نظر هرمنوتیست های فلسفی درباره فرق هرمنوتیک و معناشناسی چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۱۷۰۴۲
به گزارش خبرگزاری مهر، کنفرانس «روش شناسی فهم متن و هرمنوتیک مدرن» در دانشگاه سونان کالیجاکای اندونزی با حضور اساتید برجسته از کشورهای مختلف از جمله ایران و با سخنرانی محمدحسین مختاری ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
مختاری ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در این کنفرانس سخنرانی خود را با عنوان «نقد و بررسی عناصر اصلی هرمنوتیک فلسفی» به زبان انگلیسی ارائه نمود که متن فارسی آن در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ابتدای سخنرانی خود با بیان اینکه هرمنوتیستهای فلسفی اساساً اعتقاد ندارند که هرمنوتیک، معنا شناسی باشد، چون معناشناسی از لوازم مباحث معرفت شناسی است، گفت: موضع و پایگاه معنا شناسی در اپیستمولوژی است در حالیکه پایگاه هرمنوتیک فلسفی در آنتولوژی و فرق بین این دو آشکار است. از نظر آنها هرمنوتیک به تأویل، نظر دارد در حالیکه معنا شناسی با دستور زبان و مباحث نحوی و امثال آن مواجه است. آنان میگویند وقتی انسان هرمنوت باشد دیگر نیازی به بحث معنا شناسی ندارد چون خود هرمنوت بودن حاکی از معانی وجودی است و احتیاجی نیست که تحلیل منطقی شود.
استاد فلسفه حوزه و دانشگاه ضمن طرح این سوال که مقصود از معنا از نظر هایدیگر چیست؟ تصریح کرد: از نظر وی هنگامی که معنای امری یا چیزی بر ما روشن شده باشد ما با آشکارگی آن مواجه گشتهایم. معنا در تفکر هایدگر اگر با مفهوم و تعریف متضاد نباشد مساوق آن نیز نیست. چه آنکه مفهوم امری حصولی است ولی معنای کاملا حضوری است. معنای یک چیز زمانی بر ما آشکار میشود که در یک نسبت حضوری آن چیز برای ما حاضر باشد.
مختاری ادامه داد: هر چند راههای زیادی برای کشف مفهوم یک چیز وجود دارد مانند رجوع به فرهنگنامهها و مطالعه و کسب اطلاعات پیرامون، اما هیچیک معنای آن را برای ما آشکار نمیسازد لذا میتوان گفت که مفهوم از مکاسب است و معنا از مواهب.
رییس دانشگاه مذاهب اسلامی در ادامه به نظر هایدگر و گادامر در این باره پرداخت و بیان داشت: هرمنوتیستهای فلسفی از جمله گادامر از سیالیت و تغییر پذیری فهم سخن میگویند و وجود معنای ثابت در فهم متن را انکار میکنند چون تنها راه تحقق فهم را از طریق گفتگو دیالوگ میان افق معنایی متن و افق معنایی مفسر و آمیختگی این دو افق امکان پذیر میدانند و از طرفی افق حاضر را داری ثبات و تعین نیم باشد از این رو به اعتقاد ایشان اصلا نمیتوان به تفسیر و تأویل قطعی گشت.
وی افزود: مفسر محوران اعم از ساختارشکنان و هرمنو تیستهای فلسفی با حذف نیت و قصد متکلم و بی اهمیت جلوه دادن نقش وی در فهم معنای اثر یکی از ارکان کلیدی تفسیر را نادیده گرفتند. زیرا هدف و رسالت مفسر وصول به پیام مؤلف است و نیز تلاش در جهت دست یافتن آگاهی است که در ورای الفاظ جدیدی دست یابد-که این هم به طور جدی جای تامل دارد- باز هم نمیتوان اراده و قصد پدید آورنده اثر را که در حقیقت عامل اصلی پیدایی آن است را مورد انکار قرار داد.
مختاری با بیان اینکه اساساً ملاک و مناط تحقیق صحت یا عدم صحت تأویل و تفاسیر یک متن این است، اظهار داشت: اساساً رسالت اصلی مفسر باز سازی قصد و منطق مؤلف است که سرانجام به معیار و ملاکی در باب تأویل و تفسیر منجر میگردد و آن باز شناسی قصد بنیادین و گوهری مؤلف است.اگر قرار باشد در تفسیر متن نقش مؤلف نادیده گرفته شود و معنای متن تابع فهم مفسر باشد پس فلسفه آفرینش زبان و نیز چینش واژگان توسط پدید آورنده متن چیست؟ آیا در این صورت که معنا بسته به اراده و فهم مفسر باشد و او به دلخواه هر معنایی را بر متن تحمیل کند، باب گفتگو و تفاهم به طور کلی بسته نمیشود؟
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این در حالیست که خداوند برای ایجاد ارتباط زبان را به بشر ارزانی داشته تا با به کارگیری آن زمینه برقراری ارتباط با دیگران را فراهم کند و به تعبیری زبان یکی از توانایی ذهن انسان برای ایجاد ارتباط و انتقال پیام است و بیان و گفتار نمود خارجی این توانایی است.
وی با اشاره به اینکه به تعبیر دیگر فطرت اجتماعی آدمی برای بیان مقصود خویش او را به سمت به کارگیری زبان و تکلم هدایت نموده تا گامی به سوی رفع نیازهایش گردد، بیان داشت: بدیهی است مفهومی که الفاظ به واسطه وضع بر آن دلالت میکند و متکلم آن را برای انتقال منویات و مقاصد خویش در قالب جمله به کار میبرد را معنا میگویند و معنا در کل تصوری در نظر گرفته میشود که از مصادیق جهان خارج در قالب واژهها پدید میآید.
رییس دانشگاه مذاهب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کرد: تفکرات جنجال برانگیز در فلسفه جدید نظیر اندیشه های دریدا و هرمنوتیست های فلسفی، تفکر مبتنی بر عدم تعین با عدم قطعیت در اثر است. این دیدگاه دست یافتن به هر گونه تفسیر درست با غلط از متن را امکان پذیر نمیداند. نظریه پردازان متعددی به ردّ این تفکر مبادرت ورزیدهاند. هرش از جمله اینهاست.
وی ادامه داد: اساساً معناداری متن منوط به قصد مؤلف یا فهم خواننده است. و اصلا حقیقت یا قوام معنای متن وابسته به نیت مؤلف است. جدای از آگاهی و نیت انسانها چیزی به عنوان سرزمین جادویی معانی وجود ندارد. هرگاه معنا رابطه و نسبتی با واژگان پدید آید شخصی این ارتباط و پیوستگی را برقرار کرده است. از سوی دیگر باید بپذیریم که عدم تعین خود ناگزیر از تعین است حتی آنجا که ما در برخورد با یک اثر اعلام میداریم که معنای اثر بین چند معنای متعین معلق است. در این حالت هم عملا میدان عدم تعین را به حد احتمالات متعین فوق محدود و منحصر کردهایم به عبارتی دیگر به تعین دیگر دست یافتهایم.
رییس دانشگاه مذاهب اسلامی خاطرنشان کرد: اساسا عدم توجه به قصد مؤلف و تمرکز بر محوریت مفسّر در فهم معنای اثر منجر به نسبیت گرایی میگردد، در حالی که نسبیّت در معارف بشری راه ندارد.
کد خبر 4751197منبع: مهر
کلیدواژه: دانشگاه مذاهب اسلامی هرمنوتیک اربعین حسینی اربعین 98 کنفرانس بین المللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی معرفی کتاب فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی آیت الله جوادی آملی فعالیت های قرآنی علوم انسانی امام حسین ع مرکز فرهنگی شهر کتاب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نقد کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۱۷۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حجاب؛ سنگر اول جنگ نرم
عفاف، واژهای است که بارها شنیدهایم، لفظی است که با ذهن لمسش میکنیم، اما حقیقتی است که شاید کمتر بتوانیم بهدرستی معنایش کنیم. فقط میدانیم هست و جایی کنار تمام ویژگیهای خوب نشسته و بودن آن در زندگی و جامعه لازم است. این واژه بیش از آن که معنا شود، نیاز است.
مفهومی است که اگر نباشد، جای خالی اش در جای جای زندگی و جامعه نمایان میشود. از آنجا که هر جامعه دارای فرهنگ معین و با اهدافی از پیش تعریف شده است، جوامع اسلامی نیز بهرهمند از فرهنگی است که قرآن به آنها عرضه میکند و آن فرهنگ عفاف و رسیدن به کمال مطلوب است. اما مفهوم عفاف همیشه در کنار خود، مفهوم دیگری را در ذهن تداعی میکند و آن چیزی نیست جز «حجاب»! در واقع انگار بخش عظیمی از این فرهنگ با شکوه را حجاب تشکیل میدهد. به عبارت دیگر این دو جدایی ناپذیرند و در کار یکدیگر معنای حقیقی و اصیل خود را پیدا میکنند.
اما بهراستی عفاف وحجاب چیست؟ چند نوع دارند؟ کجای زندگی کاربرد دارند؟ آثار فردی واجتماعی آنها چیست؟
برای درک بهتر این دو مفهوم باید ابتدا به معنای هرکدام از آنها توجه کرد. عفاف با توجه به آیات قرآن، معانی گوناگون میپذیرد که میتوان گفت: عفت به معنای خویشتنداری در اظهار نیاز، خودداری از تصرف مال و درنهایت به معنای پاکدامنی است. مفهوم مکمل عفاف یعنی حجاب نیز در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش است، البته هر پوششی حجاب نیست بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشتپرده واقع شدن صورت گیرد.
چرا حجاب مهم است؟
مسأله اهمیت حجاب و عفاف، موضوعی جدید و مربوط به امروز نیست، چراکه از همان ابتدای خلقت انسان، همواره بخش عمدهای از رسالت انبیا و اولیا، ادیان و علما، ترویج این دو مفهوم بوده است. علت اهمیت آن نیز عاملیت عفاف و حجاب در حذف بسیاری از گناهان و جلوگیری از آسیبهای فردی و اجتماعی است. اهمیت این موضوع تا جایی است که خداوند متعال در بسیاری از سورههای قرآن ازآن بهعنوان یک ضرورت یادمیکند وآن راحافظ انسان در برابر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میداند.
حجاب و عفاف؛ از موضوعات حساس در جنگ نرم
گرچه شاید تفکر غالب این باشد که مفهوم حجاب و عفاف در جامعه بیشتر برای بانوان در نظر گرفته شده، اما اینگونه نیست. این مسأله از آن جهت که خطابش به زنان است به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن رو که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد به همه افراد جامعه مربوط میشود و رعایت آن توسط دو گروه (زنان و مردان) ضروری است. درواقع، حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی، دو عامل سلامت جامعه هستند و در صورت عدم وجود، مشکلات و اثرات مخرب زیادی گریبانگیر جامعه خواهد شد. با توجه به اهمیت و اثرات این موضوع طبق آنچه گفته شد در حال حاضر رعایت و ترویج عفاف و حجاب در جامعه اسلامی، یکی از دغدغههای اساسی به شمار میرود. اهمیت این موضوع به حدی است که امروز دشمنان ایران و جوامع اسلامی نیز حجاب و عفاف را نشانه گرفتهاند که همین، یکی از موضوعات حساس در جنگ نرم در نظر گرفته شده و مقام معظم رهبری و بسیاری از علما نیز بارها بر لزوم توجه به آن تأکید کردهاند.
ارتباط و تأثیر متقابل حجاب و عفاف
فارغ از تأثیر عفاف بر پوشش ظاهریفرد، حجاب و عفاف در ابعاد دیگر شخصیتی نیز بهصورت متقابل و دو سویه بر یکدیگر اثرگذار و اثر پذیرند. بهطوریکه عفاف و تسلط بر غریزه خود در هر ساحت و عرصهای در رفتار، گفتار و تعامل اجتماعیفرد عفیف پدیدار میشود. قرآن کریم نیز آنجا که مؤمنان را به حجاب رفتاری فرا میخواند و دستور میدهد تا از پشت پرده با همسران پیامبر (ص) سخن بگویند، به آثار خلقی، نفسانی ورفتاری در هر دو مورد اشاره دارد. در مورد نخست، تزکیه را کارکرد و اثر فروبستن چشم و برآیند حجاب رفتاری میداند. در مورد دوم قلمروی بیشتری برای عفاف یاد میکند و حفظ حجاب هنگام معاشرت مردان و زنان نامحرم را مایه پیدایش یا افزایش طهارت و پاکی قلب برای هر دو سوی تعامل و معاشرت ارزیابی میکند؛ بنابراین حجاب و عفاف هر یک بر پیدایی و تداوم دیگری اثرگذارند. اما بهرغم وجود ابعاد مختلف اثرگذاری حجاب و عفاف و اهمیت آن در سطوح مختلف جامعه، یکی از شایعترین قضاوتهایی که در عرصه فرهنگ عمومی از سوی عوام و خواص صورت میگیرد، موضوع وضعیت پوشش و آرایش زنان و مردان است.
علت اهمیت موضوع حجاب و عفاف در ایران
همانطور که اشاره شد، حجاب و عفاف بهعنوان یکی از آموزههای حیات بخش قرآن کریم، سنت نورانی پیامبر (ص) است و به همین علت در فرهنگ ملی و اسلامی ما جایگاه رفیعی دارد. در کشور ما نیز بهعنوان یک کشور اسلامی، حجاب علاوه بر اینکه یک دستور دینی است از مسائل مهم جامعه هم محسوب میشود که با مسائل مختلف و ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه پیوند خورده است.
امنیت و سلامت جامعه در گرو عفاف و حجاب
با توجه به آنچه درخصوص اهمیت و تأثیرات حجاب و عفاف در جامعه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت فقط با وجود عفاف و حجاب اسلامی در بستر روابط اجتماعی است که میتوان انتظار داشت جامعه از امنیت و سلامت کافی برای برقراری اخلاق الهی، رشد و شکوفایی فضایل انسانی برخوردار شود. به عبارتی دیگر، استقرار بسیاری از شئون اسلامی در حیات فردی و اجتماعی انسان در سایه حاکمیت فرهنگ عفاف و حجاب امکانپذیر است؛ لذا بر مبنای تعالیم دین مبین اسلام، عفاف و حجاب دستور مؤکدی برای زنان و مردان است تا با تعدیل عواطف، تمایلات و ایجاد مصونیت، حضور فعال در اجتماع را فارغ از نگاه جنسیتی و بر مبنای برابری بین زن و مرد در کسب دانش، فضائل و بهرهوری از توانمندیها، نهادینه کند.
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی