سرنوشت دختری که آینده اش را به شعلههای هوس سپرد!
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۱۹۲۶۸
بیشتر از دو سال از آشنایی من با پسری 25 ساله در فضای مجازی می گذرد. در این مدت بارها یکدیگر را به طور پنهانی ملاقات کردیم به طوری که اکنون وابستگی عاطفی عمیقی به او پیدا کرده ام اما او در این مدت فقط وعده ازدواج به من می دهد و از خواستگاری سرباز می زند. با وجود این نمی توانم آن جوان را فراموش کنم چرا که او تنها کسی است که مرا به خاطر سر راهی بودنم سرزنش نمی کند و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خراسان، دختر 24 ساله در حالی که وعده های عشقی دروغین را باور کرده و آینده اش را به شعلههای هوس سپرده است با چشمانی اشکبار به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: کودک شیرخواره ای بودم که پدر و مادرم مرا در گوشه خیابان رها کردند. این ماجرا را زمانی از زبان مادرخوانده مهربانم شنیدم که 13 سال بیشتر از عمرم نمی گذشت. این حقیقت تلخ روح و روانم را به هم ریخت چرا که باور کردن آن برایم بسیار دشوار بود. با وجود این به خاطر مهربانی های پدر و مادر خوانده ام دختری لوس و ننر بار آمدم به گونه ای که همیشه دیگران را اذیت می کردم و رفتارهای بی ادبانه ای داشتم. اطرافیانم گفتار زشت و رفتارهای نامتعارف مرا به حساب سر راهی بودنم می گذاشتند. خوب به خاطر دارم وقتی گلدان یادگاری مادربزرگم را شکستم و با سرزنش خاله ام روبه رو شدم با بیرون آوردن زبان از دهانم او را مسخره کردم که در همین حال خاله ام با عصبانیت گفت: رفتار کودکی که پدر و مادر نداشته باشد، همین است.
خلاصه دختری پرخاشگر بودم و دختر و پسرهای فامیل را کتک می زدم به همین دلیل اقوام و آشنایان فرزندانشان را از من دور نگه می داشتند. این گونه بود که در لاک تنهایی خودم فرو رفتم و از این که دختری سر راهی بودم بسیار زجر می کشیدم. دیگر به تحصیل علاقه ای نداشتم و درس هایم به شدت ضعیف شده بود در عین حال پدر و مادرم را بسیار دوست داشتم چرا که فقط آن ها مرا در آغوش می گرفتند و نوازشم می کردند ولی در سن 16 سالگی پدر خوانده ام را در یک حادثه تلخ از دست دادم. این ماجرا بحران بزرگ تری را در زندگی ام به وجود آورد. از سوی دیگر مادرم سعی می کرد جای خالی پدر را برایم پر کند ولی من بیشتر از همیشه احساس تنهایی می کردم.
مادرم برای تامین مخارج زندگی مجبور بود در بیرون از منزل کار کند به همین دلیل او دستم را گرفت و برای ادامه زندگی به منزل مادربزرگم رفتیم ولی من نمی توانستم اخلاق و رفتار مادربزرگم را تحمل کنم. او مدام مرا سرزنش می کرد که حجابت را رعایت کن! درست را بخوان! کجا رفتی؟ از کجا آمدی؟ چرا این گونه لباس پوشیدی؟ و ... مادر بزرگم همواره مرا کنترل می کرد. من هم با او لجبازی می کردم تا این که با هر سختی بود مقطع متوسطه را به پایان رساندم اما در کنکور سراسری شرکت نکردم. در همین روزها بود که آرام آرام سروکله خواستگارانم پیدا شد. اما آن ها وقتی متوجه می شدند که من فرزندخوانده مادرم هستم پاپس می کشیدند و دیگر پیدایشان نمی شد. من هم از این موضوع بسیار ناراحت و دلگیر بودم و با خودم می اندیشیدم گناه من چیست که پدر و مادرم مرا در خیابان رها کرده اند. دوست داشتم روزی پدر و مادر واقعی ام را پیدا کنم و پاسخ هزاران سوالی را که در ذهنم نقش بسته بود از آن ها بشنوم! با وجود این احساس تنهایی و ناامیدی در وجودم ریشه دوانده بود و از این که «دختر سرراهی» نام گرفته بودم احساس حقارت می کردم تا این که حدود دو سال قبل زمانی که در شبکه های اجتماعی جست وجو می کردم با پسر جوانی در فضای تلگرام آشنا شدم. «آبتین» اهل یکی از شهرهای شمالی کشور بود و به من ابراز علاقه می کرد. خیلی زود این آشنایی تلگرامی به ارتباط تلفنی کشید و من وابستگی عمیقی به او پیدا کردم.
او بارها برای دیدار من به مشهد آمد وما به طور پنهانی در مکان های مختلف با یکدیگر خلوت کردیم. او هر بار قول ازدواج به من می داد ولی وقتی به شهرش بازمی گشت به بهانه های واهی به خواستگاری ام نمی آمد تازه بعد از دو سال فهمیدم که هدف او از این ارتباط عاطفی ازدواج نیست و مانند گذشته قصد دارد از من سوء استفاده کند. با وجود این من او را دوست دارم چرا که هیچ گاه مرا به خاطر سرراهی بودنم سرزنش نکرد و...
منبع: فرارو
کلیدواژه: هوس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۱۹۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیرحسین صادقی: در جواب کسانی که به مادرم فحش میدهند چه باید بگویم؟
امیرحسین صادقی درباره حواشی اخیر صحبت هایی را انجام داده است.
بعد از صحبتهایی که امیرحسین صادقی علیه مدیریت باشگاه پرسپولیس (رضا درویش) داشت، با شکایت باشگاه پرسپولیس و پیگیری صورت گرفته اکنون مدافع و کاپیتان اسبق استقلال به کمیته اخلاق دعوت شده است.
صحبت های امیرحسین صادقی در واکنش به این موضوع را می خوانید:
در فضای مجازی دیدم که دعوت شدم. صبح که از خواب بیدار شدم و چشمم را باز کردم دیدم نوشتهاند کمیته اخلاق مرا دعوت کرده. اما نه پیامی برای من آمده و حتی سامانه ثنا را چک کردم و دیدم هیچ خبری نیست.
خدا را شکر در این سالها اینقدر از من شکایت شده که سامانه ثنا من کاملا فعال است و هر روز هم آن را چک میکنم. هیچ ابلاغی به دست من که الان در فوتبال نیستم و شخصیت حقیقی محسوب میشوم در آن نبود و دوستان اگر کاری دارند به ثنا بفرستند و در خدمت هستم.
من نه کری خواندم و نه در این فضا وارد شدم و یکی دو سال است که کلا وارد این فضا نمیشوم و اگر جواب یکی دو بازیکن حریف را هم دادم چون توهین کرده بودند. با این حال برای آقا بهروز رهبری فرد احترام قائلم. ایشان بازیکن بزرگی است و بازیکن تیم ملی بوده و به نظرم برای ایشان سوتفاهم پیش آمده بود. اینکه بیایند در تلویزیون بگویند این ستارههای استقلال فیک است و از گمرک هم میتوان آن را خرید خوب نیست. آقا بهروز شما که یکی از مهمانان اکران فیلم ناصرخان بودید و حتی زیر بنر این فیلم هم امضا زدید، با توجه به اینکه در این فیلم بخشهایی از بازی قهرمانی استقلال بوده و شما شاهد آن بودید دیگر چرا از این حرفها میزنی برادر من.
در دوره فرهاد مجیدی همه کار کردند تا تیم قهرمان نشود اما خودش گفت من میجنگم و تیمم را ۹ نفره هم قهرمان میکنم. داخل زمین را جمع کرد و حالا بگذریم که بیرون زمین بحث دیگری است. من جواب ایشان را (رضا درویش) محترمانه دادم و نمیدانم از چه ناراحت هستند. پرسیدم چه کسی نمیخواهد شما قهرمان شوید وقتی طی سالیان اخیر قهرمان شدهاید. حالا شاید قبلا کری خوانده بودم و حتی وزیر و آقازاده ایشان هم میدانستند چه خبر است. اما بحث من با ایشان این بود که شما به عنوان مدیرعامل باشگاه چرا این حرفها را میزنید. من متوجه منظور ایشان نمیشوم که چه کسی نمیخواهد آنها قهرمان شوند؟ یک نگاه به وضع داوری بکنید تا متوجه شوید کفه ترازو به سمت کدام تیم است. چرا مدیرعامل استقلال چنین حرفهایی نمیزند و از این جهت بهانه نمیآورد.
من گفتم مدیرعامل چرا باید چنین حرفهایی بزند وقتی تیمش طی سالهای اخیر قهرمان شده و چه کسی نمیخواهد آنها قهرمان شوند. بعدش هم که هواداران این تیم آمدند و در پیج من هر چه لایق خودشان بود کامنت کردند. من نمیخواهم کسی را بلاک کنم و از این چیزها خوشم نمیآید اما دوست عزیز شما هم بیا اصلا کری بخوان. یعنی چه که به خانوادهام و مادرم که چهار سال است فوت کرده بدترین فحشها را میدهی. من در جواب تو باید چه بگویم و چه کنم؟ من شاید جزو معدود استقلالیهایی بودم که بابت قهرمانی یحیی گل محمدی به او تبریک گفتم. حتی به برانکو ایوانکوویچ. کلی هم از استقلالیهای عزیز بابت این موضوع حرف شنیدم.
الان کمیته اخلاق چه صحبتی میخواهد با من داشته باشد؟ من الان در فوتبال سمتی ندارم و یک شخصیت حقیقی هستم که حالا یا کری خواندم یا اینکه جواب آنها را دادهام. آیا الان هر کس ویدئویی از او بیاید که کری میخواند یا هر چیزی کمیته اخلاق دعوتش میکند؟ آدم محترمانه حرفش را میزند و بحثی نیست. من شاید سه چهار سال پیش کری میخواندم اما در این بحث فقط جواب ادعای عجیب آنها را دادم. آدمهای نزدیک زندگی من پرسپولیسی هستند و هیچ وقت مشکلی نداشتم و همانطور که گفتم فقط کری بوده است.
از دست ندهید ????????????????????????
چرا دیوید تیلور باخت؟ خداحافظی دیوید تیلور از کشتی و ورود به MMA پیشبینی سیمپسونها؛ رونالدو در فینال جام جهانی 2026 فان؛ اگر شغل نیکولا جکسون رانندگی بود!