سفر به لیلیپوت ایران؛ نگاهی به زندگی عجیب مردم «ماخونیک»
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۱۸۰۹۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روستایی در استان خراسان جنوبی، ۷۸ کیلومتری شرقی شهر سربیشه و ۱۴۲ کیلومتری شهرستان بیرجند. روستایی با قدمت ۳۰۰ سال که به سرزمین لیلیپوتها هم معروف شده است.
شگفتی نام و معماری ماخونیکدر مورد وجه تسمیه ماخونیک با استناد به معتبرترین اسناد، باید گفت که نام قدیم ماخونیک "مادخونیک" بوده که از دو جزء "ماد" و "خونیک" تشکیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گذشته این روستا هیچ راه دسترسی به بیرون نداشت، اما در سالهای اخیر برای دسترسی به این روستا قسمتی از کوه را شکاف دادهاند تا جادهای برای روستا بسازند. مهمترین ویژگی روستای ماخونیک بافت قدیم روستا است که در آن، خانههای محقر خشتی و گلی بدون حیاط و ایوان و پنجره و کیپ تا کیپ هم ساخته شدهاند که هنوز بعد از گذشت سالها برخی از اهالی در این خانهها زندگی میکنند. این خانهها شکل مشخصی ندارند و متناسب با ناهمواریهای منطقه ایجاد شدهاند. قرار گرفتن نصف بیشتر خانه در داخل زمین باعث شده که محیط داخل آن در تابستان بسیار خنک و در زمستان بسیار سرد باشد. تمام خانههای روستا به مسجد اصلی روستا که در وسط آن قرار دارد، راه دارند. در این روستا خانهها در دامنه تپه و به صورت فشرده در گودی زمین ساخته شدهاند.
مردمی با رسوم عجیبآداب و رسوم مردم روستا از نحوه قضاوت تا روش کشاورزی و چگونگی تقسیم ارث کاملا متفاوت است و از زمانهای دور تاکنون تقریبا ثابت باقی ماندهاند. جالب است بدانید که مردم روستا تا ۵۰ سال پیش چای نمینوشیدند، گوشت نمیخوردند و سیگار نمیکشیدند. ورود تلویزیون به این روستا ممنوع بود، چون آنان تماشای تلویزیون را گناه میدانستند و از آن بهعنوان شیطان نام میبردند!
از ماخونیک تا مرز افغانستان در حدود نیم ساعت راه است و اهالی ماخونیک اصلیت افغانی دارند. آنها در حدود سه چهار قرن پیش به این ناحیه آمدهاند و اینجا را برای سکونت انتخاب کردهاند. ازدواج فامیلی میان کوتاهقدها و نوع تغذیه باعث شده که افراد روستای ماخونیک کوتاه قد باشند؛ ولی چند سالی میشود که با تغییر وضعیت، تغذیه اهالی و مصرف قرص و قطره آهن، نسل جدید بهتر شده اند. به علت دوری مردم این روستا از دیگر مناطق، تمامی مراسمهای نامزدی، عروسی، اعیاد، مراسم دعا برای نزول باران و حتی جشنهای سنتی و محلی آنان نیز تغییری نکرده است. مردم ماخونیک تا چند سال گذشته کفشهای چوبی با لباسهایی از جنس کرباس میپوشیدند و از هرگونه اطلاعی درباره پیشرفتهای بیرون از روستای خود، محروم بودند. اما خوشبختانه در سالهای اخیر روستا دچار تغییر و تحولات عمدهای شده از جمله اینکه راه آسفالت شده و آب شرب، برق، خانه بهداشت، مدرسه ابتدایی، مکتبخانه، حمام و چندین مغازه از جمله خواروبار فروشی، قصابی، نانوایی، تعمیرگاه موتور و جوشکاری در این روستا راهاندازی شده است.
آثار تاریخیماخونیک به جز روستا و مردمش که در نوع خود بسیار هم دیدنی هستند، جاذبههای زیاد دیگری هم دارد از جمله سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی و نادر مرده. برای نمونه برج سنگی ماخونیک در طبقات بالای روستا ساخته شده، به طوریکه به اطراف روستا اشراف دارد، از این برج برای دیدهبانی استفاده میکردند تا در صورت حمله احتمالی دشمن، به همه اهالی روستا اطلاع دهند.
منبع: ایرنا زندگی
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: روستا ماخونیک منطقه شگفت انگیز رسوم عجیب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۱۸۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسحاق جهانگیری: صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: اگر قرار باشد یک نکته بگویم توسعه ایران است. موضوع دوم مسائل جاری ایران است. معیشت مردم ایران سخت شده. روزی که آقای روحانی در سال ۹۲ دولت را شروع کرد، تورم حدود ۴۰ درصد بود و رشد اقتصادی سال ۹۱ منفی ۷ درصد بود. خب ماها میدانستیم که این اعداد وقتی در اختیار ما قرار میگیرد، تورم ۴۰ درصد، رشد اقتصادی سال قبل منفی ۷ درصد، یعنی سفره مردم کوچک شده. یعنی کیک زندگی مردم ایران کوچک شده. به هر کسی سهم کمتری نسبت به سال قبل میرسد.
به گزارش اعتماد جهانگیری در ادامه افزود: مردم هر سال میخواهند کمی این کیک بزرگتر شود و سهم بیشتری به زندگیشان بیاید. وقتی این کیک کوچکتر میشود و جمعیت هم زیادتر میشود، سهم مردم خیلی کم میشود و مردم این را در زندگیشان حس میکنند. بلافاصله یک امیدی آمد، تورم شروع به کاهش پیدا کردن شد. تورم ۴۰ درصد به ۲۵ رسید و بعد ۱۱ درصد، ۶ درصد، ۸ درصد. معلوم است که میشود تورم را کاهش داد. نمونه روشن وجود داشته. ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶ هر سال تورم کاهنده از ۴۰ درصد به شش درصد رسیده.
مسائل بینالمللی که حل میشود، برجام که حل میشود، در یک سال که فقط برجام داشتیم بیش از ۸۰ میلیارد دلار شرکتها و کشورهای خارجی با ایران تفاهمنامه و قرارداد امضا کردند که به ایران خط اعتباری بدهند که برنامههای توسعهای در ایران اجرا شود. پس این کشور جاذبه دارد. وقتی این شرایط باشد میتوان کشور را به توسعه رساند. ترامپ که از برجام کنار رفت، معلوم بود وارد دوره جدیدی شدهایم.
معلوم بود یک آدم ابله رئیسجمهور آمریکا شده، قدرت هم دارد و میتواند ایران را اذیت کند. ما گفتیم اقتصاد را یک جوری اداره کنیم که زندگی مردم آسیب نبیند. این سفره از این کوچکتر نشود. مگر کسی دیگر هست که بگوید مسائل اقتصادی را میدانم، ولی دوباره ارز ترجیحی میگذارم. نه آقا یک مواقعی هست مثل جنگ اقتصادی شما مجبور میشوید کوپن بدهید، سهمیهبندی کنید، مجبور هستید یک کاری کنید که از زندگی مردم حفاظت کنید.
آقای مهندس موسوی چه کار میکرد؟ کالاها را کوپنی کرده بود و سهمیه هر چیزی مشخص بود و میگفت حداقلها را باید به خانواده ایرانی برسانم. این هم جنگ اقتصادی بود. ولی هر جنگی یک دورهای باید داشته باشد. نمیشود بینهایت ادامه داد. بینهایت ادامه بدهیم، قربانیاش مردم هستند. نباید در این تردید کرد. یک دورهای بود که میشد از موضع عزت مسائل را با دنیا حل کرد. من فکر میکنم معیشت مردم مسئله دوم است.
از ۹۷ تا الان مردم با تورم حدود ۴۰ درصد روبهرو هستند. همین امسال که دولت گفت کنترل میکنیم، رهبری سال «کنترل تورم» نامگذاری کرد، الان تورم دی ماه نسبت به دی ماه سال قبل، ۴۳ و خردهای درصد است و حتماً تا پایان سال هم بالاتر میرود. فرهنگی و کارمند ناراضی میشوند. حقوق کم میشود، کارگر ناراضی میشود، سفره مردم کوچک میشود. دومین موضوعی که خواهم گفت این است که مسئله معیشت مردم را جدی بگیرید. صدای شکسته شدن استخوان مردم به گوش میرسد.
باید مسئله اقتصاد مردم را حل کنیم. دولت میتواند راهکار پیدا کند و حل کند. ناترازیها مسئله جدی است. ما ناترازیهایی داریم که به دلیل عدم تصمیمگیری بموقع پیچیدهتر و سختتر شده و هر روز بخواهیم تصمیم بگیریم، سختتر از روز قبلش خواهد شد.
آب امروز یک مسئله جدی برای ایران است. ایرانی که میخواهد توسعه پیدا کند، الان وقتی برای مجوز مراجعه میکنید میگویند این واحد صنعتی، واحد تولیدی شما اگر آب بخواهد ما نداریم که بدهیم. هوا یک مسئله جدی مردم شده. کلانشهرها یک جور درگیر هستند. تالابها یکی بعد از دیگری در حال خشک شدن است.