Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-20@15:24:26 GMT

شهرام پازوکی: آزاد اندیشی، گشایش در تفکر است

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۳۹۴۲۲

شهرام پازوکی: آزاد اندیشی، گشایش در تفکر است

آزاد اندیشی، گشایش در تفکر است و نتیجه آن از نظر عرفتا، در صلح بودن با کل هستی است. در متن تفکر دینی اسلامی هیچ کدام از طوایف مسلمان به اندازه عرفا درباره آزاد اندیشی سخن نگفته اند. به زعم او، تفکر درعرف عرفانی مستلزم یک سیر است و آن حرکت از باطل به سوی حق است. باطل مراتب دارد و هر چه زدوده شود حق بیشتر خود را می نمایاند مهسا رمضانی

گروه اندیشه:

نشست روز جهانی فلسفه  با موضوع «آزاد اندیشی»، امروز، 28 آبان ماه در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم ایران، دکتر خسرو باقری، استاد فلسفه دانشگاه تهران، محمد راسخ، استاد فلسفه حقوق، دکتر شهرام پازوکی، عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران حسین شیخ‌رضایی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و امیرحسین خداپرست عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه از سخنران انشست روز جهانی فلسفه با موضوع «آزاد اندیشی» بودند.

***

داوری اردکانی: مردم فلسفه را مستقیما از فیلسوفان نمی آموزند

 

داوری اردکانی سخنرانی خود را با اهمیت مراسم و مناسک در جامعه آغاز کرد و برای مناسک و مراسم  دو وجه قائل شد؛ نخست وجه تذکر دهندگی و دوم وجه پوشانندگی. به زعم او، برگزاری مراسم و مناسک از اهمیت بسیاری برخوردار است اما نباید به ظاهر آن بسنده کرد و اصل قضیه که وجه تذکردهندگی است، فراموش کرد آنچنانکه در جامعه ما مراسم و مناسک زیاد برگزار می شود  تا قدری از کم کاری های ما را بپوشاند.

او معتقد است که ما معمولا به این فکر نمی کنیم که فلسفه به چه کار می آید؟ در همین جا لازم است بگویم که فلسفه به کار ما نمی آید. فلسفه یک یافت دارد و یک تفصیل و تشریح. کتابهای فلسفه هم تفصیل است و هم یافت فیلسوف. اگر جمهوری افلاطون با مابعدالطبیه متفاوت است، دلیلش این است که دو یافت متفاوت داشتند. افلاطون گفته است فلسفه را نمی شود آموخت، مگر اینکه اتصالی بین دو روح برقرار شود. به این معنا که آنچه پشت و باطن فلسفی را نمی توان انتقال داد.

داوری تاکید کرد که مسائل امروزمان را نمی توان از فارابی، ابن سینا و ملاصدرا پرسید، مثلا نمی توان از فارابی در مورد مساله ترافیک و بانک سوال کرد و پاسخی را مستقیما از آثار او استنباط کرد، ما از فیلسوفان علاوه بر اینکه مسائل را یاد می گیریم باید راه و رسم و تفکر را یاد بگیریم.  مردم از کانت چیزی نمی آموزند، اما کانت یک روشنگری و راهگشایی دارد و از رهگذر فلسفه اش افقی را فراروی انسان تاریخی قرار می دهد و توجه انسانها را به این افق جلب می کند.

آنچه داوری می کوشید تبیین کند، این بود که مردم فلسفه را مستقیما از فیلسوفان نمی آموزند بلکه فیلسوفان بنایی را می گذارند و این بنا منتشر می‌شود و همه را بهره مند می کند. به زعم او، فیلسوفان، یابندگانند، می یابند، اعلام می کنند و دیگران هم از آن یافته های آنها بهره می برند.

از این رو، معتقد است که عقل آموختنی نیست، بهره مندی است و فیلسوفان این بهره مندی را اعلام می کنند.

وی در پایان عنوان کرد روز جهانی فلسفه اگر ما را به این پرسش وادارد که چرا فلسفه؟ به چه کار می آید ؟ و چرا باید فلسفه بخوانیم؟ آن وقت چگونه فلسفه خواندن را هم یاد می گیریم. فیلسوف شدن به کتاب خواندن زیاد نیاز دارد. اگر با آگاهی بدانیم مسائل چه نسبتی با هم دارند و به باطن فلسفه راه ببریم؛ سیستم ابن سینا، دکارت، فارابی، هایدگر و ... بشناسیم، آن زمان می توانیم از فلسفه بهره ای ببریم.

باقری: استبداد در فلسفه جایی ندارد

 

دکتر خسرو باقری، معتقد است یکی از اصول اساسی در آزاد اندیشی، تفکر انتقادی است و بر این اساس، تاکید کرد که فلسفه با آزاداندیشی در نسبت وثیقی قرار می گیرد و  استبداد در فلسفه جایی ندارد

به زعم او، آموزش هم می تواند تسهیلگر تفکر انتقادی و هم مانع آن باشد. آموزش دسترسی پیدا کردن به حاصل افکار و اندیشه های پیشینیان است و ما در مواجهه با آن می توانیم به دو شیوه عمل کنیم؛ نخست به درک و ارزیابی محتوای پیشینیان بپردازیم و دوم صرفا به جذب این اندیشه ها بسنده کنیم. باقری معتقد است که شیوه اول می تواند تسهیلگر تفکر انتقادی و شیوه دوم به عنوان مانع تفکر انتقادی عمل کند.

او در ادامه پرسید، در جامعه ما کدامیک از این دو شیوه( ارزیابی اندیشه ها و جذب اندیشه ها) به کار گرفته می شود؟ او معتقد است که اندیشه های فلسفی گاه به تقدیس و ترویج اندیشه های یک فیلسوف خاص محدود می شود.

به زعم باقری، تفکر انتقادی، تخریب هر فکر موجود و ممکن نیست، یک مهارت نیست که آموختنی باشد بلکه دغدغه حقیقت داشتن است، دوری از جزمیت، کاوش در مفروضات باورها  است. هیچ چیزی را نباید مسلم گرفت.

او در ادامه به چند الگوی اساسی در تبیین تفکر انتقادی اشاره کرد؛ نخست، رویکرد کانتی، به زعم او، در این الگو هدف طرح پرسش های استعلایی است و از امکانات یک تفکر سوال می شود.

دوم، رویکرد انقلابی است، در این شیوه زیر و رو کردن اندیشه ها و عبور از آنها محل نظر است و انتقاد، به معنای زیر سوال بردن کل به کار می رود.

سوم، رویکرد پست مدرن یا پسا ساختارگرایانه، نه دقیقا استعلایی و نه دقیقا انقلابی است بینابین است.

او در پایان تاکید کرد نمی توان به صورت خلق ساعه توقع تفکر انتقادی داشت و باید قابلیت هایی را در جامعه ایجاد کرد، اعم از این که فضای اندیشه را با ویژگی های احتمالی علم و معرفت پر کنیم، به همه افراد فرصت انتقاد بدهیم، صراحت لهجه و آزادی بیان را ترویج دهیم و ....

پازوکی: آزاد اندیشی، گشایش در تفکر است

 

دکتر شهرام پازوکی، معتقد است که در متن تفکر دینی اسلامی هیچ کدام از طوایف مسلمان به اندازه عرفا درباره آزاد اندیشی سخن نگفته اند. به زعم او، تفکر درعرف عرفانی مستلزم یک سیر است و آن حرکت از باطل به سوی حق است. باطل مراتب دارد و هر چه زدوده شود حق بیشتر خود را می نمایاند. در این فضا، لازمه این ذات( سیر از باطل به سوی حق)  آزاد اندیشی است. او معتقد است که آزاد اندیشی، گشایش در تفکر است و نتیجه آن در صلح بودن با کل هستی است.

 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۳۹۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بدگویی‌های پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!

۲۱ آذر سال ۱۴۰۱ گزارش یک قتل به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در محله تهرانپارس رفتند و با جسد زن ۴۵ ساله‌ای به نام مریم مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.

در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند. در نخستین گام آنها به پرس و جو از همسایه‌ها پرداختند.

یکی از همسایه‌ها به مأموران گفت: در خانه بودیم که صدای فریاد‌های شهرام پسر همسایه‌‎مان را شنیدیم و از خانه بیرون آمدیم ابتدا فکر کردیم کمک می‌خواهد، اما او با صدای بلند می‌گفت که مادرش کشته شده است. ما هم به سرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.

در ادامه مأموران به سراغ دو فرزند دیگر قربانی رفتند و آنها گفتند: پدر و مادرم چند سال قبل از هم جدا شدند و مادرم از شهرستان به تهران آمد، برادرمان شهرام مدتی با پدرمان زندگی می‌کرد، اما بعد به خانه مادرم رفت تا با هم زندگی کنند. درست از زمانی که مادرم به قتل رسیده شهرام هم ناپدید شده و ما فکر می‌کنیم او تنها مظنون به قتل مادرمان است.

به این ترتیب شهرام مورد ردیابی قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از قتل به مشهد گریخته است. چند روز بعد مأموران انتظامی خراسان اعلام کردند که متهم متواری به علت خودزنی در یکی از بیمارستان‌های مشهد بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.

با بهبودی نسبی متهم مأموران او را بازداشت کردند و وی در همان بازجویی‌های اولیه به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: ما در نیشابور زندگی می‌کردیم و من تازه مدرسه رفته بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. من و مادرم خانه‌ای گرفتیم و باهم زندگی می‌کردیم، اما همیشه دوست داشتم در تهران زندگی کنیم. ۶ سال بعد پدر و مادرم دوباره باهم ازدواج کردند، اما باز هم بعد از سه سال جدا شدند و من با پدر معتادم زندگی می‌کردم. ما خانه نداشتیم و من و پدرم کارتن خواب شده بودیم و در آن مدت پدرم حرف‌های بدی درباره مادرم می‌زد آنقدر گفت تا باور کردم که مقصر بدبختی‌های ما مادرم است. تا اینکه دو سال پیش فهمیدم مادرم به تهران آمده و خانه‌ای گرفته است. از آنجایی که من هم دوست داشتم در تهران زندگی کنم به خانه‌اش آمدم و با هم زندگی می‌کردیم.

وی در ادامه اعترافاتش گفت: یک سال بعد با دختری آشنا شدم که به ماده مخدر گل اعتیاد داشت و من را هم آلوده کرد. مادرم به محض اینکه متوجه شد اعتیاد پیدا کرده‌ام به اجبار من را به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و باعث شد تا همه کینه‌ای که از مادرم داشتم چند برابر شود و همانجا به فکر انتقام از او افتادم. وقتی از کمپ بیرون آمدم به سراغ متادون رفتم و حالا هم به آن اعتیاد دارم. دوماه قبل از اینکه مادرم را بکشم نقشه کشیدم و از عطاری قرص برنج گرفتم تا بعد از قتل، با خوردن قرص برنج به زندگی خودم هم خاتمه دهم. روز حادثه مادرم را کشتم، اما قرص‌های برنج تقلبی بود و زنده ماندم و در نهایت به مشهد گریختم و آنقدر به من فشار عصبی وارد شده بود که در خیابان شاهرگم را زدم، اما عابران اورژانس را خبر کردند و زنده ماندم.

 با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی پای میز محاکمه بایستد.

در این میان خواهر و برادر متهم به عنوان اولیای دم از قصاص برادرشان گذشتند و درخواست دریافت دیه دارند.

روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • ترجمه کتاب «خدا و زمان» به کتابفروشی‌ها آمد
  • برگزاری نشست هم‌اندیشی جامعه اسلامی واحد تهران جنوب با مدیر کل‌تشکل‌های اسلامی دانشگاه آزاد
  • نشست «فلسفه دانشگاهی و مسایل ایران امروز» برگزار می‌شود
  • مرد ثروتمند قربانی طلب یک میلیارد تومانی‌اش شد
  • قرآن منبع اصلی علوم انسانی اسلامی است
  • جلسه هم اندیشی بازگردانی اتباع در شهرستان بهارستان
  • بدگویی‌های پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!
  • انجام عملیات وعده صادق در سایه ولایت مداری
  • فقط می‌خواستم مقتول را بترسانم
  • اقتدار ارتش حاصل تفکر و اندیشه انقلابی و جهادی است