Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-20@00:11:31 GMT

نوبت ما هم می‌شود بخندیم!

تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۶۴۷۰۵۲

نوبت ما هم می‌شود بخندیم!

مجتبی احمدی- دبیر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا

با کمی کنکاش و تحقیق کوتاه به سرعت متوجه خواهیم شد اصولا ما ایرانی‌ها مردمی طناز و شادی هستیم، ضمن اینکه ذوق و سلیقه مستعدی در شوخی و مفرح‌سازی فضا در گروه‌های سنی مختلف داریم.

اگر دقت کرده باشید یک ایرانی بیش از تمام مردم دنیا این استعداد را دارد که با جدی‌ترین و تلخ‌ترین اتفاقات روز دنیا چه داخلی و چه خارجی شوخی کند و آن را به یک جُک تبدیل کند و در شبکه‌های اجتماعی بچرخاند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید در تمام دنیا پیدا نکنید مردمانی را که با اتفاقاتی در حد و اندازه‌های سقوط یک هواپیما یا آتش‌سوزی یک ساختمان بزرگ یا... شوخی کنند و آن را به یک محتوای طنازانه تبدیل کنند. قطعا ساخت کار طنز برای این مرم سخت است، چراکه بذله گویی و شوخی در ادبیات و کلام ما جایگاهی رفیع دارد. 

اینکه در ادوار مختلف فیلم‌های کمدی در سینمای ما خوب می‌فروشد و اصولا بازیگران طنز بسیار پرطرفدار هستند و سریال‌های طنز آنقدر در اذهان ماندگار می‌شوند که بعد از گذشت سال‌ها بریده‌های آن در فضای مجازی پرمخاطب است، آبستن این مطلب است که برخلاف اعتقاد بسیاری از افراد، ما دوست داریم بخندیم، دوست داریم بخندانیم و در این مسیر گاهی توانمندیم تمام قواعد عرفی و گاهی اخلاقی را هم خط خطی کنیم!

چرا فکر می‌کنیم ایرانی جماعت علاقه‌مند است پای رسانه، در سینما، هنگام خواندن یک کتاب رمان، اشک بریزد و مدام خودش را جای شخصیت‌های مختلف قرار دهد، همزادپنداری کند و سفره غم و اندوه را مدام جلوی او باز می‌کنیم؟

قطعا درام زاویه‌ای تراژیک نیز در ابیات نمایشی دارد که یکی از فرمول‌های داستان نویسی، فیلمسازی و... است اما نباید این گمان شکل بگیرد که اصولا ما مردم غمگینی هستیم و علاقه‌مند هستیم با اشک دم مَشک‌مان پای رسانه نشسته برای شخصیت‌های مختلف دلسوزی کنیم و خودمان را در قد و قواره آنها تجسم کنیم.

اینکه سریال «پایتخت» در چندین فصل ادامه پیدا می‌کند نشان از این دارد که ما می‌توانیم دردهای زندگی را با زبانی شبیه به زندگی هم بیاموزیم، شبیه به زندگی یعنی برای به چالش انداختن آدم‌ها با هدف اشک گرفتن از مخاطب به هر مسیر غیرواقعی و هر اتفاق تصادفی دست آویز نشویم. در مسیر زندگی قصه‌ای جذاب روایت کنیم، در مسیری که می‌شود خندید، گریه کرد، متاثر شد و...

اینکه برخی از نویسندگان در آزار دادن مخاطب‌شان این عقیده را دارند که مخاطب ایرانی دوست دارد گریه کند، قطعا چیزی شبیه به واقعیت نیست. کافی است به جمع‌های خصوصی و عمومی ایرانی‌ها بهتر دقت کنیم، کافی است فرمول‌های جدیدی یاد بگیریم، کافی است تقلب کردن از روی دست هندی سازان بالیوودی را کم کم کنار بگذاریم و به یک فرمول ساختاردار ایرانی برسیم. فرمولی که برگرفته از خلق و خو و فرهنگ خودمان است. خلق شخصیت‌های هندی در داستان‌های ایرانی اگرچه گاهی جواب می‌دهد اما مسیر درستی نیست.

کمی به خودمان رحم کنیم. اینکه از پس هاماسیا (اشتباه تراژدی یا اشتباه قهرمان تراژدی) قصه‌ای را بارور کنیم و این قصه را مدام دست به دست کنیم، با تعلیق های آزار دهنده مخاطب، آبی مفصل به قصه ببندیم، داستانی را پیش نبریم، با طراحی رفتارهای پرتعلیق و بی ریتم به داستان ادامه ندهیم و از این کشش به دقیقه ای چندمیلیون تومان فکر کنیم نه حرفه ای است نه اخلاقی و نه تاکتیک مناسبی برای نگاه داشتن مخاطب محسوب می‌شود. مخاطب‌مان را خسته نکنیم. به جای کش دادن یک بچه داستان معمولی در طول یک سریال لطفا به طراحی داستان‌های متعدد فکر کنیم.

تماشاگر ایرانی به خوبی متوجه چالش‌های مصنوعی آزاردهنده می‌شود. او را با زندگی واقعی انسان‌های داستان‌مان همراه کنیم نه با زائیده‌های ذهن کش‌دار شده خودمان که قرار است هر قسمت از یک داستان در رقیق ترین حالت در سبد سرگرمی سازی مخاطب از سریال تلویزیون قرار بگیرد.

چرا کنداکتور تلویزیون نباید مملو از چند سریال طنز جذاب بعد از پایان ماه محرم و صفر باشد؟! اگرچه سریال «فوق لیسانسه‌ها» به زودی جایگزین سریال «ستایش» خواهد شد اما هنوز این تلویزیون و این مخاطب ظرفیت خندیدن بیشتر را دارد.

حتما مدیران تلویزیونی، سیاستگذاران رسانه، تهیه‌کنندگان، نویسندگان و... در وضعیت فعلی جامعه به خصوص در نیمه دوم سال که پای رسانه گرم‌تر از نیمه نخست سال است، می‌توانند برای خندیدن مخاطب ترفندهای بهتری داشته باشند.

تماشاگر ایرانی زودتر از عید نوروز می‌تواند در انتظار سریالی با هیبت «پایتخت» باشد. پخش تکراری سریال‌های طنز از تلویزیون و استقبال مخاطب از آن حاوی همین نکته است که مخاطب ایرانی برای خندیدن بیشتر لحظه شماری می‌کند.

بیشتر بخوانید: دختر کشی در تلویزیون آزاد شد در سینما توقیف! ساخت سه فصل از «ستایش» با شرایط تلویزیون شاهکار بود!

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: پدر تلویزیون سینما فیلمنامه ستایش سریال های طنز سریال کمدی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۴۷۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زشت و زیبای سریال افعی تهران | سحر دولتشاهی تراپیست است یا ...؟ |‌ ویدئویی از شروع رابطه عاشقانه سحر دولتشاهی و پیمان معادی در سریال مطرح

همشهری آنلاین - وجیهه امیرخانی: در حالی که سریال افعی تهران به کارگردانی سامان مقدم و نویسندگی پیمان معادی به نیمه‌های راه رسیده و با دنبال کردن سوژه جنجالی یک قاتل سریالی جایگاه ویژه ای میان مخاطبان شبکه نمایش خانگی پیدا کرده است به خلاصه ای از ویژگی‌های مثبت یا منفی که واکنش‌ها و بازتاب های فراوانی میان منتقدان و مخاطبان پر و پا قرص سریال‌های ایرانی شبکه نمایش خانگی داشته است، اشاره می‌کنیم:

یکی از نکاتی که همزمان با شروع این سریال میان نظر کاربران دیده شد؛ افتتاحیه سرد و معمولی سریال بود بسیاری از مخاطبان بر این باور بودند که با تماشای قسمت اول به سختی تصمیم گرفته‌اند تا انتها آن را دنبال کنند. داستان برایشان گنگ بود و به طور کلی انگار داستان برای آنها جز یک پیمان معادی(آرمان بیانی) جدی، تلخ و عصبی و کلوزآپ‌هایی از سحر دولتشاهی چیز بیشتری نداشت. حتی برخی به سکانس‌های متروسواری و پیاده روی در خیابان و موسیقی گوش دادن معادی هم خرده گرفته بودند که چرا بخش زیادی از سریال باید صحنه‌هایی مشابه و از این دست را ببینیم. البته برخی منتقدان معتقدند افتتاحیه شورانگیز این روزها تبدیل به یک شگرد تبلیغاتی و تکراری در سریال سازی شده و باید منتظر بود و دید این سریال در قسمت ‌های بعدی دست پری برای جذب مخاطب دارد یا نه.

در ادامه و با پخش قسمت‌های بعدی کم کم تکلیف مخاطب با سبک و سیاق قصه پردازی در سریال مشخص شد و اینکه بیشتر از یک ماجراجویی جنایی قرار است لایه‌هایی از زندگی شخصی کاراکتر آرمان بیانی به عنوان یک منتقد، نویسنده و مدرس سینما که در تب و تب ساخت اولین فیلم زندگی‌اش است را ببینید. جدایی از همسر و زندگی جدید با پسر خردسالش، ‌خانه نیمه تاریک و کتابخانه پر و پیمانش، موسیقی ‌هایی که گوش می‌دهد و بخش مهم تر؛ کودکی گزنده و آزاردیده و رابطه‌های ناکام عاطفی اوست. اینکه بیانی در شمایل یک کارگردان روشنفکر کتاب خوان، فرهیخته و امروزی نگاه از بالا به پایینی که به همه اطرافیانش دارد با بازی درست پیمان معادی انگار برای مخاطب جا افتاده و باورپذیر شده است. ترند شدن سکانس‌هایی از سریال به خصوص سکانس‌ مونولوگ پیمان معادی مقابل سحردولتشاهی در اتاق درمان، نشان دهنده مسیر درستی بود که سریال افعی تهران برای قصه گویی انتخاب کرده است.

هر چند همچنان یکی از نکات آزاردهنده که میان نظر منتقدان و مخاطبان به چشم می‌خورد نماهای کلوزآپ (نمای نزدیک) از همه آدم‌ها و شخصیت‌های قصه افعی تهران است که در برخی قسمت‌ها به نظر می رسد کارکرد سینمایی و روایتی ندارد و بیشتر برای از دست ندادن مخاطب است.

نکنه دیگر، بلاتکلیفی مخاطبان با کاراکتر سحر دولتشاهی در نقش تراپیست پیمان معادی (آرمان بیانی) در این سریال است که اگرچه به لحاظ فیزیک، ‌چهره و گریم، جذابیت تصویری دارد اما کارکرد خود را روی صندلی یک تراپیست و روانکاو حرفه‌ای از دست داده است، اینکه آرمان بیانی مدام می‌خواهد با او وارد رابطه عاطفی شود اما او گنگ و مبهم پاسخ می‌دهد نقد منفی مخاطبان را به دنبال داشته است. این نکته که چرا یک درمانگر گاهی به شدت به بیمار یا مراجعش نزدیک می‌شود گاهی همه جا برای او دیوار می‌کشد گاهی جواب نگاه‌های عشق خواهانه‌اش را می‌دهد گاهی نگاهش را می‌دزدد و بیشتر از حرفه درمانگرانه‌اش سعی‌ می‌کند حواس مراجعش را پرت کند در میان نقدها دیده می‌شود.

این نکته تا آنجا پیش رفت که سکانس وایرال شده اتاق درمان پیمان معادی و سحر دولتشاهی در کنار سکانس معروف اتاق درمان سریال مطرح خانواده سوپرانو ( ۱۹۹۹) The Sopranos مقایسه شد. باورپذیری تراپیست در این سریال خارجی حتی در نگاه کردن جدی و حرفه‌ای خانم تراپیست هم دیده می‌شود اما در افعی تهران مخاطب نمی‌داند با یک مدل و ستاره سینما روبروست که به دنبال پرت کردن حواس مراجعش است یا گوش دادن به حرف های او به عنوان یک تراپیست.

این نقد با وجود انتشار تیزر قسمت هفتم که خبر از شروع یک رابطه عاشقانه میان این دو نفر می‌دهد هم همچنان در میان نظرات به قوت خود باقیست. برخی گفته‌اند که از ابتدا هم معلوم بود که تراپیست می‌خواهد با آرمان بیانی وارد رابطه شود پس دلیل رفتارها و جواب‌های منفی و دوپهلوی او به پیمان معادی چه بود. در میان البته برخی منتقدان هم به این نکته اشاره و پیش‌بینی می‌کنند که احتمالا تراپیست هم کاراکتر متعادل و نرمالی ندارد و این نشانه‌ها به دلیل بروز اتفاقات دیگری در زندگی آرمان بیانیست.

سحر دولتشاهی چطور از نقش‌های دوم به نقش‌های اول رسید؟

کد خبر 845117 برچسب‌ها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران نمايش خانگي

دیگر خبرها

  • بالاگرفتن نقدها به سریال‌های رمضانی/ هیس هیچی نیس!
  • افزایش مخاطبان رسانه ملی
  • تسخیر «سینمای ایران» با کمدی اتفاق خوبی نیست
  • زشت و زیبای سریال افعی تهران | سحر دولتشاهی تراپیست است یا ...؟
  • فضای‌ مجازی در سیطره برنامه‌های رسانه‌ ملی
  • زشت و زیبای سریال افعی تهران | سحر دولتشاهی تراپیست است یا ...؟ |‌ ویدئویی از شروع رابطه عاشقانه سحر دولتشاهی و پیمان معادی در سریال مطرح
  • پخش سریال ترکیه‌ای از شبکه تهران
  • «پایان باز» نباید به یک مُد مخرب تبدیل شود
  • همای سعادت بر شانه افعی تهران / در «افعی تهران» تعادل برقرار است
  • فضای‌مجازی در سیطره برنامه‌های رسانه‌ملی