Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبر اکران فیلمِ روزِ سینمای ایران در شهر «دَلگان» سیستان‌وبلوچستان که دهان‌به‌دهان چرخید، سئوال‌های از سر تعجب بچه‌ها شروع شد. هیچ‌کدام باورشان نمی‌شد. وقتی پای پرده «سینمای سیار» نشستند، احساس غرور و خوشحالی خاصی داشتند که همزمان با بچه‌های سراسر کشور می‌توانند این فیلم را تماشا کنند.

مجله فارس پلاس؛ مریم شریفی: این روزها حال همه‌شان در جشن ورود به «باشگاه میلیاردی‌ها»، خوبِ خوب است چون این فقط جشن موفقیت یک فیلم نوجوانانه پرنشاط و امیدآفرین نیست، بلکه جشن موفقیت یک حرکت مردمی هدفمند در حوزه فرهنگ و سینما برای حمایت از یک گروه فیلمسازی جوان و بی‌ادعا و درواقع، جشن آشتی بسیاری از خانواده‌ها با سینماست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرا از سه، چهار هفته قبل و با آغاز اکران فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» شروع شد و از همان زمان انگار ولوله‌ای افتاد در جمع دغدغه‌مندانی که رواج فیلم‌های بی‌کیفیت و مبتذل، سال‌ها میان خانواده‌هایشان و سینما فاصله انداخته‌بود. تحسین و تاییدهای خانواده‌های دارای فرزند کودک و نوجوان از فیلم که دهان‌به‌دهان چرخید، گروه‌های داوطلب پاشنه‌های همت را برای حمایت از اکران این فیلم ارزشی در شهرهای کوچک و بزرگ و حتی شهرهای «بدون سینما» ورکشیدند. حالا سرِ همه عوامل و هواداران فیلم محترم «منطقه پرواز ممنوع» بالاست که در میان موجی از فیلم‌های پرخرج و ستاره‌بارانِ این روزها، این فیلم بی‌ادعا به رده سوم فروش هفتگی سینمای ایران رسیده و قدم به باشگاه میلیاردی‌های سینما گذاشته است. در این گزارش، پای صحبت‌های شیرین فعالان فرهنگی چند شهر نشسته‌ایم که با فعالیت‌های داوطلبانه‌شان، در موفقیت امروز این فیلم سهیم بوده‌اند.

 

هزار شهر بدون سینما...

یکی از نشانه‌های خوش‌فکری اهالی منطقه پرواز ممنوع، توجه به شهرهای «بدون سینما» بود و از همان ابتدا به‌عنوان یکی از اهداف فروش این فیلم در نظر گرفته‌شد تا جایی‌که حتی پیش از شروع اکران در سینماهای سراسر کشور، تلاش برای فراهم کردن شرایط نمایش فیلم در این شهرها شروع شد. این سرمایه‌گذاری هوشمندانه با همکاری مشتاقانه فعالان فرهنگی این شهرها، تا اینجای کار نتیجه بسیار خوبی هم داشته‌است. کافی است بدانید طبق آخرین آمار ارائه‌شده، بیش از 66هزار نفر در شهرهای فاقد سینما از طریق «سینما سیار» به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع نشسته‌اند و از فروش بالای 2میلیاردی فیلم (تا پایان هفته چهارم اکران)، سهم این شهرها 261میلیون تومان بوده تا با ما هم‌عقیده شوید.

آمارهای غیررسمی از وجود «هزار» شهر فاقد سینما در کشور حکایت دارد که یکی از آن‌ها، شهر «دلگان» در جنوب غربی استان سیستان و بلوچستان است. حالا اما اگر از کودکان و نوجوانان این شهر بپرسید، لبخندبرلب می‌گویند همزمان با بچه‌های تهران و اصفهان و مشهد و... یکی از فیلم‌های روی پرده این روزهای سینمای ایران را تماشا کرده و در لذتش سهیم شده‌اند.

 

نماهایی از شهر «دلگان»

 

از تهران تا «دَلگان»؛ 1725 کیلومتر با یک فیلم

ماجرای اکران فیلم سینمایی منطقه پرواز ممنوع در شهر کوچک و محروم دلگان با پیگیری‌های یک خانم معلم فعال کلید خورد. «زهره دوستی» 8 سال قبل برای کمک‌رسانی موقتی به یک گروه جهادی به دلگان رفته بود اما آنقدر صمیمیت از مردم آنجا دید که با خانواده‌اش در این شهر ماندگار شد. او می‌گوید: «درباره فیلم منطقه پرواز ممنوع و تاثیرگذاری مثبتش روی کودکان و نوجوانان زیاد شنیده‌بودم. به همین دلیل به ذهنم رسید در حاشیه نمایشگاه کتابی که در هفته کتابخوانی برگزار کرده‌بودیم، این فیلم را برای دانش‌آموزان اکران کنیم. پیگیری‌هایم را شروع کردم و از طریق خواهرم که سال‌هاست در فعالیت‌های جهادی مشارکت دارد، توانستم یکی از دوستانی را که در زمینه اکران مردمی این فیلم فعالیت داوطلبانه می‌کند، پیدا کنم. ایشان هم مرا به مسئول اکران فیلم معرفی کرد و مقدمات کار فراهم شد.

دلگان سینما ندارد و ما برای اکران فیلم فقط می‌توانستیم روی سینمای سیار حساب باز کنیم. اما یک مشکل بزرگ وجود داشت و آن،‌ هزینه انتقال تجهیزات سینمای سیار به دلگان بود. نزدیک‌ترین جایی که تجهیزات سینمای سیار را در اختیار داشت، 10 ساعت با دلگان فاصله داشت و هزینه زیادی برای جابه‌جایی این تجهیزات نیاز بود. دلمان می‌خواست فیلم را با بیشترین مخاطب اکران کنیم اما می‌دانستیم اگر بحث بلیت فروشی مطرح شود، با توجه به شرایط اقتصادی خانواده‌های این شهر، بسیاری از بچه‌ها نمی‌توانند هزینه بلیت را بپردازند و به‌این‌ترتیب از تماشای فیلم محروم خواهند شد. بنابراین اصلاً این موضوع را مطرح نکردم و باز هم از دوستمان در ستاد اکران مردمی فیلم کمک خواستم. به لطف خدا، با تدبیر ایشان و با کمک مردمان خیّری که حامی فیلم‌های ارزشی هستند، هزینه مورد نیاز برای اکران فیلم در شهر دلگان فراهم شد.»

اکران فیلم «منطقه پرواز ممنوع» در شهر دلگان از طریق سینمای سیار

 

فیلمِ روز سینمای کشور در شهر بدون سینما؟! مگر می‌شود؟!

«خبر اکران فیلم روز سینمای ایران در دلگان که دهان‌به‌دهان چرخید، سئوال‌های از سر تعجب بچه‌ها شروع شد. هیچ‌کدام باورشان نمی‌شد. گفتم: تلویزیون را ببینید. تبلیغ‌های فیلم منطقه پرواز ممنوع دارد پخش می‌شود. الان فیلم در تمام شهرها روی پرده سینماهاست. وقتی هم پای پرده سینمای سیار نشستند، یک احساس غرور و خوشحالی خاصی داشتند که همزمان با بچه‌های سراسر کشور می‌توانند این فیلم را تماشا کنند. آنجا یک بار دیگر معلوم شد چقدر جای سینما در شهرهایی مثل دلگان خالی است.»

خانم معلم با ایده جذابش توانست معادل چندین اکران در سینماهای مرکزی پایتخت برای این فیلم نوجوانانه، مخاطب جذب کند: «در 2 روز و 10 سانس اکران سینمای سیار، 900 نفر در دلگان به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع نشستند. علاوه‌بر دانش‌آموزان پایه سوم تا دوازدهم مجتمع آموزشی خودمان، دانش‌آموزان تمام مدارس دلگان هم تماشاگر این فیلم بودند. 2 اکران عمومی هم برای مردم شهر داشتیم.»

 

خانم! حالا می‌دانیم چطور درس بخوانیم

زهره دوستی که در مقام معاون پرورشی هم فعالیت می‌کند، از شور و هیجان بچه‌ها هنگام تماشای فیلم و بعد از آن اینطور می‌گوید: «بعد از تماشای فیلم، نظر بچه‌ها از گروه‌های مختلف سنی را جویا شدم. فیلم به تقویت روحیه و انگیزه همه آن‌ها منجر شده‌بود. واقعیت این بود که هیچ‌کدام تا قبل از آن تصور نمی‌کردند بچه‌های هم‌سن‌وسالشان بتوانند کارهای به این بزرگی انجام دهند. فیلم انگار یک مصداق عینی پیش چشمشان قرار داده‌بود. بعد از تماشای فیلم، احساس غرور ملی در آن‌ها تقویت شده و انگیزه پیدا کرده‌بودند. می‌گفتند: خانم!‌ حالا دیگر می‌دانیم چطور باید درس بخوانیم. متوجه شدیم هرکدام از ما چقدر می‌توانیم در جامعه اثرگذار باشیم. حالا راه و هدفمان را پیدا کرده‌ایم.

اما بچه‌های پایه دوازدهم مدرسه ما که آخرین گروهی بودند که فیلم را تماشا کردند، شاید خاص‌ترین مخاطبان این فیلم بودند. روز بعد که با آن‌ها صحبت می‌کردم، از برداشت‌های متفاوتی که از فیلم داشتند،‌ متعجب شدم. بحث ولایت‌پذیری، پررنگ‌ترین درسی بود که آن‌ها از فیلم گرفته‌بودند. انگیزه‌های انقلابی، حماسی، مذهبی و سیاسی که تحت‌تاثیر فیلم در وجود آن‌ها تقویت شده‌بود هم برایم خیلی جالب بود. با خودم می‌گفتم: این بچه‌ها فقط یک فیلم سینمایی دیده‌اند اما هرکدامشان می‌توانند اندازه یک انشای مفصل درباره تاثیرات آن حرف بزنند. این، اثرگذاری سینما بر ذهن مخاطب نوجوان را نشان می‌دهد. ان‌شاءالله گروه سازنده فیلم منطقه پرواز ممنوع توفیق داشته‌باشند این راه را ادامه دهند. از دوستانی هم که کمک کردند این فیلم در شهر دلگان اکران شود، تشکر می‌کنیم.»

 

بچه های کانون قرآن «فالق» در مشکین دشت کرج

 

«مشکین دشت» سینما ندارد اما حامی فیلم‌های ارزشی، تا دلت بخواهد...

یکی از زیباترین حمایت‌ها از فیلم قابل احترام این روزهای سینمای ایران توسط کودکان و نوجوانان «مشکین دشت» در شهر کرج رقم خورد؛ منطقه‌ای که در فهرست شهرهای فاقد سینما قرار دارد. بچه‌های خانه قرآن «فالق» در این شهر برای موفقیت این فیلم نذر جالبی کردند. «فاطمه کبودبند» مدیر این مرکز قرآنی در این باره می‌گوید: «وقتی از ساخته‌شدن فیلم منطقه پرواز ممنوع مطلع شدم، احساس کردم باید برای حمایت از فیلم حرکتی انجام دهم. این فیلم شاید برای اولین بار در سینمای کشور، به مسائل روز نوجوانان جامعه پرداخته و تلاش کرده در مقابل هجمه شدید دشمن به روح و فکر نوجوانان ما که ازطریق ساخت فیلم‌ها و بازی‌های هدفمند پیاده می‌شود، محتوای سالم و جذابی برای آن‌ها آماده کند.

آن روز وقتی به خانه قرآن رفتم، به بچه‌های کلاس که هم‌سن‌وسال بچه‌های فیلم هم هستند، گفتم بچه‌ها چنین فیلمی ساخته شده. در درجه اول بیایید دعا کنیم و از خدا بخواهیم فیلم موفق شود و افراد زیادی به دیدن آن بروند. اساساً معتقدم این فیلم فقط برای بچه‌ها ساخته نشده بلکه خانواده‌ها هم باید به تماشای آن بنشینند. فیلم با پدران و مادران هم حرف دارد. اگر آن‌ها بدانند چطور با فرزندان نوجوانشان رفتار کنند و چطور از آن‌ها حمایت کنند، این بچه‌ها هم در این سن حساس، از وضعیت ناخوشایندی که امروز گرفتار آن هستند، رها می‌شوند.»

 

بسته بندی «آجیل نذری» برای موفقیت فیلم توسط بچه های کانون قرآن «فالق» در «مشکین دشت» کرج

 

«آجیل نذری» حافظان کوچولوی قرآن برای موفقیت فیلم

خانم مربی که دست پر به خانه قرآن رفته‌بود، حافظان کوچولوی قرآن را برای حمایت از فیلم به یاری طلبید: «به بچه‌ها گفتم: بچه‌ها فکر می‌کنید چطور می‌تونیم به این فیلم کمک کنیم؟ یکی گفت: براشون دعا کنیم. دیگری گفت: میشه براشون نذر کنیم و... از قبل به یک کار دسته‌جمعی که بچه‌ها هم بتوانند در آن مشارکت کنند، فکر کرده‌بودم. گفتم: به نظرتون آجیل مشکل‌گشا چطوره؟ کلی ذوق کردند و با خوشحالی برای کمک به آماده‌کردن این نذری اعلام آمادگی کردند. خلاصه همگی دور سفره‌ای نشستند و خودشان آجیل‌ها را بسته‌بندی کردند.

گفتم: بچه‌ها ما می‌خوایم یک کاری انجام بدیم که دل امام زمان(عج) شاد بشه. خودشان باقی ماجرا را متوجه شدند. همان‌طور که آجیل‌ها را بسته‌بندی می‌کردند، دعای سلامتی امام زمان(عج) را می‌خواندند و برای موفقیت فیلم صلوات می‌فرستادند. آن روز بچه‌ها 40 بسته آجیل آماده کردند و هرکدام چند بسته برداشتند تا در جایی که خودشان تشخیص می‌دهند، پخش کنند. فردایش یکی از بچه‌ها گفت: یکی از بسته‌ها رو به یک پیرمرد دادم، اون یکی رو به آقایی که کارش جمع کردن نان خشک بود، یکی رو هم به یک پسربچه...»

فاطمه کبودبند اما در مسیر حمایت از فیلم، به این کار معنوی بسنده نکرد و به‌صورت عملی هم وارد میدان شد: «چند روز بعد تصمیم گرفتیم بچه‌ها را به تماشای فیلم ببریم. مشکین دشت سینما ندارد و فقط یک سالن خصوصی نمایش فیلم در یکی از مراکز بزرگ خرید شهر ساخته شده است. ما یک سانس این سالن را برای حضور بچه‌های کانون رزرو کردیم. در پیام دعوت از بچه‌ها، به خانواده‌هایشان هم تاکید کردیم حتماً همراه بچه‌ها به سینما بیایند. در این میان، پدر چند نفر از بچه‌های ما هم از رزمندگان عزیز مدافع حرم هستند که از آن‌ها به‌طور ویژه دعوت کردیم و گفتیم حتماً باید در کنارمان باشند. جالب است بدانید یکی از این بزرگواران اتفاقاً هم‌اسم آقا مصطفای فیلم هم هستند. دقت که کردم، ایشان تمام فیلم را با چشمان اشکبار تماشا کردند...»

 

*شور و نشاط دانش آموزان مدرسه «امیرالمومنین(ع)» در «مشکین دشت» کرج از تماشای فیلم «منطقه پرواز ممنوع»

 

سینما نداریم اما از تماشای فیلم محبوبمان محروم نمی‌مانیم

«وقتی از خانواده بچه‌ها دعوت کردیم برای تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع ما را همراهی کنند، با استقبال خوبشان دلگرممان کردند. اینطور بود که در کمتر از سه چهار ساعت، 130 نفر برای تماشای فیلم اعلام آمادگی کردند. ما هم تلاش کردیم شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کنیم که تعداد بیشتری بتوانند به سینما بیایند، هیچ‌کس به‌لحاظ مالی تحت‌فشار قرار نگیرد و به این دلیل از تماشای فیلم محروم نشود. برای این منظور علاوه‌براینکه با رایزنی با مدیریت سالن سینما، تخفیف 50 درصدی در هزینه بلیت گرفتیم، از محل پس‌انداز کانون قرآنی هم مبلغی به این برنامه اختصاص دادیم و به‌این‌ترتیب، هزینه بسیار کمی برعهده خانواده‌ها قرار گرفت.

آن شب وقتی به خانه برگشتم و خبر موفقیت فیلم در فروش بالای یک میلیارد را از تلویزیون شنیدم، خیلی خوشحال شدم. با خودم گفتم: فروش فیلم با وجود این تخفیف گرفتن‌ها و این پول‌های اندک 5 و 3 هزار تومانی به یک میلیارد تومان رسیده. اگر قرار بود مثل باقی فیلم‌ها برای تماشایش بلیت‌های 10 و 15 هزار تومانی تهیه شود، فروشش چقدر می‌شد؟ به اعتقاد من، همین دل‌های پاک بچه‌ها و دعاهایشان است که زمینه‌ساز موفقیت فیلم شده و می‌شود.»

خانم مربی دغدغه‌مند مشکین‌دشتی برای گسترش دایره تماشاگران فیلم مورد اعتمادش از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند: «در روزهای اخیر خوشبختانه امکان تماشای فیلم برای گروهی از دانش‌آموزان شهر هم از طریق سینمای سیار فراهم شد. چند روز قبل هم، اهالی یکی از هیئت‌های بزرگ مشکین دشت از من خواستند پیگیری‌های لازم را برای نمایش فیلم در محل هیئتشان از طریق سینمای سیار انجام دهم. ان‌شاءالله تعداد زیادی از همشهریان هم به همت این هیئت به تماشای این فیلم خواهند نشست.»

 

سنگ‌تمام فعالان فرهنگی «لرستان» برای حمایت از سینمای ارزشی

اکران‌های پرشور فیلم منطقه پرواز ممنوع در استان لرستان هم نتیجه دغدغه‌مندی فعالان فرهنگی استان بود که «پروین حافظی» یکی از تاثیرگذارترین آن‌ها محسوب می‌شود. او که علاوه‌بر تدریس در دانشگاه، به‌عنوان معلم دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول در مدارس شهر خرم‌آباد هم فعالیت دارد، از جرقه‌ای که باعث شد در مسیر حمایت از فیلم منطقه پرواز ممنوع قرار بگیرد، اینطور می‌گوید: «من اغلب اوقات با نوجوانان سر و کار دارم و با توجه به صمیمیتی که با بچه‌ها دارم، از علایقشان با من صحبت می‌کنند. در این میان، شاهد تأثیرپذیری بچه‌ها از فیلم‌های خارجی هستم؛ تاثیراتی که اغلب منفی است. آن‌ها از فیلم‌هایی تعریف می‌کنند که سنخیتی با فرهنگ ما ندارد و به روح و روان بچه‌ها هم آسیب می‌زند؛ فیلم‌هایی که اغلب خشونت و زد و خورد در آن‌ها بسیار پررنگ است. این موضوع همیشه برای من دغدغه بود تا اینکه فیلم منطقه پرواز ممنوع اکران شد. من قبلاً با جشنواره عمار در زمینه اکران مردمی فیلم‌های این جشنواره همکاری داشتم. بنابراین به تماشای فیلم رفتم و خوشم آمد. از همان موقع همراه با دوستانی که عضو ستاد مردمی جشنواره عمار در استان لرستان هستند، فعالیت‌هایمان را برای تبلیغ این فیلم در مدارس و مساجد شهرهایی مثل خرم‌آباد و بروجرد که سینما دارند، شروع کردیم. در این میان، شهرهای دورود و الیگودرز هم دارای سینمای خصوصی هستند. خوشبختانه با تلاش‌های نماینده‌های ستاد مردمی جشنواره عمار در این شهرها در جلب نظر سینماداران، سینماهای این دو شهر هم به جمع سینماهای اکران‌کننده این فیلم ملحق شدند.

هدف بعدی ما، شهرهای فاقد سینما در استان بود؛ شهرهایی مانند معمولان، پلدختر، الشتر، دوره چگنی، نورآباد و... در این شهرها هم خود مردم و فعالان فرهنگی و افراد دغدغه‌مند پای کار آمده‌اند و با پیگیری فراوان، یکی‌یکی دارند مقدمات اکران فیلم را از طریق سینمای سیار در شهرشان فراهم می‌کنند.»

 

*437نفر از نوجوانان شهر سیل زده «معمولان» به تماشای فیلم «منطقه پرواز ممنوع» نشستند 

 

«نذر بلیت»، پویش «مهمان من باش» و 200 تماشاگر خاص

خانم معلم اما به این فعالیت‌ها اکتفا نکرد و دست روی نقطه‌ای گذاشت که می‌توان گفت هدف اصلی سازندگان فیلم منطقه پرواز ممنوع هم بوده: «با رایزنی‌هایی که با آموزش‌وپرورش استان داشتیم، بخشنامه‌ای به مدارس ارسال شد که براساس آن، اعزام دانش‌آموزان برای تماشای این فیلم، به‌عنوان فعالیت فوق‌برنامه مدارس محسوب می‌شود. به‌این‌ترتیب همه مدارس مجاز هستند تماشای این فیلم را در برنامه‌های اردویی خود بگنجانند.»

پروین حافظی و دوستانش خوب می‌دانستند با وجود همه تلاش‌هایشان، در این میان دانش‌آموزان مشتاقی هستند که شرایط اقتصادی مانع از همراهی‌شان با این اردو و باعث محرومیتشان از تماشای این فیلم پرنشاط و ارزشمند خواهد شد. پس آستین‌هایشان را برای حمایت از آن‌ها هم بالا زدند: «ما یک گروه جهادی داریم که به مناسبت‌های مختلف فعالیت‌های متنوعی انجام می‌دهیم و افرادی هم که نسبت به ما آشنایی و اعتماد دارند، با کمک‌های نقدی‌شان همیشه از کارهای جهادی ما حمایت می‌کنند؛ کمک‌هایی که گرچه در ظاهر کوچک به نظر می‌آید اما بسیار ارزشمند و گره‌گشاست. این بار هم فراخوانی تهیه کردم و در آن نوشتم: بیایید هر کدام از ما یک دانش‌آموز مناطق محروم استان را به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع مهمان کنیم. اسم این پویش را هم «مهمان من باش» گذاشتیم. فراخوان را در گروه‌ها و کانال‌های فضای مجازی منتشر کردیم اما راستش را بخواهید، خود من نگاه و تصورم این بود که کسی برای حمایت سینما وارد میدان نمی‌شود. اما استقبال و حمایت مردم دغدغه‌مند از این پویش واقعاً فراتر از انتظار ما بود. در 3 روز اجرای این پویش که به «نذر بلیت» هم معروف شد، توانستیم 160 دانش‌آموز کم‌بضاعت و بی‌بضاعت را به تماشای فیلم مهمان کنیم. علاوه‌براین، با رایزنی‌هایی که صورت گرفت، برخی ادارات استان هم به پویش ما ملحق شدند و با کمک‌های آن‌ها در مجموع، هزینه بلیت 200 دانش‌آموز کم‌بضاعت تأمین شد.»

 

123نفر از نوجوانان مسجد امام صادق(ع) و مسجد امام علی(ع) در محله «اسدآبادی» تماشاگر فیلم شدند

 

سینما سیار می‌خواهید؟ سالنش با ما

«با رایزنی‌هایی که با اتحادیه مؤسسات قرآنی اداره تبلیغات اسلامی استان داشتیم، توافقات درون‌سازمانی شکل گرفت و قرار شد این مؤسسات هم قرآن‌آموزان خودشان را به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع ببرند.»

ارتباط با این نهاد مذهبی فرهنگی، برکات دیگری هم برای حرکت خودجوش فعالان فرهنگی استان در مسیر حمایت از یک فیلم انقلابی و ارزشی داشت: «از آنجا که مسئول تشکل‌ها، کانون‌ها و هیئات دینی اداره تبلیغات اسلامی لرستان خودشان فیلم را تماشا کرده و بر محتوای ارزشمند و جذابیت آن برای گروه سنی کودک و نوجوان صحه گذاشته‌بودند، به ما اعلام کردند مناطقی که درخواست اکران فیلم از طریق سینما سیار دارند را به ایشان و همکارانشان معرفی کنیم تا هرکجا برای اکران فیلم به سالن نیاز داشتند، این دوستان کار هماهنگی سالن را انجام دهند. به‌این‌ترتیب، مناطق فاقد سینما دیگر دغدغه هزینه اجاره سالن برای اکران فیلم از طریق سینما سیار نخواهند داشت. خوشبختانه تا امروز در چند نقطه از استان، فیلم به همین ترتیب اکران شده است.»

خانم حافظی اضافه می‌کند: «باید از زحمات دبیر ستاد ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی لرستان (قرارگاه فرهنگی اجتماعی صاحب‌الأمر(عج)) هم تشکر کنم که با حمایت‌هایشان، نقش بسزایی در تسهیل کار ستاد مردمی اکران فیلم منطقه پرواز ممنوع در استان داشتند.»

 

*استقبال دانش آموزان مدرسه شبانه روزی عشایری «زینب کبری(س)» در شهر خرم آباد از فیلم «منطقه پرواز ممنوع»

 

فیلم خوب ایرانی باشد، بچه‌ها سراغ فیلم‌های خارجی نمی‌روند

«روزی که قرار شد شاگردان خودم به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع بروند، با توجه به پیشینه ذهنی که از علاقه آن‌ها به فیلم‌های خارجی داشتم، تمام مدت این دغدغه با من بود که نکند با فیلم ارتباط برقرار نکنند. حتی وقتی گفتم: بچه‌ها می‌خوایم بریم سینما، گفتند: خانم! میشه اون فیلم خارجی که براتون تعریف کردیم رو پخش کنند؟!... اما بعد از تماشای فیلم، خیلی خوشحال بودند. می‌گفتند: داستان فیلم اصلاً اون چیزی که از تیزرهای فیلم حدس زده‌بودیم، نبود. خیلی جذاب بود. خانم! یک بار دیگه ما رو ببرید سینما فیلم رو ببینیم.»

پروین حافظی حالا بیشتر از قبل اطمینان دارد که اگر فیلم خوب، باکیفیت و جذاب ایرانی برای گروه سنی کودک و نوجوان ساخته‌شود، آن‌ها حتماً با آن فیلم ارتباط برقرار می‌کنند و آن را به فیلم‌های خارجی ترجیح می‌دهند. خانم معلم می‌خندد و در ادامه می‌گوید: «یکی از دانش‌آموزان تعریف می‌کرد: وسط فیلم، یکی از بچه‌ها گفت: فکر کنم «نصیر» توی آتش‌سوزی مرد... این رو که شنیدیم، همه زدیم زیر گریه. بعد که دیدیم نصیر زنده‌ست، همان‌جا روی صندلی‌های سینما کسی رو که همچین پیشگویی کرده‌بود، حسابی زدیم... خیلی خوشحال شدم که بچه‌ها فیلم و شخصیت‌هایش را دوست داشتند و با آن‌ها ارتباط برقرار کرده‌بودند. سایر معلمان مدرسه هم می‌گفتند شاگردانشان خیلی فیلم را دوست داشتند و از تماشایش لذت برده بودند.»

 

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: فیلم سینما سینمای ایران اکران منطقه پرواز ممنوع نوجوان سینمای نوجوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۹۸۲۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقش و اهمیت بانوان در سینمای ایران

سینما به عنوان هنر هفتم ابزار قدرتمندی جهت معرفی الگوهای صحیح رفتاری خصوصا الگوی زن مسلمان در اختیار دارد. از سویی دیگر، ارائه این الگو در شرایطی که دنیا تشنه معرفی شأن و شخصیت واقعی زن است، اهمیتی مضاعف خواهد داشت.

نهاد خانواده به‌عنوان مرجع مهم در تربیت و هویت‌سازی برای نسل آینده اهمیت ویژه‌ای دارد. لذا چگونگی بازنمایی و پرداخت سینما به هویت و جایگاه او و همچنین نقش‌های مشخص در نظام خانواده مثل نقش مادر یا پدر بودن، فرزند بودن و روابطی که بین آن‌ها شکل می‌گیرد، امری مهم و اساسی است. هرآنچه نهاد خانواده را در حفظ و تداوم به اضمحلال و نابودی بکشاند، تهدید جدی برای جامعه و نسل آینده آن است تا مشکلات جدی و جبران‌ناپذیری برای افراد یک خانواده و همچنین جامعه داشته باشد و متقابلا سینما بستر مناسبی است تا با شکل‌دهی درست به تصویر ذهنی افراد به آموزش حل مسائل آنان کمک کند.

در قرن اخیر با استفاده از ابزاری به نام سینما، تلویزیون و رسانه‌های جمعی، نفوذ و سلطه‌ی این نقش دهی‌ها و اجبارهای فرهنگی بیشتر شده است و هویت زن به‌مانند یک موم در دست اسباب رسانه به شکل دلخواه آنان و اربابان و سرمایه‌گذاران آنان درآمده است.

از آنجا که رسالت عمده سینمای پس از انقلاب تبلیغ و تبیین دیدگاهها و ارزشهای اسلامی و بسط فرهنگ دینی بوده و ابلاغ پیام از طریق این رسانه قابل درک، لمس و استفاده بیشتر می‏باشد؛ لذا ترسیم سیمای زن مسلمان از این طریق ضروری می‏باشد. زیرا سینما به عنوان هنر هفتم ابزار قدرتمندی جهت معرفی الگوهای صحیح رفتاری خصوصا الگوی زن مسلمان در اختیار دارد. از سویی دیگر، ارائه این الگو در شرایطی که دنیا تشنه معرفی شأن و شخصیت واقعی زن است، اهمیتی مضاعف خواهد داشت.

زن در سینمای ایران

 ۱_سینمای قبل از انقلاب

عمده فیلم های ایران در قبل از انقلاب را فیلم فارسی تشکیل میدادند که مملو از فساد به شکل سطحی و وقیح بودند و زنان در مرکز سو استفاده قرار داشتند به طوری که تصویر نادرستی از آنها ارائه میشد که با واقعیت تفاوت چشمگیری داشت.در سینمای ایران قبل از انقلاب فیلمسازان بزرگترین توهین را در حق زن ایرانی روا داشتند،زیرا تنها یک چهره از زن،یعنی زن منحرف در پرده سینما نقش می بست.موجودی که به راحتی فریب می خورد.رقاصه و آوازه خوان و خود فروش میشد تا روزی فرشته نجات در قالب جاهل کلاه مخملی یا آواره بزن بهادری در سر راهش قرار بگیرد کشید ه ای توی گوشش بخواباند و آب توبه بر سرش بریزد و رستگارش کند. البته جامعه سنتی این وضعیت را به شدت دفع کرد به همین دلیل این زنان نمی توانستند مورد پذیرش قرار بگیرند از این رو یا در انتها توبه میکردند یا هویتی منفی در کل اثر پیدا میکردند .

سازندگان فیلمهای تجاری با نمایش این نوع تیپ هدف دو گانه ای را دنبال می کردند:

الف) به وسیله جاذبه های ظاهری،تماشاگر محروم را ارضا می کردند.

ب) با نمایش دادن این تیپ با باورها یسنتی جامعه ،مخیلانه همدلی میکردند.

  ۲_سینمای بعد از انقلاب

 سینمای قبل از انقلاب با ظهور انقلاب اسلامی به سرعت تغییر کرد . آن بخش مبتذل  بدنه سینمای ایران که مربوط به تصویر زنان بود از میان رفت و زنان از حالت شی بودن خارج شدند. با حذف زن زشت کار مسئله درگیری بین نیروی خیر و شر در فیلمهای ایرانی  شکل دیگری به خود گرفت،دربعضی ملو درام رفتارهای سطحی بعضی از زنان ناقص العقل در برابر درایت شوهرانشان مطرح شد وحسادتها و رقابتهای زنانه در چارچوب خانواده یکی از مضامین غالب در این دوره بود.

فمنیسم ها در سینما

فمینیسم از جمله اندیشه‏های اجتماعی است که جهت احقاق حقوق زنان در غرب شکل گرفت. این دیدگاه با نگاهی افراطی به زن محصول شرایط نامساعد زنان در غرب بوده است و متأسفانه امروز در کشور ما برداشتهای نادرست و ناقصی از آن اندیشه مطرود در غرب، اصول و مبانی فقه اسلامی را در مورد حقوق زنان زیر سئوال می‏برد. به طور مثال در زمینه حق طلاق، حضانت، .... این حرکت با ارائه مقالات در جراید مطبوعاتی آغاز گردیده و به تدریج در محتوای فیلمهایی که یک نوع نگاه افراطی به زن دارند، به چشم می‏خورد. در واقع این قبیل فیلمها با هدف ملموس کردن این دیدگاه برای عام مردم ساخته می‏شود. در غرب نیز مشابه چنین حرکتهایی انجام شده است و تدریجا در میان افرادی که از غرب الگو می‏پذیرند، نفوذ نموده و توسط سیستمهایی ترغیب کننده و تشویق کننده در داخل کشور مورد استقبال و حمایت قرار می‏گیرد. این دیدگاه با تساوی طلب موهومی که تفاوتهای ماهوی میان زن و مرد را نادیده می‏گیرد تضاد و شکاف میان این دو جنس را افزایش می‏دهد. اما در مجموع همانطور که گفتم غرب؛ و از سویی صهیونیسم بوسیله نفوذی که بر عرصه سینما دارند، از این دیدگاه فکری و نیز از این نوع فیلم‏ها حمایت می‏کنند. در شرایط فعلی جامعه نیز حرکاتی که در راستای تبلیغ بر علیه مبانی اسلامی انجام می‏گیرد توسط برخی از افراد که قبله گاه آنها غرب است، مورد حمایت قرار می‏گیرد.

نظریه های فمنیستی

لارا مالوی، از بنیان‌گذاران مطالعات فمینیستی فیلم می‌گوید سال‌های مدید بدون اینکه متوجه باشیم با مردان قوی روی پرده احساس همدلی می‌کردیم و پذیرفته بودیم مرد و مردانگی یعنی همین رفتار خشونت‌آمیز و همراه با اقتدار. در این مواقع هیچ‌کس خودش را جای زنی که به فرض سیلی خورده نمی‌گذارد. چرا نمی‌گذارد؟ چرا این انفعال رخ می‌دهد؟ بین تماشاگر و روایت و دوربین که صحنه را بازسازی می‌کند و کارگردان که فیلم را می‌سازد، چه روابطی وجود دارد؟ نظریه فمینیستی فیلم کمک می‌کند به درک این مسائل و اینکه اگر چهره‌پردازی‌هایی از زنان متفاوت در سینما ببینیم بی‌تفاوت از کنار آنها نگذریم و با توجه به هدف‌های جنبش فمینیستی آنها را تحلیل کنیم. این نظریه هنوز ادامه دارد؛ چون هنوز هزاران فیلم به همان سبک و سیاق ساخته می‌شود. بسیاری از این فیلم‌ها در حکم جاانداختن جنس‌پرستی است و در نوع بازنمایی خود به تماشاگر القا می‌کنند که خوبی و مادری و پاکدامنی ارزش‌های ابدی زنان است که هرکس رعایت نکند، جدا از اینکه چه زمینه‌هایی مانع از ایفای این نقش‌ها شده، باید مجازات شود یا طرد شود و مانند آن. اما اینجا این سؤال پیش می‌آید که اگر تماشاگر بخواهد عمق قضایا را ببیند، آیا دیگر نباید از تماشای فیلم لذت ببرد؟ آیا باید خود را از لذت سینمای روایی محروم کند؟ به این معنا همه سینماروهای جدی خیلی این نظریه فمینیستی فیلم را برنمی‌تابند.

استقبال محافل غربی از موضوع زن در سینمای ایران

علت این استقبال جهانی بررسی تغییر و تحولات ایران توسط محافل غربی است. آنها مایلند درخصوص وضعیت ایران و انقلاب اسلامی اطلاعاتی به دست آورند. لذا وقتی فیلمی از ایران در خارج کشور نمایش داده می‏شود، توجه عمومی را به خود معطوف می‏کند. زیرا اساسا انقلاب و حکومت اسلامی برایشان مهم است و سئوالاتی در این مورد در ذهنشان وجود دارد. بررسی محتوای فیلمهایی که در طول دوره ۲۰ ساله در ایران ساخته شده، می‏تواند تغییر و تحولات را نشان دهد. اما در مجموع می‏توان گفت هر کسی که خلاف اسلام و آرمانهای انقلاب سخن بگوید، فیلم بسازد، مقاله بنویسد، ... و با روشهای مختلف بخواهد این مطلب را القا نماید، که در ایران خفقان و استبداد وجود دارد، بگوید که جامعه اسلامی، ضد آزادی است، خشن است، حقوق افراد را تضییع می‏کند،... حمایتش می‏کنند، تحویلش می‏گیرند و عکس و تصویر از او تهیه می‏کنند و با او مصاحبه می‏نمایند. به طور مثال یکی از فیلمسازان در فیلمی که در مورد یک گروه موسیقی ساخته بود یک صحنه از رقص وجود داشت که حذف شد. آنها در بوق و کرنا کردند که آزادی وجود ندارد و .... همین عمل او نامش را در صدر جدول قرار می‏دهد ولی اگر همان فیلمساز فیلمی بسازد که در آن از صهیونیستها انتقاد نماید حذف می‏شود، دیگر قابل تحمل نخواهد بود، دیگر فیلم او جایزه اول را نمی‏گیرد. در غرب نیز اساتید، هنرمندان و اندیشمندان نمی‏توانند حرفی خلاف نظر صهیونیستها بزنند، زیرا به طور کلی بایکوت می‏شوند.

اهمیت بازنمایی زنان در سینما

آنچه قبل از جنسیت اهمیت بیشتری دارد حفظ و تدوام نظام خانواده به عنوان اولین نهاد تربیتی به شکل صحیح و درستِ آن است. اهمیت جنسیت به طور عام و زنان به طور خاص از آن‌جایی شکل می‌گیرد که یکی از نقش‌های اصلی در نظام‌ خانواده نقش زنان است که از قضا در دنیای امروز اولین نقش تربیتی را به‌عنوان مادر در خانواده به عهده دارند. از گذشته تا امروز دختران و زنان علاوه‌بر نقش غیرمستقیمی که در جامعه خود ایفا می‌کردند به حضور مستقیم و فعال‌تری در اجتماع روی آوردند و با چالش‌های بیشتری مواجه هستند. درواقع آنچه دخترانِ نوجوان و جوان امروز را به‌چالش کشانده است نوعی بی‌هویتی در نسبت با جنسیت خود و ایفای نقش است. در نتیجه‌ی این بی‌هویتی لازم است به راهکارهای مناسبی در جهت شکل‌دهی درست به این نوع از هویت برای مردم به‌ویژه دختران سرزمین‌مان برسیم.

آنچه ما امروز از زنان در سینمای کمدی و سریال‌های نمایش خانگی با آن مواجه هستیم شخصیت‌های متفاوت از زنان است که از قدرت نسبتاً بالایی برخوردارند. اما این میزان از قدرت در شخصیت‌های متفاوتی نمود پیدا می‌کند؛ آنچه در سریال‌های اخیر بازنمایی می‌شود مانند سریال‌های آنتن، روزی روزگاری مریخ و سینمایی‌هایی چون دینامیت و خوب بد جلف و... زنانی هستند که عمدتا با مردان ناتوانی در مدیریت خانه و خانوداه مواجه هستند که عمدتاً زنان را مجبور به اهانت و تحقیر مردان خود می‌کند. در مورد مقابل وجه دیگری از زنان بازنمایی می‌شوند که عمدتا زنان بی‌منطق و زورگویی هستند که بی‌توجه به تصمیم‌گیری‌های درست و غلط‌شان، مردان از آن‌ها می‌ترسند و بالاجبار فقط به‌ دلیل جنسیت از آن‌ها اطاعت می‌کنند و به‌نوعی مردان در جایگاه حقارت در مقابل آن‌ها قرار دارند.

مفهومی به نام «زیباشناسی زنانه» یا «فیلمِ زنانه»

جنسیت با سبک و اصول زیبایی‌شناسی پیوندهای مشخص عینی دارد. مثلا کارهای دستی زنانه از اصول زیباشناسی زنانه پیروی می‌کنند چون شمار عظیمی از زنان در زیباسازی منزل/فضای خصوصی نقش داشتند و طبع و سلیقه خاص خود را در آن دخیل می‌کردند. یا مثلا تاریخ هنر غرب سرگذشت زنانی را توصیف می‌کند که در قرن‌های ۱۸ و ۱۹ به‌ناچار در استودیوهای بزرگ نقاشی و مجسمه‌سازی کار نمی‌کردند؛ بلکه با نقاشی روی قاب‌های کوچک در منزل به بازنمایی اشیا و روابط دوروبر خود می‌پرداختند یا اصلا رمان‌نویسی در آغاز خود ژانری زنانه بود و از مناسبات درون خانه و متکی به تخیل برای بازنمایی به وجود آمد. مالوی در سینما به کاربرد دوربین ۱۶ میلی‌متری اشاره می‌کند؛ اینکه این دوربین به لحاظ فنی ظرفیت و محدودیت‌های خود را برای بازنمایی دارد و در نتیجه با معیارهای زیبایی‌شناسی دوربین ۳۵ میلی‌متری نباید آن را سنجید و آن را «تحقیر» کرد.

البته بعضی‌ها مایل نیستند خودشان را سینماگری زنانه بنامند، لزوما نه از روی ملاحظات خاص (در جوامعی که ابراز عقیده به شکل صراحت‌آمیز پیامدهای سیاسی، حقوقی، اجتماعی و حرفه‌ای دارد)؛ بلکه چنین برچسب‌زدنی را بر اثر خود، مفیدِ هیچ فایده‌ای که نمی‌دانند؛ بلکه مضر می‌دانند (شاید به دلیل آنکه می‌پندارند به‌این‌ترتیب بازار کارشان و مخاطب‌شان محدودتر می‌شود) و تمایل ندارند تماشاگر به طور دائم آنها را در آن قالب ببیند و تا ابد از او همان انتظار را داشته باشد. دراین‌صورت، از این زاویه چه بسا دیگر نتوان گفت اصول زیباشناسی فمینیستی سفت و سختی وجود دارد که آثار سینماگران زن را باید با آن اصول سنجید و نظرهای همبسته و یکسان درباره‌شان عرضه کرد.

استفاده ابزاری ،استفاده محوری

 گاهی غرض از نمایش فیلم رضایت تماشاگر است یعنی سینما بدون تماشاگر معنی ندارد یعنی هر فیلمی که متناسب بادرک مخاطبین خاص خود ساخته می شود، باید خواست آنان به گونه های منطقی طراحی شده و ابراز شود.اما نباید فراموش کرد که تماشاگر نتیجه فیلم است نه محور آن. محور فیلم موضوعی است که تماشاگر به دیدن آن می آید و نتیجه وحاصله را به تماشا مینشیند و مسلما نمی توان تمام تماشاگران را راضی نگه داشت. اما کارگردانانی وجود دارند که گونه ای جدید به نام گونه گیشه را به سینما معرفی کرده اند در این نوع فیلم نه موضوع بلکه گیشه محور اصلی فیلم است از این رو تماشاگران باید راضی از سالن سینما خارج شوند و کارگردان گونه رایج در دوره خود را که ممکن است گونه ملودرام یا جنگی و...باشد را به عنوان پوسته انتخاب کند تا تماشاگر را به سینما بکشاند و در آن فیلم که به آش شله قلمکار بیشتر شباهت دارد انواع شخصیت ها با کنشهای متفاوت نمایش داده میشود تا هیچ تماشاگری ناراضی نباشد.در این جاست که استفاده ابزاری از انسان مخصوصا زن مصداق می یابد.هر چند استفاده ابزاری با استفاده ابزاری که موضوع را محور قرار داده اند متفاوت است.گرچه انسان در این فیلم ها جز ابزار اصلی قرار می گیرد اما جایگاه او خارج از منطق و محور اصلی نیست و همه چیز سیری منطقی را دنبال میکند.اما با توجه به محور اصلی چیزی خارج از فیلم نیست ،بلکه اینگونه استفاده ابزاری در خدمت محور اصلی خواهد بود که مسلما شخصیت پردازی افراد دخیل در این فیلم ها حالتی کاملا منطقی دارد.بسیاری تصور میکنند که شخصیت پردازی صحیح از زن منوط به  واگذاری نقش های اجتماعی بسیار بالا به اوست و گروهی میپندارند که زن میتواند نقشی را به خوبی ایفا کند که در خانواده به عنوان مادر،همسر،دختر و به صورت ذاتی در نهاد او وجود دارد و البته گروهی هم هستند که زن را بسان گاو نه من شیرده فرض کرده اند و رتبه زن را تا مرز حیوانیت دون شمرد ه اند.نتیجه اینکه نگاه انسانی به زن مستلزم نگاه منطقی به اوست وآن این است که ما یک زن را با تمام گذشته،حال،آینده،محیط؛خلق و خو و تمامی مسائل دخیل در زندگی منطقی افراد مشاهده کنیم .شخصیت زن در قالب منطقی نه به قهقرا میرود و نه حضوری غیر قابل باور پیدا می کند،او خودش است با تمام خصوصیات فردی که در فردی دیگر وجود ندارد.با توسل به این قالب از افتادن در ورطه تکرار مضامین و شخصیت پردازی افراد جلوگیری میشود. بدین ترتیب شخصیت زن هم وسعت و هم عمق پیدا می کند این شخصیت هم فیلم را جذاب میکند و هم از تکرار موضوعی،مفهومی و صوری،جلوگیری به عمل می آورد.

نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس

دیگر خبرها

  • فرزاد موتمن :سینمای ایران نیازمند دگردیسی است/ چرا تنوع ژانر نداریم؟
  • سینمای ایران نیازمند دگردیسی است/ چرا تنوع ژانر نداریم؟
  • نقش و اهمیت بانوان در سینمای ایران
  • «تمساح خونی» ۴۰ روزه ۱۰۰ میلیاردی شد
  • رکوردشکنی تازه در سینمای ایران/«تمساح خونی» ۴۰ روزه ۱۰۰ میلیاردی شد
  • به سینمای تازه‌ای نیاز داریم / باید امنیت پلتفرم ها بیشتر شود
  • ۳۰ هزار پوند انگلیس برای تماشای یورگن کلوپ
  • یادبود کیومرث پوراحمد در خانه سینما
  • حمید معصومی‌نژاد بازیگر سینمای ایران شد | درآمد بازیگری بیشتر از خبرنگاری است | می‌آیم تهران و در سینما با مردم فیلم می‌بینم...| عکس
  • از تعارض در تعریف سینمای اجتماعی تا اتهام سیاه نمایی