Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دختر جوان وقتی در خیابان های سرگردان بود، توسط پلیس بازداشت شد. این دختر گفت از خانه گریخته است چون مادرش به عقد موقت پسر جوانی هم سن او درآمده است. این دختر به واحد مشاوره پلیس انتقال می یابد و به مادرش اطلاع داده می شود تا خودش را به کلانتری برساند.

گفت و گوی مادر دختر وقتی همدیگر را دیدند خواندنی است:

دختر در گوشه‌ای نشسته بود، مثل مجسمه‌ای بی حرکت، پلک هم نمی‌زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زن ۳۸ ساله از روی صندلی برخاست و به طرف دختر جوان آمد.

- مهری جان نیازی نیست سیر تا پیاز زندگی مان را این جا بازگو کنی. بگو که پدرت چه بلایی به سرمان آورده و.

دختر جوان که از شدت عصبانیت نمی‌توانست خود را کنترل کند مثل برگ‌های زرد بی جان در برابر باد بی رحم گفته‌های زن، بی تاب شد و از جا برخاست.

- ولم کن دست از سرم بردار دیگه، نمی‌دونی برای چی از خونه فرار کردم یا خودتو به ندونم کاری می‌زنی مادر من.

با گفت و گویی که بین زن و دختر جوان انجام شد دریافتم آن‌ها مادر و دختر هستند. زن ۳۸ ساله حاضر به صحبت نبود.

اما دخترش که انگار دنبال فرصتی می‌گشت تا سفره دلش را باز کند قصه تلخ زندگی اش را این گونه بیان داشت:

پدرم اهل هیچ خلافی نبود، فقط تن به کار نمی‌داد و دوست داشت در خانه بنشیند و مفت بخورد و بخوابد.

با این وضعیت مادرم مجبور بود در خانه‌های مردم کلفتی کند و شکم من و خواهرم را سیر کند.

او چند بار از خانواده پدرم خواست تا کاری انجام بدهند. نصایح پدر بزرگ و مادر بزرگم نیز اثری نداشت.

پدرم می‌گفت باید کاری در خورشان او و با در آمد بالا پیدا کند و هر روز وعده سر خرمن می‌داد.

مادرم که از این شرایط خسته شده بود تقاضای طلاق داد تا او را بترساند. اما پدر از خدا خواسته بی هیچ شرطی در دادگاه حاضر شد و طلاق نامه را امضا کرد.

بعد از جدایی آن‌ها تکلیف زندگی مان روشن شد. مادرم کار می‌کرد و اتفاقا وضع مالی ما بهتر هم شده بود، چون دیگر لازم نبود دو سوم حقوقش را خرج خرید مواد مخدر کند.

اما ناگهان سر و کله پسری جوان در خانه ما پیدا شد. می‌گفت مادرم را عقد موقت کرده و ....

عذاب می‌کشیدم.

دختر افزود: من از حضور این مرد غریبه در خانه رنج می‌بردم و برای همین هم با مادرم درگیر شدم. یک روز مادرم که خانه نبود، شوهر صیغه‌ای او با چاقو وارد اتاقم شد و با تهدید به من تجاوز کرد و گفت اگر یک کلمه حرف بزنم ....

از خانه بیرون زدم. در خیابان‌ها سرگردان شده بودم که ماموران کلانتری کاظم آباد مشهد دستگیرم کردند. امروز به مرکز مشاوره معرفی شده ایم.

زن ۳۸ ساله که با شنیدن اظهارات دخترش دچار اضطراب زیادی شده بود جلو آمد و گفت: بهناز راست می‌گوید، مقصرم و خودم را لعن و نفرین می‌کنم.

زن جوان با صدایی لرزان گفت: همیشه اسمم سر زبان دوست و آشنا بود. همه به شادی و نشاط و زیبایی ام حسرت می‌خوردند.

اما پدر بهناز که موقع خواستگاری پاشنه در خانه پدرم را در آورده بود، شخصیتم را لگد مال کرد.

با ندانم کاری هایش احساس حقارت می‌کردم و بعد از طلاق این حس منفی سراسر وجودم را به آتش کشیده بود.

برای همین هم فریب مردی جوان را خوردم و وقتی او در خانه ام به دخترم تجاوز کرده فهمیدم چه اشتباهی کرده ام.

من هم می‌خواهم از این مرد کثیف شکایت کنم و خودم را هم از این به بعد اصلاح کنم و بعد از این ماجرا قرار گذاشته ایم برای همیشه به شهرستان برویم و ....

منبع: رکنا

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حوادث خواندنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۲۱۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | افشای آمار تکان‌دهنده ارزپاشی دولت‌ها در بازار توسط کارشناس صدا و سیما

264 215

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896095

دیگر خبرها

  • بدگویی‌های پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!
  • قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش
  • قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش/ «پدرم حرف‌های بدی درباره مادرم می‌زد، آنقدر گفت تا باور کردم»
  • قتل دلخراش مادر جوان به دست پسرش | پدرم آنقدر بدگویی کرد که باور کردم مادرم...
  • قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد
  • (ویدئو) ماجرای تکان‌دهنده گم‌شدن سه دختر چوپان ۱۲ تا ۲۰ ساله
  • حکم مرگ برای مادر و ۲ فرزندش در محکمه خانوادگی
  • عضو اصلی گارد جاویدان دستگیر شد + اعترافات تکان دهنده «دکتر»
  • ببینید | افشای آمار تکان‌دهنده ارزپاشی دولت‌ها در بازار توسط کارشناس صدا و سیما
  • روایت جدید و تکان‌دهنده فاطمه فهیمی همسر ناصر عبداللهی از مرگ پرابهام خواننده مشهور