معماي دلارهای گمشده صداوسيما
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۳۸۵۵۱
آفتابنیوز :
اين موضوع البته تقريبا دو هفته پيش بار ديگر از سوي مصطفي كواكبيان، نماينده اصلاحطلب مردم تهران در جمع دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد مطرح شد اما حالا پس از گذشت مدتي، عزتالله ضرغامي، رييس اسبق صدا و سيما و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي در جمع دانشجويان دانشگاه علومپزشكي دانشگاه ياسوج به اين موضوع پاسخ داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ميگويد: «اولين نكته در مورد 947 ميليون دلار را به عنوان خطاي مالي شنيدم، آن هم از زبان آقاي رييسجمهور، درست در مقطعي كه مساله پرونده برادر ايشان به نتيجه رسيد و حكم قضايي صادر شد؛ يكباره متوجه شديم كه در سخنراني خود در يزد چنين موضوعي را مطرح كرده است.»
اين صحبتهاي ضرغامي كه نشان ميداد غائله بيارتباط با اختلاف اخير او و رييسجمهوري در جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي نبود، اين طور ادامه پيدا ميكند: «قرينه محذوف ايشان اين بود: جاي اينكه برادر من را بگيريد، به سراغ نهادي برويد كه 947 ميليون دلار گرفته و به هيچ كس پاسخ نداده است.» ضرغامي ادامه ميدهد: «ايشان ادعا داشته اين مبلغ چه شده و كجا رفته و دوستان هم به من گفتند جواب بده و من گفتم كسي كه خودش را به خواب زده نميتوان از خواب بيدار كرد اما كسي كه واقعا خوابيده ميشود به او اطلاعات داد و از خواب بيدار كرد لذا جواب ايشان را ندادم زيرا معلوم بود كه دنبال گروكشي است.» او با بيان اينكه نهتنها اين مبلغ بلكه مبالغي بيشتر از نظر ريالي و ارزي به طور قانوني به عنوان بودجه رسمي و بودجه خاص مثل صندوق ذخيره ارزي كه آقاي رييسجمهوري مرتب از آن استفاده ميكنند در كشور هزينه ميشود و تا ريال و دلار آخر توسط دستگاههاي نظارتي مورد نظارت قرار ميگيرد، گفت: «اين مبلغ هم ظرف مدت چهار سال براي هزينههاي ارزي صدا و سيما اختصاص پيدا كرد كه در هشت قسط از طرف بانك مركزي كه آخرين قسط هم در دوره خود آقاي روحاني بود، داده شد.»
ضرغامي گفت: «هر بار كه يك قسط از طرف بانك مركزي در اختيار صدا و سيما قرار داده ميشد از صدا و سيما گزارش كامل هزينههاي قسط قبل را ميخواستند لذا من 8 نامه رسمي براي روساي بانك مركزي وقت نوشتم به ازاي هر نامه اعلام ميكردم كه به پيوست ريز هزينههاي قسط قبل براي شما ارسال ميشود لطفا بعد از تاييد قسط بعدي را براي هزينههاي ضروري و مورد نياز بدهيد.» ضرغامي گفت: «يك ماه و دو ماه و برخي وقتها 4 ماه طول ميكشيد تا بانك مركزي بررسي كند كه آقاي روحاني انشاءالله اينها را نميدانسته تا خطاي ايشان كمتر شود، اتفاقا قسط آخر زمان آقاي روحاني بود و آقاي سيف هم در جريان است.»
رييس اسبق صدا و سيما اضافه كرد: «معناي حرف رييسجمهوري اين است كه اگر هر دستگاهي بودجه رسمي دولتي گرفت و هزينه شد يك نفر برود در تريبون عمومي و بگويد آن پولي كه هزينه كرديد پول گمشده اختلاسي است كه ميخواهم پيگيري كنم لذا خيلي خندهدار است.»
ضرغامي ادامه داد: «آقاي رييسجمهور به جاي اينكه در تريبون اين حرف نادرست و ناشيانه و از موضع عصبانيت و در برابر پرونده شخصي برادر خودشان را اعلام كنند كه صدا و سيما گزارش نداده، كافي است كه به بانك مركزي اعلام كنند گزارشهاي چهار ساله صدا و سيما را بدهيد تا مطالعه كنم.» ضرغامي با بيان اينكه يك سنت و يك دلار آن به جيب كسي نرفته، گفت: «تا حالا جواب ندادم زيرا شايسته نديدم جوابي بدهم لذا از رييسجمهوري تقاضا ميكنيم در اين يك سال و نيمي كه از عمر دولت باقي مانده به جاي پرخاشگري و طرح حرفهاي دروغ و نادرست از تريبونهاي عمومي فقط به مجموعه زيردست خودشان بگويند گزارشهاي فلان خريد را بياوريد تا بررسي كنم.»
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: حسن روحاني صداوسيما عزت الله ضرغامي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۳۸۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف معمای هولدن کالفیلد: هویتجویی، انزواطلبی و صداقتگرایی
گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، سلینجر در سال 1941 در ارتش ثبت نام کرد، اما پذیرفته نشد. با این همه با ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم، سلینجر بیست و سه ساله به خدمت سربازی خوانده شد و در آوریل 1942 به ارتش پیوست. بیشتر داستانهایی که سلینجر در این دوران نوشته درباره جنگ و زندگی نظامیهاست.
مشت نمونه خروار این آثار، داستان کوتاه «مرگ یک آشخور»(1944) است که در آن دروغهای فیلمهای جنگی هالیوود در آن زمان را به سخره میگیرد. سربازی به نام فیلی برنز به همسرش میگوید عیب فیلمهای هالیوود این است که: «خوش تیپهایی را میبینی که خیلی تروتمیز گلوله میخورند، بیآنکه یک خش روی صورتشان بیفتد. همیشه هم قبل از مردن به اندزه کافی وقت دارند تا برای معشوقهشان در وطن پیام عاشقانهای چیزی بفرستند.»
بیلی ادامه میدهد که مرگ واقعی در جنگ چیزی است که برای یکی از سربازانش (همان «آشخوری» که داستان درباره اوست) اتفاق افتاد، مرگ دردناک و وحشتناک «مرگ در تنهایی مطلق، بیآنکه فرصتی باشد تا برای زنی یا هر کس دیگری پیامی فرستاده شود.» هرچند در «ناطور دشت» به این صراحت از مرگ و جنگ صحبت نمیشود اما مضامینی در همین ردیف در رمان مشهود است. درست مثل هولدن رویکرد هالیوود در تحریف تجربههای واقعی را به سخره میگیرد.
وقتی موریس (آسانسورچی) او را با مشت میزند، راهکار هولدن برای مقابله با این وضع درآوردن ادای بازیگران سینماست و وانمود میکند که انگار گلوله خورده است؛ «شروع کردم وانمود کردن به این که گلوله خوره به شکمم...».
برخی از منتقدان تجربیات سلینجر در جنگ جهانی دوم را به اندوه غیرقابل بیان هولدن در از دست دادن برادرش، الی، نسبت میدهند. در نتیجه در نظر گرفتن این رمان بسان یک «داستان ترما» فهم و درک جدیدی از بحران هولدن به دست میدهد. رامونا محمدی (کارشناس ادبی) در یادداشتی اختصاصی تلاش کرده است با تمرکز بر شخصیتهای اصلی رمان «ناطور درشت» به واکاوی این زخمها بپردازد و ساختار و معانی پنهان و دلالتهای اثر را بررسی کند.
«ناطور دشت» اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش میگذارد و خوانندگان را مجذوب خود میکندمحمدی با اشاره به اینکه «ناطوردشت» اثر جی دی سالینجر شاهکاری ادبی است مینویسد: این رمان اضطراب و جستجوگری و پویایی نوجوانی را در دنیایی بیگانه و مملو از ریا و دروغ به نمایش میگذارد و خوانندگان را مجذوب خود میکند. این اثر جاودانه، سفر هولدن کالفیلد نوجوانی سرخورده را دنبال میکند که در تلاش است پیچیدگیهای دوران نوجوانی و انتظارات اجتماعی را پشت سر بگذارد.
در قلب رمان هولدن کالفیلد یک ضدقهرمان با شخصیتی پیچیده و عمیقاً آشفته قرار دارد که خوانندگان در سطح عمیقی با او همذات پنداری میکنند. سلینجر از طریق روایت اول شخص هولدن، آشفتگی درونی و احساسات متضاد دوران نوجوانی را به طرز ماهرانهای به تصویر میکشد و پرترهای زنده از نوجوانی را ترسیم میکند که با احساس انزوا، سرخوردگی و احساس عمیق بیگانگی از دنیای بزرگسالان دست و پنجه نرم میکند.
شخصیت هولدن هم ملموس و هم معمایی است و خواننده را در حالی که به سفری برای خودیابی و درون نگری میکشاند در دنیای او غرق میکند. دیدگاهها و مشاهدات صریح او بینشی تکان دهنده از چالشهای است که نوجوانان با آن مواجه هستند.
یکی از برجستهترین جنبههای «ناطوردشت»، به تصویر کشیدن ماهرانه سلینجر از تضاد درونی هولدن و سرخوردگیاش از سطحینگری و ساختگی بودن دنیای بزرگسالان است. سلینجر از طریق برخوردهای هولدن با شخصیتها و موقعیتهای مختلف، مضامین هویت، بیگانگی و جستجوی معنا را در دنیایی که اغلب مصنوعی و غیرصادقانه به نظر میرسد، بررسی میکند.
ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر میرسند بررسی میکندسبک روایی رمان یکی دیگر از ویژگیهای برجسته آن است، زیرا سلینجر به طرز قابل تأملی صدای متمایز هولدن و بازتابهای جریان آگاهی ذهنیاش را به تصویر میکشد. این تکنیک روایی به خوانندگان اجازه میدهد تا خود را در ذهن هولدن بیابد و افکار، احساسات و مبارزات او را به شیوهای عمیقا شخصی و صمیمانه تجربه کند.
سفر هولدن او را به یک سری دیدارها و تجربیاتی میکشاند که درک او از زندگی و طبیعت انسانی را به چالش میکشد. از تعامل او با همسالانش گرفته تا فرار او در نیویورک، هر بخشی لایههای جدیدی از شخصیت هولدن را آشکار میکند و پیچیدگیهای دوران نوجوانی و جستجوی وی را برای اصالت روشن میکند.
سلینجر در طول رمان، تصویری غنی از مضامین طراحی میکند که برای خوانندگان در همه سنین خواندنی است. ناطوردشت اشتیاق انسان را برای ارتباط گرفتن، درک شدن و مورد پذیرش قرار گرفتن در جهانی که اغلب افراد بی تفاوت و بی توجه به نظر میرسند بررسی میکند. یکی از ماندگارترین مضامین این اثر میل پروتاگونیست برای محافظت از معصومیت و حفظ خلوص دوران کودکی در دنیایی است که به فساد و ریاکاری آلوده شده است. افق دید ناطوردشت و اشتیاق هولدن برای محافظت از دنیای کودکی در برابر واقعیتهای خشن بزرگسالی، به عنوان نماد قدرتمندی از اشتیاق او برای اصالت و صداقت در دنیایی پر از فریب است.
در حالی که هولدن با شیاطین ذهنی خود دست و پنجه نرم میکند و تلاش میکند تا دنیای اطراف خود را درک کند، خوانندگان به کاوشی عمیقاً پویا و تفکر برانگیز در مورد ماهیت انسان، هویت خود و جستجوی معنا در دنیایی که اغلب احساس میشود مملو از هرج و مرج است کشیده میشوند.
امروزه ندای ناطوردشت دههها پس از انتشار خود، همچنان در میان خوانندگان طنین انداز میشود و احساس مراقبهای بی انتها در مورد پیچیدگیهای دوران نوجوانی و جستجوی پایدار برای اصالت در دنیایی است که اغلب به نظر میرسد خالی از صداقت و حقیقت است. داستانسرایی استادانه سلینجر و کاوش عمیق در طبیعت انسان، خواندن این کتاب را برای هر کسی که به دنبال یک تجربه ادبی عمیق و دروننگر است، سودمند میسازد.
در پایان، «ناطوردشت» یک کلاسیک ادبی است که آزمون زمان را با موفقیت سپری کرده و خوانندگان را به کاوشی تأملبرانگیز درباره اضطراب نوجوانی، خود-بیگانگی و تلاش برای یافتن جایگاه در دنیایی مملو از دروغگویی هدایت میکند. نثر خاطرهانگیز، شخصیتهای جذاب و مضامین همیشگی سلینجر در ترکیب با هم در جاودانگی این اثر نقش کلیدی دارند.
انتهای پیام/