به نقل از «جنوب نیوز»

چاقوی عروس ۱۸ ساله زیر گلوی طعمه ها! +عکس

تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۴۰۳۸

عروس ۱۸ ساله با چاقوکشی در پایتخت به زورگیری‌های وحشت آفرین از زنان و مردان مسافر دست می‌زد.

به گزارش جنوب نیوز، تازه داماد و عروس مرموز که برای افیون خود نیاز به پول‌های بادآورده داشتند چاره‌ای جز تبهکاری ندیدند.

دستور ایست
عقربه‌ها ساعت ۷ صبح شنبه ۱۶ آذر امسال را نشان می‌داد که ماموران گشت کلانتری ۱۴۲ کن در بولوار کن به رفتارهای زن و مرد جوانی که سوار بر خودروی پراید سفید رنگ بودند، مشکوک شدند و دستور ایست به آن‌ها دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مرد جوان که پشت فرمان خودرو بود بدون توجه به دستور ایست پلیس، پا روی پدال گاز خودرویش گذاشت و همین کافی بود تا تعقیب و گریز پلیسی آغاز شود و ماموران گشت کلانتری پس از تعقیب و گریز طولانی موفق به توقیف خودروی زوج جوان شدند و قبل از این که راننده و زن جوان با پای پیاده فرار کنند در عملیات پلیسی دستگیر شدند.

نخستین طعمه
زوج جوان ابتدا خود را بی گناه می‌دانستند و ادعا می‌کردند ترسیده بودند که فرار کردند، اما وقتی ماموران به بازرسی خودرو پرداختند تعداد زیادی کیف زنانه، کوله پشتی و گوشی‌های موبایل سرقتی به دست آوردند و مشخص شد این دزدان از سارقان حرفه‌ای هستند.

تحقیقات پلیسی ادامه داشت که ناگهان یکی از گوشی‌های موبایل سرقتی به صدا در آمد و ماموران در جواب دادن به تماس پی بردند که گوشی موبایل شب گذشته از زن جوانی در منطقه فردیس کرج به سرقت رفته است و سپس زن جوان برای شناسایی دزدان خشن به کلانتری دعوت شد.

زن ۳۰ ساله وقتی زوج جوان را دید ترس در چهره اش نمایان شد و گفت: شب گذشته منتظر تاکسی بودم که مرد جوان با خودروی پرایدش جلوی پایم توقف کرد و، چون یک زن در صندلی عقب بود فکر کردم که مسافرکش است و به همین دلیل سوار بر خودرو در صندلی جلو شدم. هنوز دقایقی نگذشته بود که زن جوان که در صندلی عقب بود از پشت یک چاقو زیر گلویم گذاشت و خواست تا ساکت باشم و گوشی موبایل، پول و وسایلم را گرفت و سپس در یک خیابان تاریک و خلوت مرا از خودرو بیرون انداختند و نتوانستم شماره پلاک خودرویشان را بردارم.

وی افزود: از دیشب هرچه زنگ زدم کسی گوشی موبایلم را جواب نمی‌داد تا این که در آخرین تماس مامور پلیس جوابم را داد و متوجه شدم آن‌ها دستگیر شدند.

زورگیری از پسر دانشجو
ماموران در ادامه تحقیقات، یک لپ تاپ و مدارک یک پسر جوان را به دست آوردند که در تماس با صاحب کارت ملی موفق به شناسایی جوان دانشجو شدند.

پسر جوان با حضور در اداره پلیس و پس از شناسایی زوج جوان گفت: دانشجوی دانشگاه قم هستم و قصد رفتن به این شهر را داشتم که سوار بر خودروی پراید سفید رنگ که زن جوان در صندلی عقب بود شدم و در مسیر بودم که ناگهان زن جوان چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید به مرگم کرد.

وی افزود: شوکه شده بودم و نمی‌توانستم هیچ مقاومتی کنم به همین دلیل لپ تاپ، گوشی موبایل و کیف پولم را در اختیارشان قرار دادم و سپس آن‌ها مرا در یک جاده خاکی در مسیر تهران به قم از خودرو به بیرون انداختند و فرار کردند.

سرقت خودرو
تیم پلیسی در گام بعدی مدارک یک خودرو را پیدا کردند که در تماس با صاحب خودرو مشخص شد این زوج ۲۰ روز قبل اقدام به سرقت پیکان وانت کرده و پس از دزدیدن وسایل داخل خودرو و گذشت دو روز، خودرو را در کنار خیابان رها کرده اند.

ماموران در بررسی پی بردند که این زن ۱۸ ساله و مرد ۲۴ ساله هر دو اعتیاد به مواد مخدر شیشه دارند و به انواع ۱۰ سرقت اعتراف کردند.

اعترافات زن جوان
محدثه ۱۸ ساله که اعتیاد به مواد مخدر شیشه دارد، ادعا می‌کند تحت تاثیر مواد مخدر و نیاز به پول دست به سرقت زده است.

زن جوان که راهی جز اعتراف ندارد، گفت: از چندی قبل اعتیاد به مواد مخدر شیشه پیدا کردم و از روی کنجکاوی بود که سراغ این مواد رفتم و بعد از مدتی با مهرداد آشنا شدم که او نیز مثل من اعتیاد به مواد مخدر داشت.

وی افزود:، چون هر دو اعتیاد داشتیم و برای تامین هزینه‌های اعتیاد و زندگی مان پول لازم بودیم تصمیم به سرقت گرفتیم و در ابتدا نقشه سرقت را طراحی کردیم و من به عنوان مسافر در صندلی عقب می‌نشستم و وقتی سوژه مان که فرقی نمی‌کرد زن باشد یا مرد، سوار خودرو می‌شد در یک فرصت مناسب چاقویی را که همراهم بود زیر گلویش می‌گذاشتم و با تهدید ازاو زورگیری می‌کردیم.

زن جوان ادامه داد: همیشه قبل از اجرای نقشه مان مواد مخدر شیشه مصرف می‌کردیم و همین باعث می‌شد که به دنبال هیجان برویم و هیچ وقت از کاری که می‌کردم نمی‌ترسیدم و شجاع بودم و از مردان هم زورگیری می‌کردم.

محدثه گفت: در این مدت هر پولی به دست می‌آوردیم هزینه اعتیادمان می‌کردیم و وقتی پلیس را دیدیم پا به فرار گذاشتیم، اما نتوانستیم فرار کنیم و دستگیر شدیم.

تحلیل کارشناس
ازدواج‌های سیاه
دکتر قربانعلی ابراهیمی جامعه شناس و استاد دانشگاه

در برخی ازدواج‌ها و انتخاب همسر برای شروع زندگی مشترک دیده می‌شود مردان، زنانی را به همسری انتخاب می‌کنند که مثل خود مبتلا به اعتیاد، بزهکاری یا خلافکار هستند در تحلیل شخصیت این افراد باید گفت، شروع یک زندگی سالم اولویت‌ها و اصولی دارد که باید طبق آن همسرگزینی صورت بگیرد، اما زوج‌هایی که در زندگی مشترک خود دست از بزه و کار خلاف برنمی دارند، چون زندگی شان در یک سطح با هم قرار دارد، به خاطر وابستگی به جرایم سعی می‌کنند کسی را به عنوان همسر انتخاب کنند که هم کفوشان باشد و به لحاظ موقعیت‌هایی که دارند درک شوند.

یک مرد خلافکار یا معتاد زنی را انتخاب می‌کند که زندگی خانوادگی اش در سطح خود باشد، زیرا او از جامعه طرد و رانده شده است و کاری جز خلاف از دست اش برنمی آید از این رو به دلیل نداشتن حمایت از سوی جامعه یا خانواده به فردی پناه می‌برد تا تکیه گاهش شود. این گونه افراد، چون در جامعه منزوی اند و از سوی نهادهای اجتماعی به دلیل اعتیاد یا جرم شان پس زده یا طرد شده اند با کسانی وصلت می‌کنند که هم مسلک خود هستند تا بیشتر بتوانند به زندگی ناسالم خود ادامه دهند از سوی دیگر کودکانی که در این خانواده‌های بزه دیده رشد می‌کنند همان مسیر والدین خود را در پیش می‌گیرند که این دور باطل فساد و فحشا سبب می‌شود در جامعه شاهد رشد اتفاقات ناهنجار اجتماعی و ضداخلاقی باشیم.

این گونه افراد که درگیر آسیب‌های اجتماعی هستند به ناچار برای رفع نیازهای خود به افرادی مانند خود پناه می‌برند و با آن‌ها مجبور به ادامه زندگی و ازدواج می‌شوند در حقیقت خود را آخر خط زندگی تصور می‌کنند و، چون در خلاف و بزه و اعتیاد غوطه ور هستند، راهی برای نجات خود از منجلاب این زندگی ناسالم نمی‌بینند بنابراین ترجیح می‌دهند سرنوشت و آینده شان را با فردی بسازند که مثل خود معتاد و آسیب دیده است، زیرا یک زن یا یک مرد سالم که از یک خانواده سطح متوسط یا بالاست که تحصیلات و شان اجتماعی دارد حاضر به زندگی و تشکیل خانواده با یک فرد آسیب دیده اجتماعی زندان رفته نخواهد بود. این افراد از روی جبر اجتماعی به تشکیل چنین خانواده‌های آسیب دیده‌ای روی می‌آورند و اغلب در محله‌های جرم خیز زندگی می‌کنند و زندگی شان در این محله‌ها به گونه‌ای است که بیشتر درگیر مسائل اجتماعی می‌شوند و چاره‌ای جز پناه بردن به هم سطح‌های خود برای تشکیل خانواده ندارند.

منبع: روزنامه خراسان

منبع: جنوب نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۴۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راز مرگ پسر ۲۲ ساله گمشده برملا شد

به گزارش خبرآنلاین؛ رسیدگی به شکایت مرد میانسال با موضوع مفقود شدن ناگهانی پسر ۲۲ ساله‌اش از دو هفته قبل در دستور کار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مرد میانسال اعلام کرده بود که پسرش غروب روز حادثه از خانه‌شان واقع در محله جوادیه تهرانپارس خارج شده و دیگر بازنگشته است. درحالی‌که گوشی موبایل فقدانی نیز خاموش شده بود.

ایسکا نیوز در خبری نوشت:به این ترتیب تحقیقات برای یافتن ردی از پسر جوان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.

در اولین قدم از تحقیقات از کلیه بهزیستی‌های کشور و سازمان پزشکی‌قانونی استعلام گرفته شد اما فردی با مشخصات اعلام‌شده از سوی پدر فقدانی در این مراکز نبود.

به‌این ترتیب، رسیدگی به موضوع، وارد فاز تخصصی‌تر شد و تحقیقات میدانی برای یافتن ردی از جوان مفقودشده، کلید خورد.

اولین سرنخ

در تحقیقات محلی انجام‌شده توسط ماموران پلیس‌آگاهی یکی از همسایه‌ها گفت: «درست، روزی‌که پدر این جوان، پریشان و مضطرب به همسایه‌ها گفت که از پسرش بی‌خبر است، من پسر او را به همراه یکی از دوستانش به نام امید دیده بودم که با موتور امید در محله گشت می‌زدند.»

به‌این ترتیب، ماموران سراغ امید رفته و او را تحت بازجویی قرار دادند که در ابتدا نسبت به سرنوشت دوستش اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: «آن‌روز، من و دوستم با هم در محله‌مان گشتی زدیم و بعد، او را پیاده کردم و دیگر نمی‌دانم کجا رفت.»

اما در ادامه تحقیقات آنتن موبایل امید و جوان فقدانی تحت‌بررسی قرار گرفت و مشخص شد هردو نفرشان در روز حادثه در شهریار حضور داشته‌اند اما بعد از آن، گوشی جوان فقدانی، خاموش شده است؛ درحالی‌که آنتن‌دهی موبایل امید، بازگشت او به تهران و خانه را نشان می‌داد.

به‌این ترتیب؛ با افشای تناقض‌گویی امید، بازجویی از این متهم، وارد فاز تخصصی شد تا بالاخره او لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.

جسد مقتول پیدا نشد

متهم که در برابر ادله غیرقابل‌انکاری که در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داشت، راه فراری از حقیقت در مقابل خود ندید، به ناچار به قتل اعتراف کرد و گفت: «من و امید از مدت‌ها قبل، با هم‌دیگر دوست بودیم اما این اواخر، کدورت‌هایی بین ما اتفاق افتاد که سبب شد هرکدام از ما در دلمان نسبت به دیگری احساس کدورت و دلخوری داشته باشیم.»

متهم در ادامه راجع‌به روز حادثه گفت: « روز حادثه اتفاقی هم‌دیگر را در محله دیدیم و با این‌که با هم سرسنگین بودیم، سلام و علیک سردی با هم کردیم. من به او تعارف کردم که با هم دور بزنیم و او هم قبول کرد و سوار موتورم شد. کمی که جلو رفتیم با هم‌فکری هم تصمیم گرفتیم برای تفریح به شهریار برویم. آن‌جا به یک منطقه کوهستانی رفتیم و همین‌طور که قدم می‌زدیم با هم‌دیگر صحبت هم می‌کردیم. بالاخره، سر حرف باز شد و من به او گفتم به خاطر حرف‌هایی که پشت سرم زده از او دلخورم. این حرف‌ها باعث شد بگومگویمان شود. یک‌دفعه دوستم خشمگین شد و برای من چاقو کشید. من خیلی جا خورده بودم و برای این‌که او را از خودم دور کنم، ناخودآگاه او را محکم هل دادم که باعث شد تعادلش را از دست داده و به ته دره سقوط کند.»

متهم در مورد سرنوشت جسد مقتول گفت: «وقتی دوستم پایین افتاد، به حدی ترسیده بودم که دیگر آن‌جا نماندم تا ببینم چه بلایی سر جسدش آمد. می‌خواستم سریع از آن منطقه فرار کنم تا پای من در مرگ او گیر نیفتد. برای همین به‌سرعت سوار موتورم شده و به خانه‌مان بازگشتم.»

با اعتراف متهم به قتل، تلاش کارآگاهان پلیس برای یافتن ردی از جسد قربانی آغاز شد اما تاکنون، جسد مقتول پیدا نشده است. به‌این‌ترتیب، تحقیقات برای روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در این پرونده ادامه دارد.

۴۷۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898339