وظیفه تشکل دانشجویی ایجاد نگاه نقادانه و امیدبخشی است/ دنیاطلبی مسئولان، سرعت تحقق جامعه اسلامی را کُند میکند
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۷۰۷۳۱
فعال قزوینی حوزه جوانان گفت: وظیفهی تشکلهای دانشجویی ایجاد نگاه نقادانه در کنار امیدبخشی به آینده در نوع برخورد به مسائل جاری کشور است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی درودیان در گفتوگو با خبرنگار دانشگاه صبح قزوین؛ دربارهی بیانیه گام دوم انقلاب اظهار کرد: بیانیهی گام دوم عصارهی 30سال تجربه ولی فقیه مسلمین و چشمانداز سیر پیش روی انقلاب اسلامی است؛ متن بیانیه گام دوم ماحصل چهل سال گذشته، مسیر طی شده انقلاب و آینده و راهکارهای تحقق جامعه پیشرفته اسلامی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بیانیه گام دوم انقلاب برای نخستین بار ریشهای ترین جهاد ما را، امید و نگاه خوشبینانه به آینده دانسته است و این رهنمود را کلید اساسی همه قفلها معرفی کرده است.
فعال فرهنگی استان قزوین تصریح کرد: جامعه کنونی خالی از نقد و کم و کاستی نیست و دلیل ابلاغ بیانیه گام دوم برطرف کردن نقصهای موجود در جامعه و ایجاد تغییرات در اجرای امور است که جامعه را به سوی تمدن اسلامی هدایت میکند.
وی گفت: وظیفه تشکلهای دانشجویی ایجاد نگاه نقادانه در کنار امیدبخشی به آینده در نوع برخورد به مسائل جاری کشور است؛ به طوری که این نگاه به صورت جنبش طرح مسئله در میان جوانان مطرح شود و برای حل آن مباحث ترکیبی از معلومها و مجهولها و یا داشتهها و نداشتهها طراحی شود.
درودیان ابراز کرد: نگاه نقادانه به تنهایی پاسخگوی حل مشکلات نیست و لازم است برای ایجاد امیدواری در جامعه درکنار نقدها نقاط قوت نیز مطرح شود و با کنار هم قراردادن توانمندیها و نقاط ضعف به حل مسائل پرداخته شود که این روش میتواند درکنار حل مشکلات باعث ایجاد امیدواری در جامعه شود.
نسل جوان و انقلابی باید با جدیت بیشتری وارد میدان فعالیت شود
وی ادامه داد: جان مایهی این بیانیه حضور جوانان در متن امور کشور است، امری که در اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس به درستی انجام شد و با توکل به خداوند کشور را از حضور بیگانگان محفوظ داشت اما با گذشت زمان به دلیل نگاه اشتباه و انحرافات مدیران از مسیر اصلی خود خارج و باعث خودباختگی و کاهش اعتماد به نفس جوانان شد.
این فعال فرهنگی بیان کرد: رواج دنیا طلبی و فساد در برخی مدیران باعث شد تا سرعت جامعه در تحقق الگوی کامل جامعه اسلامی کم شود.
درودیان بیان کرد: تبیین و تفکر در بیانات مقام معظم رهبری به ویژه بیانیهی گام دوم نشان میدهد که نگاه ویژهی رهبر انقلاب به جوانان به این معناست که آنها باید در امور و مسائل کشور شرکت کنند تا این تغییرات در آینده باعث توانمندی بیشتر جامعه شود.
وی افزود: نسل جوان و انقلابی باید با جدیت بیشتری وارد میدان فعالیت شود اما شرکت در اعتکاف، هیئات و راهپیماییها به تنهایی برای پیشبرد اهداف کافی نیست و جوانان باید در مسیر عرصههای اجرایی حرکت کنند.
این فعال دانشجویی عنوان کرد: لازم است جوانان برای تحقق جامعه اسلامی، الگوهای اسلامی را معرفی کنند؛ اگرچه در این مسیر فراز و نشیبهای فراوانی وجود دارد اما ملاک میزان تحرک در مسیر صحیح است و تلاش ما میتواند تنهی محکم درخت تنومندی باشد که شجرهی طیبه را تشکیل میدهد و در نهایت روزی به مرحله ثمربخشی خواهد رسید.
تحقق بیانیه گام دوم انقلاب نیازمند تغییر تفکر برخی مسئولین و پذیرش جوانگرایی است
وی عنوان کرد: طبق بیانات امام خمینی(ره) "مبارزه با راحت طلبی جمع نمیشود"اگرچه هماکنون نیز قوه پیشران، حرکت خود را در مسیر اقدام شهدایی مانند احمدی روشن، تهرانی مقدم و شهریاری زمانی گذاشته و وارد میدان شدهاند و با وجود کورترین گره و تحریمها توانستند از امتحان سربلند خارج شوند.
این فعال فرهنگی ادامه داد: تحقق بیانیه گام دوم علاوه بر فعالیت جوانان نیازمند تغییر تفکر برخی مسئولین و پذیرش جوانگرایی است.
وی درباره جایگاه سخنان رهبر انقلاب ابراز کرد: توجه به سخنان رهبر انقلاب و عمل به آنها به همگان واجب است و این سخنان نباید تنها در قالب شعار و بیلبورد پیاده شود بلکه باید در مرحله اجرایی قرار بگیرد.
درودیان گفت: جوانان انقلابی با مطالبهگری و هوشیاری خود نباید به برخی مسئولین غیرانقلابی اجازهی فعالیت بدهند و زمینهی تغییرات اساسی در برخی موارد را به وجود بیاورند.
این جوان انقلابی تصریح کرد: رابطهی امام و امت باید نوسازی شود و این به آن معناست که وقتی رهبر انقلاب دستورالعملهایی را صادر میکنند تمام اقشار جامعه از جمله مردم و مسئولین در اجرایی شدن دستورات لبیک بگویند و سخنان رهبر را تنها به مجموعهی اشعار و نگارشات اضافه نکنند.
وی در پایان ابراز کرد: موانع دیگری که روند تحقق برخی تغییرات را کاهش میدهد، وجود مدیران فاسد و فساد اداری است چراکه برای عملیشدن بندهای مختلف بیانیه باید با روحیهی جهادی و انقلابی وارد عرصه فعالیت شد و مدیر انقلابی تنها کسی است که قدرت ایستادگی در برابر فساد و شجاعت به کارگیری جوانان را داشته باشد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۷۰۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ فرهنگ انقلابی به نیازهای امروزی
به گزارش قدس آنلاین، چگونه میتوان صدای مردم بیگناه بود و این نسلکشی وحشیانه را به گوش جهانیان رساند و از آن مهمتر چه راهبردهای فرهنگی در این مسیر وجود دارد که باید آنها را یافت یا ساخت و چه تدابیری باید اندیشیده شود تا هنر متعهد راه خود را به سرمنزل مقصود پیدا کند.
عبدالحمید قدیریان هنرمند نقاش، پژوهشگر و از چهرههای هنر انقلاب با اشاره به اتفاقهایی که این روزها در جهان میافتد معتقد است باید وارد تبیینهای جدید شویم. تبیینهایی که منطبق با حقیقت و برگرفته از قرآن باشد، زیرا پوسته ظاهرسازی در دنیا افتاده و دست یهود در تمام سیستمها نمایان شده است. باید اندیشمندان دور هم جمع شوند و برای شرایط پیش رو و اثرات فرهنگی این مجموعه اتفاقها تبیین مرتفعی بیندیشند.
وی در این باره میگوید: تصور میکنم دیگر وقت آن رسیده که نگاه فرهنگی را در جامعه پررنگ کنیم. متأسفانه ما نسبت به جهان پیرامون خود نگاه فرهنگی برگرفته شده از انقلاب نداریم و عموم منظرهایی که به عنوان نگاه فرهنگی مطرح میشود زیرمجموعه مباحث سیاسی یا امنیتی است. در واقع آن نگاه فرهنگی خالصی که انقلاب براساس آن شکل گرفته، سالهاست فراموش شده و باید رجوعی دوباره به آن داشته باشیم.
قدیریان تأکید میکند: یکی از عللی که ورود به مباحث فرهنگی را ضروری میکند، وقوع اتفاقهای عجیب و غریبی است که در اطراف ما پیدرپی رخ میدهد. یکی از آنها راهپیمایی اربعین است که تقریباً هیچ کدام از استادان، علما و اهل تفکر نتوانستند آن را توجیه کنند. همه درباره اربعین صحبت کردند ولی درباره اینکه چه شد که در اوج فتنههای داعش که تمام عراق را تسخیر کرده بود، چنین مقوله عظیمی رخ داد و مردم وارد این میدان شدند، چیزی نمیگویند.
بازگشت به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن
به گفته او درباره موضوع غزه که این روزها با آن درگیر هستیم، تحلیل خاصی وجود ندارد، حال آنکه به نظر میرسد اتفاقهای عجیبی از سوی خداوند در دنیا در حال رقم خوردن است و خداوند دارد بشریت را وارد دوران جدیدی میکند؛ چه شده که تمام قلوب مردم غزه و بلکه مردم سراسر دنیا به شکل حیرتانگیزی به هم وصل و
ید واحده شدهاند؟ گویا نورانیتی از ایمان در قلوبشان قرار داده شده است.
منتخب چهره هنر انقلاب اضافه میکند: صرف نظر از مباحث روانشناسی اجتماعی و جامعهنگری، همه از این اتفاق مدهوش و متحیر هستند. ایمان مردم غزه به جنگ و دفاع سبب شد حتی غربیها هم نسبت به اتفاقهای غزه متأثر و قلبهایشان نسبت به فلسطین نرم شود و این ایمان است که بر جامعه جهانی تأثیر گذاشته است؛ آن هم از مردمانی که هیچ گاه تصور نمیکردیم در مقابل تفکر صهیونیسم و یهود بایستند و از غزه پشتیبانی کنند و کشورهایی که نگاه نژادپرستانه بر آنها حاکم بود و مقابل نگاه اسلامی گارد ذاتی داشتند که به واسطه تبلیغات یهود و اسلامهراسی به وجود آمده بود.
قدیریان معتقد است: رویدادهایی که به آنها اشاره شد، اتفاقهای کمی نیست و ما هم هیچ توضیح روانشناسانه و جامعهشناسانه منطقی برای آن نداریم. اگر بخواهیم نخ تسبیحی درباره این حوادث پیدا کنیم، باید بازگشتی به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن داشته باشیم یعنی نگاه به علت العللها، علتهایی که تمام این حوادث به صورت تبعات آن علت در اطرافش رخ میدهد و باید به نگاهی بازگردیم که حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب سعی میکرد آن را به عنوان یک فضای فرهنگی در جامعه برجسته کند و آن، نگاه توحیدی بود.
او با بیان اینکه حضرت امام(ره) بحث توحید را در هر مقولهای همچون انقلاب، جنگ و همه مقولاتی که به ظهور ختم میشود، پررنگ میکرد، یادآور میشود: به طور مثال در واقعه طبس، ایشان میفرمود شنها مأموران خدا بودند و وقتی خرمشهر آزاد شد ایشان به عنوان یک حرکت الهی به آن نگاه میکرد و خدا را فاعل ماجرا میدانست و آن جمله معروف را بیان کرد که خرمشهر را خدا آزاد کرد. ایشان این نگاه فرهنگی توحیدی را حاکم و شامل بر همه چیز میدانست و همه اتفاقها را در مدار نگاه توحیدی تبیین میکرد.
اهمیت درک حکمت اتفاقات
قدیریان با ابراز تأسف از کمبود این نگاه در روزگار کنونی خاطرنشان میکند: نمونه آن شهادت سردار سلیمانی است که تا علت را جویا میشویم، صرفاً به لایه وسایل و اسباب میپردازیم و میگوییم «کار دشمن بود» و به این حد از پرداختن اکتفا میکنیم. حال آنکه علاوه بر این لایه و پیگیری آن و انتقام از دشمن، باید پرسش ما این باشد که خدایا این ماجرا در حیطه ملک تو واقع شده و در این حیطه همه چیز به اذن تو رقم میخورد. در این صورت حکمت این ماجرا چه بوده است؟
او می افزاید: به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به آن نگاهی فرهنگی داشته باشیم باید این پرسش را مطرح کنیم که خدایا چرا اذن شهادت را در این زمان به سردار سلیمانی دادی تا دشمنان وسیله تحقق آن شوند؟ چه پیامی در آن وجود داشت؟ یا اینکه در قبال مقوله اربعین باید این پرسش را داشته باشیم که خدایا! چرا دقیقاً در دورانی که داعش، عراق را تصرف کرده و امنیتی در آن دیار حاکم نیست، پیادهروی اربعین را شکل دادی؟ وقتی این پرسشها مطرح میشود، به جوابهایی میرسیم که راه ما را به طرف آینده باز میکند.
وی در خصوص عملیاتی کردن نگاه توحیدی در فضای فرهنگی توضیح میدهد: اگر بخواهیم نگاه فرهنگی از جنس انقلاب اسلامی را در جامعه پررنگ کنیم، باید روی توحیدمحور بودن همه وقایع و حوادث سرمایهگذاری کنیم و از اینکه مردم نگاه توحیدمحوری داشته باشند، نهراسیم.
قدیریان با بیان اینکه باید با خدا ارتباطی زنده برقرار کنیم، تصریح میکند: ما معتقدیم خدا زنده است، اما یهود معتقد به خدای ساعتساز است. ما خدایی را تعریف میکنیم که از رگ گردن به ما نزدیکتر است پس چرا در عمل به آن نمیپردازیم و فکر نمیکنیم که خداوند برای عالم و حیطه خدایی خویش و هر لحظه از مسیر رشد و تربیت عالم و آنچه در آن قرار داده و همچنین غایت بشر، برنامه دارد؟
به باور این هنرمند، اگر این نگاه را در جامعه رواج بدهیم و اهل تفکر هم به این نوع نگاه بپردازند، طبیعتاً میتوانند برنامه خدا را برای آینده
پیش رو حدس بزنند مانند حضور در اربعین که نتیجه آن، یکسو کردن مؤمنان و آشنا کردن آنها با مسیر الهی است و در این صورت است که میبینیم، اتفاقاً اربعین با نابودی داعش رابطه مستقیم داشت. خدا اربعین را برپا میکند تا ما را با نور الهی آشنا کرده و بالطبع ما نیز به این فرهنگ و وحدت اسلامی در مسیر و برای مقصدی مشخص نیاز داریم. البته ناگفته نماند که ما با خدا همراهی نکردیم و از اربعینها فقط موکبها را دیدیم با این حال این حرکت در قلبمان تأثیر گذاشت و این تجربه شیرین را به کام مؤمنان چشاند.
به گفته قدیریان، اگر زمانی که وارد حیطه الهی میشویم، یاد بگیریم به صورت توحیدی به مسائل بنگریم، دستاوردهای زیادی خواهیم داشت اما القائات و وساوس شیطان که در قلوب مؤمنان اثر گذاشته، سبب شده حتی برخی خوبان، ما را دعوت به معارف قرآنی نکنند و بلکه به لحاظ نگرانی از سوءبرداشت، از نزدیک شدن به قرآن بترسانند. در حالی که آشنایی با معارف قرآنی و ورود جامعه به حیطه نگاه توحیدی از ضروریات معرفتی مؤمنان بوده که نپرداختن به آن، راه استفاده از مواهب توحید را بر مردم بسته و لطماتی هم به بار آورده است.
چرا جوانان از دین زده میشوند؟
وی با بیان اینکه مشکل اینجاست که جوانان ما جواب پرسشهایشان را در حیطه نگاه دنیایی میشنوند و نگاه توحیدی ندارند، تأکید میکند: جوانان ما چون جواب توحیدی و مرتفع ندارند به مرور از دین زده میشوند. واقعیت این است تا حدی میتوان جوانان را با تولید افتخارات و استفاده از خون شهیدان پیش برد، اما از یک جایی به بعد باید ایده و تفکر را بهشان تزریق کرد و برای تزریق این ایده باید وارد مباحث توحیدی شد و از جنس فرهنگ انقلاب که همان فرهنگ قرآنی است به پرسشها پاسخ داد. من معتقدم هر چه زودتر باید وارد این حیطه بشویم و اجازه دهیم جوانان ما از منظر الهی هم به مباحث پیرامونشان نگاه کنند.
وی درباره وظیفه و رسالت هنرمندان در این میدان متذکر میشود: هنرمند هنگامی که انگیزه دارد، دست به تولید میزند بنابراین دشمن انگیزههای کاذب برای هنرمند ما ساخته و تصور هنرمند این است که در حال خدمت کردن است. به نظرم راه این است که تولید تفکر کنیم. یکی از مباحث تولید تفکر، نگاه فرهنگی انقلاب است و اگر وارد آن شویم، لاجرم به نگاه توحیدی میرسیم و اگر به نگاه توحیدی برسیم عالم عظیم و گستردهای پیش روی هنرمند باز میشود و در حیطه آن میتواند تخیل و تولید اثری کند که همراه با مسیر الهی باشد.
او در پایان یادآور میشود: اما وقتی اجازه تولید تفکر نمیدهیم، هنرمند از نفسانیات خودش سرمایهگذاری کرده و مسیر را طی میکند که به جای مطلوبی نمیرسد، زیرا آن اثر از نفس تربیت نشده، تولید شده است بنابراین برای حل این معضل باید تفکر هنرمند پرورانده شود تا بر مبنای یک تفکر معرفتی دست به تولید بزند. واقعیت این است که علت پیروزی غرب در صحنه تهاجم فرهنگی، تولید آثارش نیست بلکه تولید تفکری است که از ساختاری برخوردار است، اما تفکر ما براساس عواطف و احساسات است و باید به سمتی برویم که بر مبنای مباحث توحیدی و ساختار قرآنی تولید فکر کنیم.