Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-24@18:10:32 GMT

داستانی خیالی که رنگ حقیقت یافت

تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۴۹۲۲۷۵

داستانی خیالی که رنگ حقیقت یافت

به گزارش ایرنا، اما از خیل جمع این دلدادگان راهی شده کشانی نیز هستند  که شاید پیش از حضور در آئین اربعین زیارت بارگاه یار را آرزویی و رویایی دست نیافتنی می پنداشتند در حالی که این افراد عاشق دعوت شده ویژه حضرت عشق اند.

یکی از این افراد که در این مجال کوتاه می خواهیم راهی شدنش به سفر پر فیض اربعین را جویا بشویم نوجوانی ۱۳ ساله به نام امجد فرجی از اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان ایلام است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امجد قصه ما که رفتن به کربلا را آرزویی دور می انگاشت، ماجرای راهی شدنش به کربلا نیز قصه ای شنیدنی و جالب دارد که خواندن و دانستنش خالی از لطف نیست.

امجد در جشنواره امسال قصه گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان ایلام که در هفته ملی کودک برگزار شد، داستانی خیالی از نوجوانی را بیان می کند که میل شدیدی برای سفر به کربلا و اربعین دارد و خیلی اتفاقی برای این شخصیت خیالی رخ می دهد.

شاید وقتی امجد کوچک این داستان را می نوشت و در جشنواره قصه گویی کانون آن را برای حضار و داوران بازگو کرد، در خیالش هم نمی گنجید که خودش نیز اربعین امسال دعوت شده خاص ارباب است و خودش خبر ندارد.

امجد در مورد سفر اربعینش که تنها چهار روز به طول انجامید، گفت: از همان کودکی که خودم را شناختم عشق عمیقی به کربلا و عتبات عالیات داشتم اما توفیق حضور در این وادی بهشتی نصیبم نمی شد و هر بار که از پدرم درخواست سفر عتبات عالیات می کردم، بر حسب شرایط به وقتی دیگر و سالی دیگر موکولش می کرد.

 وی اوج عشق و علاقه به حضور در اربعین را ۱۱ سالگی می داند که وقتی فضاهای مجازی و تلویزیون و سایر رسانه ها لحظه به لحظه اخبار اربعین و زائران را مخابره می کردند، وی غمگینانه، با دلی شکسته و چشمانی اشکبار در عالم کودکی خود و از دور و توسط رسانه ها نظاره خیل عظیم مشتاقان اباعبدالله (ع) می شد.

امجد می گوید: اربعین آن سال میل شدیدی به حضور در کربلا داشتم اما متاسفانه این آرزویم تحقق نیافت و من در حسرت آرزوی بزرگ مشارکت در اربعین ماندم و آن را برای خودم رویایی شیرین اما محقق نشدنی می دانستم.

اربعین ۹۶ با اندوه برای امجد کوچک ۱۱ ساله تمام شد و اربعین ۹۷ شروع شد و این بار خانواده مصمم برای رفتن به اربعین بودند و درخواست گذرنامه هم کردند اما گذرنامه آنها برای ثبت نام در سامانه سماح دیر آماده شد و به دستشان رسید و امجد بار دیگر اربعین ۹۷ را همچون سال قبلش از قاب تلوزیون و رسانه ها دنبال می کرد.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان ایلام همه ساله فراخوان قصه گویی برای اعضا و مربیان کانون برگزار می کند و جشنواره قصه گویی امسال فاصله زمانی چندانی با ایام اربعین و حضور ارهپیمایان این آیین نداشت و بنابراین امجد امسال تصمیم داشت با محتوای اربعین قصه ای را در این جشنواره بیان کند و داستانی که برای این برنامه آماده کرد در مورد تشرف غیر منتظره قهرمان نوجوان داستان به کربلا بود که به ذهن امجد نوجوان رسید.

امجد قصه خود را در جشنواره نقل کرد و رفت بدون اینکه قصدی یا برنامه ای برای سفر اربعین امسال داشته باشد تا اینکه در یکی از روزهای اوج تردد زائران از مرز مهران گوشی نوجوان ماجرای ما زنگ می زند و صفحه گوشی اسم پسرعمه وی را به عنوان فرد تماس گیرنده نشان می دهد.

امجد گوشی را پاسخ می دهد و مطلبی را که از زبان پسر عمه می شنود برایش باورکردنی نیست، پسرعمه که کارمند یکی از دوایر دولتی است از طرف اداره متبوع خود عازم کربلا است و مسئولان اداره به او گفته اند می تواند ۲ نفر همراه را نیز همراه خود ببرد و چه کسی بهتر از امجد شیفته کربلا.

این دعوت با استقبال و شعف نوجوان قصه ما همراه است و از خدای خواسته پاسخ مثبت می دهد و شروع به جمع اوری وسایل سفر می کند تا اینکه بازهم گوشی تلفن همراهش زنگ می خورد و بازهم مخاطب کسی نیست جز پسرعمه که این بار حامل پیامی ناامید کننده است که باتوجه به استقبال همکاران از این سفر متاسفانه ظرفیت اتوبوس تکمیل است و نمی تواند امجد را با خود ببرد.

این بار نیز همچون سال قبل که گذرنامه دیر به دستش رسید و نتوانست برود دل شکسته شد و وسایلی را که با شوق برای سفر مهیا کرده بود از ساک سفرش بیرون کشید اما غافل بود از اینکه ارباب خوبی ها وی را طلبیده و اسمش را در میان سیل بزرگ زائرانش نوشته است.

یک روز بعد از اینکه پسرعمه امجد به وی زنگ زد که ظرفیت اتوبوس اداره تکمیل است گذشت تا اینکه فردای آن روز بار دیگر پسرعمه با امجد تماس می گیرد و به او می گوید عازم سفر باشد که اداره یک دستگاه مینی بوس را برای دیگر زائران مشتاق جامانده کرایه کرده و منتظر خبر راهی شدن باشد.

بار دیگر و پس از شنیدن این خبر بارقه های امید در دل بزرگ امجد کوچک جوانه زد و وی مشتاقانه و بار دیگر وسایل سفر را آماده کرد و منتظر خبر شروع حرکت سفر از سوی پسرعمه شد تا اینکه روز موعود رسید و استرس های نرفتن و محقق نشدن آرزوهای امجد به پایان رسید.

وقتی که خود را در خاک عراق دید گویی وارد بهشت شده و لحظه لحظه سختی های سفر را به شوق دیدار معشوق دلربایش تحمل کرد و با جثه کوچک و نحیفش سختی های مسیر را به عشق مولایش به جان خرید.

شهرستان مرزی مهران در ۸۵ کیلومتری جنوب غربی ایلام با داشتن مرز بین‌المللی از معابر اصلی و مهم تردد خودروهای شخصی، کامیون های حامل کالاهای صادراتی و خودروهای حامل زائران عتبات عالیات است.

پیش‌بینی می‌شود در ایام اربعین امسال ۷۰ درصد از مجموع زائران مرز مهران را برای تردد انتخاب کنند.  

از ابتدای ماه صفر تا ۱۸ صفر یک میلیون و ۸۰۶ هزار و ۷۸۹ زائر اربعین حسینی از مرز مهران خارج و ۷۵۶ هزار و ۳۵۶ نفر نیز پس از زیارت عتبات عالیات به کشور وارد شدند.

منبع: ایرنا

کلیدواژه: استان ایلام مرز مهران اربعین ۹۸

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۴۹۲۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعوا بر سر دستمال ارزشمند لیونل مسی!

به گزارش "ورزش سه"، هواداران بارسلونا و بسیاری از فوتبال‌دوستان به خوبی از داستان امضای قرارداد مسی با بارسلونا روی یک دستمال و ارزش و اهمیتی که این قرارداد نمادین برای این باشگاه و طرفداران این ستاره آرژانتینی دارد با خبر هستند.

حالا به نظر می‌رسد که دعوا و درگیری قانونی جدی بر سر مالکیت این دستمال به وجود آمده است. این درگیری بین جوزپ ماریا مینگیا، مدیر برنامه کهنه‌کار، با هوراسیو گاگیولی که در آن زمان در آرژانتین مشغول به کار بود شکل گرفته است.

گاگیولی در متنی که از سوی وکلایش ارسال شده مدعی شده است:« این دستمال همیشه متعلق به من بوده است و مینگیا حقیقت را در این باره مطرح نمی‌کند. من بارها به صورت رسمی و علنی در رسانه‌ها به عنوان مالک این دستمال شناخته شدم و و هرگز کسی این ادعا را رد نکرده بود، نه مینگیا و نه هیچ کس دیگری.

صحبت‌های مینگیا پر از تناقض و نادرست است. او یک روز گفت که دستمال در دفترش در پوشه‌ای بوده و در طول این مدت به آن سر نزده است و روز دیگری این ادعا را مطرح کرد که من پس از بازی این دستمال را با خودم به خانه بردم.

همین اظهارات نشان می‌دهد که این دستمال هرگز در دفتر او و در هیچ پوشه‌ای نبوده است. این صحبت‌ها متناقض است چون مینگیا هرگز نمی‌دانست که دستمال کجاست چون این دستمال هرگز متعلق به او نبوده است. او همیشه می‌دانست که دستمال پیش من است از دسامبر سال ۲۰۰۰ به بعد دیگر هرگز آن را از من نخواست.

حالا او به سادگی در حال استفاده از توجه جهانی به فروش این دستمال است تا بتواند جایگاهش را در رادیو و تلویزیون به قیمت مطرح نکردن حقیقت بالا ببرد. من در تاریخ ۱۸ مارس ۲۰۲۴ به فکس ارسال شده از سوی او و اجرا کننده حراج پاسخ دادم. علاوه بر این باید ذکر کنم که من هرگز راننده خانوادگی مسی هم نبودم.»

دیگر خبرها

  • تصاویر تلاش مجدد بایدن برای دست دادن با موجود خیالی + ویدئو
  • دستاوردسازی خیالی
  • جریان فیلمسازی مشکوک در خدمت صهیونیست‌ها
  • پروژه جعل تاریخ شیعه
  • افتتاح مرکز تداوم عقیدتی امام خامنه قرارگاه منطقه‌ای کربلا نیروی زمینی سپاه
  • دستاوردسازی خیالی با بمباران رفح
  • دعوا بر سر دستمال ارزشمند لیونل مسی!
  • یک قصه خیالی به روایت فراری
  • مجتبی رحماندوست: اشعاری برای ردپای انبیا در کربلا نوشتم
  • تفاهم‌نامه‌های خواهرخواندگی به انتقال تجربیات منجر شود