Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-24@07:38:59 GMT

رفتن به اضطرار

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۲۸۷۸۳

رفتن به اضطرار

هر روز بر مهاجران اقلیمی با مرکزیت شمال ایران افزوده می‌شود.

به گزارش ایسنا، شهروندآنلاین نوشت: «بغضش می‌ترکد. حاضران، چشمان‌شان پراشک می‌شود وقتی نازلی عطایی از دردهای محیط‌ زیستی‌اش می‌گوید. از این‌ که هر روز از بلایی که بر سر زمین می‌آوریم، می‌رنجد و همین هم عاملی شده تا بخواهد فکری کند و راهش را در مهاجرت به شمال دیده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این‌ که به شمال برود و کاری برای جامعه بومی آنجا انجام دهد، تفکیک زباله یادشان دهد و کارخانه بازیافت پلاستیک راه‌بیندازد تا شاید کمی از پلاستیک‌های مانده در اطراف رودها و چسبیده به شاخه‌های درختان را بتواند بازیافت کند. عطایی یکی از مهاجران اقلیمی است.

کسی که ۹‌ سال قبل مهاجرت معکوس کرده، از تهران به مازندران رفته و خواسته سربار آنجا هم نباشد و حالا با بغضی که به اشک رسیده، می‌گوید از تصمیمش راضی است. «باید حق و مسئولیت‌مان را به محیط‌ زیست ادا کنیم. در تهران این امکان نبود. مافیای زباله اینجا گسترده است و به سختی می‌توان کاری از پیش برد اما در مازندران وضع متفاوت است.» کارش از مدیریت پسماند شهر کلارآباد و هفت روستای اطرافش شروع شد. بعد از آن ۱۰ روستای سلمان‌شهر و سه روستای عباس‌آباد هم اضافه شدند. حالا دیگر روستاییان منطقه می‌دانند زباله باید از مبدا تفکیک شود. باید زباله‌های خشک و‌ تر را جدا کنند و کسی هم برای بردن زباله‌های خشک می‌آیند. زباله‌هایی که به گفته عطایی در مدت کارشان از دو تُن به یک تن رسیده. شهرداری و دهداری‌های روستاها همراه شده‌اند و حالا کار با راحتی بیشتری پیش می‌رود.

عطایی می‌گوید مجبور به مهاجرت نبوده، اما دیگر نمی‌توانسته در تهران هم بماند و تنها راه را در این دیده که حداقل با رفتنش کمکی به حال مردم منطقه باشد. آموزش‌هایش گسترده شده و از زنان دهدار و شهردار تا بچه‌های قد و‌ نیم‌قد در فهرست آموزش هستند.

ماجرا برای حسین رفیعی نیز همین‌ طور بوده، او هم به همراه همسر و دو دوست‌شان راهی شمال شدند، اقامتگاهی بومگردی همراه با محیط‌ زیست تاسیس کردند و خواستند بر جامعه محلی اثر مثبت داشته باشند. آنها از مصالح جدید استفاده نکردند و سرمایش و گرمایش اقامتگاه را به شکلی بومی به کار بردند. رفیعی می‌گوید خودشان را به محیط تحمیل نکردند: «گیلان چند سالی است محل مهاجرت خوزستانی‌ها، اصفهانی‌ها و تهرانی‌ها شده، اینها درد است، چون فقط می‌آیند، دغدغه‌ حفظ محیط جدید ندارند و در نتیجه هر روز این خاک ویرانی بیشتری را تجربه می‌کند. گیلان دومین استان مهاجرپذیر کشور شده است. جنگل‌ها را می‌تراشند و زمین‌ها را تغییر کاربری می‌دهند تا ساختمان جدید بسازند و هیچ مسئولی هم به فکر نیست.»

روستاییان زمین‌هایشان را فروخته‌ و بی‌زمین راهی شهر شده‌اند و شغل کاذب دارند. هیچ آموزشی در این سال‌ها در کار نبوده که کشاورزی و دامپروری ادامه پیدا کند: «انگار باید برای ۸۰‌میلیون ایرانی در گیلان جا باشد. تراکم جمعیت بالا رفته و تبعات فرهنگی - اجتماعی‌اش هم در آینده زیاد خواهد بود. مسئولان در این سال‌ها به مشکل مهاجرت اقلیمی توجهی نکرده و مسائل را به شکلی کلان مورد توجه قرار نداده‌اند، به همین خاطر مشکل از جایی به جای دیگر منتقل شده است.»

او می‌گوید بارها از مسئولان گیلان خواسته کاری کنند و آنها گفتند مردم خواهان کارهایی از این دست نیستند. «سرمایه‌گذار آوردند و در بخشی از گیلان منطقه آزاد راه انداختند و به جای راه‌اندازی کارگاه و استفاده از توان محلی پاساژ ساختند؛ پاساژهایی که هنوز بیشترش خالی است، چون مردم دیگر پول ندارند.»

برای او و دوستانش که گیلان خانه‌شان شده، ماجرای دپوی زباله هم جدی است. این‌ که همچنان کسی فکری به حال کوه‌ ۸۰متری زباله در جنگل سراوان نمی‌کند و مردم در پایین‌دست جنگل به معنای واقعی بدبخت شده‌اند. کسانی که مهاجران واقعی تغییر اقلیم‌اند. با این تفاوت که حتی زمین‌شان خریدار هم ندارد. کسی دوست ندارد پشت‌به‌پشت کوه زباله ویلا بسازد و آخر هفته‌هایش را در جایی بگذراند که زمین‌های کشاورزی‌اش به خاطر شیرابه زباله خشک شده است.

مهاجرت و دشواری تغییر اقلیم

آمارها هنوز درباره مهاجران اقلیمی به نتیجه نرسیده‌اند. فقط می‌دانیم هر لحظه در جای‌جای دنیا عده‌ای بار بر دوش می‌شوند و زندگی‌شان را در ساکی خلاصه می‌کنند تا زمین سفت و سختی که در آن ساکن بودند، رها کنند و به جایی بروند که طبیعت ملایم‌تر باشد و مهربان. جایی‌ که زندگی روی خوش به آنها نشان‌ دهد، حالا این وضع در ایران آن‌ قدر در چشم است که روستاهایی از مرکز و جنوب خالی از سکنه شده‌اند و شمال میزبان خیل عظیمی از مردمی است که فرار را بر قرار ترجیح داده‌اند و می‌خواهند زندگی‌ را از نو، هر چند با سختی بسازند. مانیا شفاهی، مدیر مجله محیط‌ زیستی صنوبر در این میان به دنبال مهاجرانی رفته که با مهاجرت‌شان باری بر دوش جامعه مبدا نبوده‌اند. زنان و مردانی را یافته که خسته از شهرهای بزرگ راهی شمال کشور شده‌اند و می‌خواهند کاری برای جامعه بومی از پیش برند. شرح‌ حال علی و ریحانه و فرهاد و فروغ و جلوه و حسین همگی یکی است. آنها از درد ساختار معیوبی می‌گویند که آدم‌ها در آن چون مهره‌های بازی مجبور به جابه‌جایی هستند و آنها هم جابه‌جا شدند. شفاهی در شب «مهاجران اقلیمی» که به همت علی دهباشی و در راستای شب‌های بخارا برگزار شد، از تغییر دشواری که مهاجرت در زندگی می‌گذارد، گفت. از این‌ که مهاجران اقلیمی برای بقا مجبور به مهاجرت شده‌اند، مناطق مهاجرپذیر آسیب دیده و مناطق مهاجرفرست هم خالی و تنها مانده‌اند و میهمانانش نیز همدرد با او از درد مهاجرت اقلیمی گفتند. از نازلی عطایی تا محمدرضا جعفری که همه‌شان نه فقط از درد امروز که از درد فرداها گفتند. فردایی که الیزابت کولبرت در کتاب انقراض ششم درباره‌اش می‌نویسد: «ساده است فراموش کنیم که زندگی امروز ما می‌تواند بخشی از تاریخ باشد.» او می‌گوید بشر به شیوه بی‌رحمانه‌ای شروع به سنگ‌فرش‌کردن زمین کرده است و اگر روند فعالیت انسان‌ها همین‌طور ادامه یابد، انقراض در راه خواهد بود.

زندگی دشوار وابستگان به خاک و آب

خوزستان جواب‌شان کرد. برای آن‌ که پدر زنده بماند، مجبور شدند به شیراز مهاجرت کنند. ماجرای مهاجرت‌هایی از این دست که در یک جمله هم می‌توان توضیحش داد، نه فقط برای محمدرضا جعفری؛ پژوهشگر محیط‌ زیست که در سال‌های اخیر برای خیلی‌ها رخ داده است. هر چند خوزستان در سال ۹۶ عنوان نخستین استان مهاجرفرست کشور را از آن خود کرد اما عاملی نشد تا جعفری این پرسش اساسی را مطرح نکند که آیا اصلا در ایران مهاجرت اقلیمی داریم یا خیر؟ او مهاجر خاک خسته خوزستان به شیراز و بعدها تهران شد و حالا می‌گوید باید به ریشه‌ها توجه کرد و مسأله را سطحی ندید: «برای مثال ما در دهه۳۰ شمسی؛ جمعیت روستاییان‌مان ۷۰‌درصد بود که این جمعیت در حال حاضر ۳۰‌درصد است. این سیر مهاجرت از روستاها از دهه۴۰ شروع شد و با اصلاحات ارضی و مدرنیزاسیون شکافی بین شهر و روستا اتفاق افتاد و اختلاف دستمزدی و کار موجود عاملی شد افراد به شهرها بیایند. نقش عوامل اقتصادی و رفاهی اجتماعی بالاست. سازمان آمار هم می‌گوید همواره مهاجرت‌های ما اقتصادی - اجتماعی بوده است.»

نگاه به کار در شهرهای ایران آماتور بود و عموما هم بر اساس تقسیم کار بین‌المللی انجام می‌گرفت. صنایع فولاد، آلومینیوم، خام‌فروشی نفت و … همگی به دلیل وجود کارگر ارزان ادامه پیدا کردند و وقتی طبیعت به شکل کالا درآمد، بدون آن‌ که پاسخگو باشیم، روند این خام‌فروشی‌ها افزایش پیدا کرد: «ما فقط رشد اقتصادی در نظرمان بوده و توجه نشد که رشد عامل رفاه و توسعه نیست. این نابرابری عامل افزایش مهاجرت بوده است. در چند‌ سال گذشته این اتفاقات رنگ‌وبوی محیط‌ زیستی هم گرفته و عوارض محیط‌ زیستی تازه عیان شده‌اند.»

اما جعفری معتقد است باید بین مهاجرت اختیاری و اضطراری تفاوت قایل بود و در ایران به جز در چند مورد خاص هنوز دچار اضطرار نشده‌ایم. «مهاجرت‌های سیستان، خراسان، همدان، اصفهان و کرمان معلول بی‌آبی بوده‌اند که بر کشاورزی و تنها محل درآمد افراد منطقه اثر گذاشته‌اند. این کشاورزی در اثر برداشت بی‌رویه و بی‌آبی دچار مشکل شده است. سفره‌های زیرزمینی بیش از حد مورد برداشت قرار گرفته و در این صورت وارد روندی بی‌برگشت می‌شویم و با از دست دادن سفره‌ها با برگشت دوره ترسالی هم نمی‌توانیم جبران کنیم.»

آن‌ چه زندگی مهاجران اقلیمی را بیش از پیش در خود حل کرده، وابستگی‌شان به آب و خاک است. ۵۰‌درصد جمعیت روستایی کشاورزند و این آمار آسیب‌پذیری ما در اثر خشکسالی را نشان می‌دهد. تولیدات کشاورزی در ۴۰‌سال گذشته ۶ برابر شده که این اتفاق بدون فشار بر زمین و منابع آبی ممکن نبوده است. «برای همین باید بگوییم مهاجرت‌های فعلی نه مهاجرت اقلیمی که مهاجرت ناشی از، از بین‌ رفتن معیشت و اشتغال وابسته به کشاورزی است. این در حالی است که راه‌های فراوانی برای معکوس‌ کردن شرایط و سازگاری با اقلیم وجود دارد که نادیده گرفته می‌شوند.» بی‌توجهی به اقلیم آن‌ قدر بوده که صنایعی چون مس و آلومینیوم که به آب نیازمندند، در مرکز ایران راه‌اندازی شده‌اند و حالا که هرچه آب به منطقه منتقل کرده‌ایم، نتیجه نداده، طرح انتقال آب دریای خزر مطرح شده است. «پرسش اینجاست که راه دیگری برای توسعه وجود ندارد؟ حتما هست، اما توجهی به آن نمی‌شود.»

بی‌توجهی به انسان‌ و محیط‌ زیست در توسعه عاملی بوده که در این سال‌ها همه‌ چیز رو به وخامت گذارد. رویکردهایی که انسان در آن جایی نداشته باعث شده فقر، نابرابری و حاشیه‌نشینی گسترده شود. تفاوت‌های عمده میان تهران و کلانشهرهای دیگر و فرق میان کلانشهرهای مختلف با هم و در نهایت با شهرستان‌ها و روستاها زندگی را برای آدم‌ها سخت کرده و همین‌ها انگیزه مهاجرت است. آدم‌ها می‌خواهند از تلخی موجود فرار کنند. از سختی زندگی در اقلیمی خشک و آلوده. می‌خواهند مهاجران اقلیم جدید شوند، تا شاید زندگی روی خوشش را نشان‌شان دهد.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مهاجرت اقلیمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۲۸۷۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنایت مرد ایرانی در ترکیه بخاطر کرایه تاکسی

همشهری آنلاین - حوادث: به نقل از رسانه‌های ترکیه، عصر پنجشنبه ۳۰ فروردین، مرد ایرانی یک تاکسی برای گشت وگذار در استانبول کرایه کرد. بعد از چند ساعت، راننده که یاشار یانیکیورک نام داشت، از مسافر ایرانی 200دلار کرایه درخواست کرد که با عصبانیت او روبه‌رو شد. مرد ایرانی می‌گفت که از ابتدا بر سر کرایه 500لیره ای توافق کرده بودند اما حالا مرد راننده درخواستی چندین برابر توافق‌شان داشت. این مسئله باعث مشاجره و درگیری بین آنها شد و در این میان مرد مسافر که به‌شدت عصبانی شده بود، با چاقو به راننده حمله کرد، او را از ماشین بیرون انداخت و پشت فرمان نشست و فرار کرد. مردمی که در خیابان بودند و این صحنه را مشاهده کردند با عجله به‌سوی راننده رفتند اما متوجه شدندکه او بر اثر شدت جراحات جان باخته است. در ادامه پلیس در جریان قرار گرفت و تیمی از کارآگاهان جنایی پلیس استانبول وارد عمل شدند و جست‌وجو برای دستگیری قاتل را شروع کردند. دقایقی بعد آنها موفق شدند تاکسی مورد نظر را شناسایی و با متوقف کردن آن، قاتل را دستگیر کنند.

مرد ایرانی در بازجویی‌های پلیسی گفت: در ایران حسابدار بودم اما دلم می‌خواست مهاجرت کنم و زندگی رویایی‌ام را بسازم. حدود 3‌ماه قبل برای زندگی و پیدا کردن کار به ترکیه آمدم. در این مدت تلاش زیادی کردم اما تا حالا موفق به پیدا کردن شغلی نشده‌ام. او گفت: از همان ابتدای ورودم به ترکیه در هتلی در میدان تکسیم اقامت داشتم. این در حالی بود که طی 3ماه اقامت در ترکیه، همه پس‌اندازم خرج شده بود و پول زیادی برایم نمانده بود. بعد از مدتی که از پیدا کردن کار ناامید شدم، به‌دنبال افرادی بودم که در زمینه قاچاق انسان فعالیت داشتند تا توسط آنها به آلمان مهاجرت کنم. فکر می‌کردم با رفتن به آلمان می‌توانم زندگی بهتری برای خودم بسازم.

او ادامه داد: روز حادثه، هتل را ترک کردم و تاکسی گرفتم تا در اطراف گشتی بزنم و شاید فردی را پیدا کنم که برای مهاجرت کمکم کند. آدرس مشخصی به راننده تاکسی ندادم و فقط به او گفتم که برای مدتی دراطراف گشت بزند. راننده تاکسی مرا به چندین محل و مکان برد و بعد از من ۲۰۰ دلار کرایه خواست. سر همین مسئله باهم بحث‌مان شد و به راننده گفتم من در ابتدا که سوار شدم به شما گفتم که ۵۰۰ لیره بیشتر ندارم و بر سر این مبلغ توافق کردیم. بحث بین ما بالا گرفت و راننده تاکسی به من توهین کرد.

متهم افزود: حرف‌های او مرا عصبانی کرد و باعث شد که چاقویی را که به همراه داشتم از جیبم بیرون بیاورم و چند ضربه به او بزنم. بعد از اینکه به راننده تاکسی حمله کردم، پول‌هایش را برداشتم و قصد فرار داشتم که دستگیر شدم.

مرد ایرانی پس از اعتراف به ارتکاب جنایت به اتهام قتل و سرقت خودروی مقتول در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

کد خبر 846040 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها ترکیه حوادث جهان قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • ناپایداری آب شرب در سرزمین آب‌ها/ تغییرات اقلیمی از عوامل چالش کمبود منابع پایدار آب در لرستان
  • چرا پروژه بارورسازی ابر‌ها در ایران به بن‌بست خورد؟
  • افت شاخص عملکرد محیط‌زیست نسبت به سال‌های گذشته/ دفن تنها ۶/۶۹ درصد پسماند‌ها در سطح دنیا
  • مهاجرت معکوس در گرو رفع مشکل روستائیان
  • پوران درخشنده: «عشق» را باید خارج از ایران ساخت
  • تحصیل در خارج از کشور، مطمئن‌ترین روش مهاجرت
  • جنایت مرد ایرانی در ترکیه بخاطر کرایه تاکسی
  • سایه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و پارلمان اروپا بر سیاست‌های گذار از انرژی
  • ۹۶۷۴ شرکت دانش‌بنیان در کشور وجود دارد
  • راننده تاکسی ترکیه ای طلب۲۰۰دلار کرایه کرد؛ مسافر ایرانی او را کشت، پولهایش را برداشت و با ماشین او فرار کرد