مخالفت برخی جریانها با اکران «خانه پدری» به نفع این فیلم شد
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۱۷۰۶۴
«شهرام خرازیها» روز جمعه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره توقیف دوباره فیلم خانه پدری، اظهار داشت: ریشه این جنجالها در نخستین نمایش فیلم در جشنواره فجر است. نمایش هر فیلمی در جشنواره فجر، نوعی تبلیغ نامحسوس در سطح وسیع برای دست اندرکاران آن محسوب میشود؛ به همین خاطر از دیرباز تا کنون رقابت شدیدی بین تهیه کنندگان و کارگردانها برای راهیابی به این جشنواره به عنوان مهمترین رخداد سینمایی سال، وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: با وجود همه امتیازاتی که جشنواره برای فیلمسازان شرکت کننده به ارمغان میآورد؛ در تمام دورهها حساسیتهایی هم پیرامون برخی آثار ایجاد میشود که بعدها به هنگام اکران فیلم ممکن است دردساز شود.
این کارشناس ارشد مدیریت رسانه، ادامه داد: نمایش خانه پدری در جشنواره فجر بحث برانگیز و حساسیتزا بود و ترکشهای این حساسیتها همچنان بر پیکر فیلم نشسته است و آن را رها نمیکند. خانه پدری به واسطه همین جنجالهای پدید آمده و به رغم سه نمایش محدود، به فیلم مهم و تأثیرگذاری در سینمای ایران تبدیل شده در حالی که اگر همچون بقیه فیلمها روند عادی و معمول اکران را طی میکرد و در همان سال ساخت به نمایش در میآمد، این قدر تأثیر گذار نمیشد.
هر چند موضوع خشونت در سینمای ایران سالهاست که مطرح بوده، خانه پدری به واسطه سکانس قتل دختر جوان، این موضوع را زیر ذرهبین صاحب نظران کشاند همچنین بحث ممیزی فیلمهای سینمایی و دخالت نهادهای غیرسینمایی را وارد حوزههای ملتهب جدیدی کرد. توقیف چند باره صرفا خانه پدری را تهدید نمی کند بلکه شماری دیگر از فیلمهای ایرانی نیز از این تهدید مصون نخواهند بود. این توقیفها اصالت و تضمین اجرایی پروانه ساخت و پروانه نمایش را زیر سؤال میبرد که این مساله اصلا به نفع سینمای ما نیست.
صحنههای خشنتر از خانهپدری در فیلمهای دیگری وجود دارد
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، افزود: کما اینکه الان به این نقطه رسیدهایم که دیگر آن پیش فرض قدیمی که نمایش فیلم در جشنواره فجر تضمینی است برای بلامانع بودن اکران عمومی، باطل است. صحنههای خشنتر از این سکانس، در فیلمهایی که قبل از خانه پدری ساخته شدهاند وجود دارد و آن فیلمها بدون ردهبندی سنی و هشدار رسانهای به نمایش در آمدهاند و میلیونها نفر آن فیلمها را دیده و اتفاق خاصی هم نیفتاده است.
این منتقد سینما افزود: به نظر میرسد این که چرا همه کاسه و کوزهها بر سر خانه پدری شکسته شده است بیشتر جنبه سیاسی دارد و موضوع خشونت دغدغه اصلی دلواپسان نیست. خانه پدری از لحاظ فنی، قابل دفاع است، اما از نظر مضمون زیرکانه میکوشد چهرهای منفی از سیاست و فرهنگ ایرانی عرضه کند بنابراین مصرف داخلی دارد و سفیر مناسبی برای سینمای جمهوری اسلامی ایران نیست.
وی افزود: در نگاه بدبینانه این فیلم در خارج از مرزها ملت ایران را به جاهلیت و تعصب کور منتسب میکند و چهرهای خشن و تروریستی از ما به جهان ارائه میدهد؛ با وجود این در چند جشنواره خارجی هم به نمایش در آمده است.
در جنجالهای پردامنهای که حول و حوش خانه پدری پدید آمده، نقش مردم و تماشاگر فهیم ایرانی نادیده گرفته شده است. به زعم من، مردم ایران به آن درجه از ارتقای فرهنگی دست یافتهاند که یک فیلم نمیتواند تغییر شگرف و بنیادین در نگرش و رفتار آنها ایجاد کند.
آیا یک فیلم اینقدر قدرتمند است؟
وی با بیان اینکه منکر تأثیر فیلم و هر گونه خروجی آن بر تماشاگر نیست، گفت: معتقدم این تأثیر نمیتواند آن قدر عمیق و پردامنه باشد تا طیف وسیعی از جمعیت را در بر گرفته و تحتالشعاع خود قرار دهد. سالهاست که مردم دیگر تحت تأثیر تبلیغات و تحریکات سوء شبکههای ماهوارهای معاند قرار نمیگیرند و حنای این شبکهها رنگ باخته است. در سالهای اخیر شاهدیم ماهوارهها دیگر نمیتوانند مردم فرهیخته ما را تحریک کرده و به خیابانها کشانده و در جامعه اسلامی ما، آشوب به پا کنند.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، افزود: وقتی مردم به این درجه از فهم و شعور رسیدهاند پس چگونه فیلمی در حد و اندازههای خانه پدری میتواند امنیت مملکت ما را به خطر اندازد. آن هم فیلمی که اقلیت جامعه تماشاگر آن خواهند بود نه اکثریت. آیا یک فیلم این قدر قدرتمند است که بتواند ایران اسلامی را که تجربیات متعدد مهمی همچون جنگ تحمیلی، حماسه ۹ دی و... را پشت سر گذاشته، دچار هرج و مرج کند؟
نمایش خانهپدری با ردهبندی سنی بلامانع است
این منتقد سینما افزود: به نظرم اکران این فیلم با رعایت ردهبندی سنی بلامانع است و از نظر پزشکی نیز بعید به نظر میرسد که تماشای چنین فیلمی اختلال روانی دیرپا و پایا در بزرگسالان پدید آورد.
وی تاکید کرد: این فیلم در خوشبینانهترین شکل ممکن به فروش متوسطی دست مییافت اما با این همه جنجالی که پیرامون آن به پا شد، دستیابی به گیشهای پررونق و فروش بالا، دور از انتظار نخواهد بود. تاریخ نشان داده هیچ فیلمی هرگز در پس پرده باقی نمیماند آن هم در عصر انفجار اطلاعات و ظهور رسانههای نوپدید.
برچسبها کیانوش عیاری خانه پدری شهرام خرازی ها انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران سینمامنبع: ایرنا
کلیدواژه: کیانوش عیاری خانه پدری انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران سینما کیانوش عیاری خانه پدری انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۱۷۰۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات ۱۰۰ میلیارد تومانی سینمای ایران در شبکه GEM
اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
به گزارش سینما اعتماد، سال گذشته فروش بالای هزار میلیارد تومانی گیشه برای سینمای دچار بحران در جذب مخاطب یک اتفاق مهم و اساسی به شمار میرفت. در میان خیل فیلمهایی که دخل و خرج خود را نمیتوانستند با هم مطابقت بدهند و اصلا بود و نبود آنها بر پرده سینما فرقی نمیکرد و حتی ساخته شدن بسیاری از آنها شکست مطلق برای سازندگان بود.
گیشه بالای هزار میلیاردی (البته فقط برای چند فیلم) خوشحال کننده بود. حتی این عدد آنچنان شوقی ایجاد کرد که به سرعت آن را به کل سینما چسباندند و مسئولان آن را جزو افتخارات دوران کاری خود میدانند و از این فروش به عنوان تحول در سینما یاد میکنند.
خیلی هم خوب؛ به هر حال اتفاق خوب، خوب است و باید از آن حرف زد، ولی نکته قابل اهمیت اینکه باید آن را آنالیز کرد و دلایل و چرایی آن را بررسی کرد. برای شما پرسش نیست که چرا فقط چهار یا پنج فیلم توانستند رقمهای گیشه را جابهجا کنند؟ چرا اکثر فیلمها نه تنها بازگشت مالی نداشتند که هزینههای اولیه ساخت را هم برنگردانند؟
تعارف که نداریم، کیفیت چند فیلم پرفروش را حداقل خودمان میدانیم، اینکه چه جنسی به مخاطب ارائه دادیم قبل از همه خودمان مطلعیم، پس نمیتوانیم مدعی شویم کیفیت باعث جذب مخاطب فروش این چند فیلم شده است. البته که فضای کمیک و شاد حاکم بر فیلم و حضور بازیگران شناختهشده در فروش فیلم تاثیرگذار هستند، اما دلیل اصلی و کافی نیست، چرا که فیلمهای کمدی دیگری هم سال گذشته اکران شدند، اما به فروش این چند فیلم نرسیدند.
ماجرا چیست؟سال گذشته ۲۲ مرداد بود که قربان نجفی کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» در گفتگو با اعتماد درباره نحوه تبلیغات فیلمها در ماهوارهها گفته بود: رسانههای خارجی فارسیزبان هفتهای ۵ هزار تا ۱۵ هزار دلار از فیلمساز میگیرند تا فیلمهایشان را در رسانهشان تبلیغ کنند.
همان زمان قربان نجفی توضیح داده بود متاسفانه یکی از همین فیلمهای روی پرده مبلغ گزافی حدود ۲۵۰ هزار دلار به این ماهوارهها داده و تمام تبلیغات را برای فیلمش گرفته و البته همین دوستان سینماگر ما قیمت را بالا بردهاند تا دست کسی به تبلیغات آنجا هم نرسد.
دقت کنید، این نکات را سینماگری که سال گذشته فیلم روی پرده اکران داشته و طبیعتا از مناسبات اکران و تبلیغات فیلمها اطلاع داشته بیان کرده است.
اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست. حتی اینکه آیا تبلیغات ماهوارهها در جذب مخاطب تاثیر دارد هم منظور نظر ما نیست، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
ما گفته قربان نجفی مبنی بر اینکه رقم ۲۵۰ هزار دلار برای تبلیغ یک فیلم شده را حساب نمیکنیم، اما شما در نظر بگیرید تعداد فیلمهایی که سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند چقدر بوده؟ بالای ۱۰ فیلم سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند، از فسیل و هتل و شهر هرت گرفته تا ویلای ساحلی و هاوایی و…، آن هم نه یک بار و حتی ده بار، به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار.
تبلیغ فیلمها آنقدر زیاد بود که لابهلای این تبلیغها سریالها و برنامههای جم هم پخش میشد، از زیرنویس گرفته تا تیزر و عکس و… فیلمهای در حال اکران سینماهای ایران از سر و روی شبکه جم میبارید. کمااینکه در حال حاضر هم وضع برای فیلمهای تمساح خونی و بیبدن و سال گربه همینگونه است.
حالا شما خودتان محاسبه کنید برای تبلیغات هزار باره فیلمها در شبکههای جم چقدر هزینه شده باشد خوب است؟
بر اساس شنیدههای موثق ما، سال گذشته از سینمای ایران رقم بیش از صد میلیارد تومان به شبکه ماهوارهای جم تبلیغ داده شده و پخشکنندهها چنین رقم بالایی را برای تبلیغ فیلمشان هزینه کردهاند.
بله، یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است. حالا این پرسش به وجود میآید که با توجه به این پرداخت بالا به ماهوارهها، آیا سود اصلی از اکران فیلمهای کمدی را سینمای ایران برده یا ماهوارهها؟
سریالهای پلتفرمها که از همان دقایق ابتدایی انتشار، بلافاصله در ماهوارهها با زمانبندی کامل پخش میشود، تبلیغات فیلمهای ایران که به ماهوارهها داده میشود…. آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟