یافتههای جدید در مورد بیماری پارکینسون
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۹۹۲۹۹
به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، دانشمندان دانمارک طی تحقیقاتی در مورد بیماری پارکینسون مشخص کردند که چگونه نتایج حاصل از تصویربرداری و مطالعات بافتی با نظریه پارکینسون مطابقت دارد.
بیماری پارکینسون اساساً سلولهای دوپامین را در ناحیه توده سیاه مغز که بخش کنترل حرکت بدن است را از بین می برد.
شایع ترین علائم این آسیب لرزش، عدم استحکام و مشکلات تعادل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بحث در مورد خاستگاه پارکینسون
برخی از دانشمندان اظهار کردند که آلفا سینوکلئین سمی در PNS روده تشکیل می شود و از طریق عصب «واگ» به مغز، که بخشی از CNS است گسترش مییابد.
«پر بورگامر» که در بخش پزشکی هسته ای و PET بیمارستان دانشگاه آرهوس دانمارک فعالیت میکند گفت که تمام مطالعات کالبد شکافی با این تفسیر موافق نیستند. وی اضافه کرد که در بعضی موارد در نقاط مهم ورود به مغز مانند هسته واگ پشتی در انتهای مغز، شامل آسیب شناسی نمیشود.
دانشمندان نتایج مطالعات تصویربرداری از مبتلایان به پارکینسون و آزمایشات بر روی بافت مدلهای انسانی و حیوانی را مورد بحث و ارزیابی قرار دادند.
دانشمندان در تمایز بین تئوریهای «PNS-first» و «CNS-first» پارکینسون روی علائمی به نام «REM sleep behavior disorder» یا «RBD » که نوعی اختلال رفتاری در خواب است متمرکز شدند.
RBD و دو نوع پارکینسون
به نظر می رسد افراد مبتلا به RBD هنگام خواب رفتاری انجام میدهند که می تواند منجر به کارهای خشونت آمیز شود و میتواند به فرد یا شریک زندگی آنها آسیب برساند.
RBD تا0.5درصد از بزرگسالان را تحت تأثیر قرار می دهد و افراد مسن کسانی هستند که به احتمال زیاد این بیماری را تجربه می کنند. این در حالی است که در بین مبتلایان به پارکینسون و زوال عقل با اجسام لویی این میزان بسیار بیشتر است.
بورگامر نشان داد که ویژگی متمایز زیرگروه PNS-first پارکینسون، وجود RBD در مرحله اولیه یا پیشرونده بیماری است. به نظر می رسد فنوتیپ PNS-first به شدت با وجود RBD در طول بیماری پارکینسون همراه است در حالی که فنوتیپ CNS-first بیشتر با RBD منفی در فاز ظهور علامت بیماری همراه است.
تمایز بین این دو نوع پارکینسون که بر زمان ظهور RBD تأثیر می گذارد مربوط به این است که کدام قسمت از سیستم عصبی ابتدا علائم آلفا سینوکلئین را نشان میدهد.
تئوری جدید اختلافات متعددی را نشان می دهد
زیر گروه PNS-first علاوه بر پیوندی قوی با RBD در مرحله اولیه این بیماری قبل از اینکه بر سیستم دوپامین مغز تأثیر بگذارد به دستگاه عصبی پیرامونی آسیب می رساند.
در مقابل، در زیرگروه CNS-first که به طور معمول فاقد RBD در مرحله اولیه است؛ این بیماری قبل از اینکه بر PNS تأثیر بگذارد، به سیستم دوپامین موجود در ماده داخلی آسیب می رساند.
دستگاه عصبی پیرامونی تا حد زیادی عملکردهای بدن را که نیازی به توجه آگاهانه ندارند، مانند هضم، تنفس، ضربان قلب، گشاد شدن مردمک و ادرار کردن را کنترل می کند.
دانشمندان معتقدند که یافتههای آنها برخی ناسازگاریهایی را با یافتههای قبلی دارد و با استفاده از آنها میتوان یافته های بیشتری در مورد منشا و پیشرفت بیماری بهدست آورد.
انتهای پیام/
178 / 159 زوال عقل آلفا سینوکلئین پارکینسونمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۹۹۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناسایی حیات بیگانه توسط دانشمندان ناسا
طبق یک مطالعه جدید، ممکن است تا سال ۲۰۳۰ حیات فرازمینی را پیدا کنیم.
به گزارش ایسنا، یک آزمایش آزمایشگاهی نشان داده است که ابزارهای روی یک فضاپیما که به یکی از امیدوارکنندهترین جهانها برای یافتن حیات میرود، به اندازه کافی حساس هستند تا یک سلول زنده را در یک قطعه یخ شناسایی کنند.
هنگامی که به این فکر میکنید که زندگی در ماورای سیاره زمین برای اولین بار ممکن است پیدا شود، ممکن است مریخ یا برخی از سیارات فراخورشیدی دوردست را تصور کنیم، اما به طور شگفتانگیزی به نظر میرسد امیدوارکنندهترین مکانها قمرهای یخی سیارات غولپیکر گازی در منظومه شمسی خودمان باشند.
تصور میشود که قمر زحل موسوم به «انسلادوس» و قمر مشتری به نام «اروپا»، هر دو اقیانوسهای جهانی را در زیر پوستههای یخی خود، با شرایط و مولکولهای کلیدی که میتوانند از حیات پشتیبانی کنند، دارند.
برای درک بهتر شرایط، ناسا در اواخر سال جاری مأموریتی را به یکی از این قمرها راهی میکند. فضاپیمای اروپا کلیپر (Europa Clipper) به دور قمر اروپا میچرخد و آن را تجزیه و تحلیل میکند و تا ارتفاع ۲۵ کیلومتری به سطح آن نزدیک میشود تا ترکیب و سطح آن را ترسیم کند، اندازهگیریهایی از اقیانوس داخلی آن جمعآوری کند و حتی دانههای یخ و غبار روی آن را تجزیه و تحلیل کند.
در حالی که این ماموریت برای شکار حیات فرازمینی طراحی نشده بود، یک مطالعه جدید نشان میدهد که به هر حال میتواند آن را کشف کند.
تیمی به رهبری دانشمندان دانشگاه واشنگتن و دانشگاه فری (Freie) برلین آزمایشی را انجام دادند تا ببینند که آیا ابزار «اروپا کلیپر» میتواند میکروبهای محصور در دانههای یخ را تشخیص دهد؟
پژوهشگران برای شبیهسازی آنچه فضاپیما هنگام جمعآوری دادهها از اروپا تجربه میکند، یک پرتو نازک از آب مایع را به داخل خلأ شلیک کردند، سپس از لیزر برای تحریک قطرات استفاده کردند و آنها را با طیفسنجی جرمی تجزیه و تحلیل کردند تا بفهمند چه چیزی در آنها وجود دارد.
باکتری اسفینجوپیکسیس آلاسکنسیس (Sphingopyxis alaskensis) گونهای رایج از باکتریهاست که در محیطهای سرد و فقیر از مواد مغذی مانند آبهای آلاسکا رشد میکند. میکروبهایی مانند اینها در یک غشای لیپیدی محصور شدهاند و میتوانند لایهای از کف را روی سطح اقیانوس تشکیل دهند که در نهایت به هوا منتقل میشوند.
اگر حیات مشابهی در اقیانوس اروپا وجود داشته باشد، به طور بالقوه میتواند آن دانههای یخ را به فضا ببرد، جایی که طیفسنج جرمی کلیپر میتواند اسیدهای چرب و لیپیدهای دارای بار منفی آنها را شناسایی کند.
فابیان کلنر، نویسنده ارشد این مطالعه، گفت: ما در اینجا سناریوی قابل قبولی را برای اینکه چگونه سلولهای باکتریایی میتوانند در تئوری، در مواد یخی که از آب مایع روی انسلادوس یا اروپا تشکیل شده و سپس به فضا گسیل میشوند، ادغام شوند، توصیف میکنیم. برای من، جستجو برای لیپیدها یا اسیدهای چرب هیجانانگیزتر از جستوجوی آجرهای سازنده دیانای است و دلیل آن، این است که اسیدهای چرب پایدارتر به نظر میرسند.
این تیم دریافت که این ابزار میتواند نمونهای بیولوژیکی به کوچکی یک سلول را در یک دانه یخ شناسایی کند.
کلنر میگوید: ما برای اولین بار نشان دادیم که حتی بخش کوچکی از مواد سلولی را میتوان با طیفسنج جرمی روی یک فضاپیما شناسایی کرد. نتایج ما به ما اطمینان بیشتری میدهد که با استفاده از ابزارهای آینده، میتوانیم شکلهای حیات شبیه به موجودات روی زمین را که به طور فزایندهای معتقدیم میتوانند در قمرهای اقیانوسدار وجود داشته باشند، شناسایی کنیم.
در حالی که ما به شدت به دنبال یافتن شواهدی مبنی بر این هستیم که حیات فرازمینی را در سیارات و قمرهای دیگر شناسایی کنیم، بسیار هیجانانگیز خواهد بود که بالاخره یکی از آنها را بیابیم؛ بنابراین باید منتظر نتایج مشاهدات اروپا کلیپر در حوالی سال ۲۰۳۰ بمانیم.
این پژوهش در مجله Science Advances منتشر شده است.