گریمهای متفاوت مهتاب کرامتی/ به این تخریبها نیاز داشتم
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۸۹۷۲۱
توانسته این را به کارگردانان سینمای ایران بگوید که از تغییر نمیهراسد و هیچچیز جز تجربهای متفاوت و موفق، حالش را خوب نمیکند. مهتاب کرامتی که حالا در نخستین فیلم مجید صالحی، «پیتوک»، بازی میکند، به همشهری میگوید که این نقش نیز از او دور است، ولی نه به اندازه فاصلهای که از نقشهایش در بیست و «اسب حیوان نجیبی است» تجربه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهرت شما بهعنــــوان گریمپذیرترین زن سینمای ایران شاید زمانی مطرح شد که برخی بانوان سینما به گریمهای سنگین واکنش نشان میدادند و دوست داشتند بازیگر خوشچهره روی پردهها باشند. آن زمان شما مسیر عکس را پیمودید. آیا هیچ مقاومتی درباره ویرانی چهرهتان به دستان گریمورها ندارید؟
گریم یکی از اصلیترین راههایی است که همواره به بازیگر کمک میکند تا از خود دور و به شخصیت فیلمنامه نزدیک شود. من تجربههای خوبی داشتهام و این تنوع و تفاوت در نقشها همیشه برایم جذاب بوده و همواره مترصد انتخاب نقشهای متفاوت هستم، به همین دلیل نهتنها هیچ زمان مقاومت و دافعهای نسبت به گریمهای سنگین و تغییر چهره خود ندارم، بلکه تلاش میکنم با انتخابهای اینچنینی، دنیاها و شخصیتهای مختلف و متفاوتی را تجربه و زندگی کنم.
در همراهی با گریمورها، آیا در باورپذیری نقش، پیشنهاددهنده هم هستید؟
سینما، کاری گروهی است و یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک اثر، مشورت و تعامل بین اشخاص است که درنهایت، تعیینکننده موفقیت کار است. مسلما تجربههایی که هم از همکاری با گریمورها در طول این سالها کسب کردهام و هم تجربیاتی که خودم داشتهام باعث شده به تعاملی برسیم که بیشترین کمک را به باورپذیری نقش داشته باشد.
معمولا اعتراض به طراحی و اجرای گریمها در مجموعههای تلویزیونی اتفاق میافتد. بازیگر مجبور است در این مجموعه بارها و مدتها زیر گریم سنگین قرار گیرد. خاک سرخ ابراهیم حاتمیکیا نیز برای شما چنین بود؛ با این گریم چطور توانستید ارتباط برقرار کنید؟
گریم مجموعه تلویزیونی خاک سرخ، یکی از متفاوتترین تجربههایم بود، چون باید اختلاف سنی زیادی به کمک گریمی سخت و سنگین، نقش مادر را برای مخاطب باورپذیر میکرد. طراح این گریم، مهرداد میرکیانی بود و برای رسیدن به نتیجهای که شما در سریال شاهدش بودید، مدتزمان زیادی زیر گریم بودم، مخصوصا که از لاتسک روی صورتم استفاده میشد که زمان طولانی گریم و فیلمبرداری، تأثیر مخربی روی صورت و پوستم داشت. اما اولویت برای من، ارزشمندی پروژه بود. در عین حال گریمور حرفهای کمک میکرد تا صورتم دچار کمترین آسیب پوستی شود. به هر حال، طراحیها هر روز مدرنتر و پیشرفتهتر میشوند و گریمورها دست به معجزهگری میزنند؛ مثلا عبدالله اسکندری از این دست گریمورهاست که متأسفانه هنوز افتخار همکاری با ایشان را نداشتهام و امیدوارم روزی چنین اتفاقی بیفتد.
تا به حال آسیبی متوجهتان بوده که گریمور به کمکتان بیاید؟
بله بوده. خیلی طبیعی است وقتی بهدنبال نقشهای متفاوت و گریمهای خاص باشی، اتفاقات عجیب و تجربیات خاص هم برایت پیش بیاید. یکی از خاطراتم که جالب توجه است، مربوط به فیلم جادهای «ناخواسته» است. کار در نایین فیلمبرداری میشد و قرار بود برای یک صحنه زدوخورد، گریم حساسی روی صورتم انجام شود. متأسفانه بهخاطر بازسازی صحنه، صورت من دچار همان زخم شدیدی شد که قرار بود گریمش بازسازی شود. سختترین قسمت این بود که زخم صورتم مستعد عفونت شدید بود. آن چند روز را با نگرانی از اینکه جای زخم همیشگی و ماندگار شود، گذراندیم، ولی به واسطه دست معجزهگر خانم ناهید جباری عزیز و درمانهایش زخم التیام پیدا کرد و اثری از آن نماند. به هر حال صورت هر بازیگری قسمتی از سرمایه کاریاش است که باید از آن مراقبت کند.
در فیلم بیست، چهره شما تخریب شده است. آیا این برایتان نگرانکننده نبود که تصویر مانای مهتاب کرامتی در ذهن مخاطبانش همین تصویر در این فیلم باشد؟
آن کار برای من و عبدالرضا کاهانی تجربهای لذتبخش بود. وقتی بازیگر به گریمور و کارگردان اعتماد داشته باشد، شاید آرزوی هر بازیگری است که شخصیت متفاوتی را تجربه کند. این تغییر در فیلم بیست با کاهانی و نوید فرحمرزی اتفاق افتاد. نقش و تخریب کامل چهره من، خیلیخیلی از من فاصله داشت. من به چنین تخریبی نیاز داشتم تا شخصیت را بهطور کامل از آنِ خود کنم. تجربه لذتبخشی بود. حتی یکدرصد هم به این موضوع فکر نکردم که چنین نقش و چهرهای ممکن است برای همیشه از من در ذهن تماشاگر ثبت شود. بهنظرم تماشاگران ما بسیار هوشمندند و دوست دارند تجربههای متفاوتی از بازیگران را تماشا کنند. تجربه بیست، ناخواسته، آلزایمر و خاک سرخ باعث شد که حیطه وسیعتری از نقشها به من پیشنهاد شود. این تنوع باعث میشود مخاطب منتظر چهره و نقشهای متفاوتی از مهتاب کرامتی در سینما و تلویزیون باشد و دنبال یک چهره ثابت و مشخص بدون کمترین تغییر نگردد.
اما رویهای که در سینما رایج است خلاف نگاه شماست. کارگردانان ما دوست دارند انتخابهای بدون ریسکی انجام دهند و یک نقش ثابت را مدام به یک بازیگر ثابت پیشنهاد کنند؛ در اینباره نظرتان چیست؟
اصولا تکرار مخرب است. به نظر من چون صنعت سینمای ما هنوز به رشد صحیحی نرسیده، کارگردانان ما از ریسککردن میترسند و هرگاه کارگردان یا تهیهکنندهای ریسک موفقی انجام میدهد تا مدتهای مدید، همه دنبالهروی آن تجربه هستند تا اتفاق جدید. مثلا در بیست، من و عبدالرضا کاهانی به واسطه موفقیت فیلم «آدم»، به هم اطمینان کردیم و نتیجه بسیار مطلوب بود، ولی تا مدتها من فقط پیشنهاد نقشهایی با گریمهای آنچنانی داشتم. بعدها باز این اتفاق پس از عصر یخبندان تکرار شد که فیلمنامههای زیادی با مضمون اعتیاد به دستم رسید. چرخه تکرار، خطرناکترین اتفاق برای هر بازیگر و هر فیلمی است.
۲۴۱۲۴۱
کد خبر 1320939منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: مهتاب کرامتی بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران تیم ملی فوتبال ایران حسن روحانی لیگ برتر نوزدهم باشگاه پرسپولیس ایالات متحده آمریکا قوه قضاییه زلزله آلودگی هوا دونالد ترامپ سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۸۹۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی قاتل با جسد زن گمشده به مدت ۲ شبانهروز در تهران/ قاتل: جسد را زیر تختخواب داخل اتاق گذاشتم
مرد جوانی که همسر خود را به قتل رسانده و با جسدش ۲ روز زندگی کرده بود، بازداشت شد.
به گزارش تسنیم، اواخر فروردین امسال، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، با اظهارات ضد و نقیضی گفت: همسرم به نام مهتاب چندی قبل از خانه خارج شده اما دیگر بازنگشته است. ساعتی پیش یک پیامک از تلفنهمراهش برای من آمده که در آن فردی نوشته بود، همسرم را بهخاطر اختلافات شخصی به قتل رسانده و جسدش را در یک باغ دفن کرده است؛ سه فرزند دارم که بهانه مادر خود را میگیرند، لطفاً کمک کنید.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای امورجنایی، تیمی از کارآگاهان با دستور بازپرس پرونده وارد عمل شدند و برای تحقیقات محلی پای در خانه زن فقدانی گذاشتند اما در آنجا مشخص شد این زوج جوان اختلافات خانوادگی گستردهای با یکدیگر دارند که همسایهها نیز این موضوع را تایید کردند.
تیم جنایی در گام بعدی به سراغ اقدامات اطلاعاتی رفتند که بررسیهای فنی در این شاخه از تحقیقات حاکی از آن بود، چند هفته قبل این زوج جوان با یک خانواده دیگر برای مسافرت به شمال رفتند اما پس بازگشت از این سفر اختلافات آنها بیشتر شده است.
در ادامه نیز مشخص شد، مردی که فقدانی همسر خود را با اظهارات ضد و نقیضی به پلیس آگاهی گزارش کرده است، به فرزندان خود گفته که مادرشان از خانه قهر کرده و دیگر با نخواهد گشت که این سرنخهای مهم باعث شد تا متهم با دستور بازپرس جنایی، بازداشت شود.
متهم که به موادمخدر اعتیاد شدیدی دارد در جریان بازجوییها منکر هرگونه اختلاف با همسر خود بود اما او پس مواجه با مدارک موجود داخل پرونده چارهای جز بیان حقیقت را نداشت و از یک جنایت هولناک پرده کرد.
مرد جوان ماجرا را اینطور توضیح داد: با همسر اختلاف داشتیم و به یکدیگر بدبین بودیم؛ چند هفته قبل با یک خانواده دیگر که از دوستان ما بودند به شمال رفتیم اما من در آنجا مخفیانه و به دور از چشم مهتاب پیشنهاد دوستی به یکی از همسفرها دادم که همسرم متوجه و باعث شد تا اختلافها بیشتر شود.
متهم گفت: هنگامی به تهران بازگشتیم، بچهها به مدرسه رفتند و مهتاب این ماجرا را با من درمیان گذاشت که منجر به درگیری شدید بین ما شد؛ در جریان این نزاع کنترل خود را از دست دادم و با یک روسری همسرم را به قتل رساندم؛ نمیدانستم چهکاری انجام دهم برای همین جسد را زیر تختخواب داخل اتاق گذاشتم و به هنگامی که بچهها به خانه آمدند مدعی شدم که مادرشان قهر کرده و از خانه رفته است.
وی ادامه داد: جسد نزدیک به دو روز زیر تخت قرار داشت و دچار جمود نعشی شده بود؛ برای همین وانت یکی از اقوام را قرض گرفتم و جسد بین یک پتو قرار دادم؛ اتفاقاً آن روز نیز در ساختمان ما یکی از همسایهها اسبابکشی داشت بهخاطر همین کسی به من شک نکرد!
مرد جنایتکار گفت: جسد را به یکی از روستاهای اطراف شرق تهران بردم و در آنجا دفن کردم و با تلفن همراه همسرم یک پیامک برای گمراه کردن مسیر پرونده برای خود ارسال و پس از آن با طراحی یک سناریوی خیالی فقدان مهتاب را به پلیس اعلام کردم.
پس از اعترافات متهم و رمزگشایی از سرنوشت مرگبار زن گمشده، کارآگاهان اداره چهارم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا به همراه متهم راهی روستای موردنظر واقع در شرق تهران شوند و جسد را پیدا کنند.
به گزارش تسنیم، با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کانال عصر ایران در تلگرام