Web Analytics Made Easy - Statcounter

در نخستین مواجهه با «لانچر 5» چند نکته توجهم را جلب کرد. محمدحسین مهدویان‌ نویسنده و کارگردان

اول اینکه اجرایی بشدت رئالیستی، مینیمال و پر جزئیات ولی بدون اطوار کارهای نمایشی بود. کار خیلی جمع‌وجور و مینیمال اجرا شد و همین خاصش کرده بود. تو احساس می‌کردی درحالی که نمایش میزانسن‌های خیلی پیچیده دارد و 2 ساعت اجراست و از همه گوشه و کنار صحنه استفاده کرده، اما تظاهر ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تکلف نداشت و این بسیار مهم است. اثری غیر متظاهرانه و بدون تکلف بود و سعی کرده بود به اندازه نیازش از حرکت، از صدا و از کنش روی صحنه استفاده کند. حتی در طراحی صحنه هم بی‌تکلفی وجود داشت به‌دلیل اینکه از اساس طراحی آن طراحی متظاهرانه‌ای نبود. این ویژگی منحصر به فردی است که از خود زندگی و خود طبیعت می‌آید و در لحظه اول این ویژگی برایم کاملاً چشمگیر بود. حتی بازی‌ها هم پیکره‌ای یکدست بودند و کسی نمی‌خواست روی صحنه خودنمایی کند. همه در خدمت یک انسجام کلی؛ چیزی که کار را بسیار منحصر به‌فرد می‌کرد. از همان ابتدای شکل‌گیری کار ما با یک کل طرف هستیم و این مجموعه همه‌چیزش را در تناسب با هم درست کرده و حرکت می‌دهد.
نکته دیگری که برای من فوق‌العاده بود و باعث شد هرلحظه که کار را نگاه می‌کردم این بچه‌ها را در دلم تحسین کنم، یک متن فوق‌العاده بود. در لحظاتی شیوه دیالوگ‌نویسی برای پیش‌بردن صحنه‌ها را واقعاً تحسین می‌کردم. به‌نظر من بسیار دشوار است که تو بتوانی روی صحنه تئاتر به اندازه کافی سرگرم‌کننده باشی. در این سال‌ها تئاترهای زیادی تماشا کرده‌ام. بیشتر تئاترهایی که در ایران اجرا می‌شوند این مشکل بزرگ را دارند که می‌خواهند رسالتی را بر دوش بکشند و حرفی بزنند و معنایی را به تو منتقل کنند اما در عمل بسیار کسل‌کننده و خسته‌کننده از کار درمی‌آیند. حتی بعضی تئاترهای 50، 60 دقیقه‌ای را از دقیقه 30 به بعد به زور تماشا می‌کنی ولی دو ساعت اجرای «لانچر 5» بشدت جذاب و سرگرم‌کننده است.
در داستان، «لانچر 5» ذهن مخاطب را بخوبی کنترل و اداره و معماسازی می‌کند و البته این معماها را برای تماشاچی مهم هم جلوه می‌دهد. خیلی‌ها تلاش می‌کنند برای تماشاچی معما درست کنند ولی این معماها در ذهن مخاطب اهمیت پیدا نمی‌کند و در واقع تماشاچی آنها را رها می‌کند. «لانچر 5» معمای واقعی و جدی درست می‌کند با همه پیچیدگی‌های یک معما. تماشاگر در طول تماشای تئاتر حالات روحی آدم‌ها و کاراکترها، وضعیت ذهنی کاراکتر نمایش و البته داستان کلی و معمای کلی را بخوبی دنبال می‌کند و منتظر است ببیند نتیجه‌اش چه می‌شود. این طور است که به خودش می‌آید و می‌بیند دو ساعت تئاتر تماشا و با آدم‌های تئاتر زندگی کرده است.
در این سال‌ها سینما بر تئاتر تأثیر گذاشته و تئاتر تأثیرات همیشگی اش را روی سینما داشته است. «لانچر 5» از آن تئاترهایی است که به‌نظرم می‌آید چه از نظر اجرای مینیمال و خیلی رئالیستی، چه به‌لحاظ سیر دراماتیکش و چه به‌لحاظ ژانر و سر و شکل ظاهری‌اش، تماشاچی تأثیرات سینما را در آن می‌بیند. مشخص است که گروه نمایش از علاقه‌مندان به انواع خاص سینما یعنی فیلم‌های نوآر یا فیلم‌های معمایی-جنایی هستند. حتی زمان کار، نزدیک به یک فیلم سینمایی است. مدام در طول کار فکر می‌کردم ما در سینما یک امکان بزرگ داریم به‌نام مونتاژ. بچه‌های «لانچر 5» این را نداشته‌اند و از طریق حرکت میزانسن و دیالوگ نمایش‌شان را اداره کرده‌اند و بخوبی هم این اتفاق افتاده است. با این حال، این نمایش همچنان منطق تئاتری خودش را حفظ می‌کند. یعنی به‌لحاظ دراماتیک، تعهدش به لوکیشن و انسجامی که روی صحنه به کاراکترها داده، یک وحدت تئاتری دارد و می‌بینی یک منطق تئاتری بر آن حاکم است و هیچ جایی در نمایش احساس نمی‌کنی محدوده سالن تئاتر و صحنه نمایش برای این اجرا کوچک است و نیاز‌داری گستره بیشتری که تئاتر ظرفیتش را ندارد تماشا کنی. این یعنی خالقانش بخوبی توانسته‌اند در عین تأثیراتی که از سینما می‌گیرند آن را با میزانسن تئاتری و منطق تئاتری منطبق کنند. نه اینکه بخواهند داستانی وسیع‌تر را در دل یک صحنه تئاتر بگنجانند. این نمایشی است که از اساس به‌صورت یک نمایش و یک تئاتر کامل شکل گرفته و ارتباطش با سینما در حد همان تأثیرات است.
آخرین نکته جغرافیای نمایش است که در ذهن تماشاچی‌اش گسترش پیدا می‌کند. این شکل از روابط انسانی بشدت ایرانی و قابل درک و لمس است و متعلق به یک دوره خاص نیست. ما هم این‌قدر ساده نیستیم که به‌دلیل نوع خاص لباسی که بر تن این آدم‌هاست یا عکس محمدرضاشاه که گوشه صحنه روی دیوار است بخواهیم نمایش را محدود به یک جغرافیا و یک زمان خاص بکنیم. «لانچر 5» داستانی است که خودش را در یک جغرافیای وسیع‌تر و در یک زمان وسیع‌تر گسترش می‌دهد و مجموعه این روابط و داستان‌ها، ما را به یک تصویر بزرگتر می‌رساند. تکثری که در کاراکترها وجود دارد کمک می‌کند که این گستردگی جغرافیایی و زمانی اتفاق بیفتد. این فقط یک قصه سرگرم‌کننده دو ساعته نیست. یک قصه بسیار وسیع‌تر به لحاظ زمانی و جغرافیایی است.‌/ایران جمعه

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۰۹۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تئاتر، فرصتی تازه برای زندگی است

روز ملی هنر‌های نمایشی که هم‌زمان با روز جهانی تئاتر (۲۷ مارس) در ایران برگزار می‌شود، روزی برای بزرگ داشت هنر تئاتر که به‌عنوان هنر مادر در میان هنر‌های نمایشی فعالیت می‌کند.

کاظم نظری، در پیامی به مناسبت روز ملی هنر‌های نمایشی، هر روز را روز ِتئاتر دانست؛ چرا که هر روز، انتظاری تازه برای اتفاقی نو و فرصتی تازه برای زندگی است.

در متن پیام مدیر کل هنر‌های نمایشی آمده است:

«هفتم فروردین ماه، روز ِملی هنر‌های نمایشی، به عنوان حقیقتی ناگزیر و ضرورتی دلپذیر برای همگان است.

ضرورتی که بیش از آن که ایجابی هنری باشد؛ نیاز زندگیِ فردی و مولفه‌ای برای زیستِ ارزشمند اجتماعی است که در ادوار مختلف تاریخی، از دل زمان، عبور کرده و، چون از متن زندگی و بطن تفکر و دغدغه‌های درونی انسان، برآمده و بالیده است؛ تو گویی همزاد آدمی است و همچون هویت خاص هر فردی، هر متن نمایشی و هر بازی بازیگری نیز روی صحنه یا سطح خیابان، در هیئت آدمی یا در شمایل چیزی یا سایه و پیکرک‌هایی برساخته از خیال و نخ و پارچه و...، همه و همگی، جهان متفاوت خود را دارند و امضای منحصر به فرد خود را و چه بسیار بوده‌اند کسان که پیام زندگی را در صحن هنر و بر صحنه‌های تئاتر، دریافته و با صداقتی شایسته انسان، با مخاطب خود در میان گذاشته‌اند و در فرصت کوتاه عمر آدمی، دیگران و خویش را به خیمه‌زدن و تامل در عرض زندگی و یافتن پاسخی برای چگونه بودن، چگونه ماندن و چگونه رفتن، صرف کرده‌اند و با اغتنام فرصت، نقشی از خود به صحنه زده و به یادگار بر جای گذاشته‌اند تا نام و صدایشان را به یاد داریم و چه بسا به نیکی یاد کنیم؛ چرا که آن چه می‌ماند؛ صدای روشن و هدایتگرِ حقیقت است و نغمه و نقشی که مردم، به یاد می‌سپارند و باور کنیم که این، تئاتر است که بدون مردم و مخاطبان همیشه آشنای خود، بی‌تردید سرمایه‌ای ندارد برای ماندن و برای تداوم داشتن.

روز ملی هنر‌های نمایشی، روز بازیابی این راز و پاسداشتِ این سرمایه و این نقش‌آفرینی و شناسایی رمز ماندگاری و نگهداشت حرمت این عرصه و صحنه است در همراهی دست‌ها و اندیشه‌های تحوّل‌گرا و معنابخش و جستجوی تئاتر و رسالت بزرگش که به این هنر اصیل و روز آمد و مدرن، هویت و جهت می‌دهد و از این منظر، هر روز، روز ِتئاتر است؛ چرا که هر روز، انتظاری تازه برای اتفاقی نو و فرصتی تازه برای زندگی است؛ زندگی‌ای که امیدوارانه هر روز می‌گوید، امّا باز باید بود؛ باید زیست! این روز ِناگزیر، بر تمامی آنانی که در تئاتر، مفهوم والای زندگی و تداوم سربلندی خود و فرهنگ و کشور خویش را جستجو می‌کنند؛ مبارک باد.»

تئاتر آینه‌ای برای بازتاب جوامع

محمد اله یاری فومنی مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی نیز در پیامی هفتم فرودین مصادف با روز ملی هنر‌های نمایشی را تبریک گفت.

در این پیام آمده است تئاتر آینه‌ای است که همواره در طول تاریخ بازتابی قوی از جوامع ارائه کرده و در کشور ما نیز از دیرباز تا کنون این هنر جلوه و ظهور خاصی داشته است.

هفتم فروردین مطابق با ۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر، از سال ۹۶ به عنوان روز ملی هنر‌های نمایشی در تقویم رسمی کشور به ثبت رسیده است.

تقارن این روز با ایام نوروز ایرانی و همچنین ماه مبارک رمضان در چرخش ایام را به فال نیک میگیریم؛ چرا که هنر‌های نمایشی آئینه و تبلور ایران پرعزت و خانواده هنرمندان تئاتر روایت‌گر تاریخ و هویت پر مهر و ایمان مستحکم مردمان این سرزمین اسلامی هستند.

بنیاد رودکی به عنوان مجموعه‏‌ای که یکی ازرسالت‌های خود را ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه و هنر والای تئاتر و خدمت‌‏رسانی هرچه بیش‏تر به هنرمندان این رشته می‌‏داند، تلاش کرده تا همان‏طور که در مصوبه شورای‏عالی انقلاب فرهنگی آمده است، این هنر را به عنوان مقوم فرهنگ و بسترساز ارتقای فرهنگ عمومی جامعه در اولویت‏ خود و بخش‏‌های زیر مجموعه‌اش قرار دهد.

بدون تردید بنیاد رودکی با امکانات و تجهیزات کم نظیرش یکی از مکان‏‌های شاخص اجرای آثار فاخر نمایشی در ایران است و برای هنرمندان حوزه نمایش که سال‏های متمادی در این وادی تلاش کرده و کسب تجربه کرده‌اند، مکانی ایده آل است که برای اجرای هنر نمایش فاخر مد نظر دارند.

سالن اصلی تالار وحدت، برج آزادی، تالار حافظ و تالار فردوسی زیرمجموعه‌های بنیاد رودکی هستند که امکان اجرای آثار نمایشی متنوعی را برای هنرمندان فراهم کرده است.

امید است با سرلوحه قراردادن شعار عدالت فرهنگی دولت مردمی با حضور اهالی فرهیخته فرهنگ و هنر شاهد جلوه‌های باشکوه هنر نمایش ایرانی و اسلامی در ستایش اندیشه و فرهنگ و تاریخ این ملت پرافتخار باشیم.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر

دیگر خبرها

  • مروری بر ۷ دهه حضور علی نصیریان در دنیای نمایش
  • پیش‌فروش بلیت‌ نمایش «توقف اتانازی» آغاز شد
  • مروری بر ۷ دهه حضور علی نصیریان در دنیای نمایش | از خاک حاصلخیز صحنه سنگلج
  • خاطراتی از «بلبل» شدن فردوس کاویانی و چند ماجرای دیگر
  • قدردانی از هنرمندانی که چراغ تئاتر را روشن نگه داشته‌اند
  • «آن‌ها دروغ می‌گویند» در پردیس تئاتر شهرزاد
  • نمایشِ بهرام افشاری ۲ میلیاردی شد
  • استقبال مخاطبان از «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت»
  • تئاتر، فرصتی تازه برای زندگی است
  • نمایشِ بهرام افشاری قبل از آغاز، ۲ میلیاردی شد!