو؟! گفتم بلیت ندارم. از تو کیفش بلیت درآورد و گفت من یکی اضافه دارم، واسه دخترم گرفتم نتونست بیاد. بیا با هم بریم.»
مریم خانم بالاخره بعد از بیشتر از نیم قرن به آرزویش رسید. آن طرف میلهها را دید آنجا که بازیکنان تیم فوتبال یا به قول خودش پسرانش داشتند بازی میکردند، تشویق کرد. بغض کرد و بعد تلفنی خبر حضورش را به همه داد.
میپرسم شما هم شعار دادید؟ وقتی برای اولین بار استادیوم را بعد از این همه سال دیدید اشک ریختید؟! «جوون بودم بیشتر ذوق دیدن استادیوم رو داشتم. از من گذشته، دیگه اون هیجان رو ندارم. اما امروز که دخترا رو دیدم خیلی خوشحال شدم همه هیجان داشتن. خیلی خوب بود که میتونستن تو این فضا، انرژی خودشون رو تخلیه کنن».
این گزارش کوتاه بهتر است با جمله مریم خانم تمام شود. در حالی که هنوز چوب پرچم کوچکش را در دست میچرخاند، نگاهی میکند و میگوید: «این چیزی نبود که بخواد این همه سال از ما دریغ بشه.»
منبع: ایرنا
کلیدواژه: حضور زنان در ورزشگاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۲۰۷۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهاجم جوان شمس آذر : برای کسب سه امتیاز به تهران میرویم
آفتابنیوز :
شمس آذر با کسب پیروزی روحیه بخش مقابل فولاد عازم تهران خواهد شد تا در مصافی سخت مقابل صدرنشین لیگ برتر به میدان برود. یکی از مهرههای هجومی این تیم یعنی عیسی مرادی در گپ و گفتی کوتاه با خبرنگار ورزش سه از شرایط تیمش پیش از سختترین بازی خارج از خانه شمس آذر در نیم فصل دوم صحبت کرد.
فولاد تبدیل به اولین تیمی شد که در فصل جاری مقابل شما دبل میشود. کمیراجع به این بازی بگو
بازی چندان سختی نبود، اما وزش باد شدید در ورزشگاه کمی روند تیمیمان را مختل کرده بود. خداراشکر که بازی را بردیم و توانستیم هواداران خونگرممان را خوشحال بدرقه کنیم. احترام زیادی برای تیم ریشه دار فولاد قائلم، اما این تیم در مقابل ما حرف چندانی برای گفتن نداشت و شاید تنها یکی دو موقعیت پنجاه درصدی روی دروازه ما خلق کردند.
قبول داری عملکرد شمس آذر در نیم فصل دوم تا حدی سینوسی بوده است؟
نتایجمان در نیم فصل دوم در مجموع بد نبوده اگرچه در دو سه بازی نتیجه نگرفتیم، اما در بازیهایی که شکست خوردیم همانند هوادار نیز موقعیتهای گل زیادی داشتیم و حقمان باخت نبود. هفته بعد از هوادار نیز مقابل نساجیای شکست خوردیم که نیاز شدیدی به برد داشت و با این وجود ما مقابل آنها هم بازی خوبی به نمایش گذاشتیم.
با این وجود به روند خوبمان برگشتیم و دو هفتهاس که نتایج خوبی گرفتیم. به هرحال زمان میبرد تا بازیکنان جدید نیز با تیم هماهنگ شوند. انصافا هوادارمان هم با وجود دو شکست پیاپیمان همچنان از ما حمایت کردند و دلگرمی بزرگی برای شمس آذر هستند.
* گفتی هواداران، انصافا در بازیهای خانگی شمسآذر سنگ تمام میگذراند. حضورشان تا چه اندازه مثمرثمر است؟
دمشان گرم و واقعا دست بوسشان هستیم. در تمام بازیهای خانگیمان تا اینجای فصل واقعا حضور پررنگیداشتند و اکثر مواقع ورزشگاه را پرکردند. یکیاز دلایل نتایج خوبمان در قزوین هم حضور عاشقان هوادار شمسآذر است که چه در سرما و چه گرما حامیما بودهاند و از تیم محبوبشان حمایت کردهاند. از آنها ممنونیم که مارا حمایت میکنند. از هواداران خوبمان خواهشمندیم همانند بازی با پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، مقابل استقلال هم از ما حمایت کنند و ماهم نهایت تلاشمان را میکنیم تا با پیروزی در تهران، دلشان را شاد کنیم. انشالله در این هفت بازی باقیمانده هم مارا مثل همیشه حمایت کنند. حضورشان شدیدا مایه دلگرمی تیم شمس آذر است.
بازی مقابل استقلال را در پیشدارید. تیمی که در بازی رفت موفق به متوقف کردنش در قزوین شدید. چه برنامهای برای رویارویی با آنها در ورزشگاه آزادی دارید؟
به هرحال بازی در آزادی مقابل استقلال خیلی سخت است. آنها بهترین تیم بازیهای خانگی هستند و تنها دو بازی را در خانه نبردهاند و صدر نشین لیگ هستند. بازی سختی است، اما برنامه ما مثلهمه بازیها، کسب سه امتیاز است و امیدوارم با تلاش کادرفنی و همه بچهها بتوانیم با کسب سه امتیاز از تهران برگردیم. بازی رفت در قزوین هم هیچکس انتظار آن بازی جسورانه از تیم ما را نداشت و خیلیها در آن مقطع ما را جزو کاندیدای سقوط میدانستند.
اما همانطور که دیدید با تلاش کادر فنی بخصوص اقا سعید دقیقی و البته مدیریت محترم باشگاه موفق به کسب نتایج خوبی در نیم فصل نخست شدیم. یکیاز بهترین نمایشهای ما در نیم فصل اول نیز مقابل استقلال بود و من فکر میکنم میتوانستیم حتی به سه امتیاز هم برسیم که کمی بدشانس بودیم.
منبع: ورزش سه