پاسخ قاطعانه واشنگتن به جاه طلبی های «ماکرون» چه خواهد بود؟!
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۸۸۷۹۵
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: سایت تحلیلی «دفنس وان» به تازگی مقاله ای به قلم «کوری شایک» معاون مدیرکل انستیتوی بین المللی مطالعات استراتژیک و استاد مطالعات جنگ در کالج کینگ منتشر کرده است. نویسنده مقاله معتقد است که اظهارات «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه در مورد «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) جاه طلبانه بوده و دیگر کشورهای اروپایی با سیاستهای وی همراهی نمی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ترجمه متن کامل مقاله در ادامه آمده است.
«امانوئل ماکرون» در مصاحبه ای بی سابقه با نشریه انگلیسی «اکونومیست»، با اشاره به اینکه «در حال حاضر با مرگ مغزی ناتو روبرو هستیم» گفت که آمریکا «در حال پشت کردن به ما است» و این موضوع را میتوان در خروج ناگهانی نیروهای آمریکا از شمال شرق سوریه بدون مشورت با متحدان ناتو مشاهده کرد. او با ابراز تردید نسبت به بقای بند دفاع متقابل ناتو گفت: «استنباط من این است که ما باید واقعیت آنچه را که ناتو در سایه تعهد ایالات متحده انجام می دهد، بار دیگر ارزیابی کنیم».
آنچه او می خواهد این است که اروپا «اقتدار نظامی» خود را از ایالات متحده امریکا پس بگیرد. باید گفت که این خواسته جاه طلبانه بوده و نقشه های ماکرون نه تنها بلندپروازانه بلکه غیرممکن است. ماکرون با این استدلال که «دونالد ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که ایده فرانسه در مورد پروژه اروپا را به اشتراک نمی گذارد» ثابت می کند که تاریخ دان فقیری است. زیرا نه تنها ترامپ، بلکه بیشتر روسای جمهور آمریکا ایده پاریس در مورد پروژه اروپایی را به اشتراک نگذاشته اند؛ زیرا نظرات فرانسه همواره به اتحاد اروپا بدون ایالات متحده امریکا گرایش داشته و خودداری از اینکه ایالات متحده اروپا را رها کند، بخش اصلی روابط فراآتلانتیکی بوده است.
رئیس جمهور فعلی فرانسه درصدد بازگشت به سنت سلف خود، شارل دوگل، است؛ فردی که غم و اندوه ناشی از اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم را با احیای عزت نفس فرانسه جبران کرد. ماکرون نیز همچون دوگل می خواهد اروپا را طبق تصور فرانسه متحد سازد؛ با این امید که آلمان نیز این لایحه را تصویب کند. ماکرون مانند دوگل، در این رویا سیر می کند که کشورهای اروپایی قدرت نظامی خود را به یک مرکز واحد جهت تعیین سیاستهای امنیتی غرب بسپارند. اما این استراتژی اجرا نمی شود زیرا اولا فرانسه هنوز شرکای اروپایی خود را متقاعد نکرده که از ایالات متحده آمریکا قابل اطمینان تر است. از طرفی شهروندان آمریکایی نسبت به همتایان فرانسوی خود بیشتر تمایل دارند که از نیروی نظامی کشورشان برای دفاع از متحدین استفاده شود- علیرغم اینکه ترامپ مخالف آن است. همچنین اروپایی ها می دانند که آمریکا ۷۰ سال رهبری نظامی ناتو را بر عهده داشته است.
ثانیا ماکرون انتظار دارد سایر کشورهای اروپایی کمک های نظامی خود را افزایش دهند؛ در حالی که نگرانی های آنها را به حساب نمی آورد. اکونومیست در سال ۲۰۰۲ بطور تلویحی نوشت:«فرانسه آرزو می کرد بعد از جنگ اروپای قدرتمند، سوار چابک اما کاملاً مطیع اسب آلمانی باشد». باید گفت ترمز جاه طلبی های فرانسه، آمریکا نیست بلکه دیگر کشورهای اروپایی هستند. ماکرون از سیاست ارتباط مجدد اروپا با کرملین جهت مذاکره درباره دستور امنیتی جدید در اروپا حمایت می کند، در حالی که کشورهای حوزه بالتیک و لهستانی ها از این سیاست حمایت نمی کنند. او از یک ارتش اروپایی دفاع می کند که آلمان آن را نمی پسندد؛ زیرا بیش از سایر کشورها مجبور خواهد شد بودجه آن را تأمین کند.
ایالات متحده آمریکا در حوزه موضوعات فراآتلانتیکی به طور سنتی از فرانسه پیش افتاده است؛ زیرا سیاستهای آمریکا در راستای سیاست کشورهای اروپایی بوده و افزون بر آن، مقامات واشنگتن برای ایجاد اجماع با اروپایی ها رنج و مشقت فراوانی متحمل شده اند. در سال ۱۹۶۶ ، دوگل به ایالات متحده آمریکا اطلاع داد که ارتش آمریکا و مقر نظامی ناتو باید از فرانسه خارج شود. پاسخ خویشتندارانه و محتاطانه رئیس جمهور وقت آمریکا- «لیندون جانسون»- هنوز هم یکی از بهترین نمونه های رهبری آمریکا است.
به طور کلی باید گفت که نظر ۱۴ کشور دیگر عضو ناتو با نظر دولت فرانسه در مورد منافع خود مشابهتی ندارند. ایالات متحده آمریکا مصمم است سیستم بازدارنده ناتو را حفظ نموده و جهت حمایت از اهداف مشترک و حیاتی غرب آنرا تقویت کند. تأکید بر «هدف مشترک» در طول بحران دهه ۱۹۶۰ اعضای ناتو را در کنار هم قرار داد و این نکته را یادآور شد که ایالات متحده آمریکا از ایده های خود یک مزیت عملی عظیم کسب می کند؛ مزیتی که پایه وفاداری اروپا را تشکیل می دهد. «آنهگرت کرامپ-کارن باوئر» وزیر دفاع آلمان اخیراً گفته است: «روابط فرا آتلانتیک برای او مسئله ای شخصی است زیرا پدرش به عنوان یک سرباز در جنگ جهانی دوم به دست آمریکایی ها زخمی شد و خود را بسیار خوش شانس می دانست که اسیر آمریکایی ها شده است».
اظهارات ماکرون این ایده را تقویت می کند که سبک تندخومآبانه دولت ترامپ برای آمریکا گران تمام می شود. فرانسه تنها کشوری نیست که سهم آمریکا در اروپا را ناچیز می شمرد. در بزرگداشت ۳۰ سالگی اتحاد آلمان، «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان از فرانسه ، انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی سابق (روسیه کنونی) قدردانی کرد (همه کشورهایی که مخالف اتحاد بودند) اما چیزی از ایالات متحده آمریکا نگفت (تنها کشوری که [ظاهراً] از اتحاد دو آلمان حمایت کرده و جهت رسیدن به این هدف تلاش کرده بود). البته باید گفت این اقدامات نتیجه اعزام شخصی مثل «ریچارد گرنل» به عنوان سفیر به برلین، عدم توجه به نگرانی های آلمان و تخریب منافع آن، سرزنش دولتهای دوست در اجلاس سران ناتو توسط ترامپ و ناچیز شمردن بند تعهد جدی دفاع متقابل ناتو از سوی آمریکا است.
در پایان باید گفت که سیاست آمریکا نباید برای اروپاییان بیگانه باشد. این بدان معناست که پاسخ درست ایالات متحده آمریکا به سیاست ماکرون باید اینگونه باشد: «واشنگتن اقداماتی را انجام دهد که به بهترین وجه آرمانهای آمریکایی را زنده نگه داشته و با متحدان آمریکا با قاطعیت رفتار کند».
کد خبر 4771757منبع: مهر
کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا ناتو فرانسه اتحادیه اروپا ایالات متحده آمریکا رژیم صهیونیستی عراق سوریه فلسطین ایران دونالد ترامپ ترکیه روسیه لبنان برجام بولیوی عربستان سعودی اتحادیه اروپا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۸۸۷۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمریکا بازهم در خاورمیانه آتش به پا کرده است
استفان والت معتقد است که سیاست حمایتی بیقید و شرط بایدن باعث به خطر افتادن خاورمیانه شده است و مقصر خطر فعلی که رژیم صهیونیستی را تهدید میکند واشنگتن است نه تهران.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، استفان والت، تحلیلگر آمریکایی برجسته روابط بینالملل در یادداشتی برای نشریه فارن پالیسی نوشته است که تصمیم ایران برای انتقام از حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در سوریه با حملات پهپادی و موشکی نشان میدهد که دولت بایدن تا چه اندازه بد با خاورمیانه رفتار کرده است.
والت سیاست بایدن برای حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ آن علیه مردم غزه را ناموفق میداند زیرا اهداف آن با عملکرد آن از ابتدا متناقض بود. دولت بایدن با ارائه حمایت بیقید و شرط به رژیم اسرائیل توانایی تشویق آن برای خویشتنداری را از دست داد و این مسئله کمتر کسی را شگفتزده خواهد کرد. تاکنون حداقل ۳۳ هزار فلسطینی (بیش از ۱۲ هزار کودک) کشته شدهاند و سامانتا پاورز، مدیر نهاد امدادرسانی آمریکا به وقوع قحطی در غزه اعتراف کرده است. انصارالله یمن به هدف گرفتن کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی ادامه میدهد، درگیری شدت پایین میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی ادامه دارد و موجهای خشونت توسط شهرکنشینان در کرانه باختری اشغالی افزایش یافته است. الان هم با حمله تلافیجویانه ایران برای هدف قرار گرفتن کنسولگری آن در یکم آوریل، احتمال افزایش گستره جنگ بالاتر است.
فارن پالیسی همچنین تصریح کرده است که حمایت عمومی ایران از حماس بر اساس حقوق بینالملل مشروع است: «طبق کنوانسیون ژنو، جمعیتی که تحت «اشغال متخاصم» زندگی میکنند حق مقاومت در برابر نیروی اشغالگر را دارند. با توجه به اینکه اسرائیل کرانه باختری را کنترل کرده است و اورشلیم شرقی از سال ۱۹۶۷، این سرزمینها را با بیش از ۷۰۰ هزار شهرکنشین غیرقانونی مستعمره کردند و هزاران فلسطینی را در این روند کشتند، شکی نیست که این یک «اشغال متخاصم» است.
والت معتقد است که اقدامات مقاومت علیه اشغالگر همچنان تابع قوانین جنگ است و حماس و سایر گروههای مقاومت فلسطینی هنگام حمله به غیرنظامیان اسرائیلی آنها را نقض میکنند، اما مقاومت در برابر اشغالگری مشروع است و کمک به مردم تحت محاصره در انجام این کار لزوماً اشتباه نیست.
والت پاسخ ایران به بمباران کنسولگری خود توسط رژیم صهیونیستی را منطقی میداند: «تصمیم ایران برای انتقام پس از بمباران کنسولگری توسط اسرائیل و کشته شدن دو سردار ایرانی را نمیتوان به عنوان اقدام تهاجمی در نظر گرفت، به ویژه با توجه به اینکه تهران بارها اعلام کرده است که هیچ انگیزهای برای جنگ گستردهتر ندارد. در واقع، حمله تلافیجویانه آن به گونهای انجام شد که به اسرائیل هشدار داد و به نظر میرسد که تهران نمیخواهد تنشها را تشدید کند بلکه صرفاً تلاش دارد بازدارندگی خود را بازیابی کند.»
نویسنده این یادداشت همچنین معتقد است که مسئولیت شرایط فعلی بیشتر بر عهده واشنگتن است تا تهران. چگونه؟ «فراموش نکنیم که ایالات متحده چندین دهه است که خاورمیانه را با تسلیحات پر کرده است. این کشور سالانه میلیاردها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته را به اسرائیل ارائه میکند، علاوه بر آن مکرر تضمین میکند که حمایت آمریکا بدون قید و شرط است.»
والت در ادامه تصریح کرده است که «کشورهای دارای قدرت کنترل نشده تمایل دارند از آن سوءاستفاده کنند و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. زیرا اسرائیل بسیار قویتر از فلسطین است، همچنین از ایران نیز توانمندتر است، میتواند بدون تنبیه و محکومیت علیه آنها عمل کند. حمایت سخاوتمندانه و بیقید و شرط ایالات متحده به اسرائیل این امکان را داده است که هر کاری میخواهد انجام دهد، که در طول زمان به افراطی شدن سیاستها و همچنین رفتارش در قبال فلسطینیها کمک کرده است.»
فارن پالیسی خاطرنشان میکند که شرایطی ایجاد شده است که به موجب آن تنها مقاومت مسلحانه مؤثر بر اسرائیل تأثیر میگذارد: «فقط در موارد نادری که فلسطینیها توانستند مقاومت مؤثری را بسیج کنند -همانطور که در انتفاضه اول (۱۹۹۳-۱۹۸۷) انجام دادند- رهبران رژیم اسرائیل مانند نخستوزیر سابق اسحاق رابین مجبور به اذعان به نیاز به سازش و تلاش برای ایجاد صلح شدند. متأسفانه، زیرا اسرائیل بسیار قوی، فلسطینیان بسیار ضعیف، میانجیهای یکطرفه ایالات متحده به نفع اسرائیل بودند. هیچیک از جانشینان رابین حاضر نبودند به فلسطینیها معاملهای را پیشنهاد دهند که بپذیرند.»
استفان والت در پایان نوشته است که یک طنز آیرونیک در شرایط فعلی وجود دارد زیرا «افراد و سازمانهایی در ایالات متحده که در محافظت از اسرائیل در برابر انتقاد و تحت فشار قرار دادن دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری برای حمایت از اسرائیل، صرف نظر از آنچه که انجام میدهد، در واقع خسارات عظیمی به آن وارد کردند.»
والت وضعیت کنونی را اینگونه توصیف میکند که ۱) راهحل دو دولتی شکست خورده است، ۲) اسرائیل به یک کشور یاغی تبدیل شده است، ۳) حمایت از رژیم صهیونیستی در میان جوانان آمریکایی از جمله بسیاری از یهودیان بهشدت کاهش یافته است و ۴) ایران به داشتن سلاح هستهای نزدیک است و تلاشهای ایالات متحده برای منزوی کردنش را خنثی کرده است.
کد خبر 745109