Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-16@14:54:12 GMT

اقناع افکار عمومی؛ لازمه سیاست گذاری‌های کلان

تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۲۱۱۶۴

اقناع افکار عمومی؛ لازمه سیاست گذاری‌های کلان

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: یکی از مسائلی که باید در سیاست گذاری ها به آن توجه داشت، التفات به زمینه های سیاست گذاری از جمله اقناع افکار عمومی است. در مسئله ای مانند افزایش قیمت حامل های انرژی به نظر می رسد، اعلام این مسئله به مردم با یک شوک همراه بود و زمینه هایی از جمله اقناع افکار عمومی به درستی صورت نگرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا قبل از آن خبرها حاکی از این بود که برنامه ای برای افزایش قیمت حامل های انرژی وجود ندارد، اما به یک باره این افزایش قیمت ها اعمال شد و به افکار عمومی به نوعی شوک وارد کرد. اگر به ما مسائل نگاه صرفاً سیاسی نداشته باشیم و هر مسئله را از منظر امر اجتماعی نیز مورد ارزیابی قرار دهیم، آنگاه نحوه سیاست گذاری های ما یا نحوه اجرای آن نیز بر این اساس تغییر خواهد کرد.

در مباحث نظری امر اجتماعی از امر سیاسی جدا نیست و جدا کردن آن کار دشواری است. هر چیزی که انسجام اجتماعی را کم و زیاد کند و هر چیزی که اتصال و همبستگی اجتماعی را کم و زیاد کند را می توان پدیده اجتماعی نامید. نحوه ارتباط با حفظ و تداوم یک جامعه، شاخص اصلی تعیین امر اجتماعی است. نحوه ارتباط یک پدیده با حفظ و تداوم یک اجتماع، شاخص اصلی است که تعیین کننده امر اجتماعی است.

الگوی مصرف ما در حوزه انرژی که به طور مستقیم با اجتماع سبک زندگی مردم در ارتباط است، طبیعتاً یک امر اجتماعی است و هرگونه سیاست گذاری در مورد آن باید با یک نوع فهم اجتماعی صورت گیرد

لذا الگوی مصرف ما در حوزه انرژی که به طور مستقیم با اجتماع سبک زندگی مردم در ارتباط است، طبیعتاً یک امر اجتماعی است و هرگونه سیاست گذاری در مورد آن باید با یک نوع فهم اجتماعی صورت گیرد.

اینکه ما با بدمصرفی در حوزه انرژی مواجه هستیم و این امر سبب از هدررفت سرمایه های کشور می شود امری است که نیاز به اطلاع رسانی و فرهنگ سازی دارد. اگر نیاز است این فرهنگ با افزایش قیمت حامل های انرژی صورت گیرد باید پیش زمینه فرهنگی و اجتماعی آن ابتدا ایجاد شود و سپس شکل اجرایی به خود گیرد.

در زمانی که مردم با فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، هرگونه سیاست گذاری باید با احتیاط بیشتری صورت گرفته و ابتدا اعتمادسازی نسبت به آن صورت گیرد. این مهم نیز با گفتگو با مردم و اهمیت به افکار عمومی و اقناع آن صورت می پذیرد.

در روزهای اخیر افزایش قیمت حامل های انرژی بدون هیچ گفتگویی با مردم اعمال شد و این مسئله این احساس را در مردم به وجود آورد که مردم به نوعی از سوی سیاست مداران نادیده گرفته شده اند و همین مسئله می توانست زمینه های اعتراض و اغتشاش را به وجود آورد.

در گزارش پیش رو در گفتگو با سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مسئله اهمیت اقناع افکار عمومی در سیات گذاری ها پرداختیم که در ادامه می خوانید؛

سیدجواد میری در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد جایگاه و اهمیت اقناع افکار عمومی گفت: اساساً باید بررسی کنیم ما در طی سال های پس از انقلاب چیزی به اسم افکار عمومی را به بازی گرفته ایم و در معادلات سیاسی در بین جناح های حاکمیت این مفهوم چه جایگاهی داشته است؟ مطالعات نشان می دهد افکار عمومی به عنوان یک مولفه بنیادین، معمولاً توسط دولت ها در حاشیه نگه داشته شده است. در بسیاری از کشورها این مولفه از طریق صداوسیما و رسانه ها می تواند در فضای عمومی شکل بگیرد و به صورت یک مولفه مطرح باشد.

نادیده گرفتن افکار عمومی و عدم اقناع آن نه تنها به مردم بلکه به حاکمیت هم ضربه می زند. دولت ها باید بتوانند در یک فضای نرم افزاری و فرهنگی، افکار عمومی را رصد کنند یا اقناع کنند

وی ادامه داد: نادیده گرفتن افکار عمومی و عدم اقناع آن نه تنها به مردم بلکه به حاکمیت هم ضربه می زند. دولت ها باید بتوانند در یک فضای نرم افزاری و فرهنگی، افکار عمومی را رصد کنند یا اقناع کنند نه اینکه به افکار عمومی نگاه امنیتی داشته باشند.

وی افزود: برای مواجهه با افکار عمومی و فهم و درک آن باید از عنصر تفسیرپذیری که در علوم اجتماعی و نظریه پردازان، مطرح است، استفاده شود. در غیر این صورت به پدیده ها سخت افزاری و مهندسی شده نگاه می شود. امر اجتماعی، امری مهندسی شده نیست، بلکه امری تفسیرپذیر است. باید فهم افکار عمومی در نگاه سیاستمداران ما به عنوان یک پدیده فرهنگی تفسیرپذیر باشد نه یک پدیده امنیتی. به این ترتیب نوع مواجهه و وسایل و ابزاری که برای یک تغییر یا تحول افکار عمومی باید، تنظیم شود متفاوت خواهد بود.   

سیدجواد میری گفت: ما اکنون در وضعیت فشار اقتصادی قرار داریم. در چنین وضعیتی ایجاد شوک به افکار عمومی منطقی نیست. در چنین وضعیتی باید به فکر وفاق اجتماعی بود و به این فکر بود که چگونه می توان اقشار ضعیف را به گونه ای کمک کرد که بتوانند از این دوران فشار عبور کنند.

وی ادامه داد: چند شب پیش وقتی مجری از آقای نوبخت سوال کرد که افزایش قیمت بنزین بر کالاهای اساسی مردم تاثیر می گذارد، برآشفت و و این مسئله را رد کرد، اما در افکار عمومی این مسئله تثبیت شده که افزایش قیمت بنزین بر قیمت همه کالاها تأثیر خواهد گذاشت و در صورتی که مردم نسبت به این مسئله اقناع نشده اند، این به مردم شوک وارد خواهد کرد. لذا این سوال مطرح است که چرا برای تغییر و تحول سیاست های کلان کشور که زندگی و معیشت مردم را هدف قرار می دهد، هیچ گفتگو و بحث عمومی شکل نمی گیرد؟ چرا دولتمردان نسبت به توجه و التفات به عرف سیاست گذاری در جهان امروز بی اعتنا هستند؟

چرا برای تغییر و تحول سیاست های کلان کشور که زندگی و معیشت مردم را هدف قرار می دهد، هیچ گفتگو و بحث عمومی شکل نمی گیرد؟ چرا دولتمردان نسبت به توجه و التفات به عرف سیاست گذاری در جهان امروز بی اعتنا هستند؟

وی افزود: اگر بخواهیم اتفاقات این چند روزه را ریشه یابی کنیم، یکی از آنها همین حس استغنای سیاست مداران از افکار عمومی است. فکر می کنند افکار عمومی تا آنجایی مهم است که ما را تأیید کند!

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: اینکه مصرف ما بی رویه است و توجهی به ابعاد استفاده از خودروی شخصی اعم از ترافیک و آلودگی و مصرف بنزین و... نداریم، درست است و هیچ بحثی در این وجود ندارد، اما شهرداری یک الفبایی دارد که آن این است که باید زیرساخت های خدمات نقل و انتقال و وسایل نقیله جمعی، باید مهیا باشد تا توقع داشته باشیم مردم از وسایل شخصی استفاده نکنند. وقتی صحبت از استاندارد می شود، استانداردهای اروپایی را در نظر می گیرند ولی وقتی صحبت از خدمات می شود، این خدمات دهی بسیار پایین است.

وی ادامه داد: شهر کوچکی به نام آریول در ۴۰۰ کیلومتری مسکو قرار دارد و ۳۰۰هزار جمعیت دارد که اتفاقاً خیلی پیشرفته و توسعه یافته نیست، اما از نظر حمل و نقل و خدمات شهری خیلی مطلوب است و بیرون آوردن ماشین در شهر، لاکچری بازی محسوب می شود. در تهران از نظر حمل و نقل عمومی، واقعاً سرمایه گذاری شده است؟

وی افزود: در تهران با پدیده های عجیبی مواجه هستیم. یک پدیده این است که یک عده از هموطنان ما از شهرهای دور، دو یا سه هفته به تهران می آیند و با ماشین مسافرکشی می کنند و شب ها در ماشین می خوابند. سه هفته کار می کنند و یک هفته به شهر خود می روند.

افکار عمومی باید مسائلش را بتواند به سیاست مداران انتقال دهد که نادیده گرفتن آن باعث می شود سیاستمدران درک درستی از امر اجتماعی پیدا نکنند. اشراف اجتماعی و فرهنگی از ایران در بین سیاستمداران وجود ندارد

سید جواد میری گفت: اصلاح الگوی مصرف وابسته به این است که ما فهمی از توسعه متوازن داشته باشیم. اساساً توسعه در کشور یک وفاق نخبگانی ندارد که اگر توسعه خوب است، باید چگونه اجرا شود؟ برنامه توسعه ما ضد توسعه است و در اجرا تضادهایی دارد. مشکلات ما به صورت بنیادین در یک چشم انداز وفاق محورانه بررسی نشده است.

وی در پایان اظهار داشت: یکی از شاخصه های سیاست مداران جمهوری اسلامی این بود که همه از بین مردم بودند، مثل آقای رجایی. ولی امروز برخس از سیاست مداران ما از مردم فاصله گرفته اند و لذا بسیاری از فهم ها و ذائقه ها و بینش های آنها تغییر کرده است. افکار عمومی باید مسائلش را بتواند به سیاست مداران انتقال دهد که نادیده گرفتن آن باعث می شود سیاستمدران درک درستی از امر اجتماعی پیدا نکنند. اشراف اجتماعی و فرهنگی از ایران در بین سیاستمداران وجود ندارد. 

کد خبر 4774368 عباس بنشاسته

منبع: مهر

کلیدواژه: افکار عمومی جامعه شناسی قیمت بنزین نشست علمی کنفرانس وحدت اسلامی وحدت اسلامی علامه طباطبایی کنفرانس بین المللی فلسفه مجمع عالی حکمت اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فعالیت های قرآنی هفته وحدت آیت الله جوادی آملی نقد کتاب دانشگاه تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۲۱۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش محسن هاشمی به جنجال کاظم صدیقی، پناهیان و زاکانی

آفتاب‌‌نیوز :

محسن هاشمی‌ رفسنجانی نوشت: در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسراییل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکه‌های مجازی شد، می‌توان با سه کلید واژه «قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که به‌طور خلاصه «قات» نام می‌نهیم. به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهره‌های سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.

در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.

ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صد‌ها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آن‌ها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟ نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویت‌های شهروندان است، زمانی که ناوگان حمل‌ونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانی‌ها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگ‌ترین عوامل مرگ‌ومیر در تهران به شمار می‌آید و این‌ها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقه‌ای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطه‌ای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟!

دلیل دوم، خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکل‌های عام‌المنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیه‌ها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام می‌شود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاه‌های حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.

دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دین‌زدگی دست‌وپنجه نرم می‌کند و طبق نظرسنجی‌ها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسم‌های جنبی و هیات‌ها افزایشی است.

در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد.

در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقه‌ای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد.

انتقال زمین به موسسه‌ای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانه‌ها وخبرنگاران متهم شدند!

شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانی‌های خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامد‌های دولتی شدن حوزه‌های علمیه و وابستگی آن‌ها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافی‌گلپایگانی، شبیری‌زنجانی، وحید خراسانی، علوی‌بروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزه‌های علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزه‌هاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیت‌المال با نام مراکز دینی.

این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار می‌دهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن می‌زند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیت‌المال به نام دین و حوزه باز می‌گشت.

در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شب‌های قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمی‌کرد.

پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام می‌داد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار می‌کرد.

اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را می‌توان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهم‌تر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر می‌داند.

نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیین‌کننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین می‌کند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند.

به نظر می‌رسد این دوگرایش، پایگاه‌های جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران ۶ درصد واجدین شرایط و در کشور شاید ۱۰ درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان می‌دهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهه‌های گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل می‌داد، کوچک کرده و بزرگ‌ترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگ‌تر از اسراییل.

منبع: روزنامه اعتماد

دیگر خبرها

  • مخالفت افکار عمومی داخلی و متحدان رژیم صهیونیستی با حمله به ایران
  • توصیه محسن هاشمی به زاکانی؛ به جای ساخت مسجد، مشکلات حمل و نقل عمومی تهران را حل کنید
  • واکنش محسن هاشمی به جنجال کاظم صدیقی، پناهیان و زاکانی
  • محسن هاشمی‌: هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام ۱۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند
  • چرا یک کار بزرگ را با «شوخی» کوچک جلوه می‌دهیم؟
  • حمله پهبادی ایران سبب شکست سیاسی و روانی صهیونیزم شد
  • فضای افکار عمومی کاملا به نفع جبهه مقاومت است/ «وعده صادق» را درست روایت کنیم + فیلم
  • ایران چگونه باید به هجمه‌های رسانه‌ای پاسخ دهد؟ / پشت پرده بازی جریان سلطه برای مدیریت رسانه‌ای افکار عمومی
  • یک حماسه و سه پیام
  • اجرای طرح عفاف و حجاب نور باید با روشنگری و تبیین همراه باشد