Web Analytics Made Easy - Statcounter

 به‌گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، ساعت 9 شب 28 آبان 1397مرگ پسر 28 ساله‌ای در یکی از بیمارستان‌های پایتخت از سوی مأموران کلانتری 119 مهرآباد جنوبی به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. کارآگاهان جنایی در ادامه دریافتند این پسر قربانی درگیری با سارقان شده است. دختر همسایه در این باره گفت: شب به خانه برگشتم و سه سارق را داخل خانه دیدم شروع به داد و فریاد کردم که دزدان پا به فرار گذاشتند اما شهاب - مقتول- و پدرش که همسایه ما بودند جلوی در متوجه سارقان شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهاب یکی از سارقان را دستگیر کرد اما همدست سارق با چاقو به جان شهاب افتاد و بعد از آنکه او را مجروح کرد پا به فرار گذاشت.

سرنخ قاتل در محفل دوستانه

بررسی‌ها برای شناسایی عاملان جنایت ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوام شهاب سرنخی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد. او گفت: چند شب قبل در یک میهمانی بودم، آنجا صحبت از ماجرای قتل شهاب شد. ناگهان یکی از میهمان‌ها گفت از فردی به‌نام داود صافکار شنیده است که قتل را رضا موش و دو نفر از دوستانش مرتکب شده‌اند. من رضا موش و دوستانش را نمی‌شناسم اما داود صافکار، در نزدیکی محل خانه مقتول تعمیرگاه دارد.

با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، داود صافکار احضار و تحقیقات از او صورت گرفت. مرد میانسال در این رابطه گفت: چند ماه بعد از جنایت به قهوه خانه‌ای رفتم. در آنجا شنیدم که گفتند قتلی که چند ماه قبل در خیابان هاشمی رخ داده است کار رضا موش و دو نفر از دوستانش بوده است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که رضا موش مدتی است که در زندان تهران بزرگ به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت شده است. بدین ترتیب رضا به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد اما او در تحقیقات مدعی شد که شخصی به‌نام «ممد چشم» دست به قتل زده است.

با ادعای این متهم، بازپرس« زمانی» دستور تحقیقات در رابطه با اظهارات او و شناسایی «ممد چشم» را صادر کرد.

گفت‌و‌گو با متهم

آیا تو هم در شب سرقت آنجا بودی؟

نه. یک نفر دیگر قتل را مرتکب شده به گردن من انداخته‌اند.

می‌دانی چه کسی قتل را مرتکب شده است؟

بله. یک پسری است که ما به او می‌گوییم ممد چشم. می‌دانید چرا؟ چون چشم‌هایش اندازه کف دست است. چشم‌های خیلی بزرگی دارد. من و ممد 4 ماه در زندان قزل حصار هم سلولی بودیم و او را از همان موقع می شناسم.

پس چرا اسم تو را به جای او گفته اند؟

من و ممد خیلی شبیه هستیم و تنها یک وجه تمایز داریم و آن هم چشم هایمان است. چشم‌های ممد درشت است. بر عکس چشم‌های من که خیلی ریز است. چون ظاهر و جثه‌مان شبیه هم است بچه‌ها فکر کردند من در جنایت آن شب دست داشتم.

به چه اتهامی در زندان بودی؟

سرقت لوازم داخل خودرو. اما زمانی که برای تحقیقات به یکی از دادسراهای تهران منتقل شدم توانستم فرار کنم.

چطور فرار کردی؟

آن زمان معتاد و خیلی لاغر‌تر از الانم بودم. لباس شخصی هم پوشیده بودم. وقتی مأمور کلانتری رفت دنبال کارهای ثبت پرونده ام، من براحتی دستبند را از دستانم که خیلی لاغر بود بیرون آوردم و بدون آنکه کسی متوجه شود از دادسرا خارج شدم.

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: جنایت متهم سارق مظنون به قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۷۶۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرد جوان برای ۵۰ میلیارد تومان تتر در غرب تهران ربوده شد

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، چندی قبل زن جوانی هراسان به کلانتری ۱۱۹ مهرآباد رفت و هنگامی که مقابل افسرنگهبان قرار گرفت، گفت: سه روز قبل از شهر خود به تهران آمدیم؛ همسرم که نیما نام دارد برای دیدار برادرش از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشت و تلفن‌ همراهش خاموش شد. ساعتی پیش شماره ناشناسی به موبایلم زنگ زد و مدعی شد که همسرم را ربوده و با تهدید به قتل او برای آزادی‌اش رمز ارز تتر به ارزش ۵۰ میلیارد تومان درخواست کرد.

بیشتر بخوانید: آدم‌ربایی در غرب تهران ناکام ماند

پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده با دستور بازپرس جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی وارد عمل شدند و با اقدامات اطلاعاتی پی بردند که نیما قبل از اینکه به دیدار برادرش برود به‌خاطر اقدامات پزشکی به سمت بیمارستان رسول اکرم(ص) رفته بوده که در آنجا تلفن همراهش خاموش شده است.

تیم جنایی در گام بعدی راهی محل موردنظر شدند و با بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف بیمارستان متوجه شدند که ۳ مرد جوان با یک خودروی پژو ۴۰۵ ناگهان جلوی پای نیما توقف کرده و با ایجاد ضرب و شتم اقدام به آدم‌ربایی کرده است که در ادامه هویت یکی از متهمان شناسایی شد.

تحقیقات تکمیلی حکایت از آن داشت، نیما با آدم‌ربایان اختلافات گسترده مالی داشته و آنها یک دوست مشترک دارند که از درگیری آنها خبر دارد از سوی دیگه اقدامات فنی مشخص کرد خودروی پژو ۴۰۵ در محور خاش به زاهدان تردد کرده است.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات به سراغ دوست مشترک نیما و آدم‌ربایان رفتند؛ او به تیم تحقیق گفت: نیما قرار بود که برای بر طرف کردن حل مشکلات مالی که با آدم‌ربایان داشت ۵ میلیارد تومان تتر به حساب آنها واریز کند اما این کار را نکرد و زمانی که آن ۳ مرد جوان از دریافت پول نا امید شدند اقدام به آدم‌ربایی کردند.

در جریان تحقیقات جنایی هنگامی که متهمان متوجه شدند پلیس در یک قدمی بازداشت آنها است گروگان را بدون دریافت پول آزاد کردند و هرکدام به سمتی متواری شدند که در ادامه نیما در سلامت کامل به با اتوبوس میان شهری به تهران آمد.

پس از آزاد شدن گروگان تحقیقات تیم پلیس جنایی تهران بزرگ برای دستگیری ۳ مرد آدم‌ربا همچنان ادامه دارد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1227501 برچسب‌ها اخبار حوادث

دیگر خبرها

  • اختلال در سامانه بیمه‌های سلامت و روستایی بیماران کاشمر را به دردسر انداخت
  • دستگیری ۲ قاتل اجاره‌ای در تهران و زنی که با موتور مواد می‌فروخت
  • ربودن مرد جوان برای ۵۰ میلیارد تومان تتر
  • دستگیری قاتل در کمتر از ۳ ساعت در دهلران 
  • نگاهی به افعی تهران و قاتلان سریالی
  • بازداشت ۱۰ مظنون داعشی دیگر در ترکیه
  • دستگیری ۲ قاتل اجاره‌ای در تهران
  • مرد جوان برای ۵۰ میلیارد تومان تتر در غرب تهران ربوده شد
  • تاریکی در برخی از معابر شهروندان تبریز را به دردسر انداخت
  • آزادی قاتل سریالی معتادان پـس از ۲۸ سال زنــدان