قتل یک روحانی در مشهد به خاطر اعتیاد برادر همسرش
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۳۸۴۷۷
رکنا نوشت: مرد ۴۳ سالهای که به اتهام قتل شوهر خواهرش و با صدور دستور ویژهای از سوی قاضی احمدینژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) دستگیر شده است، پس از پاسخ به سوالات فنی کارآگاه جمالی (افسر پرونده) درباره سرگذشت تلخ خود گفت: در منطقه دررود نیشابور به دنیا آمدم. پدرم از راه کشاورزی و باغداری مخارج خانواده ۱۱ نفره ما را تامین میکرد اما وضعیت مالی خوبی نداشتیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هفت سال آن جا کار کردم و بعد از اینکه دختر داییام را به عقد خودم درآوردم به مشهد مهاجرت کردم. داییام پسری نداشت و مرا مانند پسر خودش میدانست. در سال ۷۳ عازم خدمت سربازی شدم و بعد از دو سال خدمت در حالی به مشهد بازگشتم که برادرانم نیز به این شهر مهاجرت کرده بودند. یک سال به صورت قراردادی در مخابرات مشغول کار شدم و زندگی مشترکم را آغاز کردم. حاصل این ازدواج دو پسر بود که حالا ۲۱ و ۱۷ ساله هستند، اما مسیر بدبختیهای من از سال ۷۲ شکل گرفت.
خوب به خاطر دارم که به همراه چند تن از دوستانم برای تفریح و خوشگذرانی در روز سیزده بهدر به باغ پدرم رفته بودیم. آنجا دوستانم آتشی برپا کردند و بساط استعمال مواد مخدر را به راه انداختند. آنها چنان از احساس لذت سخن میگفتند که من هم برای اولین بار استعمال تریاک را تجربه کردم. از آن روز به بعد دیگر خودم به صورت پنهانی مواد میکشیدم ولی آرامآرام ماجرای اعتیاد من لو رفت و دیگر کسی مرا تحویل نمیگرفت.
حدود ۱۰ سال مواد مخدر سنتی مصرف میکردم اما بعد به کریستال آلوده شدم و به دره تباهی سقوط کردم. اردیبهشت ۹۰ ماموران انتظامی به منزلم ریختند و ۸۴ گرم کریستال از زیر کابینتهای خانه بیرون آوردند؛ البته من به شوهر خواهرم مظنون بودم که با همدستی همسرم مرا لو داده بودند. شوهر خواهرم از اعتیاد متنفر بود و هر بار مرا به خاطر اعتیاد سرزنش میکرد. خلاصه من به ۱۵ سال حبس محکوم شدم و همسرم با بخشیدن مهریهاش از من طلاق گرفت و سرپرستی فرزندانم را نیز عهدهدار شد.
حدود هشت سال در زندان بودم تا این که اوایل اسفند سال گذشته از زندان آزاد شدم. دو ماه بعد برادر بزرگترم خواهر یکی از دوستانش را که زنی مطلقه بود برای ازدواج با من پیشنهاد کرد. من هم رضایت دادم و به خواستگاری رفتم. به او گفتم وضعیت مالی خوبی ندارم و بعد از آزادی از زندان قرصهای مخدردار مصرف میکنم. با این حال او شرایط مرا پذیرفت و به عقد من درآمد. حدود سه ماه بعد زندگی مشترکمان را در بولوار دوم طبرسی آغاز کردیم اما شوهر خواهرم که در نزدیکی محل سکونت ما زندگی میکرد دست از سرزنشهایش برنمیداشت و بعد از ازدواج دومم مدام پشت سرم حرف میزد. هر بار به اتفاق همسرم به خانه آنها میرفتیم، همسرم تا مدتی غمگین میشد.
بالاخره یک بار سر بزنگاه رسیدم و با گوشهای خودم شنیدم که شوهر خواهرم از من نزد همسرم بدگویی میکند. وقتی به او اعتراض کردم که چرا چنین حرفهایی را پشت سرم میزند سکوت کرد و چیزی نگفت. او مردی روحانی بود و نمیخواست کسی متوجه عصبانیتش شود. این بود که خیلی به هم ریختم و تصمیم به قتل او گرفتم به خاطر این که از قبل نیز کینه عجیبی از شوهر خواهرم به دل داشتم، شب بیستویکم شهریور، زمانی که کسی در منزلش نبود، به آنجا رفتم و او را با ضربات چاقو طوری به قتل رساندم که همه اتاق پر از خون شد.
تحقیقات بیشتر درباره این جنایت همچنان ادامه دارد.
کد خبر 459839 برچسبها حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حوادث ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۳۸۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همدستی مرد و زن برای قتل شوهر
همشهری آنلاین - حوادث : به نقل از رسانههای هند، ۷ آوریل ۲۰۲۴ حدود ساعت ۰۳:۰۰ بامداد پلیس ایالت جامو، در جریان تصادف جادهای قرار گرفت. در این حادثه فردی به نام نارش چاندر جان خود را از دست داده است. در جریان این گزارش، پلیس متوجه شد که بعد از تصادف مصدوم را به بیمارستان گاندی منتقل کردند، اما او قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده بود. بنابراین یک افسر تحقیق عازم بیمارستان شد تا از همسر نارش و سایر شاهدان درباره این حادثه تحقیقاتی به عمل آورد. جسد وی نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
در تحقیقات بعدی پلیس مشخص شد که اظهارات، شالو دیوی، همسر نارش به طرز مشکوکی گمراهکننده و ضد و نقیض است، به همین دلیل پلیس به این حادثه مشکوک و تحقیقات را از سر گرفت. در روند تحقیقات پلیس متوجه شد که فردی به نام بهانو پارتاپ که در محل جنایت نیز حضور داشته است.
پلیس بار دیگر از زن جوان بازجویی کرد. شالو در بازجوییها اعترف کرد که مدتی بود با فردی به نام بهانو پارتاپ وارد رابطه پنهانی شده بود. بعد از مدتی که از این رابطه گذشت، تصمیم گرفتیم با برنامهریزی و صحنهسازی نارش را به قتل برسانیم. بنابراین در عصر یکشنبه ۶ آوریل ۲۰۲۴ ، نارش را به مکان متروکهای در منطقه سئورا کشاندم و بهانو با یک خودرو با سرعت خیلی زیاد با او تصادف کرد. وقتی مطمئن شدیم که او دیگر نفس نمیکشد او را به بیمارستان بردیم و وانمود کردیم که با یک خودرو تصادف کرده است.
از آنجایی که بهانو به عنوان کارآموز در بیمارستان گاندی ناگار کار می کرد، توانستیم پروندهسازی کنیم و مرگ را به عنوان یک تصادف جاده ای به تصویر بکشیم. با این اعترافات شالو و بهانو دستگیر شدند.
تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد و این دو به زودی محاکمه خواهند شد.