آیا روسیه نقشی تازه در خاورمیانه پیدا کرده است؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۸۹۶۸۹
حاکمان عربستان سعودی در حالی پس از گذشت ۱۰ سال پذیرای ولادیمیر پوتین بودند که پادشاه این کشور از دو سال پیش تاکنون که به مسکو سفر کرده بود انتظار سفر رئیس جمهوری روسیه به ریاض را میکشید.
اخبار بینالملل- در سفر یک روزه پوتین به عربستان بیش از ۳۰ سند همکاری به ارزش بیش از ۲ میلیارد دلار امضا شد.
منشور همکاری بلندمدت کشورهای تولید کننده نفت از جمله اسناد مهمی بود که به امضا دو طرف رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برنامه همکاری استراتژیک روسیه-عربستان سعودی در سطح عالی نیز از اسناد مهم دیگری بود که وزارت انرژی روسیه و وزارت انرژی عربستان آن را امضا کردند.
پروتکل همکاری روسیه و عربستان سعودی در عرصه انرژی، تفاهمنامه همکاری میان شرکت روسی گازپروم نفت با شرکت آرامکوی عربستان سعودی و همچنین امضای یادداشت همکاری آرامکو با شرکت تولید لولههای فولادی روسیه و شرکتهای گالن، لولهسازی چلیابینسک و شرکتهای اینترتولی، تخنووک و اینتگرا از جمله دستاوردهای مهم سفر پوتین بود آن هم در شرایطی که آرامکو به تازگی مورد حمله پهپادی حوثی های یمنی قرار گرفته و عربستان در حال تعمیر بخش های آسیب دیده آن است.
در سفر پوتین به امارات هم دو کشور ۱۰ موافقتنامه همکاری به ارزش ۱.۳ میلیارد دلار عمدتا در بخشهای انرژی، هوا و فضا و توسعه گردشگری امضا کردند.
اگر چه اطلاعات دقیقی از اسناد امضا شده میان روسیه و امارات متحده عربی منتشر نشده است اما از لابلای خبرهای رسانههای روس میتوان دریافت که بخش عمدهای از این توافقها میان صندوق سرمایهگذاری مستقیم روسیه با صندوق سرمایهگذاری مبادله امارات امضا شده است و بر توسعه همکاریها در حوزه هوش مصنوعی، بهداشت و درمان، استخراج منابع طبیعی، حمل و نقل و صنایع تولیدی تمرکز دارد.
مهم ترین اسناد امضا شده بین روسیه و امارات را هم میتوان امضا یادداشت تفاهم همکاری در راستای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای دانست که توسط مقامات شرکت دولتی روس اتم و کورپوراسیون انرژی اتمی امارات امضا شد.
وزارت انرژی روسیه نیز با وزارت انرژی و صنایع قطر و شرکت روسی گازپروم نفت وابسته به گازپروم نیز با شرکت نفت ملی ابوظبی موافقتنامه اصولی همکاریهای راهبردی امضا کردند.
شرکت نفت ملی ابوظبی نیز اعلام کرد که با شرکت نفت لوک اویل روسیه بر سر استفاده از حوزه گاز «گاشا» روسیه به تفاهم رسیده است.
برخی کارشناسان در روسیه معتقدند که حضور پوتین و توافقات صورت گرفته در عربستان و امارات نمایانگر کمرنگ شدن نقش آمریکا در خاورمیانه است و اتفاقات روزهای اخیر در شرایطی رخ میدهد که هیچگاه خاورمیانه در چنین شرایطی قرار نداشته است که خیلی ها از آن به عنوان خروج آمریکا یاد کنند. این دسته به پشت کردن آمریکا به کردهای شمال سوریه در مقابل ترکیه و همچنین ناکارآمدی سامانه پدافند موشکی آمریکا در دفاع از تاسیسات نفتی عربستان اشاره و آن را ملاک اظهارات خود قرار میدهند.
با این وجود به نظر میرسد، با توجه به مطرح نشدن توافقات جدی در خصوص فروش سامانه پدافند موشکی اس۴۰۰ و همچنین سوخو ۵۷ که این روزها گل سرسبد کالاهای روسی برای فروش به کشورهای دوست به حساب میآید، صحبت از جایگزین شدن روسیه به جای آمریکا به عنوان دوست اصلی امارات و عربستان اغراق آمیز به نظر می رسد.
رجب صفراف صاحبنظر سیاسی فعال در روسیه در گفت وگو با ایرنا در باره سفر پوتین گفته است: روسیه در حال پیدا کردن نقشی تازه در خاورمیانه است، کشورهای عربی دیگر به آمریکا اعتماد ندارند و میخواهند از وضعیت خجالت آور گذشته خارج شوند و دیگر برای حفظ منافع خود دست به دامن آمریکا نشوند.
به اعتقاد وی، حاکمان امارات و عربستان دریافتهاند که بدون اتحاد با روسیه نمیتوانند منافع خود را در خاورمیانه تامین کنند و آنها زمانی به این مهم رسیدند که دیدند ایران و روسیه با همکاری یکدیگر توانستند در سوریه به موفقیت برسند.
با وجود تلاش ها و دستاوردهای پوتین در سفر به عربستان و امارات، هنوز نمیتوان گفت که امضای ۴٠ توافقنامه این پیام را میرساند که دو کشور عربی یاد شده روسیه را جایگزین آمریکا کردهاند اما آنچه مسلم است طرفین حداقل در نخستین گام به دنبال گسترش روابط اقتصادی خود با روسیه و پیدا کردن روابطی بهتر برای روز مبادا هستند.
بنظر میرسد مقامات کرملین هم به خوبی میدانند که عربستان تا چه میزان وابسته به واشنگتن است اما در مسکو منافع ملی حرف آخر را میزند و اکنون عربستان تنها کشوری است که روسیه با کمک آن میتواند قیمت نفت در بازار جهانی را کنترل و ثبات در اقتصاد بشدت وابسته به نفت و گاز خود را در وضعیتی که با بیش از ۷۵ بسته تحریمی از سوی آمریکا روبروست، حفظ کند. روابط روسیه و امارات هم بیشتر متمرکز بر توسعه همکاریهای فضایی، بهداشت، درمان و گردشگری است به عبارتی تجارت و درآمدزایی از کشوری کوچک اما ثروتمند در حاشیه خلیج فارس روابط مسکو و ابوظبی را تعیین کرده است.
شاید بتوان گفت که روسیه نوین به رهبری پوتین تلاش میکند با وجود آنکه آمریکا برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را حیاط خلوت خود میخواند، آرام آرام به آنها نزدیک شود و با توجه به دست بالای خود در داشتن روابط خوب با کشورهای قدرتمند منطقه از جمله ایران و رژیم صهیونیستی، نقش میانجی یا حتی ریش سفید را در خاورمیانه بازی کند تا بار دیگر به غربیها به رهبری آمریکا یادآوری کند که روسیه به عنوان یک ابر قدرت به صحنه درگیریهای جهانی بازگشته و بدون همراهی مسکو، مشکلات بزرگ جهان قابل حل و فصل شدن نیست؛ فعلا که باد در خاورمیانه به سود کرملین میوزد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: مسکو روسیه عربستان دلار نفت انرژی گازپروم گردشگری امارات متحده عربی حمل و نقل قطر گاز خاورمیانه سوریه ترکیه کشورهای عربی ایران و روسیه کرملین واشنگتن قیمت نفت اقتصاد نفت و گاز درمان تجارت حاشیه خلیج فارس خلیج فارس ایران بازی مشکلات جهان روسیه عربستان سعودی ولادیمیر پوتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۸۹۶۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران بزرگ و قدرتمند نمیخواهد وارد جنگ با اسرائیل شود؟
فرارو- غسان شربل، مدیر مسئول روزنامه الشرق الاوسط
به گزارش فرارو به نقل از الشرق االاوسط، خطرناکترین نکته در مورد شعلههایی که امروز خاورمیانه را فرا گرفته، آن است که بازیگران قدرتمند توانایی راه اندازی و به راه انداختن یک جنگ را دارند، اما توانایی پایان دادن به آن با یک ضربه ناک اوت یا یک توافق قابل دوام را ندارند. گستردگی بحران نشان میدهد که آرامبخشها بی فایده هستند. آنها پیشتر آزمایش شده اند و صرفا جنگهای شدیدتری را به همراه داشته اند.
راه حلهای واقعی مستلزم تصمیمات دردناک و غیرمحبوب هستند که به نظر میرسد طرفین قادر به اتخاذ آن نیستند. بنابراین، به نظر میرسد که منطقه در یک تله خطرناک و درگیری آشکار صرفنظر از شدت آن گرفتار شده است. مردم خاورمیانه شاهد وقوع تحولات دردناک هستند. ایالات متحده نیازی به نشان دادن قدرت خود ندارد. در میانه فروپاشی در خاورمیانه نقش روسیه محدود به نظر میرسد و چین بسیار دور است. هیچ کس برای جایگاه آمریکا در صندلی راننده رقابت نمیکند. آمریکا نیروی بزرگی است که نباید با آن دشمنی کرد. این یک منبع نگرانی به درجات مختلف برای متحدان و دشمنان آن کشور است.
در پی عملیات طوفان الاقصی آمریکا ناوگان خود را به منطقه اعزام کرد تا از سرایت جنگ و تبعات آن جلوگیری کند. امریکا در این زمینه موفق بود، اما نتوانست جلوی منازعات پس از آن در دریای سرخ و جنوب لبنان را بگیرد. هم چنین، امریکا نتوانست پهپادهای پرتاب شده توسط یگانهای حشد الشعبی در عراق یا پیامهای ارسال شده در سراسر جولان را متوقف کند.
همانند سایر نقاط جهان در خاورمیانه نیز نمیتوان ماشین نظامی آمریکا را نادیده گرفت و آن ماشین توانایی فوق العادهای در پیشگیری و بازدارندگی دارد. شاید آمریکا نتوانست تهران را از اقدام تلافی جویانه در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری آن کشور در دمشق بازدارد، اما موفق شد از وارد آمدن ضربهای شدید بر اسرائیل توسط موشکها و پهپادهای ایرانی جلوگیری کند.
ایران زمان حمله خود را اعلام کرد و موافقت کرد که حمله سبک باشد. ایالات متحده مانع از وارد شدن ضربات بزرگ به دو طرف شد، اما موفق نشد از تبادل پیامهای داغ توسط دو طرف علیه یکدیگر جلوگیری کند.
روسیه درگیر جنگ خود در اوکراین است. چین محاسبات پیچیده و بلند مدتی دارد. این کشور یک چشم اش به اقتصاد و چشم دیگرش به تایوان است و برای دوئل با امریکا عجلهای ندارد.
بنابراین، ساکنان خاورمیانه خود را با یک سایه بزرگ مواجه میبینند: امریکا. با این وجود، ایالات متحده نیز در مورد ماهیت درگیری در خاورمیانه ضعیف است. با توجه به اینکه لابی اسرائیل عمیقا در نهادهای امریکا نفوذ کرده هر زمان که موضوع به تاسیس کشور فلسطین نزیک میشود نزاع در کنگره بالا میگیرد.
بنیامین نتانیاهو هرگز در سرپیچی از روسای جمهور قبلی آمریکا تردیدی به خود راه نداده است. او در سرپیچی از خواست بایدن رئیس جمهور فعلی امریکا نیز همان خط مشی پیشین را در پیش گرفته است. او میبالد که اسرائیل توسط کاخ سفید اداره نشود و ارتش اسرائیل که همیشه به زرادخانه مملو از تسلیحات آمریکایی خود متکی است، یک گروه شبه نظامی وابسته به امریکا نباشد که قوانین تعامل و خطوط قرمز آن توسط واشنگتن تحمیل شود.
ایران کشوری بزرگ و قدرتمند در منطقه است و تجربه نظامی بالایی دارد. ایران در بسیاری از کشورهای منطقه دارای نفوذ است و ویژگیهای برخی از مناطق خاورمیانه را تغییر داده است. ایران میتواند در چهار کشور عربی که سالها در حال اداره و تصمیم گیری در مورد انتخابهای آنها بوده است به بسیج نیرو بپردازد. ایران میتواند از چند جبهه به اسرائیل نزدیک شود. نیروهای نیابتی ایران میتوانند در جنگهای طولانی و کم شدت شرکت کنند. اما این ایران قدرتمند نمیخواهد وارد یک جنگ مستقیم تمام عیار با اسرائیل شود چرا که میداند در صورت وقوع چنین درگیریای ایالات متحده در حاشیه باقی نخواهد ماند. آزار و اذیت امریکا رویه چندین دههای اتخاذ شده از سوی ایران بوده، اما ایران میداند که نباید وارد جنگ مستقیم با امریکا شود و این موضوع اصولا قابل بحث نیست.
اسرائیل دارای زرادخانه نظامی است. ارتش آن کشور مرتکب قتل عام شده است قتل عامی که در جهان از جنگ جهانی دوم به این سو بی سابقه بوده است. جنگندههای اسرائیلی در سراسر آسمان خاورمیانه بیداد میکنند. ایران با شلیک موشک به تاسیسات هستهای اسرائیل نزدیک شد و اسرائیل در پاسخ اقدامی انجام داد. غرب از جنایات اسرائیل انتقاد میکند، اما نمیتواند آن رژیم را رها کند.
اسرائیل همزمان ضعیف است. انبوهی از اجساد در غزه اعتقاد جهانیان را در مورد نیاز به ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی عمیقتر کرده است. آمریکا تسلیحات، مهمات و میلیاردها دلار را به رگهای اسرائیل پمپاژ کرده، اما نمیتواند در مورد مناقشه فلسطین و اسرائیل به نفع خود تصمیم بگیرد. فلسطینیان کشته میشوند و اسرائیل در حال فرار از لحظه حقیقت است، اما نمیتواند برای همیشه فرار کند.
حماس قوی است. آن گروه در جریان وقایع ۷ اکتبر به اسرائیل ضربه بی سابقهای وارد ساخت و مسئله فلسطین را دوباره در دستورکار جهان قرار داد. حماس قوی است، اما هزینه اقدامات آن گروه بالا بوده و چشم انداز پیش روی آن نیز شفاف به نظر نمیرسد. کارت بازی گروگانها در دست حماس کافی نیست و نجات رفح نیز دور به نظر میرسد. علاوه بر این، ایجاد یک کشور فلسطینی در گرو برسمیت شناختن یک کشور اسرائیلی و ارائه تضمینهای بین المللی بیشتر به آن رژیم است.
حزب الله قوی است. آن گروه پس از طوفان الاقصی حماس کارزاری را برای آزار و اذیت اسرائیل راه اندازی کرد، اما از شرکت در یک درگیری تمام عیار با اسرائیل نیز خودداری ورزیده است. حزب الله دارای زرادخانه پیشرفتهای است که میتواند به ارتش، موسسات و اقتصاد اسرائیل آسیب برساند. با این وجود، حزب الله نیز ضعفهایی دارد. اکثریت لبنانیها خواهان جنگ تمام عیار با اسرائیل نیستند. لبنان محاصره شده نمیتواند در برابر ویرانیهای گسترده در بیروت مشابه ویرانیهایی که در غزه دیده میشود مقاومت کند.
انتظار "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل بی فایده است. کلیدها در دستان آمریکای قوی و همزمان ضعیف نهفته است که در ماههای پیش رو انتخاباتی را برگزار خواهد کرد. آیا آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا میتواند فرمولی برای خاموش کردن شعلهها و هموار کردن راه برای راه حل ارائه دهد؟ آیا او میتواند تار و پودی ببافد که در آن سود، ضرر و ضمانت تقسیم شده و حد و مرز نقشها و زرادخانهها در منطقه ترسیم شود؟