Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-25@15:17:45 GMT

خیرات متفاوت یک راننده تاکسی + عکس

تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۶۰۰۲۶

خیرات متفاوت یک راننده تاکسی + عکس

در روز‌هایی که «خبر ِ بد» به «خبر ِ خوب» برای مخاطبان تبدیل شده و اخبار حاشیه‌ای همواره خبر‌های خوب را به حاشیه رانده‌اند، شنیدن و خواندن اتفاق‌های خوب روح هر انسانی را جلا می‌بخشد.

در یکی از عصر‌های پاییزی و بعد از یک روز کاری دربست می‌گیرم تا زودتر به مقصد برسم؛ سوار یکی از تاکسی‌های زرد رنگ می‌شوم، مسیرم را به راننده می‌گویم، زمزمه‌ای از مداحی به گوش می‌رسد؛ غرق در شنیدن صدای مداحی تُرکی و تماشای زیبایی غروب در آسمان تبریز بودم که ناگهان نوشته روی صندلی عقب تاکسی، توجهم را به خود جلب کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«مسافر محترم، در صورت به همراه نداشتن وجه کرایه نیازی به عنوان کردن موضوع به راننده نیست؛ شما می‌توانید پس از رسیدن به مقصد، خودرو را ترک کنید و صلواتی به روح پدر و مادرم بفرستید».

همه ما بار‌ها شاهد درگیری لفظی و نزاع مسافران با برخی رانندگان تاکسی بر سر کرایه بوده‌ایم؛ اتفاقی که شاید برای خودمان نیز پیش آمده باشد.

حال در این جامعه پُرتنش که مردم در انواع مشکلات غوطه‌ور هستند، این سوال پیش می‌آید که چگونه فردی پیدا می‌شود با نذر صلوات، مسافرکشی کند؟
چند دقیقه‌ای روی متن نوشته شده متمرکز می‌شوم و از آقای راننده می‌پرسم: «آیا این نوشته شامل دربستی‌ها هم می‌شود؟».

با خنده می‌گوید: «دربستی‌ها باید دو صلوات به روح پدر و مادرم بفرستند».

آقای راننده حکایت جالبی دارد؛ روایتی از روز‌هایی که وقتی سر کلاس مدرسه از او می‌پرسیدند، بزرگ که شدی می‌خواهی چه کاره شوی؟ او از همان دوران کودکی علاقه داشته است تا به مردم کمک کند و یا چگونه از پشت فرمان تریلی به تاکسی زرد قناری رسیده است.

حسین جلیلی،۵۰ سال دارد و تحصیلاتش دیپلم نظام قدیم است؛ دو دختر دارد و اخیرا نیز صاحب دو نوه دوقلو شده است.

او روزی حدود ۱۲ ساعت یا بیشتر کار می‌کند، ۷ صبح از خواب بیدار می‌شود و استارت ماشین‌اش را با بسم‌الله می‌زند و از همه اقشار مسافر سوار و پیاده می‌کند.

خودش که می‌گوید، پس از تجربه انواع و اقسام شغل‌ها، در نهایت راهی جاده‌ها شده و کالا از این شهر به آن شهر جابه جا می‌کرده، اما بعد از اینکه دختر کوچکش متولد می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا جاده را رها کرده و با یک تاکسی، خرج زن و بچه‌اش را دربیاورد.
او همانند دیگران، پیچ و خم زندگی را با سعی و تلاش رد کرده و بالا و پایین، سرد و گرم و سختی و شادی زیادی را چشیده است، اما همواره سعی می‌کند تا به خاطر داشته‌هایش شاکر خدا باشد؛ یک راننده تاکسی ساده که درآمدش را بخور و نمیر نمی‌داند بلکه برکتی از سوی پروردگار عنوان می‌کند.

اما ماجرای نوشته روی صندلی عقب به روز‌هایی برمی‌گردد که پدر و مادر آقای جلیلی به فاصله کم از هم فوت می‌کنند و او به فکر احسانی جاویدان می‌افتد، ولی نه پول درست و حسابی داشته و نه املاک و طلا برای نذری.

حسین آقا روزی با خود فکر کرده و داشته‌هایش را بالا و پایین می‌کند و فکری به ذهنش می‌رسد و با نوشتن این متن دست به یک کار اساسی می‌زند.حال مدت‌هاست که این کاغذ‌ها روی صندلی عقب تاکسی زردرنگ خودنمایی می‌کند.

او در مورد واکنش مردم می‌گوید: «برخورد مردم متفاوت است، برای برخی عجیب است و برای برخی‌ها سوالاتی ایجاد می‌شود؛ حتی عده‌ای از سر امتحان کردن من، پول نمی‌دهند و خودرو را ترک می‌کنند و بعدا پول می‌دهند؛ بعضی‌ها هم تشویق کرده و حتی پول اضافی هم می‌دهند، ولی افرادی زیادی هم سوار شده‌اند و وجهی نداده‌اند».

آن‌گونه که این راننده خیرخواه تعریف می‌کند، زنان و مردان میانسال، کارگران ساختمانی، نوجوانان و برخی دختران دانشجو بیشترین صلوات را برای روح والدینش فرستاده‌اند.

از او می‌پرسم وقتی مسافر نیازمندی را بدون کرایه به مقصد می‌رسانید، چه احساسی در وجودتان زنده می‌شود؟ که در پاسخ می‌گوید: «کسی طعم و مزه چیزی را نچشیده باشد درک آن برایش سخت است، به نظرم هیچ لذتی در دنیا بالاتر از این نیست که دست افراد نیازمند را بگیریم و اندکی از مشکلاتشان را مرتفع کنیم».

آقای راننده حتی از قسط‌های تهیه جهیزیه دخترش و بعدا سیسمونی نوه‌های دوقلویش نیز برایم تعریف می‌کند، ولی پایان همه جملاتش را با شکر خدا به اتمام می‌رساند.

او معتقد است که زندگی دو روز است و اگر دست کسی را بگیریم خدا نیز دست ما را خواهد گرفت؛ اگر عیب کسی را نگوییم؛ خدا نیز عیب ما را عیان نخواهد کرد و اگر نیکی کنیم این نیکی ما، توشه آخرتمان خواهد شد.

آقای جلیلی می‌گوید: «من در خانواده پرجمعیتی بزرگ شده‌ام و حلال و حرام سرم می‌شود، پدرم همیشه کار می‌کرد تا شکم ما را سیر کند؛ الان هم شکر می‌کنم که شغل خوبی برای درآوردن یک لقمه نان حلال دارم و همسرم نیز زنی بساز، مهربان و قدرشناس است».
او ادامه می‌دهد: «الان چشم پدر و مادرمان به دست ماست و نباید با یک کار ناشایستی فحش برای آن‌ها بخریم؛ من هم تلاش می‌کنم تا با این کارم دعای خیری به پدر و مادرم برسد».

حسین آقا، آرزوی دیگری هم دارد؛ او می‌خواهد تا با تاکسی‌اش به زائران اربعین حسینی و امام رضا (ع) خدمت‌رسانی کند و آن‌هایی که نیاز به ماشین دارند را به رایگان برساند، ولی به قول خودش جامانده از کاروان حسینی است و هنوز آقا او را نطلبیده است.
دیگر به انتهای مسیر رسیده‌ایم، از تاکسی پیاده می‌شوم و از او تشکر کرده، کرایه‌ام را حساب می‌کنم.


«دخترم با دو صلوات به روح پدر و مادرم مهمان من باش». این را می‌گوید و گاز می‌دهد و از من دور می‌شود.

منبع:فارس

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۶۰۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عکسی از استایل متفاوت جمیله علم‌الهدی در پاکستان

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آنگونه که اعتمادآنلاین روایت کرده، در طول سفر ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم به پاکستان، دانشگاه ملی زبان‌های مدرن اسلام‌آباد به جمیله علم‌الهدی، همسر وی، مدرک دکترای افتخاری در علوم تربیتی اعطا کرد.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899558

دیگر خبرها

  • عکسی از استایل متفاوت جمیله علم‌الهدی در پاکستان
  • تاکسی‌های برقی بدون راننده ماند
  • 10هزار راننده تاکسی بیمه تامین اجتماعی ندارند
  • برادر رائفی‌پور در افغانستان و یمن کیسه های آرد و برنج و خرما خیرات می کند /افشای هویت شرکای رائفی‌پور /پرچمدار دشمنی با قالیباف چه کاره است؟
  • ◄ بحران رانندگان عمومی جدی شد/ کوچ رانندگان سواری کرایه بین شهری از این شغل
  • برادر رائفی‌پور در افغانستان و یمن کیسه های آرد و برنج و خرما خیرات می کند
  • توضیح درباره افزایش کرایه‌ها در سال جدید
  • (ویدیو) گل متفاوت سردار آزمون به بولونیا
  • ۱۰ هزار راننده تاکسی بیمه تامین اجتماعی ندارند
  • سرپرست سازمان تاکسیرانی تهران: ۱۰هزار راننده تاکسی بیمه تامین اجتماعی ندارند