چرا سریال «ستایش» دیده میشود؟! / 85 درصد میزان رضایت مردم از این سریال
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۸۹۸۵۰
معمولا آمار و ارقامی که از سوی رسانه ملی در خصوص میزان دیده شدن و رضایتمندی مخاطبان از مجموعههای نمایشی اعلام میشود، نزدیک به واقعیت است اما شاید جامعه آماری رسانه تنها به یک درصد و نظرسنجی معمولی ختم شود درحالی که با یک نگاه تخصصیتر میتوان فاکتورهای موفقیت یک مجموعه تلویزیونی را به لحاظ دیده شدن و رضایت مخاطب مورد بررسی قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیتردید سریالها در تلویزیون با آمار و ارقام متفاوت دیده می شوند و معمولا آثار نمایشی پرمخاطب ترین تولیدات رسانه ملی هستند. اینکه چه سریالی با چه نوع ساختاری در آثار نمایشی تماشاگر ایرانی را درگیر خودش میکند مبحثی است که با کمی تحقیق میدانی و نظرسنجی از خانوادههای مختلف ایرانی احصاء میشود و مدیران سیما می توانند بر پایه آن اقدام به سفارش و تولید آثار جدید نمایند.
در قدم اول باید گفت تجربه نشان داده تماشاگر ایرانی به شدت وابسته به قصه است و قصههای پرکشش و دنباله دار در کنار شخصیتهای جذاب و خاص، مخاطب را درگیر میکند.
در برخی از مواقع نیز دنبالهدار شدن سریال در فصلهای بعدی ویژگی خاصی است که علاقه مخاطبان را به دنبال کردن آن مجموعههای نمایشی دوچندان میکند اما بارها شده سریالی در فصل اول جذاب از آب درنیامده است و در ادامه نیز مخاطب با سریال همراه نبوده است.
در حقیقت تنها موفقیت یک سریال در فصل اول، نمی تواند در دیده شدن سریال در فصل های بعدی موثر واقع شود.
سریال «ستایش» ساخته سعید سلطانی یکی از آثار موفق تلویزیون در عرصه تولیدات نمایشی بود و همین مسئله کافی است که فصل های دوم و سوم سریال بهرغم اینکه داستانی بسیار ساده و معمولی داشته و دارند با مخاطب مطلوبی روبه رو باشند اما این شرط کافی و لازم برای دادن نمره قبولی به این مجموعه تلویزیونی نیست، چراکه یک سریال تلویزیونی جدا از داشتههایش به پارامترهای مختلفی برای رسیدن به یک استاندارد نیازمند است که نباید تنها به صرف موفقیت چند درصدی مجموعه در نظر مخاطب آن را سریالی موفق قلمداد کنیم.
شخصیت حشمت فردوس در فصل اول کاراکتری خاکستری اما جذاب بود اما برخی از رفتارهای تکراری و درشت و نمایشی او در فصل جدید جزو نقاط ضعف سریال محسوب میشود. بازی اوراکت و گاهی اوقات به دور از شخصیت تیپیکال حشمت فردوس جزو نقاط ضعف این سریال است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
ضمن اینکه یکی از نقاط عطف کاراکتر حشمت فردوس در فصل اول استحکام کاراکتر و قدرت شخصیت در انجام خواسته هایش بود و به همین دلیل به رغم سیاهی های نقش، او از قالب یک شخصیت واقعی و قابل باور خارج نمی شد درحالی که در فصل سوم یک بازی کنترل نشده و به دور از باور مخاطب در چند قسمت ابتدایی از او دیدیم که البته با گذشت زمان کم کم داریوش ارجمند با احاطه کامل روی نقش بازی کنترل شده تری را ارائه می دهد.
این حقیقت درباره کلیت سریال نیز صادق است که شخصیتهای از پیش تعریف شده در دوران جدید، لحظاتی تماشاگر را از آن خود می کنند اما اتفاقات دراماتیک فصل اول در فصل جدید دیده نمی شود، حتی کشته شدن برخی کاراکترها از جمله «صابر» شکی برای قصه محسوب نمیشود و قصه معمولیتر از آن چیزی پیش میرود که در فصل های ابتدایی شاهد آن بودیم.
رضایت مخاطب تلویزیون از سریال و تماشاگر بالایی که سریال را در فصل جدید دنبال می کند نشان از این دارد که محصول فعلی را نیز دوست دارند و این شاید زنگ خطری است که اعلام میکند مراقب باشیم تا مذاق و سلیقه مخاطب مان را دچار خدشه نکنیم. در واقع مقبولیت سریال از سوی مخاطب تنها دلیل رسیدن به یک استاندارد در سریال سازی نیست، چه بسا خودمان مخاطب را به افت سطح کیفی و رضایت زودهنگام دعوت کرده باشیم که این در نهایت اتفاق مبارکی محسوب نخواهد شد.
اگر استانداردهایی چون:
* فیلمنامه و قصه ای جذاب
* کارگردانی و هدایت بازیگر
* بازی های قابل قبول و شبیه به زندگی و...
مدنظر نباشد و یک سریال با مخاطب انبوه روبه رو شود، قطعا یک جای کار میلنگد. با تمام این اوصاف باید گفت در حال حاضر سریال «ستایش» به لطف فصل های گذشته کاراکتر حشمت فردوس و قصه ای که بعد از گذشت چند قسمت جا افتاده است، امروز یکی از پرمخاطب ترین مجموعه های تلویزیون است اما نمی تواند بهترین اثر کارنامه سعید سلطانی و یا کارنامه بازیگری داریوش ارجمند باشد.
2323
کد خبر 1311524منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تلویزیون ذهن سریال تلویزیونی ستایش ترکیه سوریه ایالات متحده آمریکا اربعین کردهای سوریه پیاده روی اربعین رجب طیب اردوغان دونالد ترامپ حسن روحانی تیم ملی فوتبال ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۸۹۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
جالب اینجاست که در این میان یک رسانه نوشته بود بهواسطه ضعیفبودن کارنامه عملکرد VODها یا همان شبکه نمایش خانگی، آمار مخاطبان تلویزیون بالا رفته! و به نوعی نفس تازهای به رسانهملی تزریق شده است؛ اما نکته مهم، صحبتهای مطرحشده از سوی یکی از مدیران شبکههای نمایش خانگی است که نشان میدهد وضعیت این تولیدات و روابط آنها بیشتر از چیزی که مخاطبان مطلع باشند آشفته است و تنها یک اظهارنظر باعث شده تا دمل چرکین تولیدات عجیب و نمایش خانگی بیشتر از قبل برای مخاطب سر باز کند.حالا با تازهترین نظرسنجی منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، همه این تحلیلها بر باد رفته و نشان میدهد که مخاطبان تلویزیون واقعی و حتی بیشتر از آمار اعلامشده از سوی مقامات رسانهملی است. آمار منتشرشده از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا، از این منظر اهمیت دارد که نه از سوی خود تلویزیون که از سوی یک رسانه مستقل مطرح شده که آمارهایش تاکنون محل استناد بسیاری از تحلیلهاست. این آمار نشان میدهد که ۴۰.۸درصد «ایرانیان» شبکه سه را بیشتر از سایر شبکههای تلویزیونی میبینند، ۳۵.۲درصد شبکه آیفیلم و ۲۱درصد شبکه یک را تماشا میکنند. میزان تماشای این شبکهها در بین «بینندگان صداوسیما» به ترتیب ۵۸.۹درصد شبکه سه، ۵۰.۸درصد شبکه آیفیلم و ۳۰.۳درصد شبکه یک بوده. همچنین ۶۹.۲ درصد «ایرانیان» بیننده برنامههای صداوسیما هستند.«مردان آهنین» پرمخاطب شد
این نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یک طرح نظرسنجی با عنوان «سنجش نگرش مردم در خصوص برنامههای صداوسیما» با تعداد نمونه ۱۷۱۵نفرازشهروندان ۱۵سال به بالای سراسرکشور در «هفته آخر فروردینماه» سالجاری بوده که به شیوه مصاحبه تلفنی انجام شده و نکات مهمی را از مخاطبان تلویزیون روشن میکند. در مدت اخیر مطالبه بسیاری از منتقدان و فعالان رسانه بیان آمار روشن از میزان مخاطبان تلویزیون بود که بارها با حدس و گمان مطرح میشد. بااینحال، حتی زمانی که خود رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما آمار را بهصورت شفاف، دقیق و در حضور رسانهها بیان کرد، بازهم این نقدها ادامه یافت. حالا به نظر میرسد که با اعلام آمار از سوی مرکز ایسپا، بتوان تحلیل بهتری روی مخاطبان برنامههای تلویزیون داشت. بخشی از یافتههای ایسپا مربوط به درصد مخاطبان به تفکیک برنامههاست. یافتههای نظرسنجی ایسپا نشان میدهد ۹/۳۶درصد از «ایرانیان» برنامه مردانآهنین،۳۴.۷درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۳۴.۲درصد برنامه محفل، ۳۲.۳درصد برنامه شبخوش، ۳۱.۸درصد برنامه فوتبال برتر، ۲۹.۷درصد برنامه پانتولیگ و ۲۶.۵درصد برنامه معرکه، ۲۴.۵درصد برنامه مهمونی، ۲۱.۳درصد برنامه ماه خدا، ۱۸.۸درصد برنامه ماه من، ۱۷.۲درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۱۶درصد برنامه پاورقی و ۱۲.۱درصد برنامه برمودا را دیدهاند.میزان تماشای این برنامهها در بین «افرادی که تلویزیون تماشا میکنند» ۵۳.۳درصد برنامه مردان آهنین، ۵۰.۱درصد برنامه زندگی پس از زندگی، ۴۹.۴درصد برنامه محفل، ۴۸درصد برنامه شبخوش، ۴۶درصد برنامه فوتبال برتر، ۴۲.۹درصد برنامه پانتولیگ و ۳۸.۳درصد برنامه معرکه، ۳۵.۴درصد برنامه مهمونی، ۳۰.۷درصد برنامه ماه خدا، ۲۷.۲درصد برنامه ماه من، ۲۴.۸درصد برنامه ایران دوستداشتنی، ۲۳.۱درصد برنامه پاورقی و ۱۷.۵درصد برنامه برمودا بوده است. همچنین ۴۵.۴درصد از «ایرانیان» گفتهاند سریال زیرخاکی، ۲۳.۲درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۰.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند. میزان تماشای این سریالهای تلویزیونی در بین «بینندگان تلویزیون» حاکی از این است که ۶۵.۵درصد آنها گفتهاند سریال زیرخاکی را دیدهاند. ۳۳.۵درصد سریال هفت سر اژدها و ۲۹.۴درصد سریال رستگاری را دیدهاند.
رشد مخاطب در دوران افول تلویزیونهای خارجی
نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد، یکی از جملات رئیس مرکز تحقیقات صداوسیماست که در نشست اخیر گفته بود نباید انتظار مخاطب ۸۰درصدی از رسانه تلویزیون داشت، چراکه در کشورهای دیگر هم این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است. در همان نشست هم برخی خبرنگاران با واکنشهای کنایهآمیز از این مقایسه گفتند و خواستار توضیح شدند که شاکرینژاد گفته بود: «امروز در عصری هستیم که مخاطب را باید ترکیبی از برادباند و برادکست دانست و از آن گریزی نیست. در حقیقت این عددها در این عصر چیزی شبیه معجزه است. مثلا مرکز تحقیقاتی در آمریکا یا انگلیس که میزان مخاطب را ارائه میکند، بهندرت آمارهایش به ۱۰درصد میرسد؛ بهعنوانمثال، برنامه پرمخاطب ۲۰۲۳ انگلیس، برنامه مربوط به تاجگذاری چارلز بود که ۱۲.۵میلیون نفر درمجموع آن را دیده بودند که حدود ۱۸درصد میشود. امروز وقتی با مردم صحبت میکنیم متوجه میشویم مردم در بستر خارج از تلویزیون و بر بسترهای دیگر مصرف رسانهای دارند. در حقیقت باید به یک فناوری برسیم که وقتی درباره میزان مخاطب صحبت میکنیم، هر دو را لحاظ کنیم.» انتشار آمارهای ایسپا در کنار این صحبتهای مطرحشده از سوی شاکرینژاد که حداقل آمار را بیان کرده بود، نشان میدهد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه سنتی، هنوز هم مخاطبان خود را دارد و بیان آمار ۶۹.۲درصد برای مخاطبان تلویزیون، مهر تاییدی بر درستبودن آماری است که مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر کرده بود. البته خود مرکز هم در نشست فوق تاکید کرده بود که حداقل آمار را بیان کرده و حتی میتوان گفت آمار فراتر از این مقدار است. نگاهی به تعداد کلیدواژههای تکرارشده در پیامکهای سامانه ۱۶۲ هم دال بر این است که مخاطبان تلویزیون به شکل دقیق این رسانه را تماشا کرده و از طریق همین سامانه، نظرات خود را درباره جزئیات این تولیدات بیانمیکنند.
دلیل اهمیت آمار ایسپا
ناگفته پیداست که هر رسانهای برای رسیدن به قله برنامههای خود نیاز به اصلاح و دریافت بازخورد دارد و بهطور قطع برخی تحلیلهای مطرحشده ــ صرفنظر از اهداف پشت آن یا صادقانه بودن یا نبودن نکات ــ میتواند رسانهملی را در جهت بهبود و استمرار جذب مخاطب هدایت کند. کما اینکه دو محور هویتمحوری و عدالتگستری که در اهداف تحولی سازمان صداوسیما قید شده و هر بار در صحبتهای رئیس این سازمان مورد تاکید قرارمیگیرد هم نشان از همین رویکرد ثبت بازخورد دارد. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که برخی از این تحلیلها تنها هدف خود را بر نقد غیرعادلانه و یکطرفه علیه رسانهملی گذاشتهاند که در این صورت نمیتوان آن را موثر دانست. آمار۶۹.۲درصد مخاطب برای تلویزیون و بیان آن درزمانی که بحثها پیرامون مخاطبان این رسانه بالا گرفته، میتواند فصل تازهای برای ارائه نقدهای درست ومنصفانه و البته نگاه به عملکرد واقعی و مستند رسانهملی باشد.