Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش، این گوشه دنج اقامت گاه بوم گردی نام گذاشته شده که بر اساس معماری سنتی ایرانی و اسلامی ساخته و یا بازسازی‌شده است؛ بهترین مکان برای گذران ساعاتی دل‌نشین و ثبت تجربه‌ای به‌یادماندنی است. در سال‌های اخیر توجه بسیار زیادی به بازسازی و یا ساخت اقامتگاه‌های بوم گردی شده است و روزبه‌روز بر رونق و محبوبیت این اقامتگاه‌ها افزوده‌شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این اقامتگاه‌ها تلاش می‌شود تا فرهنگ بومی مناطقی حفظ‌شده و به گردشگران داخلی و خارجی معرفی شود.

اقامتگاه بوم‌گردی (عمارت) مَسین بابا واقع در روستای بیابانک از توابع شهرستان سرخه است و می‌توان گفت این اقامتگاه؛ تنها اقامتگاهی که در آن سه نسل زندگی انسان‌ها را می‌توان مشاهده کرد.

مجید کرک آبادی که حالا به‌نوعی صاحب این عمارت و یا همان اقامتگاه بوم گردی است و نام آن را نیز «مسین بابا» گذاشته است؛ در مورد این عمارت می‌گوید: درواقع این ملک متعلق به پدربزرگم بوده است که در سال ۱۳۸۳ (بعد از فوت پدربزرگ) فروخته‌شده و من نیز برای حفظ این میراث خانوادگی در سال ۱۳۹۳ مجدد آن را خریداری کردم و اقدام به مرمت این ملک کردم.

او می‌گوید: این عمارت از سال ۹۷ آماده و پذیرای مهمان بوده است. زیرزمین عمارت به‌صورت دست کند بوده و متعلق به زمانی است که انسان هنوز با هیچ‌گونه مصالح ساختمانی آشنا نبوده (حدود ۸۰۰ سال قبل شاید هم بیشتر)؛ طبقه همکف آن از خشت و گل ساخته‌شده و روی زیرزمین دست کند با خشت سقف زده و طبقه اول این عمارت نیز از مصالح گچ استفاده‌شده است.

مسئولان میراث فرهنگی برای افزایش آمار مجوز اقامتگاه بومگردی ندهند

کرکه آبادی از انتظاراتش از مدیران و مسئولان میراث فرهنگی گفت و درخواستش این بود که با مشاغل حوزه گردشگری مانند سایر شغل‌های آزاد برخورد نشود و فقط برای افزایش آمار اقامتگاه‌ها جواز صادر نکنند و بررسی شود که ملکی که به‌عنوان اقامتگاه بوم گردی می‌خواهد مجوز فعالیت دریافت کند واقعاً قدیمی و میراثی باشد و به املاکی که با مصالح روز و مدرن، ولی به شکل و طرح قدیمی ساخته می‌شود؛ مجوز تحت عنوان اقامتگاه صادر نشود.

مسئولان از طرح‌های بوم‌گردی مانند اختراع حمایت کنند

او ادامه می‌دهد و از مسئولان امر در حوزه گردشگری می‌خواهد با توجه به نیاز هر شهر و روستا مجوز اقامتگاه بوم‌گردی صادر شود و اگر اقامتگاهی طرح خاصی را اجرا کرد، از آن طرح مانند اختراع حمایت شود و امکان کپی‌برداری از طرح انجام‌شده حداقل در همان شهر یا روستا امکان‌پذیر نباشد.

کرک آبادی اضافه کرد: با انجام این حمایت‌ها مردم به ساختار کلی گردشگری تمایل پیداکرده و ترغیب به انجام این کار و سرمایه‌گذاری در این کار می‌شوند؛ ولی اگر قرار باشد فردی که هزینه کرده و سرمایه‌گذاری کند، ولی از آن طرح حمایت نشود و توسط دیگران همان طرح در همان محل تکرار شود، مردم هم کمتر علاقه به سرمایه‌گذاری نشان می‌دهند.

این مسئول اقامتگاه بوم‌گردی می‌گوید از مسئولین خواهش می‌کنم به قسمت‌های عمومی مانند کوچه‌های منتهی به اقامتگاه‌ها و زیرساخت‌های لازم به‌طور ویژه رسیدگی کنند.

کرک آبادی در مورد گردشگرانی که تاکنون از این عمارت دیدن کرده‌اند نیز می‌گوید مردم روستا کاملاً همکاری لازم را دارند، مثلاً با گردشگران و مهمانان طوری برخورد می‌کنند که مهمان‌ها کاملاً احساس راحتی می‌کنند، علاقه دارند که در مورد میراث قدیمی روستا به مهمانان اطلاعات بدهند.

او اضافه می‌کند گردشگران خارجی هم علاقه زیادی به این‌گونه مکان‌ها نشان می‌دهند، هم از لحاظ مذهبی هم فرهنگی واقعاً رعایت مسائل را کرده و علاقه خاصی دارند، فقط به تبلیغات گسترده‌تری نیاز هست تا روستا بیشتر شناخته شود.

این سرمایه‌گذار بخش گردشگری می‌گوید نظر گردشگران چه داخلی و چه خارجی برای ما اهمیت زیادی دارد، مثلاً برای نمونه در عمارت مَسین بابا دفترچه یادداشتی داریم که در اختیار گردشگران قرار می‌دهیم و در پایان مهمانی هنگام ترک اقامتگاه از آن‌ها می‌خواهیم تا نظرات خودشان را در آن ثبت کنند و این کار هم خوشبختانه مورد استقبال اکثر گردشگران قرارگرفته است.

صاحب این عمارت بومگردی اضافه می‌کند برای این عمارت تقریباً چیزی حدود ۲۰۰ میلیون تومان سرمایه‌گذاری کرده که مبلغ ۱۰۰ میلیون به‌صورت وام تأمین‌شده و مابقی نیز سرمایه نقدی بوده است.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان سمنان نیز توسعه صنعت توریسم و گردشگری را امری ضروری برای این استان دانسته و می‌گوید توسعه گردشگری استان سمنان نیاز به تغییر رویکرد و نگاه مسئولان و مردم دارد.

مهدی جمال اضافه می‌کند استان سمنان دارای ظرفیت‌های مناسب در حوزه گردشگری بوده و باید برای تبدیل‌شدن به مقصد گردشگری از این ظرفیت‌ها بهره بگیرد.

او با بیان اینکه عمده روستا‌های استان سمنان گردشگر پذیر است می‌گوید باید زیرساخت‌ها و امکانات لازم در آن‌ها مانند اقامتگاه‌های بوم گردی ایجاد شود.

به‌هر روی توسعه اقامتگاه‌های بوم گردی سرآغاز رونق گردشگری روستایی محسوب می‌شود و ازآنجاکه نقش مهمی در اشتغال‌زایی دارد؛ نیاز مبرمی به توجه، حمایت و سرمایه‌گذاری در این بخش است.

بوم گردی ازآنجاکه فرصت پیشرفت و توسعه اقتصادی را فراهم می‌کنند می‌توانند در مناطق روستایی به‌عنوان جایگزینی مناسب برای سایر منابع درآمدی ساکنان آن باشد.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ب

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اقامت گاه های بوم گردی مکان های گردشگری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۶۶۵۳۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قیصر امین‌پور نمی‌خواست برای شعرش به او کلیه بدهند

آفتاب‌‌نیوز :

حسن احمدی، دوست قدیمی زنده یاد قیصر امین‌پور است. قیصر امین‌پور که جزو نخستین رویش‌های شعر پس از انقلاب بود و دهه ۷۰ همه اهل ادبیات (چه روشنفکران و چه نویسندگان حوزه هنری) از شنیدن خبر سانحه رانندگی او اندوهگین شدند، چند موضوع را پس از سال‌ها عنوان کرد. احمدی گفت: «هنوز هم برایم روشن نیست که چرا امین‌پور قبول نمی‌کرد که برای معالجه به خارج از کشور برود. او که تا پایان عمر دیالیز می‌شد وقتی شاعران و نویسندگان گیلان می‌خواستند به او کلیه دهند، نپذیرفت و پشت تلفن به من گفت اگر هم بخواهم این کار را انجام بدهم، باید کسی باشد که مرا نمی‌شناسد و با شعر و شخصیت من ارتباطی ندارد.» دوم اردیبهشت ماه سالروز تولد قیصر امین پور است. چهره ماندگار شعر انقلاب که سال ۱۳۸۶ درگذشت.

«اگر عشقت گناه است، ببین غرق گناهم». این ترانه بخشی از قطعه‌ای است که علیرضا افتخاری خواند و شعرش متعلق به قیصر امین‌پور است. افتخاری و مختاباد حلقه واسطی بودند بین تصفیف‌سرایی قدیم و موسیقی پاپ که پس از دهه ۷۰ شکل گرفت. شعر‌های قیصر «آن» و «عرفان» ویژه خودش را داشت. عرفان او از کجا نشأت می‌گرفت؟ از شرق دور، بودا، قرآن کریم، سهراب سپهری یا...؟

من با قیصر دوست بودم و با هم رابطه دوستانه و رفت و آمد همیشگی داشتیم. اما زمان‌هایی که با هم بودیم در این زمینه‌ها بحث نمی‌کردم. البته از آنجایی که من نویسنده‌ام شاید بهتر باشد درباره نثر قیصر امین‌پور صحبت کنم. بدین گونه شاید اظهار نظرم دقیق‌تر باشد. البته هستند کسانی که به درستی شعر و شخصیت قیصر را تحلیل کرده‌اند و می‌کنند. من، اما دوستش بودم و هنوز هم خاطراتش در ذهن و زبانم حی و حاضر است. من شخصیت قیصر را همان گونه که بود، یعنی با همان صمیمیت و زلال بودنش به جای می‌آورم. قیصر انسان دردمندی بود.

درباره شعر هم می‌توان از دریچه داستان صحبت کرد. زنده‌یاد شاملو می‌گوید: «گردن به غرور برافراشتن/ در ارتفاع شکوهناک فروتنی... انسان تجسد وظیفه است.» در شعر قیصر چقدر رگه‌های روایت وجود دارد؟

در بسیاری از شعر‌های او روایت داستانی وجود دارد. در منظومه «ظهر روز دهم» قیصر امین‌پور به نوعی هم شاعر است و هم داستان‌نویس. قیصر چنین روحیاتی داشت. او البته گهگاه قصه هم می‌نوشت. در «مجموعه داستان‌های ایران و جهان» که در انتشارات سروش ۳ جلدش چاپ شد، از قیصر داستان گرفتم و آنجا چاپ شد. نثر قیصر ورای شعر، حرف برای گفتن زیاد داشت. قیصر هیچ‌وقت بی هدف شعر نمی‌گفت. حتی وقتی می‌خواست شعری کوتاه بسراید با هدف، آن کار را انجام می‌داد. شاید هدفش، نوعی دردی را بیان می‌کرد. یادم است نخستین شعری که از قیصر در شب‌های شعر حوزه هنری شنیدم، «می‌خواهم شعری برای جنگ بگویم» بود که اتفاقاً هم داستان دارد و هم شخصیت‌های متعددی در این شعر به چشم می‌خورد. درد‌هایی که در شهرشان موقع انفجار دیده بود، یا وقتی خمپاره به جایی اصابت می‌کرد یا موشک شلیک می‌شد یا جا‌هایی که سر انسان‌ها از بدنشان جدا می‌شود و توی جوی آب می‌افتادند. همه این‌ها به نوعی در آن شعر قیصر متجلی است.

به دردمند بودن قیصر اشاره کردید. شاید آن درد همان عرفان شعر قیصر بود. همچنین می‌خواهم بدانم که ساختار و صناعت داستان چقدر در نثر قیصر رعایت می‌شد؟

تا جایی که حضور ذهن دارم، قیصر به راحتی می‌توانست درباره داستانی که شما نوشته‌اید، ساعت‌ها صحبت کند. نقد اصولی داستان را می‌دانست. عناصر مختلف و مهم داستان‌نویسی مانند شخصیت‌پردازی، ساختن حادثه و ایجاد تعلیق، شروع داستان، پایان‌بندی و همچنین گره‌گشایی را بلد بود. با سخنان قیصر متوجه می‌شدی کجای داستان ایراد دارد و داستان از کجا و چگونه باید اصلاح شود. به گمانم او چیزی کم از نویسندگان قدر اولّمان نداشت. درست است که قیصر را به عنوان شاعر ماندگار می‌شناسیم، اما در زمینه داستان‌نویسی و نثر هم از خیلی‌ها جلوتر بود.

عرفان نهفته در شعر و آثارش احتمالاً به نوع تربیت خانوادگی او بازمی‌گشت. همچنین دانشی که در این زمینه داشت نباید نادیده گرفت. این موضوع را از طریق تحقیق و مطالعه دریافته بود. آدمی که مدام کتاب‌های مختلف، شعر شاعران مختلف و داستان‌های دیگران را می‌خواند و تحلیل می‌کرد خیلی بهتر از بسیاری، ضعف و قوت یک اثر ادبی را تشخیص می‌داد. او غیر از شعر در داستان نیز همه آن زوایای داستانی مانند خط داستانی، اصول، تکنیک و فنون داستانی را می‌دانست. او در این زمینه انرژی و وقتش را هم صرف جوان‌ها می‌کرد و به آن‌ها راه نشان می‌داد.

امین‌پور چند سال دیالیز شد؟

پس از تصادفش. یکبار خانم پیروزی که نشر ایلیا را در گیلان دارند، تلفنی گفت که چند نفر از بچه‌ها این آمادگی را دارند که به قیصر کلیه بدهند. من با قیصر صحبت کردم. او گفت که من جاضر نیستم از هیچ‌کس کلیه بگیرم، مگر کسی که شعر و شخصیت مرا نشناسد. روحیات و اخلاق خاص خودش را داشت.

یکبار هم به سیگار کشیدن روشنفکرانه قیصر اشاره کردید که با اشتها سیگار می‌کشید و شما که سیگاری نبوده و نیستید، به تأسی از او خواستید سیگار لای انگشتان دستتان بگیرید. مگر چگونه سیگار می‌کشید؟

این تصویر را از من به عنوان داستان‌نویس گوشه ذهنتان داشته باشید: فرض کنید که قیصر تک و تنها کنج و گوشه‌ای نشسته است. معمولاً هم در این مواقع در فکر فرو می‌رفت. احتمالاً در آن لحظات ذهنش درگیر شعر یا موضوعی بود. روی صندلی می‌نشست. سیگاری لای انگشتش می‌گرفت. گهگاه پکی عمیق با حسی شیرین به سیگار می‌زد. دود را آهسته داخل ریه خودش می‌برد و به همان آهستگی به هوا می‌داد. من دوست داشتم که چنین حسی را امتحان کنم. یکبار به همان طریق پک عمیق و با حسی شاعرانه به سیگار زدم. خودم هم در آن مقطع زمانی دوست داشتم شعر بسرایم. اوایل هم شعر می‌نوشتم و هم داستان. پس خواستم برای یکبار هم که شده مانند قیصر، عمیق بیندیشم، در کنجی خلوت گزینم و به سیگار پکی عمیق بزنم.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • سراب هنام الشتر؛ چشمه‌ای در دل یک خانه تاریخی
  • پاسخ مسئولان به مطالبات مردم در شبکه باران
  • اظهار نظر اردوغان در مورد آخرین شایعات مربوط به اقامتگاه رهبران حماس
  • مسوولان برای مشارکت مردم در تولید طرح بدهند
  • معترضان مقابل اقامتگاه نتانیاهو آتش به پا کردند
  • توسعه زیرساخت‌های گردشگری در مسیر رشد ۲۵ درصدی جذب گردشگران
  • تور اصفهان‌گردی ویژه هفته فرهنگی اصفهان در منطقه ۱۴ برگزار می‌شود
  • قیصر امین‌پور نمی‌خواست برای شعرش به او کلیه بدهند
  • مدارس متروکه گلستان به اقامتگاه بوم‌گردی تبدیل می شوند
  • قدیمی‌ترین نقشه بازترسیم شده بافت تاریخی شیراز رونمایی شد