اخبار اربعین ۹۸| نشستن پای درس عشق امام حسین (ع) سن و سال نمیشناسد
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۰۳۲۱
پیاده روی اربعین داستان دلباختگی انسانهای است که فارغ از سن و سال عزم خود را برای رسیدن به معشوق جزم کردند. ۲۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۷ استانها خوزستان نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، اربعین تمامی ندارد و دلها چنان مجذوب مغناطیس حسین(ع) شدهاند که دل سوی برگشت رمق و شوقی ندارد. اصلاٌ دلی نمانده که برگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چذابه نقطه صفر عاشقی
چذابه نقطه صفر مرزی، ساعت به وقت ایران 14 تمام است. اینبار برعکس چند روز گذشته ورق برگشته و موج برگشت به ایران بیش از ورود به عراق است. اربعین با فرارسیدن ظهر به شکل رسمی تمامی میشود ولی غیر رسمی به وسعت قرنها جاری است. مواکب همچنان خیمه شان برپاست و اینبار با "زیارت قبولی" ادای احترام میکنند و فریضه استقبال را به جای میآورند.
گرما در دشت تفتیده خوزستان همچنان سایه گستری میکند و عرق پای زائران میریزد و آب اشک و عرق متصل جاری است. خستگی طبیعی است ولی آنچه غیرطبیعی است؛ نبود آثار خستگی است.آنچه است شوق و شعف و آیین دلدادگی است. ابوعباس موکب دار؛ پیرمردی که سنش از پنجاه سال بیشتر میزند و عبا را زده بالا و با "بفرما آب" رسم ادب را به جای میآورد. بیش از دوهفته است مستقر شده و خستگی و خنده در چین و چروک چهره اش گم می شود و با بچه، بچه و با بزرگ ، بزرگ میشود. آب را از هیچ کس دریغ نمیکند و خوب میداند عطش و دریغ آب یعنی چه!.
عطش را خوب می فهمد
ابوعباس میگوید: زائرین که برمیگردند خسته هستند و بعضی مواکب بعد اربعین جمع میکنند ولی من هستم و تا آخرین زائر را بدرقه نکنم به خانه برنمیگردم. این عهدی است که با خدا بستم. قرص و محکم ایستاده و هر زائری که وارد خاک ایران میشود را می پاید که تشنه راهی نشود. انگار مسئولیت همه مردم را به او سپرده اند!
جوانی کاسه آب از دست ابوعباس ربوده و تا قطره آخر سر میکشد و انگار هنوز سیراب نشده و این را ابوعباس از چشمانش میخواند و بی درنگ کاسه دوم را لب لب پر میکند و جوانک با یک "یاحسین" آب دوم را نیز می نوشد و سیراب راه اتوبوس ها را در پیش میگیرد.
کمی آنطرف تر داستان عاشقی حسین جوری دیگر تصویرگری میشود، موکب داری است که تازه پشت لبش سبز شده و لهجه آن نام و نشانی از دزفول به خاطر میآورد ولی اصالت اینجا محکوم است. مگر اینجا قوم و عشیره معنا دارد! اینجا اسامی بیش از یک نشانی چیزی دیگر برای تفاخر ندارند و شاید گمنامی خود ارزش والاتری یدک میکشد.
خانواده ای به وسعت عشق حسین(ع)
جوان در موکب در حال تدارک شربت است و با وسواس خاص شکر و آب را با ملاقه هم میزند و بعد از هر همزدنی تستی میکند! دوستم به شوخی میگوید : چیزی تهش ماند؟ جوان نگاهی از سر تواضع و شرمساری بدو بدو دو لیوان شربت برای ما می آورد. گویی خطایی کرده و به معذرت خواهی می افتد و دوستم را از گفته خویش پشیمان میسازد. این جوان که در موکب عاشقان حسین افتخار نوکری را دارد، از اینکه اربعین رو به اتمام است احساس حزنی دارد و می گوید نمیدانم بعد از اینهمه محبتی که اینجا دیدم جای دیگر می توانم آرام گیرم؟ برای خود خانواده ای به وسعت عشق حسین (ع) ساخته و در این آغوش پرمحبت لمیده است.
منتخبی از عکسهای برگزیده اربعین 1398اخبار اربعین 98| روایت اربعین و پاکبانهای چشم به راه زیارت کربلااخبار اربعین 98 | ملکشاهی متبرک به قدوم پاک زائران حرم عشق + تصاویرجوان کم سن و سال ولی پختگی بزرگ در آن موج میزند گویی سالها زیستن را تجربه کرده است و هر حرفش را با طمئنینه و با بقضی رها میکند و بیانش سوز مملو از فراغ را با خود جابجا میکند و موج این سوز حسینی اشک را ناخواسته بر گونههای ما و خودش سرازیر میکند. بعد متوجه عبور زائرین می شود و شتابان و بی درنگ پارچ شربت را سوی زائرین روانه میکند و خنکی شربت گوارای وجود زائرین است و خنده و رضایت زائرین به مثابه خون تازه ای است که در رگ های این موکبی تزریق می شود.
روبروی موکب این جوان شربتی، دانشجویان که روز آخر موکب داریشان است را میبینیم. به رسم دانشجویی سلام میکنیم، قیافه دانشجویی گرفته اند ولی جنس همان است. به شوخی میگویم جمع کنید که از فردا باید برگردید سر کلاس. دانشجویان شوخ تر از بقیه هستند و سریع شوخی را میگیرند و یکی از این دانشجویان بهانه میآورد: گفتند برای اربعین غیبت رد نمیشود. من هم تا آخرین زائر رد نشود برنمیگردم و حالا حالا هستم.
پای درس عشق حسین (ع)
آن یکی که دانشجوی کارشناسی است و سرپرست گروه است شربت را تعارف میکند و از اینکه دارد قضیه اربعین تمام میشود ناراحت و محزون است. دمپایه های ابری سیاه رنگ از بس سرپا مانده زوارش در رفته و دستهای تاول زده که هیچ شباهتی به یک دانشجویی شهرنشین ندارد. موکب پر از عکس های شهدای مدافع حرم است و به قول خودش هر وقت خسته میشوند این شهدا کمک شان میکند.
انسان پسا اربعین
این آخرین موکب را هم رد میکنیم و سوار ماشین میشویم و این سوار و پیاده شدن ها هم دنیای خاص خود دارد . اینجا هم حسین حضور دارد و صدای راننده و همهمه مسافران در هم پیچیده و ترافیکی از انسانهای دل باخته به صف دیده میشود. پاهای تاول زده و گرد و غبار بر چهره نشسته و لبخندی مملو از رضایت این خلاصه همه انسان های پسا اربعین بود.
گزارش از اکبر بهاری
انتهای پیام/ ع
R41468/P/S6,57/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۰۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف اشیای عتیقه در رودبار
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای گیلان ؛ سردار حسین حسن پور گفت: ماموران کلانتری ۱۶ رودبار هنگام گشت زنی، ۴ عدد ظرف سفالی عتیقه را در بستهای پلاستیکی زیر یک درخت کشف کردند.
جانشین فرمانده انتظامی گیلان با بیان اینکه کارشناسان میراث فرهنگی قدمت این ظروف را هزار اول قبل از میلاد اعلام کردند، افزود: ارزش این ظروف ۲۰۰ میلیارد ریال برآورد شده است.
سردار حسین حسن پور با بیان اینکه قاچاق عتیقه و آثار باستانی، تاراج فرهنگ و تاریخ کشور به شمار میرود، از مردم خواست در صورت شناسایی قاچاقچیان عتیقه، مورد را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع دهند.