حقایقی کمتر شنیده شده و جالب درباره کمپانی لامبورگینی
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۵۱۹۰۷
در این مطلب به دنبال بیان نکات شگفتانگیزی درباره کمپانی لامبورگینی هستیم تا اطلاعات شما درباره یکی از بهترین خودروسازان جهان را افزایش دهیم.
به گزارش شریان نیوز،کمپانی لامبورگینی یکی از برترین سوپراسپرتسازان جهان بوده و اتومبیلهای شگفتانگیزی را به تولید میرساند. امروزه افراد مشهور به دنبال انتخاب و خرید آخرین مدل از محصولات کمپانی لامبورگینی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این شرکت یکی از محبوبترین برندهای ساخت اتومبیل در رسانهها و برنامههایی مانند تختگاز (Top Gear) بوده و در مقالات اینترنتی درباره مدلهای مختلف محصولات لامبورگینی صحبت میشود.
با این همه اگر تمام مردم جهان بدانند که لامبورگینی چیست و چرا تا این حد محبوب است؛ باز هم اطلاعات کمی درباره لامبورگینی داشته و از حقایق شگفتآور آن بیخبر هستند؛ بنابراین ما دست به کار شده و در این متن به دنبال بیان نکاتی شگفتانگیزی درباره کمپانی لامبورگینی هستیم تا اطلاعات شما درباره یکی از بهترین خودروسازان جهان را افزایش دهیم.
لوگوی گاو نر
زمانی که یک برند به موفقیتی جهانی برسد؛ لوگوی آن بلافاصله قابل تشخیص بوده و مردم در سراسر جهان میدانند که لوگوی یادشده چیست و به راحتی با ابعاد فعالیت شرکت مزبور آشنا میشوند.
این حقیقت کاملاً درباره کمپانی لامبورگینی صادق بوده و همه مردم جهان بلافاصله پس از دیدنِ گاوِ نمادین لامبورگینی با آن ارتباط برقرار میکنند. ولی انتخاب یک گاو به عنوان لوگوی لامبورگینی اتفاقی نبود.
در واقع علاقه شدید مالک لامبورگینی به طالعبینی و پیشگویی باعث شد که لوگوی لامبورگینی یک گاو باشد. شخص مذکور متولد برجثور بوده و به همین خاطر تصمیم گرفت که از نشانِ برجثور یا همان گاو نر به عنوان لوگوی کمپانی خود استفاده کند.
رابطه سوسک و اونتادور
در حال حاضر ممکن است که برخی از طراحیها و ایدههای مرتبط به ظاهر اتومبیلها برای بسیاری از طراحان، حاصل یک فرایند اتفاقی باشد.
ولی واقعیت این است که بسیاری از طراحان برای طراحی محصول مورد نظر خود از عجیبترین چیزهای موجود الهام میگیرند. نمونه واقعی و صادق سخنِ ما لامبورگینی اونتادور (Aventador) است.
طراحان این اتومبیلِ فوقالعاده مجبوب به سراغ سوسکها رفته و شکل و ساختار اونتادور را مشابه با بدن آنها طراحی کردهاند.
لامبورگینی برای قانون
اتومبیلهای پلیس باید سریع باشند و در مواقع ضروری و در کوتاهترین زمان ممکن به مکانی مشخص رسیده و در عملیاتهای تعقیب گریز عملکردی قابل قبول را به نمایش بگذارند.
در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا از اتومبیلهای سریع به عنوان خودروی پلیس استفاده میشود. کشورهایی مانند ایتالیا و دبی بیشترین استفاده را از اتومبیلهای سریع به عنوان خودروهای امدادی و امنیتی دارند.
اما با این تفاوت که در ایتالیا از اتومبیلهای سریع برای انتقال اعضای پیوندی بیماران استفاده شده و پلیس دبی از اتومبیلی همانند لامبورگینی اونتادور برای جلب نظر گردشگران و بازاریابی استفاده میکند.
تراکتور و لامبورگینی
برند لامبورگینی اتومبیلهایی فوقالعاده ساخته و امروزه نام محصولات این شرکت ایتالیایی را در میان برخی از سریعترین اتومبیلهای جهان میبینیم.
اما لامبورگینی ابتدا کندترین وسایل نقلیه جهان را میساخت! در حقیقت این کمپانی ایتالیایی با نام «Lamborghini Trattori» مشغول ساخت تراکتور بود و صاحبان آن از این راه به ثروت زیادی رسیدند.
ثروت آنها بسیار زیاد بود و به همین خاطر لامبورگینی تصمیم به خرید چند فراری گرفت. مشکل کلاچهای فراری و درگیری با انزو فراری (Enzo Ferrari) منجرب به تولید لامبورگینی ۳۵۰ جیتیوی (Lamborghini ۳۵۰ GTV) شد؛ زیرا انزو فراری ادعا کرد که لامبورگینی چیزی از اتومبیلهای اسپرت نمیداند و بهتر است که به فکر تراکتورهای خود باشد.
ساخت تسلیحات
واقعیتی که بسیاری از مردم درباره فروچو لامبورگینی (Ferruccio Lamborghini) نمیدانند این است که او مکانیکی توانمند بوده و بدون اتکاء به دیگران تمام کارهای مکانیکی را انجام میداد.
به همین خاطر او به عنوان یک مکانیک چیرهدست به شهرت رسید. او در نیروی دریایی خدمت کرده و در جزیره رودس (Rhodes) با ساخت تسلیحات گوناگون تواناییهای خود را اثبات کرد. لامبورگینی از تسلیحات و ساخت قطعات یدکی ماشینآلات مختلف شروع کرد و تونی استارک (Tony Stark) یا همان مردِ آهنی کتابهای کمیک مارول کامیکس در دورانِ خود بود!
وفادار به پیرلی
هرکسی که با محصولات لامبورگینی رانندگی کرده باشد؛ میداند که این اتومبیلها از تایرهایی فوقالعاده استفاده میکنند. این موضوع اتفاقی نبوده و شما باید بدانید که لامبورگینی با کمپانی تایرسازی پیرلی (Pirelli) همکار است.
لامبورگینی و پیرلی با انعقاد توافقنامهای هیجانانگیز به یکدیگر وفادار بوده و هر یک از اتومبیلهای لامبورگینی باید از تایرهای پیرلی استفاده کنند. پیوند و دوستی کمپانیهای مزبور به حدی است که پیرلی تایرهایی خاص را برای مدل اونتادور به تولید رساند.
ساخت اولین موتور برای وایپر
امبورگینی همیشه مورد تمجید و تشویق قرار گرفته و بیشک به تاریخ خود افتخار میکند. در اواخر دهه ۱۹۸۰ طرحی برای توسعه داج وایپر (Dodge Viper) مطرح شده و لامبورگینی که در آن زمان در اختیار کرایسلر بود، باید پیشرانه وایپر را میساخت.
داج میخواست که به جای استفاده از پیشرانهای معمولی همه چیز را تغییر دهد و به همین خاطر به سراغ لامبورگینی رفته و از مهندسین آن برای طراحی نمونه اولیه پیشرانه وایپر کمک گرفت.
داج موفق به ساخت نسخه آلومینیومی قالب پیشرانه لامبورگینی برای وایپر شد؛ اما نمونه ساخته شده قابل استفاده نبود. باید قبول کرد که لامبورگینی به وایپر قدرت بخشیده و عامل تغییر و تحولِ آن بوده است.
تولید مداوم مدل کونتاش
بسیاری از اتومبیلها به دلیل مشکلات مختلفی که در روند ساخت و فروش آنها وجود دارد؛ تا مدتها به تولید رسیده و روی خط تولید کارخانهجات مختلف جا خوش میکنند.
داستان لامبورگینی کونتاش (Lamborghini Countach) هم این چنین بوده و ما شاهد تولید طولانی مدت این محصول در کمپانی لامبورگینی بودیم.
اتومبیل مزبور در سال ۱۹۷۴ معرفی شد؛ اما تا سال ۱۹۹۰ به تولید رسید و مشکلات زیادی برای خریداران آن ایجاد شد. لامبورگینی کونتاش پیشگام شکل و شمایل امروزی اتومبیلهای اسپرت بوده و به خاطر طراحی خارقالعاده خود بسیار محبوب شد.
لامبورگینی بدون موتور
لامبورگینی به ساخت و توسعه پیشرانههای قدرتمند و فوقالعاده مشهور است. با این وجود کمپانی خوشنام لامبورگینی برای نمایش یکی از نخستین محصولات خود دچار مشکل شده و در آن اثری از پیشرانه نبود! لامبورگینی ۳۵۰ جیتیوی در سال ۱۹۶۶ و در جریان نمایشگاه ژنو رونمایی شد.
در حالی که تمام شرکتهای حاضر در نمایشگاه مزبور کاپوت محصولات خود را بالا برده و مشغول نمایش موتور اتومبیلهای خود بودند؛ لامبورگینی این کار را نکرد. در واقع لامبورگینی هیچ پیشرانهای برای نمایش نداشت و فقط بدنه ۳۵۰ جیتیوی را نمایش داد!
قایق گران قیمت
هنگامی که به لامبورگینی فکر میکنیم؛ فوراً طیف وسیعی از محصولات جادهای و اتومبیلهای سریع و فوقالعاده را تصور خواهیم کرد. اما با وجود اینکه لامبورگینی از ساخت تراکتور شروع کرده و طبیعتاً باید هنوز هم تراکتور بسازد؛ اصلاً انتظار ساخت قایق تفریحی توسط این شرکت ایتالیایی را ندارید.
لامبورگینی با الهام از مدل محبوب و پرطرفدار اونتادور یک قایق تفریحی ساخته است. قیمت اونتادور بیش از ۵۰۰ هزار دلار است؛ اما برای خرید نسخه قایق آن با نام «Aventaboat» باید بیش از ۱.۳ میلیون دلار پرداخت کنید.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۵۱۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«توسعه» یعنی صدای هنرمندان تئاتر شنیده شود
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، با پیشنهاد انستیتو بینالمللی تئاتر در سال ۱۹۶۱، هر ساله روز ۲۷ مارس به عنوان روز جهانی تئاتر گرامی داشته میشود.
پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب میشود و به تأثیر و تقابل تئاتر در عرصه بینالمللی اختصاص دارد.
ادوارد آلبی، آگوستو بوال، ژان کوکتو، آرتور میلر، پابلو نرودا و... از جمله افرادی بودند که پیام روز جهانی تئاتر را نوشتهاند.
با کمی تاخیر به بهانه روز جهانی تئاتر در این گزارش تلاش خواهیم کرد نگاهی داشته باشیم به سیر حرکت تئاتر در کشور و در نهایت پیشنهادهایی را در جهت «توسعه» این هنر مهم ارائه کنیم.
* افتوخیزهای شکل گیری تئاتر
هنر تئاتر از ابتدای ورودش به ایران با افتوخیزهای فراوانی روبرو بوده است. رویکردهای متفاوتی در این زمینه توسط نظریهپردازان و هنرمندان ایرانی این رشته بیانشده که همواره مورد توجه جامعه بهویژه اهالی هنر تئاتر قرارگرفته است؛ اما به نظر میرسد آنگونه که باید رویکرد توسعه این هنر در ساختار و سازمان تئاتری و همچنین آنچه باید به تئاتر ملی منجر شود، هنوز شکل نگرفته است.
به نظر میرسد آنگونه که باید رویکرد توسعه این هنر در ساختار و سازمان تئاتری و همچنین آنچه باید به تئاتر ملی منجر شود، هنوز شکل نگرفته استاز ورود هنرهای نمایشی نوین به کشور ما بیش از یکصد و شصت سال میگذرد؛ یعنی با آغاز هنگامه رویارویی جدی ما با تمدن نوین غرب؛ مدرنیته. در این سالها، این هنر با افتوخیزهای بسیاری مواجه بوده است.
در سالهای آغازین ورود به جهت ناآشنایی جامعه ایرانی با سازوکارها، جایگاه و الزامات تئاتر بهعنوان عنصری فرهنگی و شکاف عمیق آن با آنچه در ایران بهعنوان نمایش پذیرفته و اجرا میشد، به این هنر چه از سوی جامعه و چه از سوی حاکمیت توجّه مناسبی نشد.
از یکسو رویآوری به آن متکی به علاقه و تلاش و ذوق شخصی بود و از سوی دیگر بیشتر وجهی تفریحی و فراغتی داشت.
* طفولیت تئاتر در ایران
حسن مقدم در سال ۱۳۰۱ حدود یک ماه بعد از اجرای «جعفرخان از فرنگ آمده»، در سخنرانی خود در دارالفنون به این نکته اشاره کرد که: «تئاتر ایران طفلی است نوزاد و عده اکثرهای ما ـ که اغلب هم تفناً اکتری میکنند ـ خیلی محدود است. تئاترنویسها انگشتشمارند. وسایل اجرای نمایش هیچ موجود نیست؛ بنابراین گمان میکنم که موقع سختگیری برای ما هنوز نیامده و بلکه موقع آن است که بعضی از اکترها و منصفین را در این راه تشویق بکنیم»
اشاره به تفننی بودن بازیگری در تئاتر حکایت از فقدان جایگیر شدن مناسب این هنر بهعنوان عنصری فرهنگی در بدو شکلگیری آن و جدیدالورود بودن آن دارد.
هرچند کمی بعدازاین تاریخ با ترجمه متون غربی و آداپته کردن نمایشنامهها، گروههای تئاتری توانستند، جایگاهی برای خود بیابند، ولی این نوزاد، حالت احتضار خود را رها نکرد و تنها توانست گامهای اندکی در جهت رشد خود بردارد.
* تنها درام ملی میتواند به فریاد تئاتر محتضر ما برسد
بعدها عبدالحسین نوشین با تأکید بر لزوم نمایشنامهنویسی ایرانی بر این نکته صحه گذاشت که «تنها درام ملی میتواند به فریاد تئاتر محتضر ما برسد» و اینگونه، کانون معظله تئاتر ایران را به تصویر کشید.
به هر صورت، با کندی رشد و دشواری پذیرش اجتماعی، بالاخره تئاتر در سیر روند تکاملی خود در ایران، توانست همچون عنصری فرهنگی وارد عرصه حیات اجتماعی ما شود و بهعنوان دلمشغولی و بخشی از زندگی برخی از اقشار اجتماعی و هنرمندان جای گیرد.
* از دهه ۲۰ تاب بعد از انقلاب، ماجرای رونق هنر تئاتر
رونق این هنر در دهه ۲۰ و اثرگذاری آن در جریانها و تحولات سیاسی، افول آن در ۳۰ و ۴۰ بهویژه با شکلگیری آتراکسیون و حیات مجدد این هنر در دهه ۵۰ حکایت از نقشی دارد که تئاتر برای خود در جامعه ایرانی تعریف کرده است.
پس از انقلاب اسلامی هرچند به دلیل شرایط انقلابی در سالهای اول، این هنر همچون بسیاری از هنرها با مشکلاتی مواجه بود، ولی بهزودی توانست راه خود را بیابد و با سامان یافتن سالنهای نمایش تحت مدیریت مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز فعالیت حوزه هنری راه رشد و گسترش خود را پی گیرد.
در این دوران، هرچند بر تعداد سالنهای نمایشی افزوده نشد، اما تلاش شد از ظرفیتهای موجود در حد نهایت بهرهبرداری شود.
این روند با درانداختن جشنواره بینالمللی تئاتر فجر وجهی دیگر یافت و زمینه برای فعالیت روزافزون هنرمندان و گروههای تئاتری فراهم آمد؛ بهگونهای که اکنون بهرغم مجموع مسائل و مشکلاتی که بر حرکت این هنر بند زدهاند، میتوان از کارنامهای قابلاتکا در این حوزه سخن گفت؛ کارنامهای که اگر بخشی از فرصت چانهزنیهای اجرایی را به بازشناخت مسائلمان اختصاص میدادیم، اکنون بسی ارزشمندتر میبود.
* کارکردهای تئاتر؛ فراغت یا نگاه نقادانه؟
در یک تحلیل کلی میتوان شش کارکرد را برای تئاتر بازشناخت: عنصری خودشناسانه، عنصری فرهنگی، عنصری آموزشی، عنصری ایدئولوژیک، عنصری انتقادی و عنصری تفریحی ـ فراغتی. بیشک پایه همه این کارکردها زیبایی شناسی است و اگر این مهم در دستور کار کارگردان قرار نگیرد آن اثر نمیتواند تاثیرگذاری عمیقی داشته باشد و به اثری ماندگار تبدیل شود.
نیاز به تئاتر بهعنوان ضرورتی فرهنگی در جامعه امروز دارای ابعاد مختلفی است و راه برونرفت آن تقویت گروههای تئاتری، توسعه کالبدی و بازتعریف حوزه نظارت استهرچند عموما در دو دهه اخیر با گسترش تئاترهای لاکچری و گران قیمت و اضافه شدن موسیقی و تولید کنسرت-نمایشها، عنصر تفریحی و فراغتی تئاتر برجسته بوده است و بخشهای آموزشی و انتقادی آن به محاق رفته است، اما همچنان در گوشه و کنار سالنهای نمایش کشور میتوان شاهد آثار نوآورانهای و خلاقی بود که هم عنصر خودشناسانه را در خود دارند هم فضای فرهنگی شهروندان را رشد میدهند هم با رویکردی انتقادی تلاش میکنند جهان را به جای بهتری تبدیل کنند.
* توسعه یعنی صدای هنرمندان تئاتر شنیده شود
در نهایت اینکه نیاز به تئاتر بهعنوان ضرورتی فرهنگی در جامعه امروز دارای ابعاد مختلفی است و راه برونرفت آن تقویت گروههای تئاتری، توسعه کالبدی و بازتعریف حوزه نظارت است.
در این مسیر برای رسیدن به وضعیت مطلوب، باید بار دیگر از خود بپرسیم که گره اساسی توسعه تئاتر در کجاست؟ بیشک برای رسیدن به پاسخ این پرسش و حرکت به سمت توسعه تئاتر باید سراغ هنرمندان این عرصه رفت.
هنرمندان حوزۀ تئاتر بهعنوان فعالان این بخش از یکسو کموبیش با فضای اجرایی و برنامهریزی تئاتر آشنا هستند و از سوی دیگر ارتباطی بلا واسطه با مخاطبان و جامعه دارند. ازاینرو، بهخوبی میتوانند فضای موجود و وضعیت مطلوب را واکاوی کنند.
علاوه بر اینکه بررسی وضعیت موجود تئاتر کشور و ارائه راهحلهایی برای رشد و توسعه آن بدون توجه به آرا و دیدگاههای آنان بلاموضوع خواهد بود. بررسی دیدگاه و ارزیابی رویکرد هنرمندان برجسته تئاتر کشور است که میتواند سند راه توسعه تئاتر باشد. بیشک بررسی و کاویدن دیدگاههای آنان، تصویر روشنی از آینده توسعه تئاتر به دست میدهد.
انتهای پیام/