مبارزات امام حسن عسکری در پادگان نظامی تداوم یافت؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۰۴۴۹۷
هشتم ربیع الاول مصادف با سالگرد شهادت امام عسکری (ع) ستاره درخشانی از منظومه نور و عصمت و پدر حضرت مهدی (عج) است. از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفه عباسی در «سامراء»، در محله «عسکر» سکونت اجباری داشت، به همین جهت «عسکری» نامیده می شود؛ امامی که وقتی بر سجادهاش قامت نماز میبندد، از همه دنیا میبرد، عابدان را به حسرت وا میدارد و انسانهای دور افتاده از وصال و فطرت را به ساحل بندگی رهنمون میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در پاسخ به کسانی که او را به سخت گیری بیشتر فرا می خواندند، گفت: چه کنم؟ شرورترین افراد را بر وی می گمارم، ولی پس از چندی جذبه اش آنان را به نماز و روزه وا می دارد. امام (ع) در صحنه های اجتماعی - سیاسی نیز برای حق باوران و عدالت جویان الگویی جامع است. تحمل شجاعانه زندان و سازماندهی شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان که هریک در این نوشتار جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد، بخشی از اقدامهای آن امام راستین در عرصه های فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.
امام عسکری (ع) و زندانهای طاغوت
هرچند حضور اجباری امام حسن (ع) در محله «عسکر» شهر سامرا که شهرت عسکری را برایش به ارمغان آورد، نوعی زندان شمرده می شود؛ اما طاغوتیان به این مقدار بسنده نکردند و بارها حضرت را به زندانهای مخوف افکندند. بیتردید این زندانها نتیجه رویارویی آن بزرگوار به چهار خلیفه عباسی (المستعین بالله، المعتز بالله، المهتدی بالله، المعتمد بالله) بود؛ مبارزاتی که نگاهی گذرا بدان سودمند می نماید:
1- مرحوم کلینی مینویسد: امام عسکری (ع) را نزد علی بن «نارمش » زندانی کردند. او ناصبی بود و بر آل ابی طالب سخت می گرفت. درباریان به وی سفارش کردند که بر حضرت سخت بگیرد؛ ولی هنوز یک روز از زندانی شدن امام نگذشته بود که ابن نارمش تحول یافت و چنان شد که از هیبت و عظمت امام چشم از زمین برنمی داشت. چندی بعد، المستعین، خلیفه عباسی، تصمیم گرفت حضرت را به قتل برساند.
او به سعید دربان دستور داد امام (ع) را سمت کوفه برده، در راه نابود سازد. این خبر میان شیعیان منتشر شد. پاکدلان ضمن نامه ای حضرت را از این تصمیم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنین نوشت: من از خدا خواستم این طاغوت را تا سه روز دیگر از میان بردارد. دعای امام به اجابت رسید و روز سوم ترکها المستعین را از خلافت برکنار کردند.
2- ابی هاشم جعفری می گوید: من همراه امام عسکری (ع) در زندان مهتدی بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، این طاغوت می خواهد امشب مرا به قتل برساند؛ ولی در این شب، عمرش پایان می یابد. او فرزندی ندارد؛ ولی خداوند به من فرزندی عنایت خواهد کرد. خلیفه، بامداد، به وسیله ی ترکان به قتل رسید، ناآگاهان با معتمد بیعت کردند و ما سالم ماندیم. 3- وقتی «معتمد»، خلیفه عباسی، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان علی بن حزین فرستاد، پیوسته از حال وی می پرسید و علی بن حزین پاسخ می داد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت می گذراند. معتمد روزی تصمیم گرفت امام (ع) را آزاد سازد.
علی بن حزین پیام معتمد را به حضرت ابلاغ کرد. حضرت از زندان بیرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نیز به وی بپیوندد. علی بن حزین گفت: منتظر نمانید، تنها فرمان آزادی شما آمده است. امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگیر شدیم و می دانی که اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ این پیام سبب شد معتمد با آزادی جعفر نیز موافقت کند.
صمیری می گوید امام در حال بیرون رفتن این آیه را تلاوت فرمود: (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون)(صف، 61: 8) اراده میکنند نور الهی را با دهانهاشان خاموش کنند، اما خداوند نورش را کامل می کند، هرچند کافران را ناخوشایند باشد. سالهای زندان بر امام بسیار سخت میگذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسیار وحشت زا بود. در یکی از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصیحت کرد و ضمن یادآوری شخصیت الهی حضرت، او را از بدرفتاری باز داشت. مرد گفت: تصمیم دارم وی را میان درندگان بیفکنم. آنگاه از مسئولان اجازه گرفت و حضرت را میان درندگان افکند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بی هیچ آزاری پیرامونش حلقه زدند.
امام عسکری (ع) و رابطه تشکیلاتی با شیعیان
یکی از روشهای امام (ع) در مبارزه با خلفای ستمگر، ایجاد رابطه عمیق با شیعیان است. ابو هاشم جعفری می گوید: «در یکی از روزها امام مرا فراخواند، چوبی در اختیارم گذارد و فرمود: این را به «عمری » برسان. در راه به سقائی رو به رو شدم. مرد آبکش از من خواست کنار روم تا مزاحم استرش نباشم؛ من کنار نرفته، چوب را بلند کردم و به استر زدم. ناگهان چوب شکافته شد و نامه های درونش بر زمین فرو غلتید. شتابان، نامه ها را جمع کردم و در حالی که سقا دشنامم می داد پی ماموریت خویش شتافتم. وقتی به خانه امام (ع) بازگشتم، عیسی، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقایت می گوید: چرا استر را زدی و چوب را شکستی؟ دیگر چنین مکن. اگر شنیدی کسی به ما دشنام می دهد، از معرفی خود بپرهیز و راه خویش پیش گیر؛ زیرا ما در بد سرزمینی زندگی می کنیم. آنچه احمد بن اسحاق بیان می کند نیز در همین راستاست.»
او می گوید: «از امام عسکری (ع) خواستم چیزی بنویسند تا خط حضرت را بشناسم و بتوانم نامه های آن بزرگوار را تشخیص دهم.»
امام (ع) فرمود: خط گاه با قلم درشت و زمانی با قلم باریک است؛ از این جهت به خود تردید راه مده. سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگیرم. پیش از آنکه سخنی به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشید. روایات فوق نشان می دهد که ارتباط امام (ع) با شیعیان از دقت و ظرافت خاصی برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در یک حرکت هماهنگ و نظام مند رهبری می کرد.
امام و پاسداری از شیعیان
یک حرکت اصیل، برای تداوم، به حفظ موجودیت و استفاده درست و به جا از نیروهای وابسته است. حرکتهای غیر اصولی و نابجا خطر بزرگی است که حتی نهضتهای الهی را سمت نابودی پیش می برد. بدین سبب، امامان معصوم (علیهم السلام)، همواره شیعیان را به رعایت اصل قرآنی «تقیه» سفارش می کردند. امام عسکری (ع) ضمن تاکید بر برائت از دشمنان، پیوسته این اصل را به شیعیان یادآوری می کرد. بخشی از روایاتی که بدین حقیقت اشاره می کند، عبارت است از:
1- یکی از دوستداران امام (ع) می گوید: در سامرا به انتظار زیارت حضرت در بیرون از خانه اش به سر می بردیم که نامه امام را دریافت کردیم. حضرت نوشته بود: کسی به من سلام و اشاره نکند، در این صورت امنیت جانی نخواهد داشت.
2- صمیری میگوید: حضرت برایم نوشت: مواظب خود باشید و آمادگی داشته باشید. پس از سه روز، حادثه ای رخ داد. به حضرتش نوشتم: آیا منظورتان آمادگی برای این حادثه بود؟ پاسخ داد: خیر، مواظب باشید؛ پس از چند روز، معتز کشته شد.
3- ابوهاشم جعفری، یاور نزدیک امام (ع) می گوید: وقتی در زندان بودم، امام عسکری (ع) را همراه برادرش جعفر به زندان آوردند. برای عرض سلام به حضورش شتافتم؛ حضرت به مردی که خود را علوی معرفی می کرد، اشاره کرد تا بیرون رود. پس از خروج او، فرمود: مواظب این مرد باشید که جاسوس است و گزارشی از شما برای خلیفه آماده کرده است. اندکی بعد، لباسهای آن مرد را گشتیم چنانکه حضرت فرموده بود گزارشی دقیقی به همراه داشت.
تبرا و تولا
چهارمین جلوه مبارزاتی امام (ع) فرمان بیزاری از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و اظهار ولایت و همبستگی با آنان است. علی بن عاصم به امام عسکری (ع) گفت: من بر حمایت عملی از شما توانا نیستم و جز ولایت شما و برائت از دشمنانتان سرمایه ای ندارم.
حضرت فرمود: کسی که توان یاری ما را ندارد؛ ولی در خلوت دشمنان ما را لعنت می کند؛ خداوند فرشتگان را از کردارش آگاه می سازد و آنها برای او آمرزش می طلبند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سانتریفیوژ IR 6 مهدی خدابخشی گام چهارم فردو علی مطهری چند همسری کاظم جلالی مارک ویلموتس کردستان سوریه امام حسن عسکری امام یازدهم امام عسکری شهادت سانتریفیوژ IR 6 مهدی خدابخشی گام چهارم فردو علی مطهری چند همسری کاظم جلالی مارک ویلموتس کردستان سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۰۴۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امانت را به صاحبش بازگرداندم
سهم خودش هم شده مدالهای رنگارنگی که قاب شدهاند در دیوار اتاقش. حالا اما او از این مدالهای زیبا آزاد است و فکر میکند بهترین جا برای آنهای گوشهای از موزه آستان قدس در حریم امن رضوی است. سپیده بابائی آمده تا مدالهایش را تقدیم موزه آستان قدس رضوی کند.
قهرمانان در صف اهدا مدال هستند
زاده مهد کشتی ایران است. بارها و بارها در این ۳۵ سال زندگیاش به مشهد آمده اما این بار با همه آن زیارتها فرق داشت. به مشهد آمد تا نتیجه موفقیتی که مدیون حضرت(ع) است را تقدیم آستانش کند. سپیده بابایی رکنی در مراسمی دو عدد از مدالهایی که در مسابقات جهانی کشتی بدست آورده را به موزه آستان قدس رضوی تقدیم کرد.
امیر خالقی، مدیر ارتباطات و اطلاعرسانی آستان قدس رضوی در ابتدای این مراسم گفت: برنامه اهدای مدال، با اهدای مدالهای جهان پهلوان تختی آغاز شد و در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. این رسم در این سالها رشد مطلوبی پیدا کرده تا جایی که هر ماه دستکم یک برنامه اهدای مدال داریم. البته قهرمانان زیادی هنوز در نوبت تقدیم مدال هستند.
علیرضا اسماعیلزاده، مدیر کل نذورات آستان قدس رضوی سخنران بعدی این مراسم بود. او در ابتدای سخنانش به توجه ویژه ورزشکاران به آستان علی بن موسی الرضا(ع) اشاره کرد و گفت: در مجموعه آستان قدس به خاطر نام مبارک حضرت رضا(ع) همیشه سفره بابرکتی وجود داشته که علاقهمندان با عشق و ارادت با تقدیم هدایای مختلف آن را بابرکتتر کردهاند.
اسماعیلزاده ادامه داد: بسیاری از برگزیدگان علمی، فرهنگی و ورزشی نتیجه زحمات چند ساله خود را تقدیم حرم مطهر رضوی کردهاند و در حال حاضر شاهد یک مجموعه ارزشمند از مدالها در حوزههای مختلف شامل ۸۷۳ مدال المپیکی و جهانی، حدود ۹۰ کاپ ورزشی و... هستیم.
مدیر کل نذورات آستان قدس رضوی به اهدای مدال بانوان ورزشکار هم اشاره کرد و افزود: تقدیم مدال از سوی بانوان ورزشکار از دو سه سال گذشته آغاز شده که این اتفاق خوب نشان از حضور موفق بانوان از سنین پایین در عرصههای مختلف ورزشی است. بسیاری از آنان این مدالها را به سبب عشق و ارادتی که دارند تقدیم حضرت رضا(ع) کردهاند. برای این بانوان به ویژه خانم بابایی آرزوی موفقیت در مسیر ورزش و پایداری در فرهنگ ترسیم شده برای بانوان کشور یعنی حجاب دارم.
مجموعهای که خشت اولش را جهان پهلوان تختی گذاشت
عبدالحسین ملک جعفریان رئیس گنجینههای موزه آستان قدس رضوی با اشاره به اهدا مدال این بانوی ورزشکار به خانواده شهید طهرانی مقدم گفت: «ایشان با اهدا مدال به خانواده این شهید بزرگوار، ارادت خود را به دفاع از مظلوم نشان دادند.»
او در ادامه به اساس شکلگیری گنجینه مدال آستان قدس رضوی که با اهدا و نمایش مدالهای جهان پهلوان تختی آغاز شده است، افزود: «ایشان به خاطر عشق و ارادتی که به امام رضا(ع) داشتند به خانواده خود توصیه کردند تا مدالهایشان را به موزه آستان قدس رضوی اهدا کنند. این اتفاق در دهه ۶۰ رقم خورد و از آن تاریخ تاکنون افتخارآفرینان ورزشی و نخبگان علمی با تأسی به ایشان مدالهای خود را با عشق و با منت تقدیم آستان حضرت رضا(ع) کردهاند. "
ملک جعفریان تعداد مدالها، نشانها، کاپها و تندیسهای اهدایی در موزه آستان قدس رضوی را بیش از ۱۵۰۰ مورد شمرد که به دلیل کمبود فضای نمایش تنها ۴۰۰ مورد از آنها در معرض نمایش قرار داده شده است. او در این باره توضیحات بیشتری داد: «بهترین مکان موزه برای نمایش مدالها اختصاص داده شده است. حفظ و نگهداری این اقلام در شرایط ایدهآل به شدت مورد توجه است. تمامی مدالها با پایش محیطی دما و رطوبت و... به دور از هرگونه آفت و آسیب حفظ میشوند تا ما شرمنده بزرگوارانی که با اهدا مدال نامشان به تاریخ پیوسته است نشویم.»
."
افتخار تقدیم مدال پس از کسب آن
این بانوی ورزشکار کیلومترها راه را از شهرش یعنی قائمشهر تا مشهد به عشق امام رضا(ع) آمده است چون خود را مدیون ایشان میداند؛ «ما امانتدار امام رضا(ع) و ائمه(ع) و شهدا هستیم. چون هر چه داریم از آنهاست. پل ارتباطی من با خدا، ائمه(ع) هستند. در هر گرفتاری امام رضا(ع) را صدا کردم و هیچ موقع هم نه نشنیدم. درِ خانه حضرت(ع) همیشه به روی من باز بود. این یک علاقه قلبی و آرزوی قدیمی بود که امروز محقق شد. استرسی که امروز دارم را در زمان مسابقات نداشتم چون قشنگترین اتفاق زندگیام دارد رقم میخورد».
این بانوی ورزشکار که از هشت سال پیش تاکنون لباس تیم ملی کشتی را به تن دارد تاکنون موفق به کسب هفت مدال جهانی و آسیایی شده است. بابایی اما با تجربه متفاوتی در مسابقات کشتی بانوان ۲۰۲۲ قرقیزستان حضور داشته است. ساعت ۱۲ شب مسابقه اولش در بخش آزاد تمام میشود. برای شرکت در مسابقات فرنگی باید تا صبح فردا و پیش از ساعت ۵ خود را به وزن مناسب برساند یعنی چهار کیلو کاهش وزن در کمتر از پنج ساعت. اینجاست که به حضرت شمسالشموس(ع) توسل میکند. خاطره آن شب را از زبان خودش شنیدیم؛ «تمام آن چند ساعت را دویدم و نام امام رضا(ع) را فریاد زدم. گرم به گرم را با توسل به ایشان کم کردم. همان شب با امام(ع) قرار گذاشتم که نوکریشان را بکنم.
نتیجه آن مسابقات مدال نقره آسیایی بود که کاپیتان تیم ملی کشتی بانوان آن را امروز آورده تا تقدیم حامیاش کند؛ «این مدال باارزشترین مدال من است چون برای بدست آوردنش خیلی سختی کشیدم. علاوه بر آن، مدال طلای مسابقات جهانی ۲۰۲۳ را تقدیم کردم. حسی که الان دارم را نمیتوانم به زبان بیاورم اما به نظرم این جایگاه و افتخار نصیب هر کسی نمیشود. این هدیه امانتی بود از حضرت(ع) که به ایشان برگرداندم. من صاحب این مدال را امام رضا(ع) میدانم.
ذکر نام ائمه(ع) توسط بابایی و همتیمیهایش فقط در زمان مسابقات نبوده است. او گفت: «در تمام سختیها نام بعضی از ائمه(ع) ناخودآگاه به زبان آدم جاری میشود. اگر سر تمرین ما باشید همتیمیهایم در حین تمرین ناخودآگاه اسم ائمه(ع) را میآورند. اگر آنجا باشید حین اجرای فن نام یاعلی(ع) شنیده میشود.
این ورزشکار قائمشهری خاطرهای هم از دوران کودکیاش گفت: «وقتی بچه بودم به حرم مطهر رضوی آمدم و به موزه رفتم. وقتی مدالها را دیدم درک نمیکردم چرا یک نفر مدالش را اهدا میکند و نشانه افتخارش را در خانهاش نگه نمیدارد اما اکنون که بزرگ شدهام نگاهم عوض شده و متوجه اهمیت آن شدهام. از اینکه مدالم را اینجا میبینم حس امنیت دارم. علاقه قلبی من به یادگار ماندن این مدالها بود. شاید من نباشم اما مدالم به یادگار میماند. این مدالها اثباتی برای دین و اعتقاد ما برای نسل آینده است تا بدانند کار اصلی را خدا و ائمه(ع) میکنند. دوست داشتم مادر و پدر مرحومم هم امروز در کنارم بودند و این لحظه را میدیدند. از امام(ع) تشکر میکنم که من را پذیرفتند.
برنامه به انتهای خود رسید. کنار سپیده بابایی پسر نوجوانی ایستاده بود که فرزندش بود و ظاهراً کشتی را در همین سن آغاز کرده و قرار است راه مادر را ادامه دهد.
زهرا زنگنه