سیاستهای فقرزدایی در سالهای گذشته نتایج زیانباری داشته است
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۵۳۱۹
یک کارشناس اقتصادی گفت: شعار عدالت اجتماعی هرگز از زبان سیاستمداران نیفتاده اما مجموع سیاستهایی که با هدف حمایت از اقشار ضعیف در سالهای گذشته انجام شده نتایج زیانباری به دنبال داشته و فقر و نابرابری وضعیت بدتری پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، محسن جلال پور با انتشار پستی در کانال تلگرامی خود اظهار کرد: سیاستمداران در چند دهه گذشته همواره بر کاهش فقر و نابرابری تاکید کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در تمام سالهای گذشته ارتباط دادن سیاستهای بازار انرژی، ارز و امثال آن به سیاستهای رفاهی، منشأ کجرویها و خطاهای سیاستگذاری فراوان بوده و دلیل اصلی ناکامیها نیز این بوده که از تثبیت قیمت، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادیهای اقتصادی برای کاهش فقر استفاده میشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: مشکل اصلی این است که سیاستمداران همواره از شعار عدالت اجتماعی به عنوان سرپوشی برای سیاستگذاری اقتصادی ناکارآمد استفاده کردهاند. وقتی میخواهند مردم را راضی نگه دارند، به اسم عدالت اجتماعی قیمت سوخت را سرکوب میکنند و چند دهه بعد باز دوباره به اسم عدالت اجتماعی قیمت آن را بالا میبرند. تجربه نشان میدهد در طول چند دهه گذشته، سیاستمداران با طرح شعارهای مبتنی بر عدالت در مجلس و دولت، هزینههای سنگینی به کشور وارد کردند.
جلال پور گفت: در دهه ۴۰ چه اتفاقاتی در سیاست ایران رخ داده که درست از این مقطع چند سیاست زیانبار تدوین شده است. مثلا در اواسط دهه ۴۰ آب بهعنوان یکی از ارزشمندترین منابع کشور، ملی میشود و بعد از انقلاب نیز تلاش میکنند تا همه از این نعمت برخوردار شوند اما امروز روستاییان، بزرگترین زیاندیدگان انگارههای نادرست در زمینه آب هستند.
وی اضافه کرد: موج مهاجرت روستاییان به شهرها در استانهایی همچون کرمان، خراسان و یزد از یک فاجعه سیاسی و اجتماعی بزرگ خبر میدهد. درست پس از وقوع انقلاب با هدف برقراری عدالت، صنایع و بانکها ملی شدند. زمینها و مراتع در اختیار دولت قرار گرفت. بخش خصوصی تقریباً از بین رفت و برای اینکه در بازارها عدالت برقرار شود، نهادهای متعدد حمایتی و سرکوبکننده قیمت به وجود آمد. کمیته امداد تشکیل شد. جهاد سازندگی شکل گرفت و صدها مصوبه و قانون برای ایجاد عدالت اجتماعی تهیه و تدوین شد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: در دهه ۷۰ تعزیرات حکومتی دایر شد تا مبادا بازاریان گرانفروشی کنند. قیمتها تثبیت شد تا مبادا تولیدکنندگان سوءاستفاده کنند. در دهه ۸۰ به بهانه عدالت اجتماعی، به ساختار بانکها حمله شد. یارانه نقدی پرداخت کردند. بخش خصوصی را کنار گذاشتند. منابع تقسیم شد. مسکن مهر به وجود آمد اما چرا عدالت اجتماعی حاکم نشد؟ چرا همچنان در کشور، میلیونها نفر فقیر وجود دارد؟ چرا این همه فارغالتحصیل بیکار داریم؟ چرا فاصله طبقاتی بیشتر شده است؟
جلال پور اظهار کرد: پر است از تجربه سیاستمدارانی که ابتدا قصد داشتند برای مردم، دنیای بهتری بسازند؛ اما در نهایت با سادهانگاری مسائل و نادیده گرفتن تجربه دیگران و بیتوجهی به یافتههای علمی، زندگی را بر خود و دیگران سخت کردند. نمیخواهم بگویم سیاستمداران، نیت خیر ندارند و برای تخریب میآیند. آنها میآیند تا در اقتصاد کشورشان انقلاب ایجاد کنند. شغل بیافرینند. سرمایهگذاری را رونق ببخشند و فقر را کاهش دهند، اما در عالم واقعیت ایدههایی که داشته و دارند به سرانجام نمیرسد و غیر از تشدید فقر و نابرابری نتیجهای بهدنبال نداشت.
وی ادامه داد: روی کاغذ خیلی کارها شدنی است. میشود برای حل همزمان بیکاری و مسکن مردم، دستور داد تا در تمام بیابانهای کشور، شهرهای جدید احداث کنند. میشود دستور داد که بیابانهای اطراف تهران بهطور کامل به واحدهای کشاورزی مدرن تبدیل شود. میشود آب خلیج فارس و دریای خزر را به بیابانهای خراسان و سمنان برد و کشاورزی را رونق داد. میشود وعده توزیع عادلانه منابع داد. میشود به همه وعده شغل و زندگی بهتر داد. همه این ایدهها از نظر سیاستمدار شدنی هستند. شدنی از این جهت که دولتها میتوانند منابع مالی و توان اجرایی کشور را بسیج کنند تا چنین ایدههایی را عملی کنند، اما نتیجه چه خواهد شد؟
این کارشناس اقتصادی گفت: ایدههای کاغذی و رویاهای بعضاً خیرخواهانه سیاستمداران کم نیستند، اما راهحلهای اقتصادی بسیار اندک هستند. آنقدر اندک که معدود راههای موجود حوصله سیاستمدار را سر میآورد. آنگونه که در برابر عقلانیت علم اقتصاد قیام میکنند. تجربه به حاشیه راندن منطق اقتصادی و جایگزینی رفتارهای احساسی و عوامپسندانه تا امروز هزینههای گزافی به کشور تحمیل کرده است. باید امیدوار باشیم و این مساله را مطالبه کنیم که سیاستمداران نسبت به طرح شعارهای خیالی حساسیت بیشتری داشته باشند. اقتصاد ایران پیش از این چند بار در آتش کوره پوپولیسم سوخته و قطعاً بیش از این تحمل شوکهای ناشی از عوامگرایی در سیاستگذاری را ندارد.
کد خبر 400204منبع: ایمنا
کلیدواژه: نرخ ارز بازار سیاست اقتصاد بنگاه های اقتصادی افزایش قیمت بنزین شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۵۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طنز نقشی حیاتی در ترویج دموکراسی و عدالت اجتماعی دارد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هشتمین جشنواره طنز و رسانه «طنز پهلو»، یادمان کیومرث صابری فومنی (گل آقا) قرار است با موضوعاتی از جمله انتخابات، یک بام و دو هوای حمایت غرب از مردم غزه، بسته شدن پنجره جمعیتی در آینده نزدیک و پیر شدن ایران توهمات اپوزوسیون جمهوری اسلامی ایران، ورزش به ویژه فوتبال، گرانی خودرو، مصائب اینترنت، گرانی خانه و کرایه خانه، آفتهای فضای مجازی (اعتیاد به گوشی، فودبلاگرها، بلاگرهای بیسواد، فیکنیوزها و...)، جهانگردی ایرانیها و ایران گردی جهانیان، صرفهجویی در مصرف آب و انرژی، بروکراسی اداری و آزاد برگزار شود.
سید مسعود شجاعی طباطبایی کاریکاتوریست و گرافیست در آستانه برگزاری اختتامیه هشتمین دوره از جشنواره طنز و رسانه، در یادداشتی به نکاتی در خصوص طنز اشاره داشته است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
طنز نوشتاری و ترسیمی: دو یار همیشگی برای بیان طنز و نقدطنز، در دو قالب نوشتاری و ترسیمی، به عنوان ابزاری کارآمد برای بیان انتقاد، سرگرمی و تفکر، نقشی مهم در جوامع ایفا میکند. هر دو نوع طنز با بهرهگیری از عناصر مشترکی همچون اغراق، تناقض، تمثیل و نمادپردازی، آثاری خلق میکنند که مخاطب را به تفکر، خنده و گاه تأمل وا میدارند.
نقاط اشتراک:
هدف: نقد مسائل، به چالش کشیدن باورها، و برانگیختن تفکر انتقادیعناصر: اغراق، تناقض، تمثیل، نمادپردازیقدرت بیان: بیان ایدهها و مفاهیم پیچیده به شکلی ساده و جذابسرگرمکنندگی: ایجاد لحظات مفرح و سرگرمکننده
تفاوتها:
ابزار بیان: طنز نوشتاری (کلمات)، طنز ترسیمی (تصاویر) محدودیتها: طنز نوشتاری (وابستگی به سواد)، طنز ترسیمی (زبان جهانیتر) ظرافتها: طنز نوشتاری (نیاز به دقت و تأمل بیشتر)، طنز ترسیمی (پیام مستقیمتر)
هم افزایی:
تکمیل یکدیگر: طنز نوشتاری زوایای پنهان را آشکار میکند، طنز ترسیمی پیام را عینیتر میکند. اثرگذاری مضاعف: ترکیب طنز نوشتاری و ترسیمی، تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب دارد. غنای فرهنگی: تنوع و پویایی طنز در جامعه را افزایش میدهد.
نقش در جامعه:
آگاهیرسانی: به مردم در مورد مسائل مهم آگاهی میدهد. ایجاد گفتمان: زمینهای برای تبادل نظر و بحث در مورد مسائل مختلف فراهم میکند. ترویج عدالت: به نقد بیعدالتی و ظلم میپردازد و خواهان جامعهای عادلانهتر است. تهییج تفکر: مخاطب را به تفکر انتقادی و زیر سوال بردن باورها و هنجارها تشویق میکند.
چالشها:
۱. سانسور:
در بسیاری از نقاط جهان، طنزپردازان با سانسور و سرکوب از سوی دولتها، نهادهای قدرتمند و حتی گروههای خاصی روبرو هستند. این امر میتواند آزادی بیان آنها را محدود کند و مانع از انتشار آثارشان شود.
۲. تهدید و آزار و اذیت:
طنزپردازان در برخی از کشورها به دلیل آثار خود مورد تهدید و آزار و اذیت قرار میگیرند. این امر میتواند شامل تهدید به خشونت، بازداشت، و حتی قتل باشد. مثل شهادت شهید ناجی العلی توسط اسراییل که آثار او را درباره فلسطین برنتافتند.
۳. خودسانسوری:
برخی از هنرمندان عرصه طنز برای جلوگیری از سانسور یا آزار و اذیت، خودسانسوری میکنند و از به تصویر کشیدن موضوعات حساس خودداری میکنند. این امر میتواند خلاقیت آنها را محدود کند و مانع از بیان آزادانه ایدههای آنها شود.
۴. رقابت با رسانههای دیگر:
امروزه، در عرصه طنز، هنرمندان با رقابت شدیدی از سوی رسانههای دیگر مانند تلویزیون، اینترنت و شبکههای اجتماعی روبرو هستند. این امر میتواند برای جلب توجه مخاطبان و یافتن مخاطب برای آثار آنها چالشبرانگیز باشد.
۵. حفظ کیفیت:
با توجه به سرعت انتشار اخبار و اطلاعات در دنیای امروز، طنزچردازان باید آثار جدیدی خلق کنند و در عین حال کیفیت آثار خود را حفظ کنند. این امر میتواند دشوار باشد و به تلاش و خلاقیت زیادی نیاز دارد.
۶. کسب درآمد:
درآمد بسیاری از هنرمندان ز طریق انتشار آثارشان در روزنامهها، مجلات و وبسایتها است. با این حال، با توجه به کاهش تیراژ روزنامهها و مجلات و همچنین ظهور رسانههای آنلاین، کسب درآمددشوارتر شده است.
۷. تطبیق با تکنولوژی:
طنز پردازان و کاریکاتوریستها باید با تکنولوژیهای جدید مانند نرمافزارهای طراحی دیجیتال و شبکههای اجتماعی آشنا شوند و از آنها برای خلق و انتشار آثار خود استفاده کنند.
۸. درک مخاطبان:
مخاطبان طنز نوشتاری و ترسیمی در طول زمان تغییر کردهاند و کاریکاتوریستها باید مخاطبان خود را درک کنند و آثار خود را به گونهای خلق کنند که برای آنها جذاب باشد.
۹. حفظ انگیزه:
هنرمندان باید انگیزه خود را برای خلق آثار جدید حفظ کنند و به کار خود ادامه دهند، حتی در شرایطی که با چالشهای مختلفی روبرو هستند.
اهمیت:
طنز نوشتاری و ترسیمی ابزاری قدرتمند برای بیان، نقد و سرگرمی هستند. نقشی حیاتی در ترویج دموکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر ایفا میکنند. میتوانند به مثابه آینهای باشند که معایب و تناقضات جامعه را به تصویر میکشند. طنزپردازان با شجاعت و ذکاوت خود، نقشی مهم در ارتقای آگاهی و ایجاد جامعهای بهتر ایفا میکنند.
انتهای پیام/