موسیقی، ادبیات و خطر گسستگی فرهنگی
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۵۳۵۲۳
یک مدرس دانشگاه گفت: در گذشته پیوستگی هنرها بهویژه در شاخه موسیقی زیاد بود و به همین دلیل امثال نواب صفا، کنار بنان و تجویدی، در یک بافت فرهنگی فعالیت میکردند تا کاری منسجم به مخاطب ارائه کنند اما متأسفانه یکی از مشکلات امروز ما گسستگی فرهنگی در شاخههای مختلف هنری بهویژه، موسیقی و ادبیات است.
سعید شفیعیون، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: اگر چه گاهی موسیقی میتواند بهصورت غیرمستقیم از ادبیات الهام بگیرد اما در این مقال، منظور از موسیقی، همان موسیقی باکلام است که شعر در آن تجلی پیدا میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عضو هیئتعلمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان ادامه داد: ادبیات ایران، منشأ تمام تفکرات و ماهیت وجودی ایرانیان است و بهعنوان یک آبشخور فرهنگی و فکری، میتواند بر انواع موسیقی مؤثر باشد.
وی خاطر نشان کرد: میدانیم که در موسیقی با صوت، نغمات و فضایی انتزاعی روبرو هستیم که نمیتوان آن را دید و لمس کرد، بنابراین شعر میتواند به کمک موسیقی بیاید تا این دنیای انتزاعی را عینیتر و احساس پنهان آن را آشکارتر کند.
شفیعیون با اشاره به نقش ادبیات در کمال بخشی به موسیقی گفت: حاصل ترکیب دو هنر متعالی باید یک اثر متعالی باشد و بخش اعظمی از موسیقیای که در هر ملتی بهعنوان موسیقی اصیل و رسمی ایجاد میشود نیز درواقع موسیقیِ پیوند خورده با ادبیات و فرهنگ آن سرزمین است. ادبیات هر قوم و ملتی، رنگهای مختلفی دارد و ما نیز در موسیقیمان، ژانر و گونههای مختلفی داریم که در شعر متجلی میشوند.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: آهنگهای جدیدی که بنا بر نیاز قشر بیرونی و در دسترس اجتماع تولید میشود باید شعرهای بهروزتری داشته باشد که عموماً در ساحت ترانه ظهور پیدا میکند. متأسفانه شتاب جهان امروز باعث شده که افراد، به دنبال دمدستیترین خوراک برای جسم و روحشان باشند و موسیقی نیز از این شتاب بیامان نمانده؛ به همین دلیل شاهد ساخت آهنگهایی هستیم که با تدبر و تفکر ساخته نشدهاند.
شفیعیون، این تغییر و تحول را موجب کمرنگ شدن آواز ایرانی که با شعر پیوستگی عمیقی داشت دانست و گفت: به اعتبار اینکه ادبیات، کلام و مایه فکری موسیقی و آواز است، شرایط فعالیت در این عرصه خاصتر میشود و کسانی که به دنیای آواز وارد میشوند و در آن فعالیت میکنند باید اهل تأمل و تفکر باشند تا در این حوزه بتوانند کارهای دقیق و عمیقی انجام دهند. بر اثر همین فیلترهاست که میبینیم زمانی اساتیدی در این مرزوبوم فعالیت میکردند که تمام ادبیات را یا بهطور مستقیم آموخته و یا به فراخور پیوستگی فرهنگیای که آن زمان در کشور وجود داشت ادبیات را دریافته بودند.
عضو هیئتعلمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه یکی از مشکلات امروز ایجاد گسستگی فرهنگی در شاخههای مختلف هنری است، خاطر نشان کرد: امروز نقاش از سینماگر، سینماگر از نقاش، موسیقیدان از شاعر و شاعر از موسیقیدان جدا شدهاند و باوجوداینکه همه این هنرمندان در یک عالم گام برمیدارند، با هم قرابتی ندارند. حالآنکه در گذشته بهویژه در جامعه موسیقی، پیوستگی فرهنگی زیادی را شاهد بودیم و برای مثال نواب صفا، کنار بنان و تجویدی یک بافت فرهنگی را تشکیل میدادند و تمام تلاش خود را برای ارائه یک اثر منسجم و متعالی به کار میبستند.
وی ادامه داد: فردگرایی حاکم بر جامعه، باعث شده که امروزه هرکس نه در کنار بلکه در رقابت با دیگری قرار بگیرد و سعی کند سریعاً به حرف و کار نویی برسد تا از دیگران متمایز شود. به همین دلیل در این آثار پختگی، انسجام و عمق لازم دیده نمیشود.
شفیعیون تصریح کرد: کارهای درجهیک امروز، تکرار چندینباره یکی از غزلهای حافظ یا مولوی و سعدی است. نوازنده، آهنگساز و خواننده دعوی تازه گویی دارند اما چون مستقیماً با مواد ادبیات درگیر نیستند، سمت ابراز و موادی میروند که در نزدیکی آنها وجود دارد. به همین جهت میبینیم شعری مثل «با من صنما دل یکدله کن» که بسیار شنیدهشده، مجدداً با آهنگی نو به بازار عرضه میشود.
وی افزود: ناآگاهی نسبت به ذخایر ادبی موجود، باعث شده نتوانیم آنطور که شایسته است به ادبیات در موسیقی تجلی ببخشیم و شاهد باشیم که باوجود ثبت تعداد زیادی شاعر با سبک و ژانر و آثار مختلف در طی این ۱۰۰۰سال، هیچ خبری از آنها در آثار موسیقایی ما نیست.
عضو هیئتعلمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: کنکاش محدود در گزینش شعر برای استفاده در موسیقی، باعث شده که موسیقی ما به ایستایی و یکنواختی دچار شود.
شفیعیون، مراجعه طبیعی و صادقانه به ادبیات را راه چاره دانست و گفت: اینکه نگاه کنیم کدام شاعر در بورس است و برای ساخت آهنگ سراغ او برویم رفتاری صادقانه نیست و هیچ اثری بدون وجود صدق هنری، ماندگار نخواهد شد.
وی در ادامه، ملزومات صدق هنری را چنین بیان کرد: در گام اول دغدغه هنرمند باید برآورده کردن نیازها و التهابات روحی خود در مواجهه با خویشتن خویش و جامعه باشد و سپس به فکر این بیفتد که چگونه میتواند تخصص لازم را برای رفع آن نیاز کسب کند.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: متأسفانه امروزه هنرمندان موسیقی ما فقط به این فکر میکنند که عامه از آنها چه میخواهند و آن حرکتی که باید از درون و روح هنرمند نشئت بگیرد، از بیرون آغاز میشود. به همین دلیل اغلب آثار، خالی از روح اصیل و اندیشه یک صاحب درد است.
شفیعیون خاطر نشان کرد: امروزه حتی خیلی از کسانی که روزی صاحبنام بودند و کارهای جدی میکردند، به اقتضای مسائل مالی و صرفاً حضور در عرصه، به سمتی سوق پیدا کردهاند که شاید خودشان هم خیلی راضی نباشند.
وی افزود: شتاب جهان امروز و دعوی نفوذ بر همهچیز، باعث شده تا اشخاص برای مطرحشدن و نامی ماندن، مراحل سلوک طبیعی را در کارهای سطحی خلاصه کنند. طریق استادی و شاگردی و طی صحیح مدارج، تا حد زیادی منسوخشده و فقط کافی است که هنرمند کمی با فضای مجازی و ترفندهای آن آشنا باشد! حالآنکه در وادی هنر، هنرمند باید همواره از خود بپرسد که کارش تا چه حد از محتوای طبیعی، اصیل و صادقانه برخوردار است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری موسیقی ادبيات منطقه اصفهان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۵۳۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گلآقا میگفت وظایفی داریم و باید نگهبان حرمتها باشیم
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: محمدباقر نجفزاده بارفروش نویسنده، روزنامهنگار و پژوهشگر ادبیات معاصر بهتازگی یادداشتی درباره «کیومرث صابری فومنی» نوشته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
مشروح متن یادداشت مورد اشاره در ادامه میآید؛
کیومرث صابری فومنی از خوشنامترین، برجستهترین و موفقترین طنزپرداز عصر انقلاب اسلامی است. بی هیچ گمانی آثار او و خدمات او به ویژه انتشار کتابها و مجلات هفتهنامه، ماهنامه و سالنامه گلآقا از یادها نخواهد رفت. کیومرث صابری فومنی در شهر فومن در خانوادهای بسیار مذهبی، مقید و متعهد به دنیا آمد. مقدمات تحصیل ابتدایی و متوسطه اول در فومن و سه سال پسین را در دانشسرای کشاورزی شهر ساری گذراند. پس از آن به آموزگاری و تدریس در آموزش و پرورش گمارده شد و همراه با آن به ادامه تحصیل و مطالعه گسترده و عمیق در گستره ادبیات همت نمود.
اشراف و تجربه و خلق آثار برجسته ادبی از او چهرهای ممتاز به نمایش میگذارد. استاد کیومرث صابری همراه با معلمی در آموزش و پرورش، به همکاری با مطبوعات آن زمان از جمله نشریات توفیق همت گماشت. وی پس از انقلاب به عنوان مشاور و همکار شهید محمدعلی رجایی نخستوزیر و ریاست جمهور وقت یاوری بی ایستا بود. پس از شهادت شهید رجایی به همکاری با دولت کریمه وقت دست یاری داد و همراه با یاری و مساعدت در پیشگاه ریاست جمهوری وقت یعنی مقام معظم رهبری به انتشار دورههای مجله گلآقا پرداخت.
کیومرث صابری فومنی پس از انقلاب جسته و گریخته در مجلات طنز آن روزگاران مطالبی به شعر و نثر با نامهای مستعار گذشتهاش در توفیق، اندیشههایش را تکرار مینمود تا اینکه به پیشنهاد شمارگانی از دوستان به نوشتن ستون «دو کلمه حرف حساب» با نام مستعار «گلآقا» و نامهای ساخته و پرداخته شخصیتی چون «ممصادق»، «کمینه» و چند چهره دیگر، یک تحول عظیمی در ادبیات سیاسی پدید آورد به گونهای که مردم مدتها در پی آن بودند که نویسنده و خالق ستون «دو کلمه حرف حساب» را بشناسند.
رفته رفته صابری شناسایی و شناخته شد. استاد صابری فومنی به سرعت مورد توجه، علاقه و مهر مردم قرار گرفت. نگاه او به طنز و مباحث اجتماعی و سیاسی او را برجسته نشان میداد. اگرچه خود او بارها پس از آن اذعان میداشت که من برای روحانیت و نظام مقدس جمهوری اسلامی احترام خاصی قائلم و برای خودم یک نوع خطر قرمزی قائل هستم و هرگز از این مرز عدول نخواهد کرد. خط قرمزی که او ارائه میداد سرلوحه آرمانهای اهل قلم قرار گرفت. خود او میگفت که طنز نوعی سلاخی است و هدف از رویکرد به طنز نوعی صافکاری و زیباسازی ارزشهاست نه تخریب و اهانت و بیحرمتی به ارزشهای دینی، ملی و انسانی.
استاد کیومرث صابری اصرار داشت که در مجلات خود نیز همه موارد ارزشی را نگاه داشته و از این قلمرو دور نباشد. جالب است که برخی از اهالی طنز و به اصطلاح همدورهایها و همپالگیهای او در توفیق اصرار داشتند که وی پایش را از این دایره و خط قرمز فراتر گذاشته و به ستیز علیه نظام حکومتی و ارزشها برخواسته و بستیزد؛ اما او بر عقاید خود اصرار و امرار داشته و اظهار میداشت باید پاسدار ارزشها و آرمانهای امام راحل و منویات رهبری و پیامها و مانیفستهای شهیدان باشیم. میگفت ما در اینباره وظایفی داریم و باید این حرمتها را نگاهبان باشیم. پرورش جوانان مستعد، تولید آثار طنز و نقد و انتقاد مباحث سیاسی و اجتماعی و تمیز سره از ناسره در قالب ادبیات طنز جایی در میان دلهای مردم عاشق انقلاب اسلامی و ولایت و لبخند بر لبان هموطنان دریغ نورزید. توانمندی و چیرگی او بر مباحث اجتماعی و کاربرد قدرتمند ادبیات طنز و صنایع لفظی و معنوی او را به اوج رساند.
بی هیچ گمانی وی در گستره ادبیات طنز امروز فراموش نخواهد شد. بر پایه یکی از نظرسنجیها کیومرث صابری فومنی یکی از ۳۰ طنزپرداز نخست امروز ایران به شمار میرود. کیومرث صابری فومنی دیگر تکرار نخواهد شد و یاد او نیز به خاموشی نخواهد گرایید. یاد او و همه طنزپردازان و همه کسانی که در خدمت ارزشهای این سرزمین میکوشند گرانمایهتر و گرامیتر باد. ایدون باد و ایدونتر باد.
کد خبر 6080022 الناز رحمت نژاد