حقایقی تکاندهنده از آنچه در باغوحشهای انسانی میگذشت + تصاویر
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۵۱۷۸۵
هرچند نژادپرستی در جامعه امروز نسبت به گذشته بسیار کمتر شده و بشر راحتتر درباره این مساله بحث میکند، اما چیزهای زیادی هست که درباره نژادپرستی در گذشته به اصطلاح ماستمالی شده یا نادیده گرفته شده است. دورههای خاصی از نژادپرستی در طول تاریخ وجود دارد که ترجیح میدهید فراموش کنید.
در اوایل دهه ۱۹۰۰ در اروپا و آمریکا، پدیدهای به نام «نمایشگاه نژادشناسی» یا «باغ وحش انسانی» محبوبیت زیادی پیدا کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آمریکا فیلیپینیهای شکست خورده را نمایش میداد
بعد از جنگ آمریکا و فیلپین، آمریکای پیروز تصمیم گرفت دشمن شکستخورده خود را با نمایش عمومی در باغوحشهای انسانی، بیشتر تحقیر کند. بسیاری از فیلیپینیهای امروز هنوز از نحوه برخورد آمریکاییها با مردم خود خشمگین هستند.
افتتاح نمایشگاه جهانی سال ۱۹۰۴ در سنت لوئیس مصادف با پایان جنگ بود، بنابراین آمریکا چندین نمایشگاه انسانهای زنده برگزار کرد که یکی از آنها شامل فیلیپینیهایی بود که عمدتا از قبیله ایگوروت بودند.
این قبیله در درجه اول به خاطر خوردن سگ مشهور شده بودند، بنابراین مردم قبیله ایگوروت در این نمایشگاه باید به طور مداوم سگها را میکشتند و قصابی میکردند تا بازدیدکنندگان را سرگرم کنند. این کار برای تقویت کلیشهای بود که خودشان هم میدانستند درست نیست، چون قبیله ایگوروت فقط در بخشی از یک مراسم خاص سگ میخورند. شاید برخی فکر کنند تاریخ این چیزها را فراموش کرده، اما هنوز با اینکه بیش از ۱۰۰ سال گذشته، افراد زیادی این بخش از تاریخ را به یاد دارند.
سرخپوستان باید مثل حیوانات رژه میرفتند
بیشتر مردم خوب میدانند که طی سالها با سرخپوستها رفتار خوبی نشده است، اما بیشتر آنها عمق این بد رفتاری و اینکه چقدر تاریخ سعی کرده این موضوع را مخفی کند را نمیدانند.
در سالهای اخیر، بسیاری از افراد علاقهمند و نگران صحت و دقت تاریخ، کمپینی راه انداخته اند تا نشان دهند افرادی مثل کریستوف کلمب قهرمانانی نیستند که در کتابهای تاریخ به ما آموخته اند. کلمب هرگز روی ایالات متحده امروزی پا نگذاشت، بلکه جزایر دورافتادهای با مردم بومی و طلا پیدا کرد و طمع کرد.
او علاوه بر اینکه چندین بار به این جزایر سفر کرد تا طلاهای بومیان را بدزدد، چند صد نفر از آنها را ربود و با خود برگرداند تا مدتها پیش از باغ وحشهای انسانی مدرن، به عنوان «موجودات عجیب» با رژه و نمایش مردم را سرگرم کنند. اولین گروه از این بردهها در عرض شش ماه مُردند، اما این مانع رفتار ظالمانه و وحشیانه کلمب نشد. صدها بومی جان خود را از دست دادند تا اروپاییان سرگرم باشند.
مونتهزوما اولین باغ وحش انسانی را ایجاد کرد
هر چند کلمب قطعا به خاطر رژه بردن انسانها مانند حیوانات گناهکار بود، اما اولین کسی که نمایشگاهی با مقیاس بزرگ درست کرد که در آن انسانها در کنار حیوانات نگهداری میشدند، کلمب نبود بلکه امپراتور آزتک، مونتهزوما بود. مونتهزوما حاکم بسیار قدرتمندی بود که مثل بسیاری از قدرتمندان، مست قدرت خود بود. او فکر کرد که باغ وحش خود که در نیومکزیکوی امروزی قرار دارد، با نمایش انسانها جالبتر میشود.
اما بر خلاف کشورهای اروپایی و آمریکا که دوست داشتند دشمن شکست خورده خود را برای تحقیر نمایش دهند، مونتهزوما به ناهنجاریهای ژنتیکی و افراد عجیبالخلقه علاقه داشت. به همین دلیل در کنار حیوانات، آلبینوها، گوژپشتها و حتی کوتولهها را در باغ وحش خود نمایش میداد.
مردم جاراوا برای تورهای سافاری استثمار میشوند
شاید فکر کنید که تماشای گروههای قومی مختلف برای سرگرمی، قدیمی و منسوخ شده، اما حقیقت این است که هنوز در بخشهای خاصی از دنیا این کار انجام میشود و همیشه کسانی هستند که حاضرند پول زیادی بپردازند تا در استثمار مردم بومی شرکت کنند.
قبیله جاوارا سالهاست که در جزایر آندامان هند زندگی میکنند و ارتباط بسیار کمی با بقیه دنیا داشته اند. قوانین هند از طوایف باستانی حمایت میکند و از نظر رسمی هرگونه تعامل و نمایش آنها در باغ وحشهای انسانی خلاف قانون است. اما این قوانین نتوانسته منفعت طلبان را از کسب سود به هر قیمتی بازدارد.
برخی گزارشها حاکی از آن است که هشت شرکت سافاری مختلف تورهایی با مسیرهای غیرقانونی ارائه میدهند که مسافران میتوانند با قبیله جاوارا به عنوان بخشی از یک برنامه نمایشی ارتباط داشته باشند. یک بار هم پلیس متهم شد که با دریافت رشوه، مردم جاوارا را فریب داده تا برای سرگرم کردن گردشگران برقصند. هرچند پلیس این را انکار میکند، اما مسلم است که یک نفر با هدف سرگرمی از آنها سوءاستفاده کرده است.
باغ وحشهای انسانی تا همین اواخر هم وجود داشتند
امروزه، فرانسه سنگری در مقابل نژادپرستی در اروپا به شمار میرود. با وجود حملات اخیر در پاریس، فرانسه همیشه یکی از کشورهایی بوده که از افراد نیازمند به پناهندگی استقبال کرده است. قوانین این کشور بهترین حمایت از اقلیتهای دنیا را ارائه میدهد. اما بسیاری از افراد نمیدانند در گذشتهای نه چندان دور رفتار مناسبی با اقلیتها نمیشده و حتی باوجود قوانین حمایتی، سوءاستفادهها هنوز در کشورهای پیشرفته دنیای مدرن دیده میشده است.
در سال ۱۹۹۴، نمایشگاه بزرگی در فرانسه مردم ساحل عاج را به نمایش گذاشته بود. پاسپورت بسیاری از آنها توسط صاحب باغ وحش توقیف شده بود و از آنها انتظار میرفت بدون دریافت هیچ پولی، کارهایی برای سرگرم کردن مردم انجام دهند. اعتراض عمومی و توجه بینالمللی باعث شد که این نمایشها تعطیل شوند، اما این واقعیت که نمایشها مدتی اجرا شدند و مورد استقبال مردم قرار گرفتند، نشان میدهد که پیشرفت واقعی بسیار دیرتر از آنچه ما فکر میکنیم رخ داده است. اکنون باغ وحش انسانی در فرانسه غیرقابل تصور است، اما حدود بیست سال پیش قابل قبول بود.
نمایشگاهی به تقلید از باغ وحشهای انسانی
در سال ۲۰۰۵، باغ وحش لندن تصمیم گرفت نمایشگاه غیرعادی برگزار کند. این نمایشگاه شامل انسانها میشد، اما برای جلب توجه به گذشته اروپا. در واقع، این نمایشگاه طوری برگزار شد که به نظر میرسید آنها عمدا سعی میکنند از پرداختن به گذشته جلوگیری کنند. در عوض، هدف نمایشگاه این بود که نشان دهد انسانها مثل میمون ها، نخستیسان هستند.
افراد زیادی به تماشای این نمایشگاه آمدند و به خصوص بچهها از دیدن آن گیج شدند و سوالات زیادی در ذهنشان ایجاد شد. انسانهایی که نمایش داده میشدند بازیگرانی با حقوق و دستمزد بودند که به دلایل قانونی باید شبها به خانه میرفتند. شاید این نمایشگاه برای بازیگران و تماشاگران خنده دار باشد، اما باغ وحشهای انسانی واقعی اصلا خنده دار نبودند.
کارل هاگنبک این مُد را شروع کرد
کارل هاگنبک یکی از اولین کسانی بود که این مد زودگذر را آغاز کرد و بسیاری از افراد به عنوان راهی برای پول درآوردن سریع یا نمایش تسلط فرهنگی خود، راه او را دنبال کرده و باغوحشهای انسانی را ایجاد کردند. همچنین او یکی از اولین کسانی بود که به جای دهکدههای نمایشی بومیان برای نمایش کلیشههای تحقیرآمیز، علاقه داشت تعداد زیادی از بومیان را در کنار حیوانات باغ وحش نمایش دهد. او واقعا میخواست آنها در قفس باشند، چون فکر میکرد به این شکل سرگرم کنندهتر خواهد بود.
هاگنبک مردمی را از سراسر جهان جمع کرده و آنها را در باغ وحشهای مختلف توزیع کرده بود. او بیشتر به نمایش قبیله اینویت در باغ وحش خود در هامبورگ، آلمان افتخار میکرد. دوست او نمایشگاه بزرگی از مردم بوبیایی در یک باغ وحش بزرگ اروپایی و گروه بزرگی از مردم زولو و بوشمن در باغ وحش پاریس داشت.
حتی سرخپوستها هم از نمایشهای تحقیرآمیز در امان نبودند. در ایالات متحده، بعد از اعلامیه آزادی بردگان، حدود ۱۰۰ سرخپوست در باغ وحش سینسیناتی در شمال اوهایو نمایش داده شدند.
کوتولهای که در کنار میمونها نمایش داده میشد
کوتولهای به نام اوتا بنگا در ۲۳ سالگی، توسط ساموئل فیلیپس وارنر به نیویورک آورده شد. وارنر در آن زمان هیچ پولی نداشت. بنگا زندگی سختی را پشت سر گذاشته بود، او دو بار بیوه شده بود، از قتل عام فرار کرده بود و به بردگی گرفته شده بود. با وجود سرگذشتی که شبیه داستان ابرقهرمانها بود، با او مثل یک حیوان رفتار میشد نه با احترام.
بنگا اجازه داشت در محوطه باغ وحش راه برود و هرکاری کند که شبیه یک حیوان وحشی به نظر برسد. مدت زیادی نگذشت که او را داخل قفس انداختند تا با میمونها بازی کند و اجازه بیرون آمدن نداشت. در نهایت، او جمعیت زیادی را به خود جذب کرد و توجه بین المللی را برانگیخت. افراد زیادی به چنین سوءاستفاده آشکاری از یک انسان اعتراض کردند. اما وارنر فکر میکرد کوتولهها نژادی پستتر از انسان هستند.
در نهایت بنگا از قفس آزاد شد و اجازه داشت دوباره در محوطه باغ وحش پرسه بزند. با این حال هنوز هرجا که میرفت او را دنبال و مسخره میکردند، تا اینکه بالاخره خشمگین و ناامید شد. او یک نهگبان را با چاقو تهدید کرد و چند بازدیدکننده را با تیر و کمان زخمی کرد. بنگا نمیتوانست انگلیسی حرف برند و راه دیگری برای بیان عذابی که میکشید نداشت.
سرانجام به بنگا فرصت کار در جای دیگری داده شد که مردم او را به عنوان یک موجود عجیب دنبال نمیکردند. بعد از آن مدتی زندگی آرامی داشت، شغلهای مختلفی رابه عهده گرفت و بهتر از گذشته با او رفتار میشد. اما دردی که در زندگی کشیده بود، رفتاری که با او داشتند و فشار زندگی در دنیای جدید، برای او بیش از حد تحملش بود. او پس از چند سال خودش را با تپانچه کشت.
اجرای مجدد و جنجالی باغ وحشهای انسانی
در سال ۲۰۱۴، گروهی از هنرمندان نروژی تصمیم گرفتند باغ وحش انسانی که سال ۱۹۱۴ در کشورشان بود را دوباره اجرا کنند. در نمایشگاه اصلی که در سال ۱۹۱۴ برگزار شده بود، ۸۰ زن و مرد سیاه پوست را به اسلو آورده بودند تا نمایش دهند و کارهای قومی مختلفی برای سرگرم کردن گردشگران انجام دهند. این نمایشگاه در مقایسه با نمایشگاههای آن زمان خاص و منحصربه فرد نبود.
هنرمندانی که میخواستند آن را دوباره اجرا کنند، احساس کردند که بسیاری از نروژیها از اینکه چنین چیزهای وحشیانهای در کشورشان وجود داشته، اطلاعی ندارند. آنها میخواستند به مردمشان یادآوری کنند که حتی کشور قانونمندی مثل آنها هم میتواند در گذشتهای نه چندان دور اعمال وحشتناکی انجام داده باشد.
همچنین اخیرا نمایشگاهی در ادینبورگ، انگلستان برگزار شد که هدف آن نمایش تمام روشهای استثمار و به نمایش گذاشتن سیاهپوستان در باغ وحشهای انسانی بود. ایده اجرای دوباره این باغ وحشها، به هر دلیل، جنجال برانگیز بود. برخی افراد نگران این بودند که به خصوص بچهها نتوانند هدف این پروژه را درک کنند و به سیاهپوستها بیاحترامی کنند یا در مدرسه دوستان سیاهپوست خود را آزار دهند. برخی دیگر احساس میکردند که بازیگرانی که در این پروژه شرکت میکنند، دقیقا مثل سالهای گذشته استثمار شده اند و این شکل دیگری از برتری سفیدپوستان را نشان میدهد.
منبع: برترینها
منبع: پارسینه
کلیدواژه: استعمار باغ وحش انسانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۵۱۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور مرد سرشناس و بانفوذ در پرونده قتل چشمآبیها | زوایای جدید از قتل تکاندهنده یک مرد در بزرگراه + تصاویر بازسازی صحنه قتل
به گزارش همشهری آنلاین، ماجرای این جنایت وحشتناک که به اختلافات قدیمی و ریشه دار ملکی در منطقه کورده و پیچ ساغروان گره خورده است، هنگامی رمز گشایی شد که چند فیلم از صحنه درگیری هولناک حاشیه بزرگراه آسیایی مشهد در اختیار مقام قضایی قرار گرفت که توسط شهروندان فیلمبرداری شده بود. از سوی دیگر نیز تصاویری از صحنه جنایت ضمیمه پرونده جنایی شد که توسط راننده پژو (مقتول) به ثبت رسیده بود.
در همین حال دوشنبه گذشته با دستور قاضی دکتر صادق صفری (بازپرس ویژه قتل عمد) ۵ متهم این پرونده به محل وقوع جنایت در نزدیکی پیچ ساغروان هدایت شدند و مقابل دوربین قوه قضاییه به تشریح زوایای جدیدی از این جنایت تکان دهنده پرداختند. آن ها که با مشاهده اسناد و مدارک انکار ناپذیر چاره ای جز بیان حقیقت نداشتند به داستان سرایی های گذشته پایان دادند و هر کدام چاقویی را به دست گرفتند که روز حادثه خونبار،آن را در اختیار داشتند. لحظاتی بعد ۳ چاقو از روی کاپوت خودرو برداشته شد و یکی از متهمان نیز چماقی را به دست گرفت که آن روز با آن ضرباتی را بر پیکر راننده پژو (مقتول)فرود آورده بود.
کشف جسد دست و پابسته زن ثروتمند در کمد | خدمتکار خانه دستگیر شد آزار زنان در مراسم ترحیم؛ متهم به مادرمرده هم رحم نکرد | مرد موطلایی از طعمهها فیلم سیاه میگرفتامنیت کامل در محل واکاوی قضایی این پرونده جنایی برقرار بود و متهمان در فضایی آرام چنان جزئیات وقوع قتل در حاشیه بزرگراه آسیایی را بازگو کردند که دیگر جای سوالی هم برای وکلای مدافع باقی نماند!
در همین حال برخی از متهمان، دخالت های غیرکارشناسی برخی از افراد و نیروهای محلی برای ایجاد صلح و سازش در میان آن ها را از دلایل اصلی شدت اختلافات دانستند و مدعی بودند که اگر به شیوه قانونی برای حل اختلافات ملکی ادامه می دادند این جنایت وحشتناک رخ نمی داد.
درمیان متهمان این پرونده یکی از افراد سرشناس و پرنفوذی نیز وجود دارد که در یکی از قوای سه گانه کشور مشغول کاربود!
در این شرایط، بررسی های قضایی و کنکاش های تخصصی قاضی صفری درباره چگونگی وقوع این حادثه دلخراش نشان داد تعدادی از اهالی یکی از روستاهای منطقه گلمکان از مدت ها قبل درگیری های زیادی به خاطر اختلافات ملکی داشتند تا این که روز چهاردهم فروردین ،۴برادر و فرد دیگری به نام علیرضا در حالی که سوار بر دو دستگاه خودروی سمند بودند به تعقیب جوان پژو سواری به نام «قاسم-د»پرداختند تا بار دیگر از او زهر چشم بگیرند. «قاسم» نیز که متوجه تعقیب آن ها شده بود برسرعت پژو افزود تا از چنگ آن ها بگریزد ولی هنگامی که وارد بزرگراه آسیایی شد و به سمت مشهد پدال گاز را فشرد ناگهان راننده سمند از پشت سر به او رسید و با یک حرکت وحشتناک، کنترل فرمان را از دست جوان پژو سوار خارج کرد.
خودروی پژو که به آن سوی جاده منحرف شده بودپس از برخورد با جزیره میانی بزرگراه (آیلند) واژگون شد و پس از غلتیدن کف آسفالت در حاشیه جاده افتاد. در این هنگام راننده پژو که می دانست در چه مخمصه ترسناکی قرارگرفته است خود را از درون خودرو بیرون کشید و با پای پیاده پا به فرارگذاشت اما در این لحظه سمند دیگر تعقیب کنندگان از راه رسید و او را در حال فرار نقش بر زمین کردند. در یک چشم بر هم زدن ناگهان ۴ برادر چشم آبی به همراه یکی دیگر از اهالی که او را فردی شرور معرفی می کردند،از خودرو بیرون پریدند و با چماق و چاقو به جان راننده پژو افتادند. آن ها با ضربات متعدد چاقو و چوب،جوان ۳۲ ساله را هدف گرفتند و بی رحمانه تیغه چاقو را بر نقاط مختلف پیکر خون آلود وی وارد کردند.
در حالی که برخی از اهالی محل و رهگذران از این صحنه دلهره آور فیلم می گرفتند، برادران چشم آبی، پیکر خون آلود «قاسم-د» را رها کردند و از صحنه حادثه گریختند. طولی نکشید که پیکر نیمه جان راننده ۳۲ ساله پژو به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت چوب و چاقو جان سپرد. این گونه بود که قاضی شعبه۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد وارد عمل شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
با لو رفتن ماجرای قتل در پی اختلاف ملکی،گروهی تخصصی از کارآگاهان به سرپرستی سروان عظیمی مقدم (افسر جنایی آگاهی خراسان رضوی) رصد های اطلاعاتی را برای دستگیری متهمان آغاز کردند و بعد از بازداشت دو تن از متهمان،بقیه افراد مرتبط با این پرونده جنایی که حلقه محاصره را تنگ تر می دیدند،خود را تسلیم قانون کردند و درحالی به تشریح زوایای مختلف این جنایت هولناک پرداختند که قاضی دکتر صفری،فیلم هایی از صحنه جنایت را برای آنان به نمایش گذاشت. از سوی دیگر نیز راننده پژو (مقتول)با نصب دوربین روی داشبورد خودرو و یقه پیراهنش، صحنه هایی از قتل خود را به تصویر کشیده بود که همه این اسناد محکمه پسند ضمیمه پرونده شد و بررسی های قضایی در این باره ادامه یافت.
بازسازی صحنه قتل در برگراه آسیایی مشهد - پرونده چشم آبی ها کد خبر 847125 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران