چرا آل سعود پرچم سفیدِ تسلیم را بلند کرد؟/ فصلِ عقبنشینی عربستان از یمن
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۸۸۷۷۰۷
تغییر راهبرد مبارزان یمنی و سقوط پهپاد آمریکایی در آسمان ایران به خوبی چرخش مقامات آل سعود و شتاب آنها برای پایاندادن به جنگ یمن را توضیح میدهد.
به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که به عنوان معمار جنگِ یمن شناخته میشود، ۵۶ ماه قبل اعلام کرد که قرار است با یک حمله برق آسا ظرف مدت چند هفته انصارالله را شکست داده ودولت فراری منصورهادی را به قدرت بازگرداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امارات نیز در ماههای گذشته به تدریج نظامیان خود را از یمن خارج کرده و تنها از طریق نیروهای وابسته به شورای انتقالی جنوب در حال نقشآفرینی است. در واقع عربستان در شرایط کنونی تنهاتر از همیشه در میدان نبرد با انصارالله قرار گرفته و به همین دلیل نشانههای تسلیم شدن عربستان بیش از پیش آشکار شده است. مهمترین دلیل این مسئله نیز کاهش ۸۰ درصدی حملات هوایی عربستان به یمن و شروع مذاکرات بین انصارالله و عربستان است. اما باتلاق یمن چه پیامدهایی برای عربستان داشته و سیر مذاکرات بین انقلابیون یمن با عربستان چگونه بوده است؟.
۲ عملیاتی که عربستان را به زانو درآوردعربستان در حالی که از سال ۲۰۱۵ یمن را تحت محاصره هوایی، دریایی و زمینی قرار داده است، اما با این وجود نتوانسته بر انصارالله یمن پیروز شود. نکته مهم این است که انصارالله توانست جنگ را از مرحله پدافندی (دفاعی) به مرحله آفندی (تهاجمی) تغییر داده و با این اقدام یک تغییر راهبردی در معادلات نبرد ایجاد کند. به همین دلیل با حملات موشکی و پهپادی انصارالله به عربستان، ریاض در نهایت بلندکردن پرچم سفید را تنها راه حل پیش روی خود دیده است.
بزرگترین عامل این عقب نشینی نیز عملیات بزرگ در قلب صنعت نفتی عربستان بود. یگان پهپادی ارتش و کمیتههای مردمی یمن صبح روز شنبه ۲۳ شهریور ماه در عملیاتی، تاسیسات نفتی عربستان را با ۱۰ فروند پهپاد هدف قرار داد. این عملیات که در نوع خود بزرگترین حمله پهپادی علیه زیربناهای حیاتی نفتی عربستان به شمار میآید، سبب خسارتهای سنگین به بخش نفت و گاز سعودی و همچنین هیمنه و حیثیت سیاسی و نظامی ریاض شد. این هجوم گسترده در ادامه سلسله حملههای پهپادی نیروهای انصارالله به بخش انرژی سعودی به شمار میآید. اواخر اردیبهشت ماه ۹۸ حمله به لولههای پمپاژ تاسیسات نفتی شهر «ینبع» در جنوب غربی عربستان واقع در ساحل دریای سرخ رخ داد و طی آن هفت پهپاد صدها کیلومتر را در آسمان عربستان طی کردند و به قلب این کشور و نزدیکی پایتخت رسیدند و لولههای انتقال نفت، از شرق به غرب کشور را هدف قرار دادند. در مرحله دوم ۲۶ مرداد سال جاری نیز ارتش و کمیتههای مردمی یمن، با ۱۰ پهپاد میدان و پالایشگاه نفتی الشیبه وابسته به شرکت ملی نفت عربستان (آرامکو) واقع در شرق این کشور را هدف حمله قرار داده بودند. این مسئله باعث هراس در عربستان شده و خاندان سعودی به شدت خود را در برابر حملات انصارالله بی پناه میدانند.
در واقع حمله انصارالله به دو پالایشگاه البقیق و الخریص باعث شد تا ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه از تولید نفت عربستان کاهش پیدا کرده و خسارت ۳۰ میلیارد دلاری بر عربستان تحمیل شود. مهمتر از همه، سامانههای دفاعی پاتریوت (ساخت آمریکا) عملا در مقابل انصارالله فلج شدند. این حمله به عنوان بزرگترین شکست هوایی تاریخ عربستان نیز مطرح شده است. شکست عربستان در این عملیات نشان داد که هیچ نقطهای از عربستان امنیت ندارد.
مامون ابو نوار، خلبان و مدیر سابق اطلاعات هوایی ارتش اردن در مصاحبه با شبکه الجزیره درباره حملات انصارالله اعلام کرد: «اکنون سرتاسر عربستان ناامن شده است. آنچه رخ داده بیسابقه است قبل از هر چیز باید به مسافتی که این پهپادها طی کردهاند توجه کنیم. بیش از هزار کیلومتر برای حمله به تاسیسات آرامکو طی شده بدون اینکه این پهپادها شناسایی شوند. سرعت این پهپادها کند است و حدود ۲ ساعت بر فراز آسمان عربستان بودهاند؛ این شکست بزرگی است. عجیبتر آنکه حتی آمریکاییها طی این ۲ ساعت موفق به اخلال در ماهواره یا شبکه داخلی پهپادها نشدند. آمریکاییها در فرودگاه خالد حضور دارند با این حال پهپادها با سرعت کندشان تمام این مسافت را با امنیت طی کردهاند. اگر کسی میخواهد بداند جنگهای آینده چگونه است باید به آنچه اکنون در جنگ یمن میگذرد بنگرد.».
اما عملیات بزرگ دیگر پس از حمله به آرامکو اتفاق افتاد. پس از حمله به آرامکو، انصارالله یمن، طرح صلحِ فراگیر را از موضع قدرت به عربستان پیشنهاد داد. پس از اینکه ریاض در برابر این طرح سکوت کرد و به نوعی آن را قبول نکرد بلافاصله ارتش و انقلابیون یمن عملیات موسوم به "نصر من الله" که در نجران انجام شده بود را علنی کردند. این عملیات که بزرگترین عملیات زمینی در طول جنگ یمن بود باعث کشتهشدن بیش از ۵۰۰ نفر و اسارت ۲۰۰۰ تن از مزدوران سعودی شد. علاوه بر این ۵۰۰ کیلومتر از اراضی نجران تحت تسلط انصارالله قرار گرفت و به اندازه یک سال جنگ، مهمات و سلاح مدرن جنگی از سوی انصارلله به غنیمت گرفته شد.
مذاکره، آخرین راه حل عربستاندر واقع فروپاشی قدرت دفاعی- امنیتی عربستان در دو عملیات هوایی و زمینی در برابر انصارالله، آل سعود را به این نتیجه رساند که پایان جنگ یمن فرار رسیده است. به ویژه پس از آنکه ریاض پس از حمله انصارالله به آرامکو، انتظار حمایت قاطعانه دونالد ترامپ را داشت، اما در این مورد ناامید شد. پس از این حملات، عربستان حجم حملات خود به یمن را به شدت کاهش داده و انصارالله نیز متقابلا حمله به عربستان را متوقف کرد. این مسئله باعث شده عملا روند مذاکرات عربستان با انصارالله شروع شود. در آغاز این روند، مقامات اروپایی اعلام کردند که محمد بن سلمان خواهان خروج از یمن است، از این رو باید راهی جهت خروج آبرومندانه او از این کشور بیابیم. خبرگزاری فرانسه هم گزارش داده که بر اساس تحقیق «گروه بینالمللی بحران» عربستان به دنبال راهی برای خروج از جنگ در یمن است. گروه بینالمللی بحران از آمریکا خواسته به رژیم عربستان برای برونرفت از باتلاق یمن کمک کند.
در ادامه این تلاشها خالد بن سلمان بن عبدالعزیز، پسر پادشاه سعودی که جانشینی وزیر دفاع را نیز برعهده دارد، روز دوشنبه ۲۰ آبان ماه طی سفری از پیش اعلام نشده وارد شهر مسقط، پایتخت عمان شد. «عباس الضالعی» کارشناس یمن، در چرایی سفر خالد به مسقط نوشت که او طی این سفر با هیئت انصارالله در عمان دیدار کرده است. او نوشت: «عربستان در برابر حوثی زانو زد و همه شروط آنها را برآورده خواهد کرد». رسانههای یمنی دیدار خالد بن سلمان با هیئت انصارالله را «گدایی سعودی از حوثی» دانست و تاکید کردند که انصارالله بر عربستان پیروز شد.
نکته مهم در مورد این سفر این بود که کسی که خالد بن سلمان را در سفر به عمان همراهی میکرد، سفیر سابق سعودی در صنعا بود، کسی که بهشدت با جنگ یمن مخالف بوده و معتقد به آتشبس در این کشور است. خالد بن سلمان در دیدار با سلطان عمان از او یک خواسته بسیار مهم داشته و آن هم اینکه آبروی آلسعود در مسئله آتشبس و عقبنشینی از یمن حفظ شود! آنچه باعث شد تا خالد بن سلمان بهسرعت راهی مسقط شود، سخنان روز شنبه ۱۹ آبان ماه رهبر انصارالله بود که با تاکید بر آمادگی برای آتشبس، هشدار داد که تداوم حمله به یمن باعث افزایش توانایی نظامی یمنیها و به تبع آن، پاسخهای کوبنده به متجاوز بهعنوان یک حق مشروع خواهد شد.
در ادامه نیز «منصور العتیبی» نماینده کویت در سازمان ملل از آمادگی کشورش برای میزبانی از طرفهای یمنی، تحت نظارت سازمان ملل برای دستیابی به توافقی نهایی و فراگیر برای بحران این کشور خبر داد. مارتین گریفیتس، فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد در امور یمن نیز در نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره حصول صلح و توقف درگیریها در این کشور عربی ابراز امیدواری کرد. گریفیتس تاکید کرد که حملات هوایی ائتلاف سعودی-اماراتی در یمن طی دو هفته اخیر ۸۰ درصد کاهش داشته است.
نتیجهعربستان در جنگ یمن بالغ بر ۳۰۰ میلیادر دلار هزینه کرده و هیچ نتیجهای به دست نیاورده است. این در حالی است که انصارالله با تغییر استراتژی خود و اتخاذ راهبرد تهاجمی توانسته هیمنه امنیتی و نظامی آل سعود را متلاشی کند. ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط ایران و عدم واکنش ترامپ به این مسئله نیز نشان داد که ترامپ حتی نمیتواند در جهت منافع آمریکا با محور مقاومت وارد درگیری شود و طبیعتا برای کمک به عربستان هیچ گاه این کار را نخواهد کرد. به همین دلیل عربستان و بن سلمان پس از ۵۶ ماه پرچم سفیدِ تسلیم را بالا برده و به دنبال راهی برای خروج آبرومندانه از جنگ یمن هستند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ایران آمریکا عربستان سعودی آل سعود یمن انصارالله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۸۸۷۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ندای مواضع ضدونقیض از درون کاخسفید؛ اسرائیل میتواند آمریکا را وسط تنش با ایران بیاندازد؟
درحالیکه کابینه اسرائیل حمله نظامی به ایران را تصویب کرده، همراهی یا عدم همراهی امریکا با اسرائیل به مسئله سیاست خارجی این کشور و ائتلاف غربیها متشکل از کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اما آیا امریکا مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت یا بایدن تنش را کنترل خواهد کرد؟
برای بررسی پاسخها گزارش خبرآنلاین را بخوانید.
وزیر خارجه آمریکا گفته واشنگتن به دنبال افزایش تنش با تهران نیست؛ اما از اسرائیل دفاع خواهد کرد. بریتانیا نیز هدف قراردادن پهپادهای ایرانی را توسط نیروهای این کشور تایید کرده؛ اما خواستار خویشتنداری طرفین شده است. در همین حال، کابینه جنگ اسرائیل برای دومین روز متوالی تشکیل جلسه داد. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، این کشور به دنبال آسیبزدن به ایران بدون به راهانداختن یک جنگ تمامعیار است. این شبکه خبری در گزارش خود بعد از جلسه کابینه جنگ، گفت اسرائیل به دنبال هماهنگی واکنش خود با آمریکا است که پیشازاین گفته بود در حمله مستقیم به ایران مشارکت نخواهد کرد.
پیشتر امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفته بود که هر چه در توان دارد انجام خواهد داد تا اسرائیل را «متقاعد کند با پاسخ به حمله ایران، تنش را تشدید نکند.» کامرون در گفتگو با شبکه اسکای نیوز گفت: «اگر صبح امروز در اسرائیل نشسته باشید، بهدرستی فکر میکنید که ما محقیم پاسخ دهیم و این کار را هم میکنند. اما ما اصرار داریم که نباید تنش تشدید شود.» بریتانیا و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در کنار فرانسه تلاش کردند تا حمله ایران به اسرائیل را که شب شنبه آغاز شده بود خنثی کنند.
اما افزایش خشونت اسرائیل در جنگ غزه، دولت بایدن را با یکی از بزرگترین چالشهای خود در دورنگه داشتن ایالات متحده از جنگ جدید خاورمیانه مواجه میکند.
بمباران ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق توسط اسرائیل و شهادت یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران و چندین مقام دیگر ایرانی تشدید تنشی بود که اسرائیل آن را آغاز کرد. از نظر برخی دیگر از کارشناسان، علاوه بر تجاوز اسرائیل به سوریه در این عملیات، هدف قراردادن سفارت، حمله مستقیم به ایران بود. در شرایط مشابه اگر ایران سفارت اسرائیل یا امریکا را بمباران کرده بود، پاسخ خشونتآمیز و مرگبار نهتنها انتظار میرفت، بلکه سیاستمداران و مردم دو کشور نیز به طور یکسان خواستار آن بودند.
در ایران نیز احساسات عمومی نقش مشابهی در چنین رویداد ایفا کرد و افکار عمومی خواهان پاسخ مناسب به اسرائیل بودند. شرایطی مشابه فوران احساسات عمومی هنگام حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا به سردار سلیمانی که چهار سال قبل انجام شد و حمله ایران بهعین الاسد را به دنبال داشت. این به آن معنا بود که ایران نیاز دارد تا خطوط بازدارندگی خود را برای تقویت اعتبار بینالمللی و همچنین اعتبارافزایی قدرت نظامی در داخل کشور تغییر دهد. در چنین شرایطی اگرچه مقامات عالی کشورمان در استراتژی کلان به دنبال گسترش جنگ نبودند؛ اما ضرورتهای گفته شده، اجرای عملیات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل را اجتنابناپذیر کرد.
از این زاویه، تشدید تنش بهعنوان یک راه در نظر گرفته شده برای اسرائیل برای خروج از بنبست جنگ غزه دارای دو نکته مهم است. نکته اصلی تحریک ایران برای ضربهزدن است که میتواند اسرائیل را قادر سازد تا خود را در مقام دفاع نشان دهد و افکار عمومی جهانی را از غزه دور نگه دارد. چنانچه نشانههای این تاکتیک را میتوان در توقف عملیات اسرائیل در شهر رفح مشاهده کرد. عنصر دیگر افزایش احتمال دخالت مستقیم امریکا در درگیری با ایران است. اگر این اتفاق بیفتد، جنگ در خاورمیانه نهتنها بهعنوان موضوعی برای حمله اسرائیل به فلسطینیها دیده میشود، بلکه شامل سایر کشورهای حامی فلسطین نیز خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده میتواند به هر دو روش به درگیری اسرائیل و ایران کشیده شود. یکی از آنها از طریق خواستههای سیاسی در داخل ایالات متحده برای واشنگتن است تا اقدامی مستقیمتر برای دفاع از " اسرائیل" بعد از حمله ایران ترتیب دهد. این گزینه فعلاً با مقاومت بایدن مواجه شده و دولت امریکا اگرچه به حمایت از اسرائیل اذعان کرده؛ اما بهشدت از گسترش درگیریها یا هرگونه پاسخ اسرائیل به عملیات نظامی ایران که شدت آن، ایران را تحریک به پاسخ کند اجتناب میکند.
این در حالی است که به طور همزمان بخشی از افکار عمومی در ایالات متحده که غالباً نزدیک به جمهوریخواهان هستند، ایران را بهخاطر عملیات نظامی در اسرائیل سرزنش میکنند و در صورت گسترش درگیریها بین دو کشور، این احتمال وجود دارد که همچون وضعیت بعد از حمله حماس به اسرائیل، شاهد افزایش انتظارات و توقعات ولو ساختگی و مهندسی شده در افکار عمومی امریکاییها برای حمایت نظامی بایدن از اسرائیل با وجود بیمیلی او در سال انتخابات امریکا باشیم. آنچنان که این واقعیت، اساس بیانیه نماینده ایران در شورای امنیت است که "ایالات متحده مسئول تمام جنایات اسرائیل است. " و این واقعیت که حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق، مانند مسطح کردن محلههای غزه توسط اسرائیل، با هواپیماهای نظامی پیشرفته امریکا انجام شد، تجدید خطوط بازدارندگی از سوی ایران را اجتنابناپذیر کرده است.
کارشناسان روابط بینالملل معتقدند جنگ با ایران به دلایل بسیاری به منافع ایالات متحده آسیب میرساند، از جمله هزینههای مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیتهای اقتصادی که بر امریکاییها تأثیر میگذارد، خشم خارجی که منجر به انتقام خشونتآمیز بیشتر میشود. همه اینها تأثیر دیپلماسی را برای جلوگیری از هر گونه تنش معنادار میکند.
اجتناب از چنین جنگی نهتنها مستلزم سیاستگذاری ماهرانه در برخورد تاکتیکی با بحرانها است، بلکه روابط عجیبوغریب با اسرائیل است که ایالات متحده را به وضعیت دشوار و خطرناک فعلی خود کشانده است. ناظران سیاسی معتقدند ایالات متحده باید از تصورات قدیمی در مورد اینکه چه کسی متحد است و چه کسی دشمن است، دور شود و توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. موضوعی که بخش غالب توجهی از کارشناسان امریکایی به دولت بایدن گوشزد میکنند تا از هرگونه قرارگرفتن در تله اسرائیل برای مشارکت این کشور در جنگ تمام با ایران اجتناب کند.