سردبیر نیویورکتایمز: ترامپ جان خبرنگاران را به خطر میاندازد
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۲۷۵۷۴
آفتابنیوز :
دین باکت، سردبیر روزنامه نیویورک تایمز اظهار کرد، سابقه رییسجمهوری آمریکا در حمله لفظی به روزنامهنگاران همچون مگی هبرمن، خبرنگار سیاسی نیویورک تایمز "افتضاح" بوده و احتمال بروز پیامدهایی جدی را به دنبال داشته است.
به گزارش روزنامه گاردین، وی افزود: به نظر من حملات شخصی او به خبرنگاران از جمله مگی بسیار افتضاح و بیسابقه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیر اتاق خبر نیویورکتایمز اظهار کرد، بهرغم درخواست بسیاری از خوانندگان روزنامهاش و برخی از کارکنانش برای اتخاد رویکردی انتقادآمیزتر علیه ترامپ، شغلش "پوشش خبری سراسر جهان با کنجکاوی بسیار زیاد" است نه اقدام علیه رییسجمهوری. او در پاسخ به سوالی درباره احتمال نژادپرست بودن دونالد ترامپ گفت: نمیدانم. به نظر من دونالد ترامپ اظهاراتی را بیان میکند که به لحاظ نژادی ایجاد تفرقه میکنند. این مساله کمی متفاوت است. من در ذهن او نیستم که بدانم.
باکت که نخستین آمریکایی سیاهپوستی است که سردبیری نیویورک تایمز را بر عهده داشته اظهار کرد، علاقهای ندارد که به خبرنگارانش اجازه دهد رییسجمهوری را ارزشداوری کنند. او در این باره گفت: به عنوان سیاهپوستی که در جنوب آمریکا (جایی که تفکرات نژادپرستانه شدیدتر است) بزرگ شده به شما میگویم که در قدرتمندترین متنی که تاکنون درباره مسائل نژادی دیدهام، از کلمه "نژادپرست" استفاده نشده بود، بلکه تنها به نقل قول از مردم پرداخته و جهانی که در آن زندگی میکنند را توصیف کرده و قضاوت را بر عهده مخاطب قرار داده بود و قضاوت مخاطب از این مطلب کاملا روشن بود. به نظر من این روش مناسب برای نوشتن درباره دونالد ترامپ و هر فرد دیگری است.
این خبرنگار کهنهکار در ادامه صحبتهایش افزود، "در این که ترامپ با زنان مشکل دارد سوالی نیست" اما او را فردی که تبعیض جنسیتی قائل میشود، ننامید. وی ادامه داد، شباهتهای بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس با ترامپ را به رسمیت میشناسد و درباره آینده صنعت رسانه ابراز نگرانی کرد.
سردبیر نیویورک تایمز گفت: به نظر من کار ما پوشش خبری جهان با کنجکاوی بسیار است و باید مردمی را که به دونالد ترامپ رای دادهاند و دلیل رای آنان را درک کنیم. فکر میکنم برخی از خوانندگان از ما میخواهند این افراد را نادیده بگیریم اما به نظر من این نوع پوشش خبری با درک افراد جامعه همراه نیست.
باکت که سال ۱۹۸۸ برنده جایزه پولیتزر برای روزنامهنگاری تحقیقی شد، همچنین درباره موضعگیری به نفع نامزدهای دموکرات چپگرا مانند الیزابت وارن و برنی سندرز، نامزدهای دموکرات انتخابات ۲۰۲۰ هشدار داد و گفت، اگر نیویورک تایمز به طور علنی به نفع برخی سیاستمداران موضعگیری کند، موقعیت فعلی خود را از دست خواهد داد. باکت گفت: آنان احتمالا خواستار یک نیویورک تایمز سیاسیتر هستند اما امیدوارم به مرور متوجه شوند که یک نیویورک تایمز بیطرف قدرت و ماندگاری بیشتری دارد.
وی تاکید کرد، انجام تحقیقاتی مانند تحقیقات درباره مالیات دونالد ترامپ تاثیر بیشتری نسبت به نگارش مطالب جانبدارانه خواهد داشت. باکت اظهار کرد، شباهتهایی میان مساله ترامپ و بریگزیت وجود دارد و از جمله آنها این است که رسانهها نتوانستهاند متوجه شوند که چه چیزی رایدهندگان را به رای دادن به نفع هر دوی آنها سوق داده است.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: ترامپ خبرنگاران نیویورک تایمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۲۷۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکایت قالیایرانی و موکتآمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریمها و محاصره، بر زخمهایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقهایاش با سوریه و سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبشهای مقاومت و پافشاری در حمایت از آنها.
۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافلگیری مضاعف شد. همهچیز گویا بود که آمریکا – همانطور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروههای تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آنطور که آمریکا میخواست به پایان نرسید. اگر غافلگیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافلگیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.
۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافلگیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در بهکارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکههای موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشکهای ایران، آمادهباش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشکهاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشکهای معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آنها باشند، به اهداف خود رسیدند.
۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، ارادهها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» بهنفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، بهویژه در مورد پروندههای جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالشهای خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر میشود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشمانداز منطقه، سرنوشت عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضعگیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور میکند.
این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کمفشار ایرانی میشود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.
مصطفی لشکری