قلم هنرمندان این بار مزیّن به تصویر شهدا شد
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۲۳۱۳۲
به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، نیمه مردادماه امسال بود که تصاویری از تابلوهای چند کوچه در فضای مجازی منتشر شد؛ تابلوهایی که عنوان مقدس «شهید» را از آنها حذف کرده بودند. بعد از انتشار این تصاویر واکنش های مختلفی به این اقدام شد. عده ای از هنرمندان نقاش کشورمان هم قلم در دست گرفتند و به طراحی تصاویر برخی شهدا و راه اندازی نمایشگاه برای مردم اقدام کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما هم گفت و گویی با چند نفر از این هنرمندان طراح داشتیم و از ارادتشان به شهدا پرسیدیم.
*خانمی ۳۵ ساله در گوشهای نشسته بود و با قلمش تصویر شهید رضا کارگر برزی را میکشید. او درباره ارادتش به شهدا گفت: «ارادتم به شهدا باعث شد تا در این مسیر قرار بگیرم و چهره شان را نقاشی کنم. آنها به خاطر امنیت و آرامش کشورمان جنگیدند و این از خود گذشتگی را نمیتوانیم با هیج کاری جبران کنیم. زنده نگهداشتن نام و یادشان کوچکترین کاری است که میشود انجام داد. همه این نقاشانی که دور هم جمع شده اند؛ تنها یک هدف دارند و آن ادای دین به این عزیزان است.»
بله؛ همین عکسها و نقاشی ها باعث میشود جوانها هم با این اسامیها آشنا شوند و زندگینامه هایشان را مطالعه کنند و هم از آنها درس ایثار بگیرند.
وی در ادامه در خصوص حذف این نامهای مقدس از کوچه و خیابان ها اظهار داشت: «حذف نام شهیدان را از کوچهها بی معرفتی است. بعضیها فراموش کرده اند که این کشور به پشتوانه چه عزیزانی حفظ شده است. من زمان جنگ را فراموش نکردم و می دانم اگر این بزرگ مردان نبودند، امروز کشورمان در آرامش نبود.»
شهید امین کریمی از دیگر شهیدان مدافع حرم بود که چهره اش روی پیکر سفید بوم نقاشی حک میشد. نقاشی که به خاطر علاقه اش به شهدا در این جمع حاضر شده بود، در ادامه تصریح کرد: «شهدا به خاطر آرمانهای ما رفتند و از خود گذشتند. اگر ما یاد آنها را گرامی نداریم، نسل امروز و فردا نمیداند چه بر کشورش گذشته و چه کسانی رفتند تا او در آرامش زندگی کند.»
وی افزود: شهدای امروزمان هم جا پای شهدای هشت سال دفاع مقدس گذاشتند و خواستههای خودشان را زیر پا گذاشتند و از حرم حضرت زینب دفاع کردند. اگر نام و یاد شهدا نباشد، هویت کشورمان از بین میرود و من به نوبه خودم با هنرم تلاش میکنم تا نامشان را زنده نگه دارم.
یکی دیگر از این هنرمندان هم به خبرنگار ما گفت: نقاشی کردن هم مثل بازیگری میماند و همه چیز به ارتباطی برمی گردد که با آن تصویر برقرار میشود. هرچه این ارتباط عمیقتر باشد، آن طرح با حس و حال ناب تری به تصویر کشیده میشود. شهدا در این مکان خیلی ارزشمند هستند و افراد بسیاری وقتی در این مکان تصاویر شهدا را میبینند، از زندگینامه آنها میپرسند و در خاطرشان ثبت میشود. این یادآوریها زمینهای برای ادای دینمان به خانوادههای شهداست.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۲۳۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو، صدای آرامش و گام های آهسته تر زندگی
عصر ایران ؛ احسان اقبال سعید - چهارم اردیبهشت ماه حیات رادیو در ایران هشتاد و چهارساله می شود و عمارت میدان ارگ ، ساختمان کهن رادیو گواهی می دهد که صاحبان صداهای مخملین و گویندگان اخبار و اقوال چگونه توانستند حقیقت و فراغت را توامان روانهی خانه و خلوت ایرانیان سازند.
رادیو در سال 1319 در ایران پا به عرصه اطلاع رسانی نهاد و تا همیشه فصل مهمی از زیست سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان شد. برای نخستین بار صدای حاکمان و اهل طرب نه از زبان جارچیان و در نامه و اعلان که زنده و حاضر از پس فرسخ ها و فرسنگ ها به گوش عموم رسید و جای نقل و تفسیر باقی نماند و این خود کم از اعجاز در عصر حاضر نداشت.
شاید برآمدن زمانه ی گستردگی اطلاعات و ابزار ها و امکانهای حیرت انگیز اطلاع رسانی و انتقال سهل و سریع محتوا حضور رادیو را کم رنگ و بیشتر در حکم تاریخ و خاطره نموده باشد اما نمی توان از خاطر برد که برای انسان اهل و اهلی عقل و خاطره تا همیشه پیشه در بند پیشینه است و پدیده ها هم لاجرم متصل به کنیه و روزهای رفته...
رادیو نخستین بار صدای نطق استعفای رضاشاه را از فردای اشغال ایران در جنگ دوم جهانی به گوش مردم رسانید و متن سوگند شاه جدید و جوان را هم! و هر دو را ذکا الملک فروغی نگاشت و در دهان شهریاران پیشین و پسین نهاد.
کارکرد دیگر رادیو در روزها و دهه های نخستین رسانیدن صدا و نوای ساز و آواز به گوش آحاد مردمان ایران زمین بود تا در میانه ی اخبار کمی هم گوش به خنیا و خواندن از احوال یار و نیز حالت گل و دیگر چیزها بسپارند. شاید درآمدن شان هنر از مطربی و نیز محفل و مجلس خوانی به سبب ورود رادیو به ایران و گستره پخش این صدا و پناه بودن آن بوده باشد.
بزنگاه های تاریخی ایران زمین هم گاه با نمود رادیویی شان در خاطره ها مانده اند. دکتر محمد مصدق در جریانات ملی شدن صنعت نفت، نطق و اقدامات خود را از طریق رادیو به اطلاع مردمان می رسانید و یکی از معدود صداهای باقیمانده از ایشان همین نطق رادیویی در فردای بازگشت از دادگاه لاهه برای دفاع در برابر شکایت شرکت نفت بریتانیا از ایران بود.
لندن هم پیام به شاه و کودتاچیان را به رادیو فارسی بی بی سی محول کرد تا به جای عبارت همیشگی "اینک ساعت داوزده شب به وقت لندن است" بخواند "اینک ساعت دقیقا دوازده شب به وقت لندن است" و کودتاچیان جرات و جربزه بیابند که اراده لندن در سرازیر نمودن دلار و نیز برآمدن سرنیزه ها حتمی است.
احمد قوام السلطنه هم در پیرانهسر، آن گاه که هوای نخست وزیری نمود و خواست تا بر جای مصدق بنشیند اطلاعیه ای به رادیو داد با مطلع "کشتیبان را سیاستی دگر آمد" که البته انشای مظفر فیروز بود و سجادی نخستین گوینده رادیو در ایران، آن را در رادیو خواند...در میان گویندگان سجادی به قوام نزدیک بود و بشیر فرهمند به نیروهای جبهه ملی و دکتر مصدق،نخستین صدایی که پیروزی انقلاب اسلامی را به اطلاع مردم ایران رسانید صدای شهید محلاتی از رادیو ایران حوالی ساعت چهار روز بیست و دوم بهمن ماه بود "توجه فرمائید، توجه فرمائید!این صدای راستین ملت ایران است،صدای انقلاب...
از دوران پرشور مبارزات قرن بیستم هرگاه ناظران و تاریخ خوانان به یاد مصر دوران جمال عبدالناصر می افتند شاید مهم ترین نشانه و یادمان رادیو صوتالعرب معروف قاهره باشد با صدای پرطنین و حیرت انگیز امین سعید گوینده شهیرش... و شاید فروغ زیباتر سرود "تنها صداست که می ماند" .
رادیو تنها صداست و تصویر را تو در خاطرت می سازی. از لحن و مکث در صدا شخص و رخداد را زیبا،پیر،مهربان یا هزار و یک چیز دیگر تصویر و تصور می کنی و این اختیار را داری که بخشی از حقیقت را به میل خود بسازی و رویاپردازی راه بر امنیت خاطر و نیز پرواز عقل انسان می برد و احتمالا بسیار پیش آمده که از دیدن تصویر گوینده یا صداپیشه ای که سال ها صدایش را شنیده ایم حیرت می کنیم و معصومانه می گوییم چقدر با باور و تخیل ما نزدیک یا دور است.
گاه صدای رادیو به لالایی و قرار هم می می ماند که باشنیدنش در روزگار بی همدمی به خواب می رویم و چون تنها حس شنیداری مان درگیر است امکان قرار باقی جوارح و احساسات فراهم تر است.....انگار هنوز رادیو صدای ارامش است و گام های آهسته تر زندگی..
کانال عصر ایران در تلگرام